صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

کشتار و خونریزی در شهسوار بدستور شاه

تاریخ سند: 24 مرداد 1357


کشتار و خونریزی در شهسوار بدستور شاه


متن سند:

اطلاعیه شماره 1 ـ 24 /5 /57
کشتار و خونریزی در شهسوار بدستور شاه
بسم‌الله القاصم الجبارین
بنام‌خدای درهم کوبنده ستمگران
0524
«ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» سوره 3 آیه 169 خیال نکنید کسانی‌که که در راه خدا ـ راه رهائی مردم ستمدیده ـ کشته شده‌اند مرده و نابود شده‌اند نه ـ بلکه برعکس آنان زنده ابدی و جاودانی هستند و با شهادت خود به نزد خداوند رفته و در پیشگاه خدا به روزی و رفاه ابدی رسیده‌اند.
ملت مسلمان و ستمدیده و مبارز ایران.
فرعون ایران نابودی و شکست خویش را در یک قدمی می‌بیند از این رو دیوانه‌وار برای حفظ و ادامه قدرت خونخوار و کثیفش قتل عام پشت قتل عام راه میاندازد و مزدوران جیره‌خوار و پلیدش شهرها را در پی‌شهری دیگر به آتش و ‌خون می‌کشند و مغز جوانان وطن را برای فرعون ایران هدیه می‌برند.
اما فرعون ایران و اربابان آمریکائی و انگلیسیش بدانند که قانون خدائی چنین است:
«هر قطره خون شهید که برخاک ایران میریزد صدها مجاهد و مبارز می‌پروراند و به همه مردم ستمدیده ایران آگاهی و بیداری و شهامت می‌دهد و سرانجام چهره و صورت پلید و خائن شاه و دارودسته فاسد و مأموران سنگدل را هرچه بیشتر به مردم ما نشان می‌دهد، آری برادران و خواهران ـ شهید زنده و جاوید است و نزد خدا مقام یافته و در قلب ملت ما جاگرفته است. قطره قطره خون پاک شهید با مردم صحبت می‌کند و به آنها آگاهی می‌دهد و در عوض به صورت بمب‌هائی ویرانگر و آتش‌زا پایه‌های قدرت و کاخ فرعون ایران را بلرزه در می‌آورد.
این بار به دستور شخص شاه جلاد ـ مزدوران سیاه قلب و فاسدش در خیابانهای و کوچه‌ها و خانه‌های شهرستان شهسوار جوی خون راه انداختند. ماجرا به طور خلاصه بدین قرار می‌باشد:
در مسجد (امام زمان) شهسوار یکی از روحانیون مسئول و متعهد ظهرها و شبها نماز جماعت و جلسات سخنرانی داشته است. جمعیت و ازدحام در این جلسات بی‌سابقه بوده به طوریکه علاوه بر صحن مسجد و حیاط آن کوچه‌ها و خیابانهای اطراف مسجد به شعاع صدها متر از جمعیت پر بوده و موج میزده.
شاه جلاد که حاضر نیست مردم محروم ایران کمترین اطلاع و آگاهی از اسلام صحیح از مسائل سیاسی و حکومتی ـ از جنایات و قتل عامهای خودش و مزدورانش در سرتاسر کشور کسب کنند و آزادی سیاسی ـ آزادی بیان و قلم را فقط در درون زندانهای و شکنجه گاهها و تبعید گاهها و در صفحات روزنامه‌هایش و بر صفحه تلویزیونها به ملت ایران اعطاء می‌فرمایند!!!! آری نتوانست این جمعیت را که در ماه ‌مبارک رمضان در خانه خدا آنهم در یک کشور اسلامی و شیعه جمع می‌شدند تحمل کند!
از این رو ضمن چندین‌بار تهدید مردم و شخص گوینده و حتی یک‌بار دستگیری وی و بردنش به ساواک نوشهر بالاخره صبح روز دوشنبه 9 ماه مبارک رمضان برابر 23 مرداد ماه ساعت 4 صبح بعد از سحر حمله کرده و سخنران مسجد را در محل سکونتش با وضعی وحشیانه دستگیر می‌کنند.
