صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: صورت اسامی روحانیونی که در جریانات اخیر از ولایات[به] تهران آمده[اند]

تاریخ سند: 2 مرداد 1342


موضوع: صورت اسامی روحانیونی که در جریانات اخیر از ولایات[به] تهران آمده[اند]


متن سند:

شماره: 419 گیرنده: مدیریت کل اداره سوم محترماً معروض می دارد پس از وقایع 15 خرداد ماه 42 آیات اله سیدکاظم شریعتمداری و نجفی از قم و میلانی از مشهد، [به] تهران آمده و طبق دستور آنها و سایر روحانیون تهران، افراد زیر نیز از شهرستان های نامبرده در زیر به تهران آمده در جلسات روحانیون شرکت نموده و به فرموده اخیراً به آنها ابلاغ گردیده که هرچه زودتر به شهرستان های مربوطه مراجعت نمایند.
1 .
آیت اله مرتضی حائری یزدی از قم 2 .
آیت اله سیدمحمدباقر شهیدی1 از گلپایگان 3 .
حاج میرزا حسن انصاری2 از قم 4 .
آیت اله یثربی از کاشان 5 .
آیت اله شیخ احمد3 صدوقی از یزد 6 .
شیخ عبداله مجتهدی از تبریز 7 .
سیدمحمود آقا خسروشاهی4 از تبریز 8 .
سیدکاظم آقا هاشمی نژاد5 از تبریز 9 .
هاشم جابر اردبیلی6 از تبریز 10 .
حاج ابوالقاسم محمدی7 از گلپایگان 11 .
حاج آقا علی قاضی زاهدی8 از گلپایگان 12 .
آیت اله کمالوند از خرم آباد 13 .
آیت اله آخوند ملاعلی از همدان 14 .
شیخ حسین مقدس9 از مشهد 15 .
سیدعلی ابطحی دامغانی10 از مشهد 16 .
حاج سیدمهدی موسوی خونساری11 از خمین 17 .
شیخ فرج اله احمدی12 از نهاوند 18 .
آیت اله ضیابری13 از رشت 19 .
آیت اله بحرالعلوم از رشت 20 .
حاج شیخ علی قوچانی گلپایگانی14 از شهریار 21 .
حاج شیخ محمد محقق نیشابوری15 از بندرگز 22 .
آیت اله جزایری16 از اهواز 23 .
آیت اله قائمی از آبادان 24 .
آیت اله جلیلی17 از کرمانشاه 25 .
حاج آقا عیسی از خرم آباد 26 .
آیت اله خادمی18 از اصفهان 27 .
آیت اله طاهری19 از شیراز 28 .
آیت اله صالحی از کرمان 29 .
آیت اله سید ابوالحسن رفیع20 [رفیعی] از قزوین 30 .
شیخ محمدحسن هرسینی21 از هرسین کرمانشاه 31 .
آیت اله میرسیدعلی بهبهانی22 از اهواز نشاط آقای شهابی 2 /5 /42 در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
شهابی به سابقه ضمیمه گردد 2 /5 /42

توضیحات سند:

1ـ آیت اللّه سید محمد باقر شهیدی فرزند مرحوم حاج سید هاشم گلپایگانی در سال 1318 قمری در گلپایگان متولد شد.
مقدمات را نزد استادان محل فراگرفت و در سال 1338 ق به نجف اشرف مهاجرت نمود.
سطوح را نزد علمایی چون مرحوم آیت اللّه مشکینی گذراند و پس از آن به سامرا رفت و مدت یکسال و نیم در آنجا اقامت نمود و از محضر درس آیت‌اللّه العظمی آقا میرزا عبدالهادی شیرازی بهره برد.
در سال 1342 ق که پدرش فوت نمود، به ایران مراجعت و پس از یک سال توقف در گلپایگان، به اصفهان مسافرت کرد و از درس مرحوم آیت اللّه حاج سید محمد صادق بهره مند شد.
