موضوع : پیام مجدالدین محلاتی جهت سیدجعفر بهبهانی
تاریخ سند: 5 آذر 1347
موضوع : پیام مجدالدین محلاتی جهت سیدجعفر بهبهانی
متن سند:
به : 7 ه از : 316 شماره : 84244 /316 نامبرده بالا وسیله یک نفر که از شیراز عازم تهران بوده پیامی به طور شفاهی جهت سیدجعفر بهبهانی1 از عناصر ناراحت مقیم مرکز فرستاده و در این پیام چنین گفته است.من و پدرم فعالیت ها را در شیراز علیه دستگاه شروع کردیم و از آنجایی که شیراز منطقه با اهمیتی است دستگاه توجه خاصی به آن دارد و به همین جهت بین علمای فارس و وعاظ اختلافاتی ایجاد کرده و عده ای خائن را به وسیله پول به طرف خود کشانده و اگرچه این عده از نظر مردم عنوانی ندارند ولی برای کارشکنی کافی هستند معهذا من (مجدالدین محلاتی و پدرم از جهت امور روحانیت و طلاب و بازاریها به نحو احسن ذی نفوذ بوده و با آنها مرتبط و آماده مبارزه هستیم.
ولی با تمام این احوال به کمک شما (سید جعفر بهبهانی) و روحانیون مرکزی احتیاج داریم.
ضمنا یادشده متذکر گردیده بود که چون کلیه مکاتبات و تلگرافات تحت کنترل دستگاه قرار دارد در مورد حساس باید فرد مورد اطمینانی باشد که بین ما و شما پیام آور باشد.
ملاحظات: جهت اطلاع و کنترل و مراقبت دقیق از شیخ بهاءالدین و مجدالدین محلاتی و اعلام موارد مشروحه زیر : 1ـ نحوه و چگونگی فعالیت مجدالدین و پدرش روشن گردد.
2ـ روحانیون و طلاب و بازاری هایی که با مجدالدین و پدرش در ارتباط هستند شناسایی و با مراقبت دقیق از آنان نحوه ارتباط و فعالیت این افراد را روشن و با مشخصات کامل اعلام گردد.
3ـ چگونگی و نحوه مبارزه مجدالدین و پدرش روشن و تعیین شود این مبارزه به چه صورتی بوده و خواهد بود و این افراد با چه شخص یا اشخاصی و با کدام دستگاه مبارزه خواهند نمود.
اصل در پرونده مجدالدین بایگانی است.
در پرونده شیخ بهاءالدین محلاتی بایگانی شود.
اوانی 17 /9 /47
توضیحات سند:
1ـ سیدجعفر بهبهانی، فرزند سیدمحمد بهبهانی، در سال 1293 ه ش در تهران متولد شد.بعد از تحصیلات متوسطه وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد، درجه لیسانس گرفت و پس از اتمام تحصیل سردفتر اسناد رسمی گردید.
در حوزه بازار محضری دائر کرد و با استفاده از موقعیت و نفوذ پدرش توانست به کار خود رونق زیاد بدهد و از این راه عایدی خوبی نصیبش شود.
سید جعفر بهبهانی در دوره های هیجدهم و نوزدهم و بیستم وکیل تهران شد.
از 1340 به بعد از سیاست کناره گرفت غالبا در منزل خود از دوستان و ارباب رجوع پذیرائی می کرد و در عین حال به کسانی که در دولت نفوذ داشتند و با وی آمد و شد می کردند، نظرهای مشورتی می داد وی در سن 73 سالگی درگذشت.