صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مسجد هدایت

تاریخ سند: 8 شهریور 1340


موضوع : مسجد هدایت


متن سند:

شماره : 2366 /312 از ساعت 41 8 بعدازظهر روز دوشنبه گذشته عده ای در حدود یک هزار نفر از دانشجویان طرفدار نهضت آزادی و طبقات مختلف به تدریج در مسجد هدایت اجتماع کرده بودند.
سیدمحمود طالقانی واعظ مدتی درباره تولد حضرت محمد (ص) و مذهب اسلام و قیام آن حضرت بر علیه زور و قلدری و توسعه آزادی و حق طلبی صحبت کرد و گفت با حقیقت گویی حضرت محمد پشت امپراطوران جبار که با زور سرنیزه بر مردم حکومت می کردند به لرزه درآورد سپس اشاره به قیام حضرت موسی و مبارزه با فرعون کرده و گفت حضرت موسی با پشتیبانی مردم بالاخره بر فرعون غلبه کرد اما امروز عده ای کاخ نشین که فعلاً بر مردم حکومت می کنند و مجبورا باید برای آنها هورا بکشند می گویند من از سیاست صحبت می کنم و تازگیها داخل سیاست شده ام به شرافت حضرت رسول سوگند آنهایی که در سیاست دخالت می کنند و سیاستمدار هستند مردمانی پست و بی غیرت و بی ناموس و عوام فریب هستند من روحانی هستم از سیاست گریزانم آقای مهندس بازرگان را کمونیست می دانند و به آقای الهیار صالح1 تهمت همکاری با کمونیستها می زنند کسی که صدای اللّه اکبر و ندای حق را به جوانان بگوید کمونیست است چیزی باقی نمانده که مرا هم کمونیست قلمداد کنند سپس اشاره به زندانی شدن مهندس بازرگان و حسیبی کرده گفت آیا آنها غیر از حق طلبی و آزادیخواهی صحبتی کرده اند در خلال گفتار طالقانی جمعیت دست می زدند و صلوات می فرستادند.
سپس حاج سیدجوادی از ولادت حضرت محمد (ص) و طرز مبارزه آن حضرت سخن راند و مبارزه دانشجویان را در راه مبارزه با بی سوادی و زورگویی دستگاه ستود و گفت دانشجویان چشم و روح مملکت هستند و آنها را در راه به دست آوردن آزادی تشویق و دعا کرد و در خاتمه یکی از دانشجویان درباره خرابی ساختمان مسجد هدایت و آبادانی آن2 و مبارزه دانشجویان و نهضت اسلام سخن راند بعد از صادقی دانشجویی که نماینده دانشجویان شیراز بود صحبت و جلسه ساعت 1030 خاتمه پذیرفت.
روی پرونده شیخ محمود طالقانی ضمیمه شود اداره سوم ـ 8 /6

توضیحات سند:

1ـ اللهیار صالح اردیبهشت 1276شمسی در آران کاشان به دنیا آمد.
فرزند آقا سیدحسن خان مظفرالممالک (کارمند دولت) نایب الحکومه دهستانهای «آران»، «بیدگل» و «نوش آباد» بود.
اللهیار صالح همراه با دو برادر خویش علی پاشاخان و جهان شاه خان از فرزندان میرزا حسن خان مبصرالممالک در کودکی زیر نظر یکی از اعضای حزب دمکرات در کاشان به نام میر سیّد محمد پرورش قرار می گیرد و در مدرسه ای که نامبرده بنا کرده بود به سوادآموزی می پردازد سیّدمحمد پرورش آنگاه که چند سالی در کاشان از راه تشکیل مدرسه و آموزش نونهالان توانست شماری از جوانان را بفریبد و به سوی گروه زیر زمینی فراماسونری بکشاند به سبب فشار مردم و روحانیان آن مدرسه را بست و راهی تهران شد و به پیشکاری شاهزاده عین الدوله گمارده شد پرورش در پی بازگشت از کاشان اللهیار صالح را نیز با خود به تهران برد نخست او را به مدرسه فرانسویها فرستاد لیکن دیری نپایید که وی را از آن مدرسه بیرون آورد و به مدرسه ای که آمریکائیها بنیان نهاده بودند فرستاد بدین گونه اللهیار صالح که بیش از 16 سال نداشت زیر نظر آمریکائیها قرار گرفت.
بعد از اتمام تحصیلات به عنوان مترجم در سفارت امریکا مشغول کار شد.
پس از ده سال خدمت در آنجا در سال 1306 شمسی به پیشنهاد علی اکبر داور وارد خدمت دادگستری شد.
صالح تا سال 1312 در وزارت عدلیه بود و پس از آن چون علی اکبر داور به سمت وزیر مالیه (دارائی) انتخاب گردید وی هم به آنجا منتقل شد.
و در همان بدو ورود به ریاست کل انحصارات دخانیات که جدیدا تأسیس شده بود منصوب شد و پس از چندی به ریاست کل گمرک انتخاب شد.
بعد از آن صالح به معاونت وزارت مالیه برگزیده شد.
در سال 1321 اللهیار صالح به وزارت دارایی در کابینه احمد قوام رسید.
پس از آن در کابینه سهیلی که از 28 بهمن 1321 آغاز گردید به همان سمت انتخاب شد.
متعاقب آن در 1323 در کابینه محمد ساعد مراغه ای به وزارت دادگستری رسید.
در دیماه 1324 تا پایان آن سال در کابینه ابراهیم حکیمی (کابینه اول و دوم) سمت های وزیر دادگستری، وزیر مشاور و وزارت کشور را عهده دار گردید.
در همین سال که حزب ایران تشکیل شد وی وارد آن و بعدا یکی از کارگردانان اصلی آن شد که در تیر ماه 1325 چون با حزب توده و حزب دمکرات پیشه وری ائتلاف کردند حزب دچار تشنج و انشعاب شد.
در سال 1328 به عضویت جبهه ملی درآمد و در همین سال به عنوان نماینده دوره شانزدهم از کاشان انتخاب شد.
در سال 1330 در کابینه مصدق وزیر کشور شد و عضو هیأت نمایندگی ایران در شورای امنیت و دیوان دادگستری بین المللی لاهه نیز بود.
در سال 1331 سفیر ایران در آمریکا شد که بعد از روی کار آمدن دولت کودتا استعفا داد.
در انتخابات مجلس بیستم از کاشان به نمایندگی انتخاب شد.
در همین سال با انحلال مجلس به تجدید فعالیت در جبهه ملی پرداخت.
در سال 1341 نزدیک هشت ماه به زندان افتاد.
در سال 1343 از امور اجرایی جبهه ملی کناره گیری کرد.
و سرانجام در 12 فروردین ماه سال 1360 از دنیا رفت.
2ـ در همان ایام اطلاعیه ای در وصف مسجد و در مورد وضعیت ساختمانی آن صادر شده بود که ذیلاً ملاحظه خواهید کرد : برادران مسلمان مسجد هدایت را یقینا می شناسید و اگر در آن نماز نخوانده باشید حتما از خیابان اسلامبول رد شده سر در آن را دیده و سروصدایش را شنیده اید.
در وسط خیابانهای مرکزی پایتخت محلی است برای انعقاد صف جماعت در برابر صفوف سینماها و اماکن فساد.
محل تبلیغی است برای دعوت حق جویان و گمراهان، مدرسه ای است برای تعلیم و تربیت نوباوگان جای امر به معروف و نهی از منکر، اعلام بانگ اذان و آهنگ قرآن در برابر هزاران صداهای شیطان.
مرجع جوانان و طبقات تحصیل کرده و فرزندان برومند اسلام است مرکز نشریات دین و سنگر مبارزه با انحرافها با یاری خداوند متعال تابه حال موفقیت هایی برای این مسجد بوده پرتوهایی از نور هدایت حق از آنجا برخاسته جوانان به اصول و مبانی محکم اسلام و مکتب فکری و اجتماعی نجات بخش قرآن آشنا شده از تهران به شهرستانها و از ایران به خارج کشور رفته در حفظ مبانی ایمان و دفاع از اسلام قیام نموده اند.
این مسجد پرارزش با چنین موقعیت و اثر فعلاً وسعتی کمتر از تناسب دارد تنگ و تاریک و فاقد وضوخانه و محل تطهیر است و کفش کن و سایر وسایل دیگر ندارد.
مدتی است مؤمنین اهل محل و مراجعین دور و نزدیک از این وضع در ناراحتی بوده و درصدد اصلاح و توسعه برآمده و موافقت متولیان محترم را برای تجدید و توسعه و تکمیل بنا جلب کرده اند.
نقشه کامل چند طبقه که (علاوه بر شبستان و نمازخانه مرد و زن متضمن کفشداری و نظافتگاه و وضوخانه مستقل و کتابخانه و غیره خواهد بود) با فکر و قلم مهندسین عالی مقام مسلمان تعبیه و ترسیم شده است برادران مسلمانی که فرایض دینی خود را در این مسجد انجام می دهند و در آنجا دل و فکر خود را به سوی خدای بزرگ پرواز می دهند و همچنین کسانی که علاقمند به هدایت جوانان و سعادت ملت ایران هستند طرف خطاب و سلام ما بوده دست نیاز به سویشان دراز می کنیم و از همگی برای همکاری در چنین عمل مبارک آزادانه دعوت می نمائیم ـ یقین است این تقاضا و توجه به احسن اجابت و قبول روبرو خواهد شد از مساعدتهای مادی و معنوی دریغ نخواهند کرد ضمنا حسابی به شماره 31006) در بانک خاور میانه مرکز واقع در خیابان فردوسی کوچه برلن افتتاح گردیده تا کمک کنندگان جهت تسلیم وجه یا مستقیما خود به بانک رجوع فرموده و یا به دفتر مسجد هدایت که همه روزه از ساعت 6 الی 9 بعدازظهر مفتوح است در مقابل پرداخت وجه قبوض چاپی که به امضاء هیأت مدیره مسئول رسیده است دریافت دارند و نیز هرگونه اظهارنظر و راهنمایی اشخاص مورد توجه قرار خواهد گرفت.
(هیأت مدیره توسعه و عمران مسجد هدایت خیابان اسلامبول)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 27

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.