در سال 1345 ق مجدداً به نجف اشرف مشرف شد و در درس آیات عظام عراقی، اصفهانی، نائینی و آقا سید ابوتراب خوانساری شرکت جُست.
در سال 1349 ق به شهر «برحا» (هندوچین) مسافرت نمود که تا اوّل سال 1361 ق در آنجا به تبلیغ احکام اسلامی اشتغال داشت.
پس از آن به ایران آمد و در شهر اراک ساکن شد.
در سال 1376 ق به منظور شرکت در جشن چهاردهمین قرن ولادت علی (ع) که در پاکستان منعقد شده بود، به دعوت انجمن پاوگار مرتضوی کراچی به اتفاق عده ای از علما از جمله حجت الاسلام والمسلمین آقای فلسفی به آنجا رفت.
از جمله تألیفات وی : ترجمه کتاب الامراض الاجتماعیه و علاجهه، با عنوان درد و درمان .
ترجمه کتاب کشف المحجه، با عنوان راهنمای سعادت .
ترجمه نسیم الصباح و شرح دعاء صباح و کتاب ادعیه و تهلیلات فی الایات البینات است.
وی تا سال 1353 ش در تهران میدان قزوین اقامت داشت و در مسجد آن محل به اقامه جماعت می پرداخت.
2ـ آیت‌الله شیخ میرزا حسن انصاری فرزند علامه حاج میرزا محمد جعفر از علماء و مدرسین حوزه علمیه اهواز بود که در مسجد نور - یکی از مساجد مرکز شهر اهواز - اقامه جماعت می نمود.
وی صاحب تألیفاتی چون خلاصه مناسک حج، کتاب سراج المؤمنین، شرح صرف و نحو و کتاب صمدیه می باشد.
ایشان یکی از شرکت کنندگان در تجمع روحانیون و علماء شهر اهواز در تیرماه 1343 بود که در راستای حمایت از نهضت امام خمینی و بنا به دعوت آیت الله علم الهدی شکل گرفته بود.
ر.ک : محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 3، ص 143.
امام خمینی در آینه اسناد .
ج 9 ص 172 3ـ محمد صدوقی صحیح است.
4ـ منظور سیداحمد خسروشاهی است.
آیت‌الله سید احمد خسروشاهی در فروردین سال 1291 ش در تبریز به دنیا آمد.
تحصیلات مقدماتی و سطح را در تبریز، در محضر پدرش، مرحوم آیت الله حاج سیدمرتضی خسروشاهی فراگرفت.
در جریان کشف حجاب رضاخانی در سال 1314 ش، پدرش از جمله مخالفینی بود که ابتدا به سمنان و سپس به مشهد تبعید شد که سیداحمد نیز به همراه او به مشهد رفت و در حوزه ی آن شهر به تحصیل مشغول شد که پس پایان یافتن مدت تبعید پدر، به تبریز بازگشت و از آنجا راهی حوزه علمیه قم شد.
در قم از محضر درس آیات عظام: حائری یزدی، خوانساری، حجت کوه کمره ای بهره گرفت و پس از طی مدارج عالی به تبریز مراجعت کرد و در سنگر تبلیغ به فعالیت مشغول شد.
سیداحمد خسروشاهی در مبارزات علیه رضاخان، و حکومت پیشه وری در آذربایجان نقش مفید داشت و همواره از نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی پشتیبانی می کرد و در جریان مهاجرت علما به تهران در جریان بازداشت حضرت امام او نیز به همراه علمای تبریز به تهران آمدند.
و سپس در آذرماه سال 1342 به همراه شهید قاضی طباطبایی و سیدمهدی دروازه ای و دو تن از وعاظ آن شهر، بازداشت و مستقیماً به زندان قزل قلعه برده شد که موجب عکس العمل مردم و تظاهرات در تبریز و تهران شد و زندانیان پس از 75 روز حبس و حصر، آزاد شدند.
آیت الله سیداحمد خسروشاهی سرانجام در 28 خرداد سال 1356 دارفانی را وداع گفت و پس از تجلیل و اکرام در تبریز، در مشهد مقدس به خاک سپرده شد.
