صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه خصوصی عطف: 127/ سیار 23/10/36

تاریخ سند: 11 بهمن 1356


موضوع: تشکیل جلسه خصوصی عطف: 127/ سیار 23/10/36


متن سند:

از: 6 ﻫ 1 به: 312 شماره: 11802/ ﻫ 1 در تاریخ 23 /10 /36 در حسینیه اصفهانی‌ها آبادان واقع در خیابان پهلوی از ساعت 19:00 الی 20:00 یک جلسه خصوصی در پوشش شرکت در جلسه سخنرانی سید محمد صالح طاهری (شبهای قبل در آن حسینیه سخنرانی نموده) تشکیل شده که این جلسه قبل از ساعت سخنرانی یاد شده بالا بوده و درب‌های حسینیه تا ساعت مذکور بسته بوده و افرادی در خارج از حسینیه مراقب رفت و آمد اشخاص بوده‌اند تا اگر مسئله‌ای پیش آمد افراد داخل حسینیه را با خبر سازند.
شخصی که در حسینیه برای این افراد سخنرانی می‌نموده از بلندگو استفاده نمی‌کرده برای اینکه صدا به بیرون نرود فقط افرادی که در حسینیه بوده‌اند گوش می‌کرده‌اند و در ساعت 20:00 افرادی که اکثراً از تیپ جوان و زیر 30 سال داشته‌اند از حسینیه خارج و شروع به دادن شعار برله خمینی و شکستن شیشه‌های بانکها در خیابان پهلوی می‌نمایند افرادی که در این جلسه شرکت کرده بودند و تظاهرات را برپا کرده بودند قبلاً در این زمینه تعلیم دیده بودند و به آنها گفته شده بوده چگونه باید عمل کنند، چه کارهایی باید انجام دهند، کجا دور هم جمع شوند و کجا از یکدیگر جدا شوند و به چه موسساتی خسارت وارد کنند و اگر با مامورین برخورد کردند چگونه رفتار کنند و در این جلسه که در واقع یک جلسه تکمیلی آموزش برای افراد شرکت کننده بوده شخص سخنران که یک روحانی بوده است با سخنرانی خود از هر جهت احساسات افراد را تحریک نموده و وقتی که سخنرانی تمام می‌شود افرادی که می‌بایست تظاهر کنند یک دفعه از حسینیه خارج و با دادن شعار یا مرگ یا خمینی به تظاهرات و شیشه شکستن ادامه می‌دهند.
نظریه شنبه: افرادی که در این جلسه شرکت کرده بودند با طرح قبلی بوده و می‌توان به سه دسته آنها را تقسیم نمود دسته اول بنیان‌گذاران که چهار نفر روحانی بوده‌اند و دسته دوم چند نفر کسبه و دسته سوم چند نفر از دبیران و آموزگاران و کارمندان آموزش و پرورش و تعدادی دانش آموز و دانشجو بوده‌اند و بطور کلی اسامی آنها به قرار زیر می‌باشد: 1- شیخ حسن بیات فرزند حسین شغل روحانی ساکن قم.
2- شیخ غلامحسین جمی ساکن آبادان.
3- حاج جواد شوری کاسب ساکن آبادان خیابان پهلوی صفای عربها مغازه حاجی شوری.
4- شهیدزاده شغل کاسب ساکن آبادان ایستگاه 6 فرح آباد مسجد فرح آباد.
5- حاج موسی جعفری گرداننده مسجد بهبهانی‌ها واقع در آبادان.
6- شیخ عباسعلی دانشمند شغل روحانی ساکن آبادان.
7- محمد جواد رشیدیان شغل دبیر آموزش و پرورش آبادان دبیرستان دکتر فلاح.
8- حسین بیات معروف به مداح شغل مداح مسجد برهانی آبادان.
9- حاج رضایی کارمند آموزش و پرورش آبادان.
10ـ شیخ عبدالرسول قائمی امام جماعت مسجد نو آبادان.
11ـ ابوالقاسم زریباف شغل کاسب ساکن آبادان و موسس حسینیه اصفهانی‌ها.
12ـ محمد یا میرزا محمد زریباف شغل عمده فروش خیابان پهلوی آبادان از بانیان حسینیه اصفهانی‌ها.
13ـ محمود زریباف شغل کاسب از بانیان حسینیه اصفهانی‌ها.
14ـ حسن قریب فرزند قربان شغل کاسب بازار کویتی‌ها.
15ـ حسین قریب فرزند قربان شغل کاسب.
16ـ سید محمدرضا موسوی شغل کاسب.
17ـ شهیدزاده فرزند ردیف 4.
18ـ شهیدزاده فرزند ردیف 4.
19ـ مرتضوی و چهار نفر از پسرانش شغل کاسب بازار کویتی‌ها.
20ـ سید محمد کیاوش1 دبیر آموزش و پرورش آبادان.
21ـ خسرو گرامی کارمند شرکت نفت آبادان.
22ـ علی اسلامی کارمند شرکت نفت.
23ـ فرازمند دانش آموز ( برادر همسر ناصر مکارم شیرازی).
24ـ احمد گلنوری شغل محصل.
25ـ قدمعلی عموچی شغل کاسب خیابان پهلوی بستنی فروش.
26ـ عموچی پسر ردیف 25.
27ـ حیدریان نژاد کارگر شرکت نفت.
28ـ حیدریان نژاد فرزند ردیف 27 شغل دانش آموز.