ظهر همان روز از جمع شدن زن و مرد بیشماری که از همه نقاط شهسوار و بخش‌ها و دهات و شهرهای اطراف آن برای ادای نماز جماعت و شنیدن سخنرانی اسلامی به مسجد امام زمان آمده بودند جلوگیری می‌کنند و مردم روزه‌دار تشنه و گرسنه را در هوای گرم در کوچه و پس کوچه‌های شهر مأیوس و سرگردان می‌کنند. در عین حال مأموران شهربانی ـ ژاندارمری ـ و مزدوران ساواک با تفنگ و مسلسل بصورت پیاده و در اتومبیل در سرتاسر شهر مانور می‌داند و آماده کشتار و خون‌آشامی بودند در صورتی‌که مردم بی‌دفاع برای خواندن نماز و شرکت در روضه‌خوانی آمده بودند نه برای نبرد و جنگ مسلحانه عده‌ای در شهر به پرس‌وجو می‌پرداختند تا از سخنران دستگیر شده و راجع به اینکه بالاخره چه خواهد شد و..............1 اطلاعاتی بدست آورند و عده‌ای دیگر با کمال متانت و آرامش در نماز جماعت و سخنرانی مذهبی مسجد (ول‌مرز) شهسوار شرکت می‌کنند پس از اتمام سخنرانی مردم از پیر و جوان و کودک همه با هم در کمال آرامش و سکوت همراه چندتن از روحانیون محترم به عنوان نشان دادن ناراحتی خود از دستگیری سخنران مسجد امام زمان بسوی آن مسجد حرکت کردند تا در آنجا ضمن نشان دادن حمایت خود از پیشنماز و سخنران دستگیر شده با مامورین و مسئولین به اصطلاح امنیتی و در اصل (ضدامنیتی) در مورد بستن مسجد و راجع به سخنران دستگیر شده صحبت کنند و به صورت جمعی خواستار آزادی وی گردند.
اما مزدوران شاه خونخوار که روی چنگیز جنایتکار را سفید کرده است همه نیروها و امکانات خود را از روزهای قبل آماده کرده بودند تا مردم را که با نظم و سکوت کامل حرکت می‌کردند با گلوله و آتش‌مسلسل‌های آمریکائی و اسرائیلی جواب بدهند و همین کار را هم کردند. ناگهان پس از پاشیدن آب به وسیله ماشینهای آتش‌نشانی بروی مردم و آشفته و ناراحت نمودن آنان با باطوم و مشت و لگد و هفت‌تیر و تفنگ و مسلسل به جان مردم بی‌دفاع و بی‌گناه حمله کردند و قتل و خونریزی را از حدود ساعت 5 /2 بعدازظهر تا شب ادامه دادند. شهر شهسوار را خونین کرده و کاملا تعطیل نمودند و از ریختن خون‌گرم و پاک جوانان مسلمان روزه‌دار به وجد آمده عربده‌کنان پایکوبی می‌کردند و نوشابه می‌نوشیدند «ای شاه جلاد ننگت‌باد مرگت‌باد این است‌ معنی آزادی فرمایشی اعطاء شده‌ات؟؟؟؟» اما مردم در مقابل این درندگی و وحشیگری ماموران شاه چه سلاحی داشتند؟؟ وقتی گلوله‌ها را در بدنهای مردم مسلمان روزه‌دار می‌نشاندند و با باطوم ولگد بجان زخمیها افتاده و بدنهای مردان و زنان را تیره و کبود می‌کردند. تنها سلاح مردم فریادشان بود تا به وسیله آن پیام آگاه کننده خویش را به گوش همه مردم برسانند آری فریادهای درود برخمینی ـ مرگ برشاه ـ مرگ بر این حکومت طاغوتی ـ برقرار باد حکومت اسلامی و ........... مزدوران شاه به قدری وحشیگری و بی‌شرمی از خود نشان دادند که چون درندگان و در عین حال کاملا حساب شده و طبق دستور اربابانشان به جان مردم حتی زنهائی که برای خرید و یا برای شرکت در نماز جماعت ظهر و عصر و سخنرانی آمده بودند بخصوص افرادی که دارای حجاب اسلامی و چادر بودند حمله‌ور شده و مجروح می‌نمودند مخصوصاً به سوی خانم‌های جوان با چادر مشکی شلیک می‌کردند و عده زیادی را کشته و عده زیادی را زخمی نمودند. آری گروه گروه از مرد و زن و پیر و جوان را در محاصره و تله می‌انداختند و مثل گرگهای خونخوار با فریاد و عربده مستانه بجا‌ن‌شان افتاده و ضمن مجروح و بی‌حال کردن آنها عده زیادی را هم دستگیر می‌کردند این سنگدلان تربیت شده شاه برای دستگیری و کتک زدن افراد زخمی و غیرزخمی که به خانه‌های مردم پناه‌ برده بودند با زور وارد خانه‌های مردم می‌شدند تا آنها را پیدا کنند!!
به هر حال صحنه کاملا صحنه یک حمله وحشیانه و حساب شده بود یعنی با آمادگی قبلی ساواکیهای خونخوار با لباس شخصی و هفت‌تیر ـ ماموران شهربانی و گارد شهربانی با تفنگ و باطوم و گاز ‌اشک‌آور ـ افراد ژاندارمری با تجهیزات کامل از قبیل انواع اتومبیلها و مسلسلها و.......... به مردم بی‌سلاح و بی‌دفاع و بی‌خبر از نقشه‌های قبلی شاه خونخوار و مامورانش حمله‌ور شدند.
