موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
تاریخ سند: 3 بهمن 1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
متن سند:
شماره: 820/ 322 تاریخ: 3 /11 /1342موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
بعدازظهر روز گذشته جلسه هفتگی منزل سپهبد کیا تشکیل شد و عده‌ای در حدود 15 نفر و از جمله سرهنگ مهدوی افسر ارتش. براتی مدیر دفتر دادگاه جنحه. اویسی. سرمست و عباس درودیان در آن شرکت کردند.
در این جلسه درودیان و سرمست ضمن تعریف از درستی و پاکدامنی سپهبد کیا، راجع به پرونده اتهامی و محاکمه ایشان در دادگستری صحبت کردند و درودیان گفت الموتی و دکتر امینی با تشکیل پرونده اتهامی برای تیمسار، باعث ننگ خودشان شدند. براتی گفت علاوه بر این که از هر جهت این پرونده از روی علت سیاسی تشکیل و جنبه قضایی و جزایی نداشت، از این جهت هم مفتضح است که سپهبد کیا را متهم کرده‌اند بیست هزار متر زمین شوره‌زار متری 10 دینار را غیرقانونی تصرف نموده است. براتی افزود من اطمینان دارم شخص الموتی وزیر سابق دادگستری، شخصاً در این مورد تقصیری ندارد، بلکه اصل تقصیر به عهده دکتر امینی بود که الموتی را مجبور به تشکیل این پرونده کرد. وی گفت من با اینکه در منزل سپهبد کیا بزرگ شده‌ام و خانه‌زاد ایشان هستم، با آقای الموتی هم دوست صمیمی می‌باشم و سالها روابط مرامی با ایشان داشته و اکنون هم با نامبرده رفیق بوده و معاشرت دارم و چند روز پیش که با الموتی ملاقات کردم، از عمل ایشان نسبت به تیمسار اعتراض کردم؛ مشارالیه با اشاره به من فهمانید که در موضوع تشکیل پرونده علیه سپهبد کیا بی‌‌تقصیر بوده و به علت سیاسی، دکتر امینی او را ناچار به تشکیل این پرونده کرده است و سپهبد کیا گفت الموتی بازپرس مربوطه را در همان موقع به منزلش دعوت کرد و علاوه بر تهدید، او را با مبلغ پانصدهزار ریال تطمیع کرد که چنین پرونده‌ای علیه من تشکیل بدهد؛ تا جایی که وقتی بازپرس مزبور برای صدور قرار در جمشیدآباد نزد من آمد، با کمال عجز و ترس گفت متأسفانه من مأمور تشکیل پروندۀ[ای] علیه شما هستم که خودم کمتر اعتقادی به آن ندارم و شما را پاکدامن می‌دانم و بدین جهت تقاضا می‌کنم که اختلافات سیاسی خودتان را با دولت و آقای الموتی وزیر دادگستری، برطرف کنید تا من مجبور نباشم چنین پروندۀ[ای] تشکیل بدهم. سپهبد کیا اضافه کرد که خود الموتی سابقه اختلافی زیادی با من نداشت و فقط از اینکه چند سال به علت داشتن مرام توده‌ای زندانی بوده، یک عقده و کینه شدید به همه وطن‌پرستان و شاهدوستان داشته است؛ ولی در مورد پرونده من بیشتر کاملاً آلت دست سرلشگر قرنی بود و محرک اصلی او نامبرده بوده‌است؛ که خوشبختانه قرنی هم به حکم عدالت خداوند به سزای اعمال خود رسید و اکنون در زندان است.
براتی گفت قرنی مدت زندانیش تمام شده و آزاد شده است. تیمسار گفتند چند روز پیش دوباره به علت آنکه قصد خرابکاری و خیانت جدیدی داشته، بازداشت گردید. براتی به دنبال این مطلب که دستگاه مولد نارضایتی و دلسردی مردم از وطن‌پرستی می‌شود، اظهار داشت سرهنگ صفایی افسر سابق رکن دوم ستاد ارتش، در پرونده یک تودۀ[ای] دیگر برای آنکه من را متهم به همکاری با آن شخص بنماید، با شلاق او را مجبور کرد که بگوید براتی هم همکار من بوده است و سپس من را دستگیر کرد و دستور داد من را با حضور خودش شلاق زدند و خودش نیز شلاق زد و درحالی‌که من را شلاق می‌زدند، فحشهای ناموسی به من می‌داد. در صورتی که من به هیچوجه در آن مورد بخصوص کمترین اطلاعی از کارهای آن تودۀ[ای] دیگر نداشتم و به این جهت اگر طبیعت به من کمک کند، از سرهنگ صفایی انتقام خواهم گرفت و سپهبد کیا جواب داد که سرهنگ صفایی هم اخیراً با سرلشگر قرنی بازداشت شده است و صفایی از باند نامبرده بوده و قصد توطئه شومی را داشته و من در تمام مدتی که رئیس اداره دوم بودم، کمترین حقی از کسی پایمال نکردم و حتی همین سرلشگر قرنی یک لیست هفتصد نفری از افسران شاغل ارتش (به‌عنوان افسران مظنون) تهیه و پیشنهاد کرده بود که به این افسران شغل اساسی ارجاع نشود. من با این پیشنهاد مخالفت کردم و گفتم اگر واقعاً عناصر مشکوکی هستند، باید به وضعیت آنها رسیدگی و در صورت اثبات، به کلی از ارتش اخراج شوند (زیرا تمام قسمت‌های ارتش حساس است) و اگر قابل رسیدگی نیست، دلیلی ندارد هفتصد نفر از ترقی و پیشرفت به صرف ادعای قرنی محروم شوند و در نتیجه لیست 700 نفری افسران مزبور را پاره کردم. به هر حال حقیقت دیر یا زود کشف می‌شود، کما اینکه هم اکنون همان بازپرسی که چنین پرونده مسخرۀ[ای] علیه من تشکیل داده، اخیراً خودش به دادگاه مرجع فعلی رسیدگی به پرونده من مراجعه و به بازپرس پرونده گفته است اگر من اشتباه کردم و تحت فشار وزیر وقت دادگستری و عوامل سیاسی این پرونده غلط را علیه سپهبد کیا تشکیل دادم، شما اشتباه نکنید و حقاً ایشان بی‌گناه می‌باشند.
جلسه فوق ساعت 1930 ختم گردید.