وی صاحب تألیفاتی نیز بود که از آن جمله است: فوائدالافهام فی شرح قواعدالاحکام.
ر.ک : فصلنامه مرکز بررسیهای اسلامی، گروه تاریخ، سال اول، شماره 4، صص 298 ـ 284.
5ـ سیدکاظم آقا هاشمی نژاد شناسائی نشد.
6ـ هاشم جابر اردبیلی شناسائی نشد.
7ـ آیت‌الله ابوالقاسم محمدی گلپایگانی در سال 1286 ش در گلپایگان در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.
پس از هجرت به اصفهان و حضور در حوزه علمیه این شهر، از اساتید گرانقدری نظیر حاج آقا رحیم ارباب، بهره برد و برای تکمیل مراتب علمی عازم نجف اشرف گردید و از محضر آیات عظام، آقا ضیاءالدین عراقی و آقاسید ابوالحسن اصفهانی بهره برد و به درجه اجتهاد رسید و به زادگاه خود بازگشت و ضمن وعظ و خطابه و اقامه جماعت مدت چهل سال در گلپایگان اقامه نماز جمعه نمود.
در سال 1330 به عنوان نماینده آیت اللّه العظمی بروجردی به آلمان عزیمت کرد و فعالیت گسترده ای را جهت نشر و اشاعه عقاید اسلامی شروع نمود و مقدمات احداث مسجد بزرگ هامبورگ را فراهم کرد که پس از مدتی مجبور به ترک آلمان گردید.
آیت اللّه محمدی پس از مراجعت از آلمان به گلپایگان بازگشت و ضمن اقامه نماز جمعه و جماعت، تفسیر قرآن را شروع کرد و بسیاری از شیفتگان دریای معارف قرآنی را سیراب کرد.
او از آغاز نهضت حضرت امام(ره) به صراحت در منابر و محافل از آن حمایت نمود و با نام بردن از امام، ایشان را دعا می کرد.
ایشان در سال 1358ش دار فانی را وداع گفت و در شهر مقدس قم به خاک سپرده شد.
8ـ آیت‌الله شیخ علی قاضی زاهدی فرزند مرحوم آقا رضا قاضی در سال 1306 ش در شهرستان گلپایگان متولد شد.
پس از تحصیل ابتدایی در علوم جدید، به علوم دینی روی آورد.
مقدمات و مبادی و قسمتی از سطوح را در خدمت پدرش و بعضی دیگر از علماء بزرگ گلپایگان گذراند و بعد از آن به قم مهاجرت کرد و سطوح عالی را از اساتیدی چون آیات عظام گلپایگانی و مرعشی نجفی فراگرفت و پس از آن در درس خارج آیات عظام مرحوم حجت، خوانساری، صدر و آیتالله العظمی شیخ عباسعلی شاهرودی حاضر شد.
با حضور آیتالله العظمی بروجردی در قم، مرتباً در درس فقه و اصول ایشان نیز شرکت کرد.
وی در سال 1378 ق بنا به اصرار اهالی گلپایگان به این شهر مسافرت کرد و در آنجا اقامت گزید.
از آثار وی میتوان به تقریرات مرحوم آیتالله بروجردی در فقه، تقریرات در اصول، قصص یا داستانهای شگفتانگیز قرآن مجید، زندگانی چهارده معصوم یا تتمۀ القصص در 6 جلد و...
اشاره کرد.
سرانجام این عالم بزرگوار پس از پشت‌سر نهادن یک دوره بیماری در روز پنجشنبه 19 آذر 1375 ش بدرود حیات گفت و در قبرستان شیخان شهر قم به خاک سپرده شد.
9ـ مقدس، شیخ حسین شناسائی نشد.
10ـ میرسید علی ابطحی در سال 1289 شمسی متولد شد.
در سال 1356 پس از فوت امام جمعه اصفهان، به این سمت منصوب شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اتهام همکاری با رژیم طاغوت دستگیر و توسط دادگاه ویژه روحانیت به 2 سال حبس و خلع لباس روحانیت محکوم، ولی به علت کبر سن از حبس معاف گردید.
