صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

توزیع رساله

تاریخ سند: 3 مهر 1352


توزیع رساله


متن سند:

شهربانی تاریخ:3 /7 /52
شماره: 1006
توزیع رساله

دوشیزه صدیقه جبّاری فرزند جبّار ساکن امیرکلا، چوپانکلا (بین بابل و بابلسر) با همکاری شیخ هادی روحانی و چند نفر دیگر رساله‌ی خمینی را به طور مخفیانه در امیرکلا توزیع می‌نمایند.1
ارزیابی: تاکنون صحت یا سقم خبر معلوم نشده است.
اداره یکم به ساواک مازندران منعکس و نتیجه خواسته شود.
5 /7 /52
114874 ارائه شود.

توضیحات سند:

1ـ در رابطه با مبارزات آیت‌الله روحانی مطالبی هرچند مختصر و کوتاه بیان شد. اینک به شیوه‌های محتوایی مبارزات ایشان بویژه به پاره‌ای از سبک‌ها و ظرایف اشاره خواهد شد.حجت‌الاسلام محمّد رحیمیان می‌گوید‌: «آیت‌الله روحانی پس از رحلت آیت‌الله العظمی شاهرودی [در شهریور 1353] برای هماهنگی و یک‌زبانی در ارجاع مردم به رساله‌ی حضرت امام خمینی (ره) و معرفی مرجعیّت آن بزرگوار‌، علمای منطقه را فراخوانی نمود تا آن را به نقش سیاسی دینی و ایجاد رهبری واحد و آثار ارزنده مرجعیّت پویا واقف گردند.» یکی از نزدیکان حاج آقا می‌گوید‌: «از حاج آقا بعد از رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی شاهرودی هروقت و در هرجا سوال می‌کردند که چه کسی را به عنوان مرجع انتخاب کنیم صریحاً و بدون وقفه می‌فرمودند‌: حضرت امام خمینی (ره) و حتی بارها بالای منبر هم علناً ابراز کردند.» (سند مورخ 25 /3 /54) هم چنین ایشان می‌گوید‌: «بنده در این مورد نزد عالم بزرگواری گله کردم که چرا شما از امام خمینی یاد نمی‌کنید گفتند‌: حاج آقا روحانی هم کار درستی نمی‌کند باید مواظب اوضاع باشیم و بی‌گدار به آب نزنیم.» حجت‌الاسلام سید محمّدهادی قائمی داماد ایشان می‌گوید‌: «در زمان نوجوانی از ایشان سوال کردم آقا ما رساله چه کسی را بخریم و استفاده کنیم ؟ فرمودند رساله‌ی حاج آقا روح‌الله خمینی.» هنگامی که حضرت آیت‌الله العظمی سید محمود شاهرودی به رحمت الهی پیوست افراد زیادی از مردم بابل مقلّد آن مرحوم بودند و برای انتخاب مرجع تقلید به حضرت آیت‌الله روحانی در مدرسه‌ی صدر «خاتم‌الانبیاء» مراجعه می‌کردند حضرت ایشان بدون درنگ و با کمال شجاعت و شهامت و صراحت می‌فرمودند‌: باید از حضرت آیت‌الله حاج آقا خمینی تقلید کنید. در حالی که بعضی‌ها از شنیدن نام حاج آقا روح‌الله ترس و واهمه داشتند. آقای قائمی ادامه می‌دهد‌: «مورد دیگری که دقیقاً به یاد دارم اینست که در سال 1352 در مدرسه‌ی مرحوم آیت‌الله العظمی میرزا هاشم آملی حجره داشتم و از طرف حاج آقا روحانی پیام رسید که اگر می‌شود چند جلد توضیح المسائل حضرت امام تهیه شود و برای ایشان ارسال گردد. ما هم به هر دری زدیم موفق به تهیه آن نشدیم - حال چرا ؟ خود حدیث مفصلی دارد- تا این‌که راهنمایی شدم به منزل حضرت امام خمینی (ره)، همان زمانی که مأموران امنیتی اکثراً در مقابل درب منزل امام (ره) به مراقبت می‌ایستادند – در فرصت مناسبی توانستم به اندرون راه یابم‌، خود را به برادر بزرگوار حضرت امام (ره) حضرت آیت‌الله پسندیده نماینده تام‌الاختیار امام در قم معرفی کردم و درخواست و تقاضای حاج آقا روحانی را به ایشان رساندم و راه چاره‌ای برای تهیه رساله امام خواستم. آیت‌الله پسندیده آدرس ما را گرفتند. در یک نوبت 24 جلد رساله تهیه نمودند که با رعایت مسائل امنیتی برای آیت‌الله روحانی ارسال نمودیم و بعد از مدّتی دوباره درخواست رساله حضرت را نمودند که این بار 120 جلد برایشان با رعایت مسائل ایمنی در داخل کارتن‌های سیگار جاسازی شده و ارسال گردید و برغم فشار ساواک آقای روحانی با جرأت و شهامتی وصف‌ناپذیر این رساله‌ها را به دست افراد موردنظر می‌رساندند. البته الآن تصور آن مشکلات برای برخی از افراد خصوصاً جوانان عزیز که آن فضا را درک و لمس نکرده‌اند بسیار سخت است، ولی با کمی تفکر و کمک بزرگترها، می‌توانند آن اوضاع و احوال را به خوبی برای خود متصور سازند تا حسّاسیت و ظرافت مسئله دریافت و توزیع حتی یک رساله امام آن هم در زمانی که ذکر نام «خمینی» تبعات و مشقات بسیاری را در پی داشت تا چه اندازه‌ای بود. در چنین بافت سیاسی و اجتماعی بود که آیت‌الله روحانی آگاهانه‌، شجاعانه و مدبرانه تمام آن پیامد‌های تلخ و ناگوار را به جان خریده و جهت تقویت مبارزات حضرت امام (ره) تلاش بی‌وقفه‌ای داشتند.» مشعل فروزان‌، پیشین‌، صص 48 تا 51.





منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 45

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.