صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 12 بهمن 1342


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 879 /322 اداره دوم عملیات پیش از ظهر روز گذشته جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان تشکیل گردید و در حدود 120 نفر از طبقات مختلف و از جمله سرتیپ حکیمی رئیس سابق اداره نظام وظیفه عمومی (بازنشسته) ـ سرهنگ تاج بخش فرمانده پادگان جمشیدیه ـ سیدیوسف هاشمی نماینده سابق مجلس شورایملی (به اتفاق برادرش که تا چندی قبل به علت همکاری با فرقه دموکرات آذربایجان1 زندانی بوده).
مهندس عبرت رئیس سابق کارخانه چیت سازی تهران ـ رحیم زهتاب فرد نماینده مجلس شورای ملی و مدیر روزنامه اراده آذربایجان ـ مصطفوی رئیس اتحادیه گرمابه داران تهران ـ حسین رمضان یخی گودرزی کارمند راه آهن جلالی کارمند راه آهن ـ طلان پاکدامن ـ جهانگیری مهندس انصاری ـ کارمند سازمان برنامه ـ سرخوش کارمند راه آهن ـ مهندس علیزاده رئیس دایره صدور پروانه اداره فنی و ساختمان شهرداری ـ معظمی کمک مهندس اداره ساختمان شهرداری ناحیه ـ پوررازقی کارمند بیمه های اجتماعی کارگران ـ رضا هدایتی رئیس شورایعالی انجمن های محلی وحیدیه و ناظم آباد ـ داروگر عضو شرکت نفت ـ احمدی نماینده صنف سقط فروش و عضو شورایعالی اصناف ـ روستا (برادر رضا روستا) ـ موسوی و صدیقی به تدریج در آن شرکت کردند.
در این جلسه یک شخص بی بضاعت و معتاد به تریاک به رشیدیان مراجعه و درخواست ارجاع کار نمود و رشیدیان پاسخ داد متأسفانه در کارخانجات محلی برای ارجاع کار به کارگر نیست تا شما را معرفی نمایم.
شخص مزبور با عصبانیت و فریاد گفت اگر این کار را نکنید با خرید مبلغ 10 ریال سم خودکشی خواهم کرد و مسئول مرگ من شما خواهید بود بالاخره پس از مدتی فریاد سرانجام محرمانه از رشیدیان درخواست کمک مالی کرد و نامبرده گفت تا پایان جلسه تأمل کند تا ترتیب این کار داده شود.
رشیدیان مدتی با آقای رحیم زهتاب فرد ـ سیدیوسف هاشمی و برادرش و سرتیپ حکیمی (هرکدام به طور جداگانه) در ساختمان دیگر خود که مجاور ساختمان محل تشکیل جلسات است به طور خصوصی گفتگو کرد لیکن تا موقعی که در اتاق محل جلسه عمومی نشسته بود هیچگونه مذاکرات سیاسی و خصوصی صورت نگرفت.
روستا (برادر رضا روستای معروف) به اتفاق موسوی که او هم از همکاران و همفکران روستا است به منزل رشیدیان آمدند و به دستور رشیدیان به اتاق خلوتی راهنمایی شدند و سپس به دستور رشیدیان پاکدامن برای پذیرایی و مذاکره با آنان به اتاق مزبور فرستاده شد و سپس خود رشیدیان نزد دو نفر فوق رفت و در حدود نیم ساعت با آنان به طور خصوصی صحبت کردند (توضیح آنکه روستا و موسوی همان افرادی هستند که طبق قرار قبلی ساعت 1230 روز چهارشنبه 9 /11 /42 به اتفاق فروزان و یک نفر دیگر با رشیدیان ملاقات کردند).
1ـ بیوگرافی افرادی که در منزل رشیدیان جمع می گردند کامل شود.
2ـ افرادی که وابسته به حزب منحله توده2 هستند به بخش 311 اطلاع داده شود.
3ـ اخیرا که مجددا تجمعات منزل رشیدیان افزایش یافته انگیزه آن باید تحقیق شود.
4ـ بیوگرافی رشیدیان و برادرانش تهیه شود.
5ـ گزارش کاملی از وضع این شخص در بولتن ماهیانه به دفتر ویژه ارسال شود.
12 /11 آقای رشیدی 13 /11 در اجرای پی نوشت مقام محترم مدیریت کل در مورد بندهای (1 تا 4) اقدامات لازم معمول و در مورد قسمت پنجم نیز مذاکره حضوری به عمل مقرر گردید.
در گزارشات سه ماهه نحوه فعالیت وی به دفتر ویژه اطلاعات ارسال گردد.
24 /11 /42

توضیحات سند:

1ـ فرقه دموکرات آذربایجان : این فرقه در سال 1324 ه .
ش توسط سید جعفر پیشه وری و با حمایت مالی و معنوی شوروی تشکیل گردید.
این حزب خواسته های خود را مبنی بر خودمختاری آذربایجان، به رسمیت شناختن زبان آذری و...
در یک بیانیه مشتمل بر یک مقدمه و 12 ماده اعلام کرد.
در آبان ماه 1324 حزب دموکرات توانست با قدرت اسلحه کنترل استان آذربایجان را به دست گیرد.
پیشه وری رهبر فرقه اگر چه از همان آغاز تشکیل آن مدعی بود که خواسته های فرقه را در چهارچوب سرحدات ایران مطرح و به «استقلال» ایران کاملاً علاقمند است، ولی در همان هنگام می نوشت که اگر حکومت تهران به فشارها و تهدیدات خود ادامه دهد آذربایجان راه خود را جدا خواهد کرد.
این فرقه در واقع زمانی شکل گرفت که دولت شوروی به همراه دولت های متفق، علیه متحدین در جنگ جهانی دوم وارد ایران شده بودند و طبق توافق کنفرانس پتسدام دولت های مذکور، متعهد شده بودند که 6 ماه پس از پایان جنگ، کلیه نیروهای نظامی خود را از خاک ایران خارج کنند.
علیرغم آن که انگلیس به قصد تعهد خود عمل نمود، استالین از خروج نیروهای خود از ایران امتناع کرد.
به هرحال دولت ایران با حمایت دولت های غربی موضوع را در سازمان ملل متحد مطرح کرد و شوروی نیز به خاطر وعده هایی که دولت قوام به آن ها داده بود و نیز نگرانی از دخالت دولت های غربی در جریان آذربایجان، مجبور به تخلیه آذربایجان گردید.
در واقع فرقه دموکرات آذربایجان از یک سو حمایت مردم آذربایجان را به همراه خود نداشت و از سوی دیگر به دستور شوروی و بر اساس مصالح و منافع این کشور بدون مقاومت عقب نشینی کرد و سران فرقه (پیشه وری و غلام یحیی دانشیان) به شوروی فرار کردند.
برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به: الهه کولائی، استالینیسم و حزب توده ایران، ص 130 تا 142، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376 2ـ حزب توده در مهرماه 1320 یک ماه پس از ورود ارتش های بیگانه به خاک ایران موجودیت خود را اعلام کرد.
موسسان حزب توده از بقایای کمونیستهای سابق بودند که سالیان پیش از شهریور 1320 ه ش مامور اشاعه افکار کمونیستی بودند و در سال 1310 محکوم شده بودند و تا شهریور 1320 تعدادی از آنها در زندان و یا در تبعید بودند.
طی فرمان عفو عمومی، 28 شهریور 1320 آزاد شدند و پس از آن درصدد برآمدند که حزبی به نام حزب توده با مرام کمونیستی بنیان گذارند.
افرادی چون سلیمان محسن اسکندری، دکتر محمد بهرامی، مرتضی یزدی، جعفر پیشه وری، تقی مکی نژاد و احسان طبری جزو مؤسسان حزب و آزادشدگان از زندان بودند که به اشاره دولت شوروی دست به تشکیل حزب توده زدند.
اولین جلسه هیأت مؤسسان حزب توده در مهرماه 1320 در منزل محسن اسکندری با حضور 37 نفر از دسته 53 نفر و کمونیستهای دیگر و«علی اف» که ایرانی الاصل و کاردار سفارت شوروی بوده و به صورت ناشناس در جلسه حضور داشت، تشکیل گردید.
در این جلسه اعضای کمیته مرکزی انتخاب شدند و مرامنامه حزب به تصویب رسید.
حزب توده از تأسیس تا آغاز پیدایش فرقه دمکرات به صورت یک سازمان علنی و ملی می خواست باشد، ولی در همان آغاز راه منحرف شد و با طرح مسأله اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی نشان داد که نیروی وابسته به امپریالیسم شرق است.
بعد از پیدایش فرقه دمکرات حزب توده به اوج خود می رسد و سه وزیر، به کابینه ائتلافی قوام وارد می کند و حزب توده از نظر کمی و کیفی گسترش می یابد که این دوران را دوران طلایی خود می داند.
پس از تیراندازی به شاه در 15 بهمن 1327، حزب توده غیرقانونی اعلام می گردد و اعضای آن دستگیر و یا متواری و سپس در خارج جمع می شوند و حزب را سامان می دهند.
در زمان نخست وزیری دکتر مصدق با استفاده از شرایط مساعد و آزادیهای به وجود آمده، یک سری سازمانهای علنی ایجاد و با شعار ملی شدن نفت مخالفت می کند.
بعد از کودتای 28 مرداد، سازمان نظامی حزب کشف می شود و دوران ورشکستگی حزب فرا می رسد و مجددا در خارج از کشور کار خود را ادامه می دهند و در تمام این دوره که به سال 1357 ختم می شود، کار حزب توده در داخل کشور اقدام به سازماندهی حزب و در خارج ستیز ایدئولوژیکی با گروههای ملی گرا بود.
دوران نهایی حزب توده از سال 1357 می باشد.
که بعضی از آنها معتقد بودند که با استقرار عناصر لیبرال می توانند در بازیهای دیپلماسی شرکت کنند و می گفتند که نهضت روحانیت و حکومت اسلامی دوامی ندارند و گروه دیگر در دل، شکننده بودن نظام را حتمی می دانستند و با کارهای مخفی به سازماندهی مشغول بودند.
اما در ظاهر حامی نظام بودند و از نظام حمایت می کردند ولی در خفا با خائنانی مانند: ناخدا افضلی و سرهنگ عطاران، سرهنگ کبیری و آذرفر، فعالیت پرجوش و خروش جاسوسی به سود شوروی را رهبری می کردند.
اما در سال 1361 به جرم جاسوسی و توطئه حزب توده منحل و رهبران آن دستگیر شدند و اعضای کمیته مرکزی فعالیتهای جاسوسی خود را اعتراف کردند و پایان زندگی این حزب فرا رسید.
سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، خاطرات ایرج اسکندری / تهران / مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ـ خاطرات نورالدین کیانوری / تهران / دیدگاه / 1374.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 115


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.