صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مخالفت جرائد با عباس مسعودی1

تاریخ سند: 26 آبان 1342


موضوع : مخالفت جرائد با عباس مسعودی1


متن سند:

اداره دوم عملیات شماره : 414 /321 پیرو گزارش قبلی.
جمعی از روزنامه نویسان بدین علت که انحلال اتحادیه روزنامه نگاران را در اثر فعالیت های آقای عباس مسعودی می دانند با وی شروع به مبارزه کرده و در جلسه که با حضور آقایان : خسرو شاهانی2 ـ داریوش همایون3 ـ ذبیح اللّه منصوری ـ دکتر عسگری ـ احمد سروش و آموزگار4 در دفتر روزنامه خوشه تشکیل می شود.
تصمیم می گیرند که علیه عباس مسعودی دست به فعالیت زده و در راه این مبارزه تعدادی از جرائد را نیز با خود همگام سازند.
جرائدی که با آنان همکاری خواهند کرد عبارتند از : سپید و سیاه ـ پیغام امروز ـ اداره آذربایجان ـ فردوسی ـ تهران مصور ـ اتحاد ملی ـ روشنفکر.
محرک این عده به منظور مبارزه علیه مسعودی دکتر عسگری می باشد و اوست که برای تشدید این مبارزه قلمی سخت در تکاپو می باشد.
این گروه سعی دارند که مجله خواندنیها را نیز با خود هم صدا سازند ولی تاکنون آقای امیرانی5 از قبول این پیشنهاد استنکاف ورزیده است.
جرایدی که در راه این مبارزه از مسعودی دفاع کرده و مقالاتی برله او خواهند نوشت عبارتند از : آسیای جوان6 ـ آژنگ ـ امید ایران ـ کوشش7 خواهند بود.
گیرنده : ساواک تهران تعداد تایپ : 20 نسخه 143 ـ م بایگانی شود.
داوری

توضیحات سند:

