صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات آقای شرافت

تاریخ سند: 20 شهریور 1350


موضوع: اظهارات آقای شرافت


متن سند:

از: 20/ ﻫ / م به: 20/ ﻫ /12 شماره: 722 /20 ﻫ م در ساعت 1745 روز 19 /6 /50 جلسه تفسیر و قرائت قرآن در دماوند محله فرامه باع حاجی توسلی تشکیل گردید.
سخنران جلسه آقای شرافت بود که در تفسیر آیه 254 از سوره بقره چنین بیان داشت.
سلطنت پروردگار عالم بر زمین و آسمان‌ها است و این سلطنت برای خداوند هیچگونه زحمت و رنجی برخلاف سلطنت بندگان خدا در زمین ندارد و هر فرمانروائی در زمین حوزه سلطنتش وسیعتر باشد نگاهداری آن برای او زحمت و رنج بیشتری دارد چه ممکن است با طغیان‌ها روبرو شود و هرچند صباحی عده ای علم مخالفت بلند کنند و بطورکلی تأمین ضروریات مردم و راضی نگاهداشتن آنها خیلی مشکل است.
آقای شرافت اضافه نمود عظمت و بزرگی در بندگان خدا زوال‌پذیر است و ممکن است یک نفر از نظر مال دنیا عظمت و بزرگی را داشته باشد ولی این مال دنیا امروز هست و فردا نیست و ممکن است یک نفر از نظر جاه و مقام امروز عظمت داشته باشد ولی فردا این جاه و مقام را از او بگیرند و یا یک نفر از نظر قدرت عظمت و بزرگی داشته باشد ولی این قدرت زوال‌پذیر است و عظمت و بزرگی جزء ذاتی خداوند است.
آقای شرافت اظهارنمود هر آزادی که در دنیا وجود دارد در پانزده قرن پیش وسیله اسلام به جهانیان اعلام شده ولی در این قرن که اینهمه دم از آزادی عقیده و قلم و برخورداری از حقوق حقه انسانی میزنند و حتی در اروپای متمدن می‌بینیم و می‌خوانیم که در فلان نقطه با شعارهای زیبا خواستار حقوق خود شده‌اند درواقع این نوشته‌هائی است که روی کاغذ نقش می‌بندد ولی در عمل چیزی نیست و درهیچ جای دنیا آزادی واقعی وجود ندارد مثلاً فرانسه که مهد تمدن و آزادی میباشد در مسئله الجزایر کلیه حقوق انسانی را برای فرانسویان و افراد کشور خود قائل بود ولی برای غیرفرانسوی این حق را قائل نبود1و همینطور انگلیس و بطورکلی آزادی عقیده و اندیشه و بیان و قلم وجود ندارد ولی اسلام می خواهد عملاً به انسان‌ها آزادی بدهد و می‌گوید کسی را به جرم نداشتن فلان اندیشه و عقیده و مسلک زندانی نمی‌کنند و شکنجه نمی‌دهند و متذکر می‌شود ما راه را نشان دادیم می‌خواهید شاکر باشید و یا کفر بورزید.
آقای شرافت اشاره به بعضی مرام ها منجمله مرام کمونیست نمود و گفت در همین کشور ما شاهد بودیم عدهای سراغ بیدینی رفتند و به کمونیست گرویدند و متکی به مسکو شدند ولی دیدیم روزگاری شد و مسکو از آنها حمایت نکرد و ناچار به قطب دیگری پناهنده شدند ولی این قطب هم حالا از آنها حمایت نمی‌کند.
اینجاست خدا می‌فرماید هیچ حزبی جز حزب خدا غالب و رستگار نمی شود و باید به حزب خداوند پناه برد و به این ریسمان محکم که پاره شدنی نیست چنگ زد.
در این مجلس چند نفر مأمور شهربانی دماوند با لباس شخصی و رئیس اطلاعات شهربانی و سروان تجزیه چی با لباس اونیفورم شهربانی ـ نجمی کارمند اداره آمار دماوند ـ هادی رهنما ـ اصغر نوروزی ـ میرزائی ـ معلم ـ شریعتمداری ـ محمدابراهیم نمازی ـ حسن واسعی ـ سیف اله محمدیان ـ محمد محسنی‌نیا و عده ای دانش آموز دبیرستانی و مسافر ییلاقی و افراد محلی که جمعاً حدود 70 نفر بودند حضور داشتند.
این جلسه حدود ساعت 1900 پایان یافت.
نظریه یکشنبه: مفاد گزاش خبر بنظر صحیح می‌رسد.
بنفشه نظریه 20/ﻫ/م: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
در ساعت 13 روز 24 /6 /50 به بخش 312 واصل گردید.
آقای وثوقی بررسی و بهره‌برداری شود

توضیحات سند:

1 .
استعمارگران فرانسوی که از سال‌های دور، کشور الجزایر را تحت سیطره‌ی خود درآورده بودند، درجنگ دوم جهانی که همدوش قوای الجزایری با آلمان هیتلری می‌جنگیدند، به فردی به نام احمدبن بلا، نشان لیاقت دادند.
احمدبن بلا کسی بود که در مدارس فرانسوی الجزایر تحصیل کرده بود، ولی پس از پایان جنگ دوم جهانی، آزادی وطن خویش را از استعمار فرانسه هدف قرارداد.
تشکیل «جبهه مقاومت ملّی الجزایر» اولین حرکت او بود که در سال 1954م به «جبهه رهایی بخش الجزایر» تبدیل شد.
حاصل تشکیل این جبهه و مقاومتی که مردم الجزایر در پیکار ضداستعماری با مخوف ترین ارتش استعماری اروپا و با دادن یک میلیون شهید از خود نشان دادند، آزادی الجزایر از یوغ استعمار فرانسه در سال 1962 م بود.
در این سال احمدبن بلا ،به نخست وزیری رسید و لقب «پدر استقلال الجزایر» را از آن خود کرد.
درهمین موقع بود که فرانسویان با مطرح کردن اعلامیه‌ی حقوق بشر، سعی در متمدن نشان دادن خود داشتند و سخنرانان مذهبی نیز فرصت را غنیمت دانسته و با طرح این مسأله، به مسائل داخلی نیز می‌پرداختند.

منبع:

کتاب شهید سید محمد جواد شرافت به روایت اسناد ساواک صفحه 169


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.