او در سال 1368 فوت کرد.
11ـ حاج سیدمهدی موسوی خونساری شناسائی نشد.
12ـ احمدی شیخ فرج اله شناسائی نشد.
13ـ آیت الله سید محمود ضیابری فرزند آقا سید مهدی در سال 1307 ق در روستای ضیابر از توابع رشت متولد شد.
در 7 سالگی به مکتب خانه رفت و قرآن و مقداری صرف و نحو را فرا گرفت و پس از آن، برای ادامه تحصیل به رشت رفت و در مدارس حاج سمیع و مستوفی به تحصیل پرداخت.
در سال 1338 ق به نجف اشرف رفت و از محضر آیات عظام نائینی، اصفهانی، عراقی و شریعت اصفهانی بهرهمند گردید.
در سال 1313 ش برای زیارت امام رضا علیهالسلام به ایران آمد و پس از زیارت راهی رشت شد و چند ماهی در قریه ضیابر توقف نمود و مجدداً به نجف بازگشت.
در سال 1320 به ایران آمد و راهی همدان شد و چون مقارن جنگ جهانی دوم بود، ناگزیر در رشت رحل اقامت افکند و در مساجد خمیران، چهل تن و مسجد مرحوم حاج محمدکریم به اقامه جماعت و تبلیغ پرداخت.
در سال 1328 با فوت آیتالله حاج سید مهدی رودباری، برای ادارۀ حوزه علمیه رشت به مسجد جامع کاسه فروشان و مدرسه مهدویه منتقل گردید و به اقامه جماعت و تدریس مشغول گردید و در همین سال ها به تأسیس مساجد، تعمیر مدارس و ایجاد کتابخانه و ابنیه خیریه همت گماشت.
آیت الله ضیابری یکی از کسانی بود که در جریان نهضت امام در سال 1341 در مخالف با جریان اصلاحات ارضی به همراه آیت الله سیدحسن بحرالعلوم دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران انتقال داده شد.
ساواک در گزارشی به تاریخ آذر ماه 1347 در باره نقش ایشان در مبارزات امام خمینی می نویسد: « عده ای از روحانیون و بازاری های شهرستان رشت از جمله سیدمحمود ضیابری و سیدحسن بحرالعلوم در منزل حاج رحیم سبحانی پور اجتماع نموده و مبلغ پنجاه هزارریال جهت آیت الله خمینی جمع آوری کرده اند.
» آیت‌الله ضیابری در سال 1361 ش در رشت بدرود حیات گفت و در جوار مرحوم سید مهدی رودباری در شبستان مسجد کاسه‌فروشان به خاک سپرده شد.
امام خمینی در آینه اسناد .
ج 9 .
ص 476 14ـ حاج شیخ علی قوچانی شناسائی نشد.
15ـ حاج شیخ محمد محقق نیشابوری شناسائی نشد.
16ـ آیت اله جزایری شناسائی نشد.
17ـ آیت‌الله شیخ عبدالجلیل جلیلی فرزند محمدهادی در سال 1302 ش در کرمانشاه متولد شد.
پس از گذراندن دروس متوسطه و دانشگاهی، در رشته قضائی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
وی تحصیلات علوم دینی را در قم آغاز نمود و پس از فرا گرفتن مقدمات، سطوح عالیه را از محضر آیات عظام سید شهاب الدین مرعشی نجفی و میرزا محمد مجاهدی فرا گرفت و در حدود 6 سال در درس خارج آیت اللّه بروجردی و همچنین در حدود 5 سال از درس آیت اللّه موسوی بهره برد و پس از آن به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا از آیات عظام سید محمود شاهرودی، شیخ حسین حلی و میرزاباقر زنجانی استفاده کرد و به درجه اجتهاد رسید.