1ـ عباس مسعودی فرزند حاج محمدعلی، در سال 1280 ش در تهران به دنیا آمد.
پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران، چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و معاش در زحمت بود ابتدا به شغل حروفچینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول بکار شد.
پس از چهار سال بتدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه های «ایران» و «کوشش» گردید.
در سال 1300 ش ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اطاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می شد و اخبار خبرگزاریهای «رویتر» و «هاواس» را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه می گرفت و با دادن مبلغ مختصری اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ـ 1304 امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت و در واقع امتیاز روزنامه را که متعلق به فردی به نام علی اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد.
بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریات دیگری مانند : اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال و اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال 1314 شروع شد و در آن حال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران رسید و تا پایان دوره پانزدهم، شش دوره متوالی همچنان وکیل بود.
در سال 1328 به سمت سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال 1351 در این سمت باقی ماند.
وی به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است : او فردی متخصص در فن، اهل زدوبند، خوش مشرب، محافظه کار، حقه باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم می باشد.
نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه 20 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود.
در سال 1320 پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت.
در سال 1321 در ماجرای 17 آذر برعلیه قوام السلطنه شرکت کرد و پس از 17 سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد.
از اواسط سال 1320 روزنامه او طرفدار مصدق شد و در 25 مرداد سال 1332، شدیدترین حملات برعلیه شاه و حکومت را انجام داد.
با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می کرد.
بعد از وارد شدن به امور روزنامه نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک شد مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ تهران بود.
«اسناد ساواک، پرونده های انفرادی».
2ـ خسرو شاهانی فرزند علی اصغر در سال 1308 ه ش در شهرستان نیشابور به دنیا آمد.
پدرش درجه دار شهربانی بود و در شهرهای نیشابور، سبزوار، کاشمر، تربت حیدریه، بیرجند و زاهدان مأمور به خدمت بود که به همین علت، خانواده را نیز به همراه می برد.
پدر وی در سال 1325 در مأموریتی به تهران، در تصادف با ماشین متفقین کشته می شود و خسرو نیز، تحصیلات را در سیکل اول رها می کند.
او که در دبیرستان 15 بهمن زاهدان درس می خواند و به علت فوت پدر از خدمت سربازی معاف شده بود، به استخدام دارائی بلوچستان درآمد و مدتی نیز کارمند سازمان چای بود، در زمان سکونت در زاهدان به مدت سه ماه به عضویت حزب زحمتکشان در آمد ـ 1320 ـ که به علت تخلفات مالی لیدر حزب در آن شهر، استعفا داد.
مشارالیه در مشهد، به مدت دو سال با روزنامه خراسان همکاری کرد و سپس به عضویت هیأت تحریریه روزنامه جهان در آمد و عهده دار قسمت «از هر دری سخنی» شد و مدتی هم نویسنده روزنامه پست تهران (خبرنگاران پارلمانی) بود و با مجلاتی مثل روشنفکر و آتش نیز همکاری متناوب داشت.
مشارالیه در سال 1338 در اداره انتشارات و رادیو استخدام شد و برای «برنامه گفتنی ها» مطلب می نوشت.
وی که در سال 1357 نامه نویسندگان، خبرنگاران و...
خطاب به جمشید آموزگار را امضا کرده است.
3ـ داریوش همایون فرزند نوراللّه در سال 1307 ه ش در تهران متولد و در رشته دکترای سیاسی از دانشگاه آمریکا فارغ التحصیل شده است.
وی عضو انجمن هنری جام جم، مکتب پان ایرانیسم، حزب ملت ایران، حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا ـ وابسته به انگلستان و مورد تأیید و حمایت محمدرضا پهلوی) و همچنین معاون حزب و سردبیر روزنامه سومکا (ارگان رسمی حزب مذکور) بوده است.
وی پس از کودتای 28 مرداد 1332 و تشکیل کابینه توسط فضلللّه زاهدی (پدر همسرش) عالی ترین نشان کودتا (نشان رستاخیز) نیز دریافت نموده و از سال 1334 به عنوان مترجم (زبان انگلیسی)، با روزنامه اطلاعات و اداره انتشارات و امور پارلمانی وزارت دارایی همکاری داشته و در سال 1339 با پوشش مطالعه در امور روزنامه نگاری به دعوت آمریکا به آن کشور اعزام گردیده و پس از بازگشت با هدایت سازمان جاسوسی «سیا» به عضویت جبهه ملی درآمده و در کمیسیون حقوق اجتماعی فعالیت داشته.
وی یک سال بعد مورد شناسایی طرفداران مصدق قرار گرفته و به دستور مصدق از جبهه ملی اخراج شده است.
داریوش همایون از اعضای فعال سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و همچنین دبیر و عضو هیأت مدیره سندیکای مزبور بوده و در سال 1340 پس از تأسیس شعبه مؤسسه «انتشارات فرانکلین» آمریکا در تهران، در زمینه مؤسسه آمریکا (وابسته به سازمان سیا) استخدام شده و به عنوان خبرنگار برجسته بورسیه یک ساله «نیمن» از طرف آمریکا به وی اعطا گردیده و پس از آن به عنوان نماینده سیار آمریکا در منطقه آسیا به مدت دو سال از شعب «فرانکلین» بازدید می نموده است.
نامبرده در سال 1346 با هدایت آمریکا و حمایت مستقیم شاه و هویدای معدوم و مساعدت اسرائیل «روزنامه آیندگان» را تأسیس و راه اندازی نمود و با توجه به این که همایون یکی از چهره های شناخته شده سازمان «سیا» بود، تصمیم بر این شد، تا امتیاز «روزنامه آیندگان» به نام خانم فریده کامکار شاهرودی باشد.
در همین راستا همایون مجله ای به نام «بامشاد» را راه اندازی نموده که در آن تفسیرهایی بر له اسرائیل و علیه اعراب نوشته و منتشر نموده است.
