صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 1 بهمن 1353


متن سند:

حسب الامر تیمسار ریاست دفتر با جناب آقای علم تلفنی تماس گرفته شد و استدعا گردید چنانچه اجازه میفرمایند افسر دفتر جهت یادداشت اوامر مبارک ملوکانه درباره تحقیق مربوط به تیمسار سرلشگر بدره ای در هر جا که معین میفرمائید خدمت برسد و یا اگر ابلاغ تلفنی را کافی تشخیص میدهند لطفا اوامر را دیکته بفرمایند تا یادداشت شود.
جناب آقای علم1 فرمودند تلفنی دیکته میکنم یادداشت کنید و بلافاصله مطالب زیر را به افسر دفتر دیکته نمودند: «بر حسب کسب اجازه تلفنی از پیشگاه مبارک همایونی، قرار بر این شد که اینجانب در این کار مداخله نمایم تا طرفین آشتی کنند.
امروز این اقدام بعمل آمد و موضوع فیصله یافت بنابراین تحقیق مورد بحث منتفی میباشد.
متعاقبا در اجرای اوامر صادره با تیمسار سرلشگر بدره ای ملاقات و جریان آشتی و چگونگی آن از ایشان استفسار شد اظهار داشتند : «حدود ساعت ده و نیم صبح امروز جناب آقای علم تلفنی اظهار داشتند اگر برای شما و خانم اشکالی ندارد، میخواهم باتفاق جناب آقای ولیان جهت صرف چای بمنزل شما بیایم تا آقای ولیان دست خانم شما را ببوسد.
من عرض کردم تشریف فرمائی جنابعالی به منزل یک سرباز افتخار بزرگی برای منست و بلافاصله بمنزل رفتم و خانم را در جریان گذاشتم.
نیمساعت پس از آن، جناب آقای علم باتفاق آقای ولیان وارد منزل بنده شدند.
جناب آقای علم فرمودند من آنچه بین شما گذشته است شنیده ام چون هر دوی شما قبلاً برای من تشریح کرده اید بنابراین دیگر نمیخواهیم آن صحبتها تکرار شود فقط آقای ولیان میخواهند از شما معذرت بخواهند و دست خانم را ببوسند و موضوع تمام شود، زیرا صحیح نیست که شاهنشاه آریامهر در حالیکه جهت استراحت به خارج از کشور تشریف فرما1 شده اند خاطر مبارکشان از شنیدن این قبیل مسائل مکدّر گردد.
سپس آقای ولیان جلو آمده و ضمن معذرت خواهی صورت اینجانب و دست خانم را بوسیدند.
جناب آقای علم متعاقب این جریان خطاب باینجانب و خانم فرمودند که من قریبا بمنظور شرفیابی عازم اروپا خواهم شد و بزودی مراجعت خواهم کرد و برای اینکه اثرات این کدورت بکلی مرتفع گردد از آقای ولیان میخواهم که پس از مراجعتم از من و شما و خانم به مشهد دعوت و ضمن ترتیب دادن مهمانی از شما پذیرائی نماید.
جناب آقای علم پس از این جلسه کوتاه باتفاق آقای ولیان از منزل اینجانب تشریف بردند».
تیمسار لشکر بدره ای اضافه نمودند : «چون آقای ولیان با توجه به نفوذ ناپذیری دفتر و نحوه تحقیق متوجه اشتباه خود گردیده و از عواقب کار خود بیمناک شده بود به جناب آقای علم متوسل شد ـ و لذا آمدن آقای ولیان بمنزل من نشانه بارزی بر اعتراف و پشیمانی او از اعمال و رفتارش بوده است و اینجانب حسن ختام این موضوع را مرهون بزرگواری و عنایات تیمسار ریاست دفتر2 هستم که دادخواست مرا سریعا به حضور ملوکانه مخابره فرمودند و عملاً از اینجانب و خانمم رفع توهین بعمل آمد بنابراین از حضور معظم له تقاضا میکنم اجازه فرمایند از تحقیق از خانم و همراهان خانم خودداری و تحقیق از سایر منابع نیز متوقف گردد».
از تیمسار سرلشکر بدره ای سئوال شد آیا مطلب و صحبت دیگری در جلسه آشتی کنان بمیان نیامد؟ تیمسار بدره ای پاسخ دادند : «فقط یک مطلب دیگر توسط آقای ولیان1 بیان گردید که متأسفانه با بیان این مطلب نشان دادند که تا چه اندازه از لحاظ شخصیت ضعیف هستند و من از ذکر آن خجالت میکشم معذلک از نظر استحضار خاطر تیمسار ریاست دفتر عرض میکنم و آن مطلب عبارت از آن بود که آقای ولیان در خاتمه آشتی به خانم اینجانب اظهار داشتند: «من شنیدم که گفته اند من به شما زنیکه خطاب کرده ام! من هرگز چنین حرفی نزده ام و اگر گفته باشم مادر و خواهر و زن خودم زنیکه است.
» تیمسار سرلشگر بدره ای اضافه نمودند: «چون گزارشات دفتر در خارج از کشور وسیله تیمسار سپهبد ایادی2 بشرفعرض میرسد بنابراین از حضور تیمسار ریاست دفتر استدعا دارم مطلب ادا شده وسیله آقای ولیان را در گزارش درج نفرمایند و گزارش خیلی مختصر باشد.
زیرا در غیر اینصورت احتمال میرود که تیمسار سپهبد ایادی بخاطر مناسباتی که با جناب آقای علم دارند مطالب گزارش را به جناب آقای (علم) بازگو و موجبات گله گزاری ایشان از اینجانب را فراهم سازند.
در اجرای اوامر تیمسار ریاست دفتر گزارش تلگرافی پیوست تهیه و تقدیم و میگردد.
ضمنا برای کسب اطلاع تلفنی از منزل آقای ولیان، معلوم گردید که ایشان مقارن ظهر امروز بمشهد عزیمت نموده اند.
پیوست : سابقهشعبه تحقیق