29ـ کریم کریمیان به اتفاق برادر و پسرانش شغل کاسب بازار کویتی‌ها.
30ـ شوری فرزند ردیف 3.
31ـ محمدی مسئول مکتب اسلام ساکن آبادان جنب مسجد سلطانی خیابان 15 احمد آباد.
32ـ پسر محمد زریباف ردیف 12.
33ـ پسر محمود زریباف ردیف 13.
34ـ حبیب‌اله مباشری شغل دبیر دبیرستان‌های آبادان- داماد عبدالرسول قائمی.
35ـ مباشری فرزند ردیف 34 محصل.
36ـ اکبر عمیدزاده کارگر یا کارمند شرکت ملی نفت.
37ـ اصغر عمیدزاده دبیر دبیرستان‌های آبادان.
38ـ عباس اسلامی پسر شیخ عبدالستار اسلامی پیشنماز مسجد صاحب‌الزمان که از افراد فوق ردیف‌های 1، 2، 8، 9 در جلسه و تظاهرات شرکت نداشته‌اند لکن از گردانندگان اصلی به شمار می‌روند.
ضمناً ردیف 10 عبدالرسول قائمی نه در جلسه و نه در تظاهرات شرکت نداشته است و تمایلی نیز از خود برای تشکیل جلسه و تشویق افراد فوق برای تظاهر نشان نداده است ولی ممکن است در باطن از این عمل راضی بوده است.
ضمناً وسیله نقلیه‌ای که با آن سنگ پاره آجر حمل گردیده و در اختیار تظاهرکنندگان گذاشته شده است به رانندگی و متعلق به شخصی به نام حمید قمرزاده که برادرش مصالح فروشی در خیابان فرعی احمدآباد جنب مسجد سناآبادی دارد.
همچنین افرادی که از ابتدا در جریان تشکیل جلسه و تظاهرات بوده‌اند در جلسه و تظاهرات شرکت نکرده‌اند افرادی با نفوذ هستند که به این خاطر اگر مسئله‌ای پیش آمد از نفوذ آنها استفاده گردد عبارتند از: 1- حاج غلامعلی خرمی 2- حاج ابراهیمی شغل تاجر خیابان امیری تجارتخانه حاجی ابراهیمی.
3- حاجی عبدالکریم قبادی شغل پیمانکار و مالک خیابان امیری دفتر قبادی.
4- حاجی محبی یا محب شغل تاجر خیابان پهلوی تجارتخانه حاجی محب.
5- حاج محمدپور تاجر خیابان امیری تجارتخانه محمدپور.
افراد فوق‌الذکر به ترتیبی رفتار می‌کنند که کسی سوءظنی به آنها نبرد زیرا وقتی که تظاهرکنندگان از حسینیه خارج می‌شوند مغازه حاج غلامعلی خرمی را ابتدا که نزدیک حسینیه می‌باشد مورد اصابت سنگ قرار می‌دهند البته درب مغازه بسته بوده همچنین در مسیرشان به درب منزل محمد زریباف که از گردانندگان اصلی بوده سنگ پرتاب نموده‌اند.
نظریه یکشنبه: از یادشدگان فوق محمد جواد رشیدیان و محمد کیاوش از گردانندگان اصلی و رهبر تظاهرکنندگان بوده‌اند لکن سید محمد کیاوش در تظاهرات شرکت نداشته ولی محمد جواد رشیدیان شرکت داشته است از طرف دیگر هر دوی آنها دارای سوابق مضبوطی در این سازمان می‌باشند.
همچنین کیاوش قبل از تظاهرات به سفارش عبدالحسین محمدزاده سرپرست مکتب قرآن اهواز قرار بوده با مهندس مهدی بازرگان3 ملاقات نماید که این خود می‌رساند اعضاء جبهه به اصطلاح ملی نیز در این تظاهرات دست داشته‌اند.
گرشاسب نظریه سه شنبه: نظریه یک شنبه مورد تایید است.
شعله نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه تایید می‌گردد.
باسل نظریه جمعه: با توجه به تاریخ واقعه و رسیدن خبر به منبع (23 /10 /36) و تاریخ رسیدن به رهبر عملیات (3 /11 /36) و اهمیت خبر موضوع قابل بررسی و تعمق می‌باشد، با امعان‌نظر به اینکه منبع به صورت اتفاقی گاهاً گزارشاتی می‌دهد و از طرفی نحوه به دست آوردن خبر در حال حاضر برای این سازمان مشخص نیست و این امکان وجود دارد که منبع با شناسایی که روی افراد یاد شده در متن خبر دارد احیاناً در تهیه گزارش نظراتی را اعمال نموده باشد لذا در حال حاضر تایید خبر احتیاج به بررسی بیشتر و مشخص شدن نحوه کسب خبر دارد که در این مورد اقدام و با در نظر گرفتن امکانات موجود نسبت به روشن شدن چگونگی امر اقدام خواهد شد.
ضمناً توجه آن اداره کل را به نامه شماره 11502/ ﻫ 1- 20 /10 /36 جلب می‌نماید.
هرگونه خبر واصله در این زمینه به عرض خواهد رسید.
سریر در ساعت 12:00 روز 13 /11 /36 به بخش 312 واصل گردید.
در کلاسه 9101 بایگانی شود- 30 /1 /37 اصل در 10095