ایشان، پس از فوت پدرش به کرمانشاه مراجعت نمود و از سوی آیت اللّه بروجردی در نهم ذیحجه 1377ق به سرپرستی مدرسه آیت اللّه بروجردی در کرمانشاه منصوب گشت و به تدریس و تبلیغ مشغول شد؛ که علاوه بر تدریس و وعظ، به امور عام المنفعه از قبیل : تأسیس کتابخانه و احداث مسجد و تجدید بنای حسینیه نیز مبادرت داشت.
آیت الله جلیلی در عین حالی که نمایندگی آیت الله حکیم را در کرمانشاه به عهده داشت، نسبت به امام خمینی و مبارزات ایشان نیز حساس بود و در همین پوشش فعالیت هایی به نفع نهضت اسلامی صورت می داد.
به همین دلیل بود که ساواک او را نماینده امام در کرمانشاه معرفی می کرد.
ساواک در گزارش اسفند ماه خود در باره ایشان می نویسد: « جلیلی اضافه نمود که آقای خمینی در مورد طلابی که از موقوفات، دولت به آنها حقوق می دهد فرموده اند حرام است و اشخاصی که در این کار دخالت می کنند و رابطه آن ها و خدا قطع و نماز پشت سر آن ها باطل است...
جلیلی گفت این ها بودجه سازمان امنیت را می گیرند و سازمانی هستند نه اوقافی...
» ایشان هم‌اکنون در کرمانشاه سکونت دارد.
(امام خمینی در آینه اسناد .
ج 9 .
ص 452) 18ـ آیت الله سید حسین خادمی اصفهانی فرزند ابوجعفر در سال 1280 ش (سوم شعبان 1319 ق) در خانواده ای روحانی در اصفهان به دنیا آمد.
تا سیزده سالگی علوم ابتدائی را فرا گرفت و سپس در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل علوم دینیه مشغول گردید و نزد اساتید بزرگی نظیر آیات اللّه سید علی نجف آبادی، سید محمد نجف آبادی، شیخ علی یزدی، میرزا احمد اصفهانی و میرزا محمد صادق اصفهانی بسیاری از مراتب علمی را طی کرد.
وی که در دو خانواده بزرگ صدر و شرف الدین، بزرگ شده بود، جـهت ادامـه تحصیل بـه نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی و آیت اللّه نائینی بهره برد و پس از آن که به درجه اجتهاد نائل آمد، به اصفهان بازگشت و متجاوز از پنجاه سال در حوزه علمیه اصفهان به تدریس، تألیف و سایر وظایف علمی همت گمارد.
در طول نهضت امام خمینی (ره) به ویژه در سال های 43ـ42 یکی از همگامان اصلی به شمار می رفت و در ماجرای دستگیری و زندانی شدن حضرت امام در خرداد 42 به همراه سایر علمای بلاد به تهران عزیمت و مرجعیت ایشان را گواهی نمود.
نقش ایشان در اصفهان در برپائی مجالس و تظاهرات مردم و تشویق علماء و روحانیون برای همراهی با انقلاب به حّدی بود که استان اصفهان را پیشتاز مبارزات مردمی در سال های پرهیجان 56 و 57 کرد.
وی در طول دوران دفاع مقدس ـ مادامی که در قید حیات بود ـ از پشتیبانی مادی و معنوی رزمندگان اسلام دریغ نورزید.
از ایشان آثار علمی قابل توجهی مانند رهبر سعادت، رساله در عدم ارث زوجه، خاتمه برائت و استصحاب، حواشی به کتب اصول و ...
برجای مانده است.
آیت اللّه خادمی در سال 1364 ش در سن 84 سالگی دیده از جهان فرو بست و پس از یک تشییع با شکوه، در جوار مرقد مطهر حضرت رضا (علیه السلام) به خاک سپرده شد.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب نوزدهم، آیت اللّه سید حسین خادمی 19 .
آیت اله سیدمحمدجعفر طاهری مجتهد شیرازی فرزند سیدمحمد طاهر در سال 1275 ش در شیراز دیده به جهان گشود.
پس از تحصیل مقدمات در شیراز و استفاده از محضر مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم، به حوزه علمیه نجف عزیمت نمود و با کسب فیض از محضر آیات عظام نائینی، عراقی و اصفهانی و اخذ درجه اجتهاد به شیراز مراجعت و در مسجد باقرآباد به اقامۀ جماعت پرداخت.