داریوش همایون یکی از طراحان اصلی تأسیس حزب رستاخیز و در سال 1354 عضو هیأت اجرایی و در سال 1355 قائم مقام دبیرکل حزب مذکور و پس از آن وزیر اطلاعات و جهانگردی در کابینه جمشید آموزگار بوده است.
در اوج قیام و انقلاب ملت ایران، رژیم با هدف فرونشاندن خشم انقلابی مردم تصمیم به دستگیری و زندانی نمودن تعدادی از عاملان جنایتکار از جمله داریوش همایون نمود.
همایون در پی حمله مردم به زندانها در جریان انقلاب اسلامی، موفق به فرار از زندان و اختیار نمودن زندگی مخفی و پس از آن فرار از کشور و پیوستن به عناصر سلطنت طلب در فرانسه شده است.
ر.ک : داریوش همایون به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسیهای اسناد تاریخی، 1378 4ـ سیروس آموزگار : سیروس آموزگار در سال 1313 ه ش در شهر خوی بدنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی و پنج سال اول متوسطه را در خوی و سال ششم ادبی را در دبیرستان فردوسی تبریز به پایان برد.
سیروس آموزگار تحصیلات خود را ادامه داد و در سال 1333 موفق به دریافت لیسانس حقوق قضائی شد و در سال 1342 دوره دکترای اقتصاد را به پایان برد.
سالهای 1331 الی 1334 با بانک ملی ایران همکاری داشته و پس از آن از سال 1335 تا 1337 در اداره فرهنگ خوی، سال 1337 تا 1343 بانک اعتبارات، سال 1344 تا 1346 وزارت کار، سال 1346 تا 1354 سازمان مبارزه با بیسوادی و سال 1354 نیز با وزارت بازرگانی همکاری داشته است.
آخرین مقام او وزیر مشاور و وزیر اطلاعات و جهانگردی در کابینه شاهپور بختیار بوده است.
سیروس آموزگار فعالیت مطبوعاتی را از سال 1329 آغاز کرد.
با نوشتن مقالات و داستان در راستای اهداف فاسد پهلوی تلاش می نمود.
دفتر فرح پهلوی در سال 13350 طی بورسی او را به مدت دو سال به انگلستان فرستاد.
پس از آن به عضویت در کلوپ روتاری درآمد.
با پیروزی انقلاب اسلامی از ایران به فرانسه فرار کرد و به صف گردانندگان رادیو وابسته به بختیار پیوست.
(پرونده سیروس آموزگار در ساواک) 5ـ علی اصغر امیرانی فرزند مظفر در سال 1294 در بیجار متولد شد.
نامبرده ابتدا در گروس در مکتب درس خواند و در سن ده سالگی به تهران آمد و در منزل ستوان محمودخان اورلین خان در خدمت فرزندانش بود.
مشارالیه سپس در دبیرستان شرف تحصیل نمود و از دارالفنون دیپلم گرفت و به کار صحافی پرداخت و در سال 1319 در روزنامه اطلاعات مشغول بکار شد و از همین زمان به فکر انتشار مجله خواندنیها افتاد که تا پیروزی انقلاب اسلامی منتشر می شد.
علی اصغر امیرانی از دوستان نزدیک سپهبد زاهدی و با نامبرده در جهت مخالفت با مصدق همکاری داشته است در مجله اش در خدمت رژیم ظالم پهلوی بود و در همین راستا هنگامیکه در سال 38 مجله اش توقیف شده بود با دستور محمدرضا پهلوی از آن رفع توقیف می شود.
ارزیابی ساواک در سال 39 از مجله خواندنیها بدین شرح می باشد : «یک مجله حرفه ایست تیراژ قابل توجهی دارد.
با مصدق مبارزه کرده در سیاست داخلی انتقادی ملایم، در سیاست خارجی با دولت متابعت کرده طرفدار مقام شامخ سلطنت بوده و با دولت سپهبد به علت دوستی با وی همکاری نزدیک داشت.
» نامبرده با مقامات انگلیسی ارتباط داشت و ضمن جلوگیری از چاپ هرگونه مقاله ای برعلیه انگلیس و امریکا در مجله از چاپ چنین مقالاتی در سایر روزنامه های بشدت ناراحت می شد و از طریق دکتر رضا امینی که کارمند سفارت آمریکا در تهران بود با مقامات سیاسی امریکا در تماس بود و در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا عضویت داشت.
علی اصغر امیرانی در جهت برخورد با اتباع خارجی و ملاقات با نمایندگی مطبوعات سفارتخانه ها و کادر سیاسی آنها و کنترل آنها با ساواک همکاری داشت و از سال 47 جهت ارتباط گیری سهل الوصول و انتقال به موقع گزارشات از طرف آن سازمان دارای بی سیم بود.
ساواک به دلیل همکاری مفید وی، کمک های زیادی از مجاری مختلف از جمله دادن آگهی به مجله از طریق وزارت اطلاعات، کمک های بلا عوض از طریق شرکت نفت و وامهای متعدد با مبالغ زیاد از طریق بانک های مختلف، به او می نمود.
مشارالیه در سال 44 به نمایندگی از طرف مطبوعات ایران به اسرائیل سفر نمود و در سفرهای مختلف خارجی با مسئولین دولتی همراه بود و از جمله سفری با محمدرضا به خارج از کشور داشت.
علی اصغر امیرانی با اکثر مسئولین مملکت در دوره های مختلف ارتباط نزدیک داشت و در سال 45 در جلسه ای با نخست وزیر و در سال 55 ملاقاتی با فرح داشت.
نامبرده در سال 48 دو جلد کتاب با عنوان خواجه تاجدار را جهت فرح ارسال نموده که ضمن تشکر متقابل دفتر فرح تلگرامی سی وهشتمین سال انتشار مجله خواندنیها را به امیرانی تبریک گفته است و در سال 57 رئیس ساواک نیز طی نامه ای از امیرانی و مجله خواندنیها به دلیل چاپ مقالات میهن پرستانه و مفید تشکر کرده است.
مشارالیه در کلوپ عصر و باشگاه سوارکاران که وابستگی به دربار داشتند عضویت داشت و با پیروزی انقلاب اسلامی با حکم دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد.
6ـ آسیای جوان با روش سیاسی و اجتماعی توسط لطف اللّه ترقی تأسیس شد.
صاحب امتیاز این نشریه سیروس بهمن و سردبیران آن، علی حافظی، سیروس بهمن، حسین رجبی، ناصر پورقمی و منوچهر مطیعی بودند.
مجله آسیای جوان طی سالهای 1329 تا 1347 به صورت هفتگی در تهران منتشر می شد.
راهنمای مطبوعات ایران، (1304 ش تا 1357 ش، مؤلف : سید محمد صدری طباطبائی نائینی، ج اول، ص 22) 7ـ روزنامه کوشش : با روش سیاسی، اجتماعی، خبری و دینی به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی شکراللّه صفوی و سردبیری محمد نجفی طی سالهای 1301 تا 1357 در تهران منتشر می شد.
این روزنامه وابسته به جبهه استقلال بود.
راهنمای مطبوعات ایران (1304 ش تا 1357 ش) مؤلف، سید محمد صدری طباطبائی نائینی ج اول ص 586

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 237

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.