صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

حضرت مستطاب آقای قائمی زید اجلاله

حضرت مستطاب آقای قائمی زید اجلاله


متن سند:

بسمه تعالی و عونه
حضرت مستطاب آقای قائمی زید اجلاله1

پس از عرض سلام دوام توفیق و عافیت شما و جمیع حجج اسلام و وعاظ محترم را از پیشگاه مقدّس فیاّض علی الاطلاق خواهانم باعث بر تصدیع آنکه صبح روز جمعه... [ناخوانا] در خدمت آقای شریعتمداری بودم و جمعی از علمای شهرستانها هم آمده بودند از قبیل... [ناخوانا] آقای نجفی آقای صالحی کرمانی و آقای صدوقی یزدی و آقای ضیابری رشتی و حجج اسلام از قبیل آقای حائری و آقای طباطبائی و آقای بنی صدر همدانی 2و دیگران که اسمشان در نظرم نیست و بعضی بوسیله مسافر یا نامه اعلام عزیمت... [ناخوانا]. بروند از قبیل آقای آیت‌الله خویی به معیّت جمعی از طلاب نجف اشرف و آقای آیت‌الله میلانی از مشهد و بعضی را هم می‌گفتند آمده‌اند ولی آنروز در مجلس حاضر نبودند از قبیل آیت‌الله آخوند ملاعلی همدانی. ضمناً ذکر خیر جنابعالی و حاج آقا روح‌الله کمالوند شد فرمودند شما از قول من بنویس به آقایان که حرکت کنند تا همفکری کنیم القا‌عدون من‌المومنین غیر اولی الضرر و المجاهدین آقا سلام حقیر را خدمت همه برسانید. نامه قبلی انشاءالله رسیده تشریف آوردید مطالب با عکس و تفضیلات در اختیار خواهد بود.
والسلام ـ سعیدی 3

توضیحات سند:

1. در گزارش سانسور نامه شهید آیت‌الله سعیدی چنین آمده است:
فرستنده: ساواک خوزستان تاریخ: 17 /4 /1342
گیرنده: مدیریت کل اداره سوم. شماره: 42 /454 /15 ب 2
موضوع: نامه آقای سعیدی
بدین‌وسیله یک برگ نامه آقای سعیدی خطاب به آقای شیخ عبدالرسول قائمی که عکس‌برداری شده و حاوی مطالب قابل توجهی می‌باشد جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌گردد. نامه مزبور بوسیله پست ضبط و پس از بهره‌برداری مجدداً بوسیله پست به صاحبش تحویل شده است.
رئیس ساواک استان خوزستان ـ م. خاوری
ر. ک. ضمیمه شماره 5
2. آیت‌الله‌ سید نصرالله‌ بنى‌صدر: فرزند صدرالعلماء همدانى، در شهر همدان متولد شد. وى مقدمات را در شهر همدان گذراند و آنگاه به نجف اشرف مهاجرت نمود و از محضر آیت‌الله‌ میرزا حسین نائینى و آیت‌الله‌ آقا ضیاءالدین عراقى و آیت‌الله‌ اصفهانى استفاده نمود. ایشان سپس به همدان مراجعت کرد و منشاء اثر خدمات ارزنده‌اى گردید. آقاى بنى صدر در سال 1391 ﻫ ق در بیروت به رحمت حق پیوست و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
ر.ک: محمد شریف رازى، گنجینه دانشمندان، ص 397.
3. شهید آیت‌الله‌ سید محمدرضا سعیدى خراسانى: در دوم اردیبهشت ماه 1308ﻫ ش در منطقه «نوغان» مشهد دیده به جهان گشود. دروس ابتدایى را نزد پدرش سید احمد آموخت و در دوران نوجوانى به لباس روحانیت درآمد. او براى ادامه تحصیل به مشهد رفت و منطق و اصول را نزد عالمان برجسته‌اى چون ادیب نیشابورى، شیخ‌ هاشم قزوینى، شیخ کاظم دامغانى و شیخ مجتبى قزوینى فرا گرفت. پس از پایان دروس سطح به شهر قم هجرت کرد و از محضر آیات عظام بروجردى و میرزا‌ هاشم آملى کسب فیض نمود. با راه یافتن به محضر درس حضرت امام خمینى (ره)، جزو نامدارترین شاگردان ایشان شد و با دریافت لبّ اسلام ناب محمدى، تلاش‌هاى سیاسى‌اش آغاز گردید. اولین بار در آبادان به خاطر سخنرانى علیه حکومت دستگیر شد که با وساطت آیت‌الله‌العظمى بروجردى آزاد گردید. پس از آن به فرمان ایشان براى تبلیغ و تدریس به کویت رفت و چند سال در این کشور اقامت گزید. در حادثه 15 خرداد 1342 که منجر به دستگیرى امام خمینى گردید، در کویت رژیم شاه را به باد انتقاد گرفت و با ارسال نامه براى مراجع مقیم نجف آنان را از خطرى که جان امام را در ایران تهدید مى‌کرد، مطلع نمود. پس از چند ماه به قصد زیارت حضرت امام با لباس مبدل وارد ایران شد و به دنبال تبعید ایشان از ترکیه به نجف، خود را به آنجا رسانید و براى بهتر شناساندن امام به علما و مدرسین حوزه علمیه تلاش فراوانى کرد. او در مسیر مبارزه علیه رژیم شاه بارها توسط ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، دستگیر شد و ممنوع‌المنبر گردید. وى در ماجراى کاپیتولاسیون، به شدت علیه مستشاران آمریکایى به انتقاد پرداخت. پس از بازگشت به قم، به دعوت عده‌اى از مؤمنین جنوب شرقى تهران، به مسجد موسى‌بن جعفر (علیه‌السلام) آمد و ضمن اقامه جماعت در آنجا، مسجد را به صورت پایگاهى قوى علیه رژیم شاه درآورد. در سال 1345 به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شد و 66 روز بازداشت بود. سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت. در سال 1347 به فرمان امام مأمور جمع‌آورى کمک براى فلسطینیان شد. در اردیبهشت 1349 در اعتراض به مشارکت سرمایه‌داران آمریکایى در اقتصاد ایران سخنرانى کرد. او ورود سرمایه‌گذاران آمریکایى به ایران را خیانتى بزرگتر از کاپیتولاسیون و قراردادى استعمارى‌تر از تنباکو مى‌دانست و با سخنان تند، نامه‌ها و بیانیه‌هاى افشاگرانه، رژیم شاه را سخت به وحشت مى‌انداخت. به همین دلیل در روز 11 خرداد 1349 مأموران با هجوم به منزل وى، او را دستگیر کردند و به زندان قزل‌قلعه بردند. مدت 10 روز تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت و استقامت نمود تا آن که سرانجام مأموران ساواک با طرح مرموزى در روز 20 خرداد 1349 با قطع برق زندان و یورش به سلولش، با پیچیدن عمامه به دور گردنش، وى را به شهادت رساندند. در تاریخ 21 خرداد، جنازه شهید براى مراسم کفن و دفن به قم انتقال یافت. ساواک براى جلوگیرى از حرکت مردم، به طور مخفیانه جنازه را دفن کرد؛ در حالى که در مراسم دفن، به غیر از چند نفر ساواکى و شاهد محلى تنها سید محمد سعیدى، فرزند آن شهید حضور داشت. رئیس ساواک براى جلوگیرى از شرکت مردم و روحانیون در مراسم ترحیم شهید آیت‌الله‌ سعیدى، دستور داد کسانى که در این زمینه تبلیغ یا فعالیت کنند به مدت سه سال تبعید گردند. در حالى که جو خفقان و وحشت در همه جا حاکم بود و ساواک از تشکیل مجالس ترحیم براى شهید ممانعت مى‌کرد، جمعى از مردم تهران، در حالى که روحانى مجاهد آیت‌الله‌ سید محمود طالقانى و دکتر عباس شیبانى در جلو جمعیت در حرکت بودند، با بازگشایى مسجد موسى‌بن جعفر (علیه‌السلام) که از تاریخ بازداشت شهید سعیدی بسته بود، اولین مجلس ترحیم را براى او برگزار کردند. به همین علت در تاریخ 22 خرداد، آیت‌الله‌ طالقانى و دکتر شیبانى بازداشت شدند و در قم، طلاب حوزه علمیه با انتشار اطلاعیه‌اى از کیفیت شهادت مرحوم شهید آیت‌الله‌ سعیدى، توطئه‌ها و اقدامات اخیر رژیم پرده برداشتند.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله‌ سعیدى، 1376، تهران، مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات، 1376.

منبع:

کتاب آیت‌الله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 78

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.