توضیحات سند:

1ـ اسداللّه علم وزیر دربار شاهنشاهی، به دلیل روابط نزدیکی که با عبدالعظیم ولیان داشته به عنوان میانجی از طرف شاه انتخاب می شود تا موضوع فیصله پیدا کند.
1ـ شاه معمولاً برای استراحت و تفریح به جزیره سن موریتس می رفت.
در روزنامه کیهان 5 شنبه 17 بهمن 1353 به شماره 9481 صفحه 25 چنین منعکس شد : «شاهنشاه شهبانو و سایر والاحضرتها تعطیلات زمستانی را در سن موریتس آغاز کردند والاحضرتها در این هفته با پایان یافتن تعطیلات میان سال، به تهران بازگشت نمودند و درس های خود را آغاز کردند».
2ـ حسین فردوست ریاست دفتر ویژه اطلاعات را بر عهده داشت.
1ـ ولیان در تاریخ 21 /2 /53 به سمت استانداری خراسان منصوب شد که حدود 8 ماه از آمدن او به مشهد و خراسان در این هنگام گذشته بود.
2ـ دکتر عبدالکریم ایادی در فرانسه ابتدا دانشجوی دامپزشکی بود و سپس پزشکی را به طور ناقص خواند.
در آن زمان ایادی سرهنگ ارتش بود و پزشک مخصوص شاه و علاوه بر این یکی از نزدیکترین افراد او.
پس از مرگ ارنست پرون دکتر عبدالکریم در دربار محمدرضا همان نقشی را برعهده گرفت که قبلاً پرون عهده دار آن بود و به حق بیش از پرون به لقب (راسپوتین ایران) شهرت یافت.
در زمان ثریا که پای بختیاریها به دربار باز شد، ایادی موفق شد نظر مثبت ثریا را جلب کند و خود را به طرز کاملاً موفقیت آمیزی در جمع بختیاریها جا دهد.
پس از آن ایادی همواره در زندگی خصوصی محمدرضا و زنان و اطرافیانش رسوخ داشت و هر اطلاعی که ممکن بود کسب می کرد و رساندن آن هم به انگلیسی ها آسان بود.
به این ترتیب می بینیم که در زندگی خصوصی محمدرضا، از کودکی ابتدا خانم اَرفع و سپس اِرنست پرون و بعدا ایادی در تمام جزئیات حضور داشتند و در زندگی خصوصی رضاشاه هم همیشه سلیمان بهبودی حضور داشت.
بدین ترتیب ایادی بانفوذترین مرد دربار و به تدریج با نفوذترین مرد کشور شد.
او آدم ذی نفوذی بود که در کار واردات دارو و زمین بازیهای متداول، دست داشت.
به علت درجه نظامی اش در ارتش هم نفوذ داشت و در بعضی امور هم مورد مشورت شاه قرار می گرفت.
ایادی رئیس «اتکا» ارتش و نیروهای انتظامی بود و در این پست کلیه نیازمندیها باید به دستور او تهیّه می شد.
هر چه اراده می کرد، ولو در کشور موجود بود، باید برای ارتش از خارج، بویژه انگلیس و آمریکا، وارد می شد.
