صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اداره مرکزی شرکتهای عامل نفت ایران

تاریخ سند: 20 آذر 1338


اداره مرکزی شرکتهای عامل نفت ایران


متن سند:

شماره: 17121 /7 /1/ تاریخ:20 /9 /1338
اداره مرکزی شرکتهای عامل نفت ایران1

وصول نامه شماره filo . perb /15411 مورخ 18 نوامبر 1959 آن شرکت را مبنی بر انتصاب آقای لایسن2 اعلام می‌دارد. نظر به سازمان این شرکت که امور مربوط به کارگر و قانون کار در صلاحیت ادارات مختلف قرار می‌گیرد، تعیین یک نفر به عنوان عضو رابط در امور مزبور عملی نیست؛ بنابراین آقایان نامبرده زیر به سمت عضو رابط به ترتیب زیر معرفی می‌گردند:
آقای دکتر مهر از طرف اداره حقوقی این شرکت در مسائل قانونی کارگری و تفسیر قوانین مربوطه و آقای نصر از اداره امور اجتماعی این شرکت در امور کارگری (... و اجتماعی، سازمان بیمه‌های اجتماعی، پروژه‌های اسکان و نظایر آنها)
از طرف شرکت ملی نفت ایران
امیرعباس هویدا3
صندوق پستی شماره 1863
رونوشت اداره حقوقی
برای استحضار جناب آقای دکتر بهرامی 24 /9 /38

توضیحات سند:

1. در هشتم آذرماه 1329ش پیشنهادی با امضای 17 تن از نمایندگان عضو کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی به شرح زیر مطرح شد:
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاءکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود؛ یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد.»
در پی اعلام وصول این پیشنهاد، قانون «‌ملی شدن نفت در سراسر کشور‌» در 29 اسفند ماه سال 1329ش در مجلس شورای ملی و نهایتاً در مجلس سنا تصویب شد و در پی آن، شرکت ملی نفت ایران قدم به عرصه حیات گذارد.
در 29 اسفند سال 1329 ش، صنعت نفت ایران، ملی اعلام شد. نفت ایران که تا پیش از آن، در انحصار کامل شرکت نفت ایران و انگلیس بود، پس از آن، در بازار بین‌المللی تحریم شد. در تلاش برای انتقال دوباره نفت تولیدی ایران به بازارهای بین‌المللی، وزارت امورخارجه آمریکا پیشنهاد ایجاد یک کنسرسیوم از شرکت‌های بزرگ نفتی را نمود، که به هفت خواهران نفتی موسوم شد.
هفت خواهران نفتی، یک اصطلاح ابداع شده در دهه ۱۹۵۰ م، توسط بازرگان ایتالیایی به نام سر انریکو ماتائی، که بعدها در رأس شرکت نفتی انی قرار گرفت، بود. وی از این اصطلاح، برای توصیف ۷ شرکت نفتی، که «‌کنسرسیوم نفت ایران‌» را تشکیل می‌دادند، استفاده کرد. این کارتل، از اواسط دهه ۱۹۴۰ تا اواخر دهه ۱۹۷۰ م، صنعت نفت جهان را تحت سلطه خود داشت.
گروه هفت خواهران نفتی، از شرکت‌های نفت: «‌ایران و انگلیس . گلف اویل . استاندارد اویل کالیفرنیا . تکزاکو . رویال داچ شل . استاندارد اویل نیوجرسی . استاندارد اویل نیویورک‌» تشکیل شده بود.
2. در زمان حکومت پهلوی، اداره شرکت ملی نفت ایران در دست بیگانگان بود که تعداد مستشاران خارجی در این بخش را حدود 18000 نفر نوشته‌اند.
3. امیرعباس هویدا، فرزند حبیب الله (عین الملک) در سال 1298 ﻫ ش متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه فرانسوی بیروت به پایان رساند و سپس به بلژیک رفت و در دانشگاه آزاد بروکسل در رشته علوم سیاسی و اقتصاد درس خواند. در سال 1321 به ایران برگشت و به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. در سال 1324 در اولین مأموریت سیاسی خارج از کشور، به پاریس رفت و با حسنعلی منصور آشنا شد. در سال 1329 عبدالله انتظام به وزارت خارجه رسید و هویدا را به ریاست دفتر خود انتخاب کرد. در مهر ماه 1330 هویدا به پیشنهاد کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به مدت 5 سال مأمور خدمت در این سازمان شد. در سال 1335 با درخواست منصور که سفیر ایران در آنکارا بود به عنوان رایزن سفارت ایران در ترکیه انتخاب شد. در سال 1336 عبدالله انتظام مدیر عامل شرکت ملی نفت شد و هویدا را به عضویت هیئت مدیره شرکت نفت انتخاب کرد. هویدا در اوایل سال 1340 در زمرۀ موسسان کانون مترقی به ریاست یار دیرین خود حسنعلی منصور درآمد. وی در سال 1342 در کابینه حسنعلی منصور به سمت وزارت دارائی برگزیده شد و به مدت پانزده ماه در این مقام بود تا اینکه منصور کشته شد. شاه برای جلب رضایت آمریکائیان، یکی از همکاران نزدیک منصور را به جانشینی او انتخاب کرد و او امیر عباس هویدا، کاملاً مطیع شاه بود و همان اعضأ کابینه منصور را در کابینه خود ابقا کرد. در فروردین سال 1346 امام خمینی (ره) از نجف نامه مفصلی به هویدا نوشت و وضعیت کشور و حضور بیگانگان به ‌ویژه امریکا را گوشزد نمود. اما نامه امام بی جواب ماند ولی مسائلی که امام بیان کرده بودند دهان به دهان در میان مردم پخش شد و زمینه حرکت‌هایی که در سال‌های دهۀ 50 شکل گرفت را فراهم کرد. هویدا در سه بخش مهم سیاست خارجی، امور اقتصادی و مسائل نظامی مسلوب الاختیار بود و فقط در صحنه سیاست داخلی و حضور در نمایش‌های انتخاباتی حضور داشت. هویدا رهبری حزب ایران نوین را به عهده داشت و دکتر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین کرد. دکتر کلالی حزب را به‌ صورت احزاب چپ سازماندهی کرد و آن را گسترش داد و به کانون قدرت مستقلی تبدیل کرده کم‌کم شاه را به وحشت انداخت و خود هویدا دبیر کلی را به عهده گرفت و کنگره بزرگ حزبی را در دی‌ماه 1353 با دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان تشکیل داد. شاه در سال 1353 تشکیل حزب رستاخیز را اعلام و هویدا را به دبیر کلی حزب معرفی کرده و کم کم ستارۀ بخت هویدا پس از 12 سال افول کرد و شاه به هویدا تکلیف کرد استعفا دهد و او را به عنوان وزیر دربار به‌جای علم که در بستر بیماری بود، انتخاب کرد. ازهاری نخست وزیر وقت، هویدا را مقصر همۀ فجایع کشور معرفی کرد و به ظاهر او را بازداشت کرد تا اینکه در روز 22 بهمن به دست نیروهای انقلاب افتاد و پس از یک محاکمه در روز شنبه 18 فروردین 1358 هویدا اعدام شد. هویدا در یک خانوادۀ بهائی به ‌دنیا آمد و پدرش جزء مبلغان و داعیان فرقۀ ضالۀ بهائیت به ‌شمار می‌رفت. هرچند که هویدا می‌خواست به ظاهر بهائی قلمداد نشود اما ارتباط او با افراد فرقه بهائیت قطعی بود. در مدتی که مأمور کمیساریای عالی پناهندگان بود با سازمانهای فراماسونری ارتباط برقرار کرد و یکی از اعضاء برجستۀ فراماسونری در اروپا و استاد اعظم لژ بزرگ ملی فرانسه بود.
ر.ک: رجال عصر پهلوی، امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 1

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.