صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حزب نیروی سوم

تاریخ سند: 13 بهمن 1341


موضوع: حزب نیروی سوم


متن سند:

تاریخ: 13 /11 /41
شماره: اداره یکم عملیات- 4335/بخش 312
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: حزب نیروی سوم


ساعت ۱۹ روز 10 /11 /41 جلسه سخنرانی بحث و انتقاد جامعه سوسیالیست‌ها با حضور یکصد نفر از افراد جبهه ملی- بازاری کارگران ساختمانی- دانشجویان و افراد حزب نیروی سوم تشکیل گردید و خلیل ملکی- منوچهر صفا- همایونپور جوابگوی سؤالات بودند. سئوال شد آیا با شکست جبهه ملی و پشتیبانی دهقان از شاه نهضت ملی کاری از پیش خواهد برد؟. خلیل ملکی اظهار داشت رهبران جبهه ملی با ندانم کاریهای خود برای مدت طولانی نهضت ملی را لجن مال کردند و هر چه بوسیله نامه و یا تماس آنها را راهنمائی کردند که باید پیش قدم در امر اصلاحات ارضی باشند و نظر دهقانان و زارعین را بخود جلب نمایند گوش نکردند بلکه حزب نیروی سوم را متهم به همکاری و سازش با امپریالیست نمودند در صورتی که شاه بنوشته‌های ما عمل نمود و توانست نظر دهقان و کارگر را نسبت بخود و هیئت حاکمه جلب کند و در شرایط فعلی اصل مسئله اصلاحات ارضی مطرح نیست بلکه الغاء کلمه ارباب رعیتی طبقه بی‌سواد دهقان را سرگرم نموده و تا ضرر و زیان بعدی آن دامن کسی را بگیرد شاه و دار و دستهاش گوی سبقت را ربوده‌اند. آقایان جبهه ملی‌ها که خواستار فوری انتخابات به دست این دولت بودند فهمیدند که رفراندوم خود یک نمونه انتخابات بود و اگر انتخاباتی صورت گیرد بجز یک عده سرمایه‌دار و مالک از نهضت ملی بمجلس نخواهد رفت. سپس افزود چند روز پیش ضمن ملاقات با دکتر ارسنجانی1 گفته که به آینده این داد و فریاد دهقانان توجه ندارید که چه بلوائی بپا خواهد شد آقای ارسنجانی گفته است برای آن هم فکری کرده‌اند. در مورد املاک اعلیحضرت اظهار کرد که شاه تمام املاکش را در سال ۳۲ بدولت واگذار نمود ولی باز پس گرفت و خودش آنها را بخشید. شاه در سخنرانیهایش از گفته‌های ما که در مجله فردوسی چاپ می‌شد اقتباس کرده و جهانگیر تفضلی که از نزدیکان شاه است وقتی به ایران می‌آید سری هم بما می‌زند وی می‌گوید که شاه نشریات شما را مطالعه می‌نماید و افزود شنیده است که حاج آقا رضای رفیع بشاه گفته قربان پایه‌های سلطنت شما روی دوش فئودالها و ملاکین استوار است آنها را نرنجانید ولی شاه در جواب اظهار کرده ما خیلی بطبقه مالک زحمت داده‌ایم قصد داریم مدتی هم پایه‌های سلطنت را روی دوش دهقانان بگذاریم.13 /11
بخش مربوطه
در پرونده خلیل ملکی ضمیمه شود
بایگانی شود

توضیحات سند:

_
1- دکتر حسن ارسنجانی: در سال ۱۳۰۱ ه‍ ش در تهران در یک خانواده روحانی به دنیا آمد. پدرش سید محمدحسین ارسنجانی یک روحانی اهل ارسنجان فارس بود و در جوانی به اتفاق خانواده به تهران مراجعت کرد او شش ساله بود که پدر خود را از دست داد او دوره ابتدایی را در دبستان پهلوی و دوره دبیرستان را در دارالفنون و سن لویی فرانسویها به پایان رساند. او سپس وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و لیسانس گرفت. او در شهریور ۱۳۲۰ وارد کار روزنامه‌نگاری شد و روزنامه داریا را منتشر کرد و در سال ۱۳۲۴ حزبی به نام «آزادی» تأسیس کرد اما کار او نگرفت و در سال ۱۳۲۵ در زمان حزب دمکرات قوام جزء مؤسسان آن بود. ارسنجانی در سال ۱۳۷۶ پس از رد شدن اعتبار نامه‌اش یک بار دیگر به کار روزنامه‌نگاری مشغول شد و اداره روزنامه دمکرات از طرف قوام به او واگذار شد. در زمان سپهبد رزم‌آرا ارسنجانی یکی از مشاوران او بود و طرحی درباره تعاونی‌های روستایی و فروش املاک خاصه به کشاورزان به رزم‌آرا داد.
دکتر حسن ارسنجانی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ در کابینه دکتر مینی به عنوان وزیر کشاورزی معرفی شد و قانون اصلاحات ارضی را تهیه نمود و به مورد اجرا گذاشت پس از آن که امینی استعفا کرد او در مقام خود ابقا ماند. اما پس از مدتی علم بنای ناسازگاری با ارسنجانی گذاشت و ارسنجانی ۲۰ اسفند ۱۳۴ از وزارت کشاورزی استعفا کرد و در ۱۷ فروردین ۱۳۴۲ او را به سمت سفیر ایران در ایتالیا منصوب کردند. ارسنجانی از عاملان انگلیسیها در ایران بود و با نزدیک کردن خود به شاه و آمریکاییها اقدامات خود را به نفع انگلیسیها تمام می‌کرد. او از سابق با مقامات انگلیس در تهران مرتبط بود. او در روز جمعه دهم خرداد سال ۱۳۴۸ در اثر سکته قلبی درگذشت.
(تاریخ رجال ایران، مهدی بامدادی ج ۶، ص ۷۸ و ظهور و سقوط سلطنت پهلوی مؤسسه مطالعات و پِژوهشهای سیاسی ج 2، ص 36).

منبع:

کتاب خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 173

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.