ایشان در جریان مبارزات سیاسی سال 1342 با صدور اعلامیهای، حمایت خود را از نهضت حضرت امام خمینی (ره) اعلام نمود و در سال 1356 به همراه شهید دستغیب با تنظیم یک اعلامیه مشترک، مردم را به مبارزه علیه رژیم شاه به رهبری حضرت امام دعوت کرد.
ایشان یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با برجای گذاشتن تألیفاتی در فقه و اصول، دارفانی را وداع گفت.
.
20ـ آیت الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی فرزند آقا سید ابراهیم قزوینی طالقانی به سال 1310 قمری یا 1312 ق در شهرستان قزوین به دنیا آمد.
دروس مقدماتی را در مدرسه صالحیه قزوین و سطوح فقه و اصول را در محضر حاج ملا علی طارمی و آیت اللّه ملاعلی اکبر تاکستانی فرا گرفت.
در سال 1333 ق به تهران آمد و از محضر استادان بزرگی چون : حاج شیخ عبدالنبی نوری، حاج میرزا مسیح طالقانی، سید محمد تنکابنی و شیخ محمدرضا نوری در اصول و فقه و از محضر آقا فاضل تهرانی شمیرانی و آقا میرزا محمود قمی، در حکمت و فلسفه بهره برد و در محضر آقا میرزا هاشم اشکوری، مصباح الانس و در نزد آقا میرزا ابراهیم زنجانی علوم ریاضی و از آقا حاج شیخ علی رشتی، هیئت و اسطرلاب و هندسه را فرا‌گرفت.
آقا سید ابوالحسن در سال 1338 به زادگاه خویش مراجعت کرد و بعد از یک سال توقف، مجدداً به تهران بازگشت و در مدرسه عبداللّه خان به تدریس علوم عقلی و نقلی پرداخت.
در سال 1340 ق با تأسیس حوزه علمیه قم و در حالی که در درس اصول و فقه مرحوم حایری یزدی حاضر می شد، خود نیز به تدریس پرداخت که حوزه ی درس خود را در سال 1344 ق به دستور مرحوم حایری یزدی به مسجد بالاسر انتقال داد و در همان روزها نگارش حواشی منظومه و رسائل را آغاز کرد.
از شاگردان وی در قم می توان، آقا سید جلال الدین آشتیانی، آقا سید رضی شیرازی، مرحوم میرزا محمد ثقفی تهرانی و دکتر غلامحسین دینانی استاد دانشگاه تهران نام برد.
وی در سال 1348 ق برای دومین بار به زادگاه خویش مراجعت کرد و حدود سی و دو سال، علاوه بر تدریس و اقامه جماعت در مسجد سلطانی، به حل امور و مرجعیت پرداخت.
ساواک درباره ایشان می نویسد: «خمینی مدت چهار سال نزد آیت اللّه رفیعی درس خوانده و در حال حاضر از لحاظ علوم دینی و فقه و فلسفه و غیره همتایی ندارد و متقابلاً خمینی از او شنوایی دارد».
بخشی از سوابق مبارزاتی و نحوه ی فعالیت های ایشان در اسناد ساواک به این شرح ثبت شده است: «در سال 1338 علیه موسیقی مبتذل در قزوین اعتراض کرده است.
در ماجرای حمله به مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال 1342 بیانیه ای منتشر کرد.
نامبرده در مورخ 19 /5 /1342 به ملاقات آیت اللّه خمینی در محل حبس ایشان رفته و به مدت نیم ساعت با یکدیگر ملاقات داشته اند.
در سوم ربیع الاول سال 1383 ق نیز اعلامیه ای در پشتیبانی از آیت اللّه خمینی و روحانیون افراطی صادر نموده و از علمای مهاجر تهران نیز حمایت کرده است.
