صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی آقای فلسفی

تاریخ سند: 6 شهریور 1339


موضوع: سخنرانی آقای فلسفی


متن سند:

شماره : 398/ ه در مجلس ترحیم فرزند آقای صدرالاشراف1 در مسجد ارک آقای فلسفی واعظ درباره صبر صحبت کرده و اظهار داشت باید در این مجلس ترحیم حداکثر استفاده را نموده و از درد دلهای خودمان صحبت کنیم سپس اظهار نمود آقای صدرالاشراف و آقایان سناتورها حالا هم شما و هم من پیرمرد شده ایم و لب گور نشسته ایم بیائید در این آخر عمری قدمهائی برای این ملت و مملکت بیچاره برداریم بخدا ما آخوندها خائن باین ملک و ملت نیستیم در روزهای مبادا اثری از این رجال و دولت ها چه کشوری و چه از لشگری نیست و اگر هم باشد چه بسا دیده شده است با سفارتخانه های خارجی پیوند دارند ولی تاکنون دیده و یا شنیده نشده است هیچ آخوندی برود با سفارتخانه ای پیوند کند در روزهائی که اغلب رجال این مملکت از ترس جان خودشان میخواستند از این مملکت فرار کنند و یا در خانه بودند و از ترس نمیتوانستند بیرون بیایند و در خیابانها تهران یک عده عربده جو و اخلالگر بی وطن زنده باد استالین میگفتند و شعار میدادند ما آخوندها فرار نکرده در مقابل آنها شعار الله اکبر با صدای بلند میدادیم و همین صداهای روحانیون بود که این جناح خائن را خورد کرد آنوقت با این همه خدمت روحانیون هر ساعت دارند فعالیت میکنند تا اینها را ضعیف کنند بخدا اثریکه یک نفر روحانی برای خدمت باین آب و خاک دارد این رجال ندارند.
آقای صدرالاشراف یک قدری در فکر نسل جوان این مملکت باشید در این دبیرستانها هیچ بوئی از مذهب استشمام نمیشود درسهای مذهبی بروز سیاهی افتاده است اگر شاگردی از درس مذهبی نمره بد بگیرد رفوزه اش نمیکنند حالا درس مذهبی سرشان را بخورد ببینید آیا این دانش آموزان زبان فارسی و کتاب فارسی و نوشتن دیکته را میدانند یا نه چندی پیش برای شکست خوردن ورزشکاران ایرانی در ایتالیا روزنامه اطلاعات نوشت تهران گریست باید سؤال کرد که شکست ورزشکاران گریستن دارد یا بی سوادی نسل هائی که فردا میخواهند این مملکت را اداره کنند بی سوادی این محصلین، بجائی رسیده است که رئیس دانشگاه رسما اظهار میدارد صدی نود و پنج دانش آموزان این مملکت بی سواد هستند و نوشتن لغت فارسی را نمیدانند این است اوضاع گرفتاری و بیچارگی ما.
چندی است در روزنامه ها علت کثرت طلاق را میخوانم یک روز منزل نشسته بودم یکی از مدیران جراید آمد تا نظر مرا درباره کثرت طلاق استفسار کند در جواب بآن روزنامه نویس گفتم جواب باین مسئله یک کلمه مختصر میباشد و آن تعداد زیاد این فاحشه خانه ها و این زنان بی حجاب است.
آقایان سناتورها روز بروز بر فساد اخلاق مردم این مملکت افزوده میشود بیائیم در این آخر عمری قدری در فکر این مملکت باشیم واله این فساد باستقلال این مملکت زیان دارد.
بعرض رسید و فرمودند تذکر مقتضی بآقای فلسفی داده شود علیهذا ضمیمه سابقه و بایگانی شود نشاط 17 /7 /39

توضیحات سند:

1 ـ محسن صدر، ملقب به صدرالاشراف از رجال و دولتمردان معروف دوره پهلوی بود.
وی در سال 1250 در محلّات به دنیا آمد.
از ده سالگی به فرا گرفتن ادبیات عرب و علوم قدیمه پرداخت.
در سال دوم مشروطیت وارد خدمات قضایی شد و به معاونت اول محاکم جزا منصوب گردید.
در زمان سلطنت رضا شاه، درجات قضایی را پیمود و مقامات مختلف قضایی را عهده دار بود.
در سال 1312 در کابینه فروغی وزیر عدلیه (دادگستری) گردید و پس از آن سه دوره نماینده مجلس شورای ملّی از محلات شد.
در سال 1324 به نخست وزیری منصوب گردید.
در سال 1327 استاندار خراسان و در سال 1333 به سمت سناتور انتصابی به مجلس سنا رفت.
در سال 1336 به ریاست مجلس سنا انتخاب شد و تا قبل از انحلال مجلسین در 19 /2 /1340 این سمت را داشت.
پس از انحلال مجلس به ریاست هیئت مدیره موقت مجلس انتخاب گردید و بار دیگر به ریاست مجلس سنا برگزیده شد.
در سال 1341 و در سن 91 سالگی درگذشت.
همان منبع ص 377

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 102

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.