سازمان دارویی کشور نیز تماما تحت امر ایادی بود و همچنین شیلات جنوب در نتیجه سیاست های او تا انقلاب، صید ایران با بدوی ترین وسایل انجام می شد سپهبد عبدالکریم ایادی از برجستگان بهائیت در دربار پهلوی بود و نقش مهمّی در تحکیم مواضع این فرقه در نهادهای نظامی رژیم پهلوی داشت.
با اتکای او صدها افسر بهایی و دشمن امام زمان «عج» توانستند در ارتش ایران درجه بگیرند و مقامات مهمّی را اشغال کنند.
در دوران هویدا، ایادی تا توانست وزیر بهایی وارد کابینه کرد و این وزرا بدون اجازه او حق هیچ کاری را نداشتند.
در زمان حاکمیت ایادی بود که بهایی ها در مشاغل مهم قرار گرفتند و در ایران بهایی بیکار وجود نداشت.
در دوران قدرت ایادی تعداد بهایی های ایران به 30 برابر رسید.
ایادی جاسوس بزرگ غرب و مطلع ترین منبع اطلاعاتی سرویس های آمریکا و انگلیس در دربار و کشور بود.
نخست وزیران، بخصوص هویدا، رؤسای ستاد ارتش، کلیّه مقامات مهم مملکتی اعم از وزیر و نماینده مجلس و امثالهم دستورات او را که نخست به فرم خواهش بود و اگر اجرا نمی شد به فرم امر صادر می شد، اجرا می کردند.
ایادی در کلیه مسافرت ها ی خارج همراه محمدرضا بود و طبیعی است که مورد علاقه برخی کشورهای ذی نفع در رابطه با ایران بوده است.
بنا به گزارش بانک مرکزی ایران و اقرار مقامات دولتی تنها در طول چند ماه، میلیاردها تومان ارز از کشور خارج نموده اند (که از جمله این افراد) سپهبد دکتر ایادی 275 میلیون تومان بوده است.
ایادی در سال 1357، کمی بعد از انقلاب، ایران را ترک کرد.
او که یکی از بزرگترین عمال فساد و زشتی قرن بود، با اندوخته های حاصل از تقلب و دزدی عازم فرنگ شد و هیچ کس هم مانع او نشد! (ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ـ نویسنده : خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست ـ ج 1 ـ انتشارات اطلاعات، چاپ /4 بهار 1371 صفحات به ترتیب : 201، 199، 201 ؛ جلد دوم همان منبع.
صفحات به ترتیب 390، 388، 468، 202 ـ 204 ؛ اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج /4، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پایند 1374 ص 624 «متن پیام حوزه علمیه قم به نیروهای مسلح ارتش درباره پیوستن به صفوف مبارزان مسلمان ـ تاریخ 28 /8 /1357» ؛ دلدم اسکندر، زندگی و خاطرات امیرعباس هویدا، نشر گلفام، چاپ 1، تهران، خرداد 1372، صفحه : 386، 387)

منبع:

کتاب عبد‌العظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 293


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.