توضیحات سند:

1.
سید محمد کیاوش، فرزند سیدحسن در سال 1309 ﻫ ش در زنجان متولد شد.
پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد و موفق به اخذ مدرک لیسانس ادبیات فارسی گردید.
از نظر تحصیلات حوزوی نیز دوره مقدمات را گذراند.
با استخدام در آموزش و پرورش به تدریس در دبیرستان‌های آبادان پرداخت.
مدتی نیز متصدی برنامه‌های دینی رادیو نفت ملی آبادان بود.
ساواک در گزارشی درباره وی می‌نویسد: «یادشده با ایراد سخنرانی‌های خلاف مصالح مملکتی چه در سر کلاس‌‌های درسی و چه در محافل فوق سعی می نماید افکار جدید حضار را که اکثراً از طبقه جوان و دانش‌آموز بوده منحرف و انان را نسبت به دستگاه دولت بدبین نماید.
» ساواک دوبار وی را احضار و مورد تذکر قرار داده و مدتی نیز از سخنرانی منع کرد، ولی وی همچنان به فعالیت خود ادامه داد.
ساواک در مورخه 13 /3 /57 اقدام به دستگیری و بازداشت او کرد.
سیدمحمد کیاوش پس از انقلاب اسلامی در سمت‌هایی چون فرماندار آبادان، نماینده‌ی خوزستان، در مجلس خبرگان قانون اساسی، نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی و مشاور رئیس جمهور فعالیت نمود.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی) 2.
مهندس مهدی بازرگان در سال 1278 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد.
وی جزو اولین کسانی است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران برای ادامه تحصیلات عالی به فرانسه عزیمت و در رشته مهندسی ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد.
مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران به عضویت کادر علمی دانشگاه تهران نایل گردید.
وی فعالیت سیاسی خود را از جبهه ملی آغاز نمود.
در دوران نخست وزیری دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملی نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهده دار گردید.
پس از تعطیلی و توقف کار جبهه ملی اول با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتای 28 مرداد 1332 از جمله کسانی بود که جبهه ملی دوم را تاسیس نمود.
وی به همراه مرحوم آیت الله طالقانی، دکتر یداللّه سحابی، رحیم عطایی، منصور عطایی، عباس سمیعی و حسن نزیه از جبهه ملی دوم کناره گرفته و نهضت آزادی ایران را تأسیس نمودند.
در سال 1342 سران نهضت آزادی دستگیر و مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی به 10 سال زندان محکوم شدند.
لیکن پس از سپری شدن 6 سال مهندس بازرگان آزاد گردید.
مهندس بازرگان در سال 1356 به اتفاق جمعی از سیاسیون و حقوقدانان نظیر کریم سنجابی، ناصر میناچی، حسن نزیه و...
جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر را تأسیس کردند.
لذا از طرف گروه انتقام که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود در تاریخ 11 /2 /1352 یک بمب در مقابل درب منزل وی منفجر شد.
قبل از پیروزی از طرف امام در راس هیئتی به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را بر علیه رژیم که کمر آن را در بعد اقتصادی شکسته بود سامان بهتر و بیشتری دهد و به مسائل آنان رسیدگی کند.
وی همچنین سفری به پاریس نمود تا حضرت امام را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند، چه به اعتقاد او طرح شعار رفتن شاه با برخورداری از ارتش و ساواک پشتیبانی آمریکا را شعاری مناسب و راه کاری عملی نمی دانست.
آقای بازرگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام (ره) به عضویت شورای انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضای شورا به امام(ره) از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامی پس از پیروزی انقلاب بود را بر عهده گرفت.
دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهای غیر انقلابی به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان ورد این پیشنهاد از سوی امام از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید.
او در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به مجلس راه یافت.
مهندس بازرگان در تاریخ 30 /10 /1373 در تهران درگذشت.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 160






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.