صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 16 آذر 1357


متن سند:

گزارش خبر موضوع : فعالیت های مشکوک و ضد امنیتی چون عصر جمعه 17 /9 /1357 شنیده شد که در دهکده کن واقع در حومه تهران اهالی اکثرا مسلح میباشند لذا به آنجا مراجعه مشاهده شد در مدخل ورودی ده تابلوئی نصب است که روی آن نوشته شده «به جمهوری اسلامی کن خوش آمدید» روی دیوار کنار هر خانه یک اعلامیه مضره نصب است.
همه مردم شعار ضد ملی و میهنی میدادند.
به مسجد جامع و تکیه مسجد رفتم پیرمردی که خود را خادم مسجد معرفی کرد آشنا شدم او اظهار داشت ما مسلمانان ایران همه بپا خواسته ایم و در پاسخ اینکه در برابر ارتش نمیشود کاری کرد گفت ناامید نباش ما فعلاً از آیت اله خمینی دستور نداریم برادر کشی کنیم سپس اعلامیه ای از آیت اله خمینی ارائه کرد و قرائت نمود و اضافه نمود این اعلامیه ها را توسط آقایان حجج اسلامی بدست ما میرسد و بعد از آنکه فهمید منهم مخالفم گفت اکنون در این ده کوچک حدود چهل قبضه اسلحه وجود دارد و در محلی پنهان است این سلاحها را با پول نخریده اند بلکه توسط حجج اسلامی از اهالی ثبت نام شده و در اختیار ما قرار گرفته است اینست که بهنگام جهاد همه ما بطرف تهران حرکت خواهیم کرد و مانند یک سرباز فداکار اسلام میجنگیم و بالاخره بعد از محرم جنگ بین پیروان اسلام و نوکران آمریکا رخ خواهد داد.
در اینموقع با جوان 20 ساله ای بمشخصات پرویز احمدی آشنا شدم یاد شده در پاسخ این سئوال که این اعلامیه ها را از کجا آورده ای گفت شب میخوابیم وقتی صبح بیدار میشویم از تهران برایمان میهمان میآید و سوغاتی او اعلامیه است.
باو گفتم منهم از جمله افرادی هستم که وضعم در خطر قرار دارد و به احتمال قوی این روزها بدنبالم هستند تا مرا دستگیر کنند اینستکه به این دهکده آمده ام و الان هم شنیده ام که جوانان ده کن اسلحه دارند و میخواهم بهر قیمتی شده یک قبضه خریداری نمایم.
در پاسخ گفت اگر در اینجا اسلحه هم باشد فروشی نیست و از اهالی هم زیاد نمیآید زیرا سلاحها از طرف حضرت آقا بما داده شده و قبلاً در این زمینه ثبت نام کرده اند و ما اگر از این سلاحها بکسی بدهیم مدیون خواهیم شد ولی میتوانید با مراجعه به پیرمردی که از اهالی تبریز میباشد و محل او در شهر ری نزدیک دروازه بزرگ حضرت عبدالعظیم است و سن او در حدود 60 سال میباشد چنانچه مورد اعتمادش قرار گیرید یک قبضه اسلحه با قیمت نازل بخرید مشخصات دیگر این پیرمرد اینست که ریش سفید دارد لباس کهنه ای پوشیده و کلاه درازی بسر دارد و روی صندلی مینشیند و هر جوانی که از آنجا عبور نماید و مورد اعتمادش قرار گیرد با او خلوت میکند و اسلحه در اختیارش قرار میدهد.
گفتم اسم او چیست گفت خودش را معرفی نمیکند او از تبریز آمده و در تهران ـ شمیران و شهر ری سرگرم این عمل است و اضافه نمود هر گاه در محل اشاره شده نتوانستی او را ببینی به بهشت زهرا یا اطراف نیاوران برو میتوانی او را با همین مشخصات پیدا نمائی او یک هفت تیر درجه یک اتوماتیک را به دویست تومان در اختیارات قرار میدهد.
نظریه منبع ـ مترصد هستم که به آدرسهای فوق مراجعه شاید بتوانم پیرمرد را پیدا کرده و در مورد خرید اسلحه اقدام نمایم.
نظریه رهبر عملیات ـ منبع توجیه گردید تا بصورت یک جوان که برادرش را در این جریانات از دست داده و قصد دارد انتقام بگیرد با پیرمرد موصوف تماس برقرار و ضمن شناسائی یاد شده به خرید اسلحه مبادرت ورزد.
نظریه 832 ـ با زیرکی و مهارتی که منبع دارد و توجیهی که بعمل آمده امکان ادامه عملیات وجود دارد.

توضیحات سند:

* با نزدیک شدن به روزهای تاسوعا و عاشورا خروج امریکاییان از ایران فرونی گرفت.
امروز (17 /9 /57) هواپیماهای نیروی هوایی امریکا برای بردن تعدادی از اتباع خود در فرودگاه مهرآباد حاضر بودند.
خبرگزاری یونایتدپرس نوشت که این هواپیماها «که معمولاً در پرواز به خارج از تهران بار حمل می نمایند در حال سوار کردن صدها نفر از امریکایی هایی که در قسمت نظامی فرودگاه مهرآباد گرد آمده اند، می باشند.
سفارت امریکا از افشای تعداد کسانی که به مهاجرت داوطلبانه از ایران ملحق شده اند، خودداری کرد.
» (بولتن محرمانه خبرگزاری پارس، ش 264، ص 6) پیش از این مقامات امریکا در برابر این سؤال قرار گرفته بودند که آیا خارج کردن گروه هایی از اتباع امریکا از ایران موقعیت شاه را تضعیف خواهد کرد یا نه؟ مأمور عالی رتبه سفارت امریکا جان.
دی استمپل در کتاب «درون انقلاب ایران» می نویسد که سولیوان سفیر امریکا در تهران با خروج هیچ کس موافق نبود، اما مشاور امنیتی کارتر، برژینسکی، در جست و جوی راهی بود که تعداد بیشتری از افراد را خارج کند.
«خروج داوطلبانه تعدادی بالغ بر 1200 تن از وابستگان امریکایی ها روز 8 دسامبر (17 /9 /57) آغاز شد ؛ درست قبل از رویارویی روزهای تاسوعا و عاشورا...
از حدود 54000 نفر امریکایی که ماه ژوئیه در ایران آشوب زده بودند تا پایان دسامبر بیش از 25000 نفر خارج شده و تنها 27441 نفر در ایران باقی مانده بودند.
» (ص 205) دزدموند هارنی نیز در کتاب «روحانی و شاه» با ارائه این تصویر که در سالن خروجی فرودگاه مهرآباد برای خروج اتباع بیگانه هرج و مرج حاکم است، از قول یک خبرنگار امریکایی، خروج امریکاییان را به واقعه «دانکرک» تشبیه کرد.
دانکرک بندری در فرانسه است که در سال 1940 میلادی نیروهای انگلیسی با قبول تلفات زیاد، دستپاچه، از آن طریق به خاک کشورشان عقب نشینی کردند.
(ص 171)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 19 صفحه 85


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.