طی گزارش 22 /10 /1342 نام وی در لیست مخالفین شدید دولت منجمله، میرزا احمد آشتیانی، حاج شیخ محمدتقی آملی، حاج شیخ محمدرضا تنکابنی و آیت اللّه فلسفی ذکر گردیده است».
پس از تبعید امام خمینی (ره)، در تاریخ 16 آبان 1343 به ترکیه، ایشان طی تلگرافی، خطاب به دولت ترکیه نوشت: «میهمان عالی قدری که در این ایام قدم به خاک ترکیه نهاده یکی از مراجع بزرگ دینی و نمونه کاملی از علم و فضیلت و تقوی است.
از ملت همسایه خود انتظار می رود که به سپاس احترام به علم و فضیلت، مقدم میهمان ارجمند خود را محترم شمرده و برای همیشه نام خود را در ردیف علاقمندان به علم و تقوی ثبت نمایند».
آیت اللّه رفیعی قزوینی در سن 97 سالگی به علت بیماری قلبی در ساعت 24 مورخ 23 /10 /1353 در بیمارستان الوند تهران دعوت حق را لبیک گفت که شهربانی با تشییع جنازه وی مخالفت کرد ولی به علت این که ساواک، این مخالفت را به مصلحت نمی دانست، به شهربانی اعلام کرد تا با تشییع جنازه نامبرده در روز اول محرم موافقت شود؛ که پس از آن، جنازه ایشان به قم انتقال داده شد و در مسجد بالاسر در کنار مرقد آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری به خاک سپرده شد.
وی صاحب تألیفاتی همچون : حواشی بر اسفار، حواشی بر منظومه، رساله رجعت، رساله معراج، رساله معاد و غیره می باشد.
21ـ شیخ محمدحسن هرسینی شناسائی نشد.
22ـ آیت الله سیدعلی بهبهانی در سال 1260 ش در تهران متولد شد.
پدرش آقا سید محمد از نوادگان سید عبداللّه بلدری بحرینی و از علمای آن دیار بود.
سید علی بهبهانی تا هجده سالگی در بهبهان از محضر عالمان آنجا از جمله آیات: میرزا محمد حسن، شیخ عبدالرسول، ناظم الشریعه و دیگر نامداران آن شهر، دروس حوزوی و علوم مذهبی را فرا گرفت.
پس از مهاجرت به نجف اشرف و تلاش مستمر علمی، در بیست و پنج سالگی به اجتهاد رسید.
در این زمان به زادگاهش بازگشت، امّا پس از یکسال بار دیگر به نجف اشرف رفت و در سال 1330 هجری به دیار خویش مراجعت کرد و بر کرسی تدریس و تبلیغ، تکیه زد.
در سال 1339 قمری دعوت مردم رامهرمز را پذیرفت و بیش از سی سال در آنجا رحل اقامت افکند.
در سال 1362 قمری به درخواست آیت اللّه آقا حسین قمی در کربلا سکونت نمود و روحانیون و طلاب علوم و فرهنگ اسلامی، در دروس خارج فقه و اصول از او استفاده بسیاری بردند.
آیت اللّه سید علی بهبهانی در سال 1365 قمری با مراجعت به ایران، در رامهرمز مقیم شد.
وی علاوه بر فعالیت های فرهنگی، حضور در صحنه های سیاسی را فراموش نکرد و در موقع لازم، مواضع و نظرات عالمانه خویش را بیان می کرد و از مسایل سیاسی جهان اسلام غافل نبود.
بیانیه سیاسی او درباره جنگ شش روزه صهیونیستها بر ضد مردم مسلمان، از جمله اقدامات اوست.
آیت اللّه میر سید علی موسوی بهبهانی رامهرمزی، مرجع تقلید مردمان جنوب کشور، به دلیل ناراحتی جسمی و به توصیه پزشکان، در سال 1370 قمری ملزم به اقامت در اهواز گردید و سرانجام در 92 سالگی (1354 شمسی) به رحمت ایزدی پیوست.
و در مدرسه دارالعلم اهواز به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله روح‌الله کمالوند به روایت اسناد ساواک صفحه 130


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.