چقدر از پسرها و دخترها که پس از گلوله باران شدن در داخل جویهای خیابانها و در کوچه‌ها افتاده بودند و پس از خونریزی زیاد با دهانی روزه‌دار و لبانی خشک شده آنهم در آن گرمای تابستان صداهای در گلوشکسته آنها که آب آب آب ........ می‌گفتند اشک همه مردم شهر را که در خانه‌های خود حبس شده بودند سرازیر می‌کرد. اما از ترس تیراندازی ماموران مسلسل و هفت‌تیر به دست شاه کسی نمی‌توانست مقداری آب به لبهای خشک شده آن شهیدان راه خدا و مردم برساند.
از نکات دیگر اینکه مزدوران شاه پس از اینکه شهر را خونین کرده و تعطیل نمودند. بسیاری از مغازه‌های مردم و موسسات عمومی مثل دبستانها و دبیرستانها و اداره تعاونی و غیره و بسیاری از وسیله نقلیه مردم را از قبیل موتور و اتومبیل را خرد کرده و ویران نمودند تا به اصطلاح کشتار و خونخواریهاشان را حق بجانب جلوه بدهند و بگویند هدف این مردم بی‌دفاع و بی‌سلاح نابودی اموال مردم و خرابکاری بوده است!!
و این کوردلان مست و خونخوار نمی‌دانند که برای ملت مسلمان ایران این حناها دیگر رنگی ندارد و این نیرنگها دیگر کهنه شده است. در مورد تعداد کشته‌شدگان شاید بتوانیم آمار دقیق‌تر را بزودی به اطلاع هموطنان مبارز برسانیم ولی ‌بنا به نظر افرادی که خود شاهد بودند تعداد شهدا را فعلاً از حداقل 10 تا 50 نفر برآورد کرده‌اند. در مورد افراد زخمی باید گفت زخمیهای پسر و دختر زیاد بوده به طوری که کمتر محله و بیمارستانی در شهسوار و شهرهای اطرافش وجود دارد که زخمیهای زیادی نداشته باشد.
دستگیری افراد خیلی زیاد بوده به طوری که بسیاری از جوانان و نوجوانان و مردان و زنان را در حین حمله در داخل شهر و پس از تعطیل شدن شهر در خانه‌های مردم و یا هنگام رفتن به منازلشان دستگیر کردند. از جمله عده‌ای از بازاری‌های شرافتمند شهسوار را صرف اینکه مسلمان مسئولی بودند و یا در کارهای گردانندگی مساجد و امور مذهبی فعالیتی داشتند مضروب و مجروح و دستگیر نمودند. و حتی مغازه‌هایشان و اتومبیلهایشان بدست لباس شخصی‌های مزدور شاه خرد و نابود شد.
در خاتمه یادآور می‌شویم که شاه جلاد شخصاً در عشرتکده و می‌خانه‌اش در شهرستان نوشهر کشتار مردم مسلمان و بی‌دفاع را در شهسوار رهبری می‌کرده است.
درود بر روان پاک شهیدان مسلمان و قهرمان شهسوار و همه
شهدای راه خدا و مردم
درود بر امام خمینی رهبر انقلابی ملت مسلمان ایران
پیروز و گسترده تر باد مبارزه حق طلبانه خلق مسلمان ایران
درود برهمه زندانیان سیاسی کشور به خصوص حضرت‌آیت‌الله
طالقانی و منتظری و برهمه تبعیدشدگان کشور
نابود باد آمریکای خونخوار و رژیم شاه خائن و دودمان پلید و فاسدش
هموطنان مبارز مسئول:
در برابر خدا یعنی در برابر لبهای تشنه شهدای شهسوار و همه شهیدان کشور و در برابر خون پاک قلبشان که آنرا در رگهای مردم محروم ما جاری ساختند تا به آنها آگاهی بدهند ـ در برابر بدنهای زخم شده و کبود گشته زخمیها ـ در برابر رنج‌ها و شکنجه‌های برادران و خواهران دستگیر شده و زندانی ـ در برابر آه ‌جگرسوز پدران و مادران داغ‌دار در برابر گرسنگی و بیچارگی و بدبختی مردم مسلمان و ........... مسئولیت شدید دارید که این قبیل اطلاعیه‌ها را به هر طریقی که شده با رعایت هوشیاری بین همه گروهها و طبقات مردم بویژه نسل جوان در سطحی وسیع تکثیر و پخش نمائید و حتی آنرا به دست علماء مبارز و روشنفکران و مجامع حقوقی و بین‌المللی برسانید.
تکثیر از:
فریاد شهید

توضیحات سند:

1. نقطه‌چین‌ها در متن اعلامیه آمده است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 29


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.