صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع در منزل رشیدیان

تاریخ سند: 20 آبان 1342


موضوع: اجتماع در منزل رشیدیان


متن سند:

شماره: 18401/ س ت از ساعت 0900 روز جمعه 17 /8 /42 الی ساعت 1300 عده ای به تدریج به منزل آقای اسداله رشیدیان آمده و پس از انجام کار خود و با گرفتن کارت توصیه خارج می شدند و این عده بالغ بر 50 نفر گردیدند.
از افرادی که شناخته شدند عبارتند از حسین کاظمی پور ـ محمود میرحسینی ـ بشیر نماینده کارگران بلورسازی بنی هاشمی ـ مهندس اشکانیان حبیب لاهوتی فر کارمند وزارت کشور جلالی کارگر قسمت تعمیرات راه آهن جوادی قاضی دادگستری ـ ذیبح اله گیاه چی کارمند اداره مالیاتهای غیرمستقیم ـ حسین ترابی گرمابه دار ـ مهندس پرتوی مهندس پروین ـ مهندس انصاری ـ سرخوش کارمند وزارت دارایی ـ مولا خبرنگار حسن عباسی شغل شاطر مهندس انزلچی مصطفوی ـ اصغر کوچکخانی کارمند سازمان آب ـ شیخ لنگرودی ـ شیخ ابوالقاسم شمس مهندس منصوری ـ حسن نزیه ـ شیخ محدث زاده سیداصغر حسینی فر.
در ساعت 1100 آقای سرخوش و احسان درباره ادیان بحث زیادی می کردند و شیخ لنگرودی و سیداصغر حسینی فرد درباره طیب و حاج اسمعیل با چند نفر دیگر صحبت نموده و اظهار می داشتند که طیب گناهی نداشت مخصوصا این بدنامی را برای او در آوردند مگر نخواندید که آقای خمینی را آزاد کردند و گفتند که اشتباه شده خود آقایان متوجه شدند که روحانیون گناهی ندارند و اضافه نمودند در موقعی که آقای حکیم1 از نجف به کاظمین آمد چند نفری نزد ایشان رفته درباره طیب صحبت کردند که وسایلی فراهم کند شاه طیب را آزاد کند آقای حکیم گفته بودند آقای خمینی را آزاد می کنند ولی طیب و کسان دیگر آزاد نخواهند شد معلوم نیست چرخ و فلک چگونه بازی خواهد کرد.
آقای حکیم هم با دستگاه زدوبند پیدا کرده و از همین جا این نکته معلوم می شود.
در اطراف شب هفت طیب بین نامبردگان صحبت شد اظهار کردند که دستگاه علم نگذارده که مردم شب هفت بگیرند مردم و طبقات مختلفه برای شب هفت زیاد آمده بودند ولی دستگاه قبلاً نفرات خود را در آنجا گمارده بود و افراد را متفرق نمودند پسر طیب ناراحت شده کلمات برخلاف به مردم و دستگاه و شاه داده و وی را جلب کرده اند ضمنا خود آقای رشیدیان تا ساعت 1030 در منزل بود و خارج شدند در ساعت 1145 مجددا به منزل آمد لکن در این اتاقی که نامبردگان صحبت می کردند او وارد نشد.
1ـ اطلاعیه شود.
2ـ در گزارش روزانه درج شود.
20 /8 /42 گیرندگان: اداره کل سوم (2 نسخه) تعداد نسخه: 9

توضیحات سند:

1ـ آیت الله سید محسن حکیم یکی از فقها و مراجع نامدار شیعه در سال 1306 ه ق در یک خاندان علم و تقوا در بیت جلیل در لبنان متولد شد.
پدرش علامه سید مهدی حکیم (متوفی 1312) و مادرش نواده آیت الله آقا شیخ عبدالنبی کاظمی، صاحب کتاب «تکمله الرجال» می باشد.
خاندان حکیم یکی از خاندان های اصیل و عرب در عراق می باشد که شخصیت های علمی و اجتماعی بزرگی از آن برخاسته اند.
آیت الله حکیم از محضر علمای بزرگی چون حاج سیدمحمد کاظم یزدی، حاج شیخ محمدکاظم خراسانی، میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی و برخی دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیت الله حکیم بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت و در تنظیم امور اداری حوزه های علمی و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعی و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی شاگردانی را تربیت نمود.
ایشان یکی از موفق ترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف و تصنیف بود.
با وجود آن همه مشاغل مرجعیت، باز دست از تألیف و تصنیف برنمی داشت و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت، گفته شده از آیت الله حکیم پرسیدند: نظرش درباره سیاست و دخالت علما در آن چیست؟ او با صراحت فرمود: «اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد (کمااین که ظاهر امر آن است که معنی صحیح سیاست همین باشد) اسلام، تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علما غیر از این کار دیگری ندارند.
و اگر منظور معنی دیگر می باشد اسلام از آن بیگانه و دور است».
به همین دلیل او در امور جاری سیاسی و اجتماعی دخالت داشت از جمله : 1ـ شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان 2ـ تکفیر حزب شیوعی و اشتراکی 3ـ کمک به جنبشهای آزادیبخش 4ـ شرکت در نهضت اسلامی ایران آیت الله حکیم برای اداره امور مرجعیت خود نظم و سازمان خاص ایجاد کرده بود و برای هر قسمت مسؤول معینی انتخاب نموده بود و از افراد مطلع در اداره این تشکیلات کمک می گرفت به همین دلیل تشکیلات او با نظم خاصی و آبرومندی اداره می شد و این امر در نوع خود بی سابقه بود.
از آیت الله حکیم فرزندان برومند عالم و لایق باقی مانده است.
آنان در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یاری او خودداری نکردند و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقی به فیض شهادت نائل آمدند و خاندان حکیم یکی از کانون های مقاومت و شهادت در عراق به شمار می آید.
این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 ه ق به ملکوت اعلی پیوست.
مدفن آن مرحوم در نجف در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود می باشد.
(ر.ک : فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی).

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 92

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.