صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 1 شهریور 1345


متن سند:

از : 324 به : عرض می رساند دیروز بر حسب قرار قبلی عده ای از مدیران جراید سیاسی در محل هتل کمودور تحت عنوان صرف نهار اجتماع نموده و در مورد پیش آمدهای اخیر مذاکراتی بین آنها صورت گرفت.
در جواب آقایان (دکتر عسگری) مدیر مجله خوشه و (انوشیروانی) مدیر روزنامه سحر که گفتند : «...
مطبوعات را بار دیگر خطری تهدید می کند و این خطر عبارت است از حذف آگهی های دولتی و خصوصی.
اعمال فشار برای برکناری از کارهای دولتی و از همه مهمتر اینکه دولت در هفته گذشته کمیسیون تیراژ را تشکیل داده و می خواهد بدین وسیله با استفاده از قدرت قانونی که دارد تحت عنوان اینکه بعضی از روزنامه ها و مجلات تیراژ شان کم شده جلو انتشار روزنامه و مجلات مخصوصی را بگیرد.
در پاسخ اینکه پرسیده شد کجا این کارها را دولت کرده (دکتر عسگری) گفت همه این کارها را در مورد من و مجله تهران مصور و سحر عملی گردیده حتی عذر مرا از مجلس خواستند و به تمام مؤسسات ابلاغ کرده اند که اگر انوشیروانی از بابت حق المشاوره و غیره مبالغی دریافت می نماید قطع کنند.
در مورد کمیسیون تیراژ انوشیروانی گفت من اطلاع دارم میزان تیراژ روزنامه ها را در هفته قبل تهیه کرده و هم اکنون مشغول مطالعه در مورد آن هستند و اضافه کرد باید کاری کنیم که جلو این کارها گرفته شود.
دکتر رحمت مصطفوی مدیر مجله روشنفکر گفت به همه آقایان مژده بدهم که از دیشب سانسور هم آمد و تا مجله ما را نبردند و سانسور نکردند اجازه ندادند.
در این موقع اکثریت گفتند این کاری بود که بعضی مجلات خودشان کردند.
اگر از موقعیتی که داشتیم می توانستیم درست استفاده کنیم دولت مجبور نمی شد به چنین کاری دست بزند.
در این موقع شاهنده گفت در یک ماه قبل در منزل آقای رزم آراء مدیر روزنامه مرد مبارز با حضور همه شماها گفتم سوابق نشان می دهد که آقای والا همه وقت یک تیم داشته و همیشه این تیم ها کار دست او و گاهی کار دست مملکت و مطبوعات داده اند.
یک روز مرحوم معدل بود روز دیگر احمد آرامش بود و امروز شاهرخ است که برای مقاصد شخصی و اینکه شاید بشود به این وسیله وزیر شد به طرح مسائلی مبادرت نموده که وقت عنوان آن مسائل امروز نبوده منجمله ایشان موضوع بحرین را طرح کرده که من شخصا می دانم دولت مشغول به اقدام در این مورد است ولی آیا مصلحت است با وجود همه این مشکلات و گفتگوهایی که با ناصر و دیگر دشمنان ایران داریم این مسائل را آنهم بدون نقشه و کسب نظر دولت طرح کنیم و از این گذشته ما باید صریحا بگوئیم که لایق نیستیم زیرا دولت فعلی آنهم با هدایت شاهنشاه حاضر به همه گونه کمک به ما شد ولی ما نتوانستیم استفاده کنیم و من شخصا متأسف هستم که امروز مجلات برای دولت و مملکت مشکل فراهم می کنند.
همان مجلاتی که دولت قروض آنها را تقریبا داد یعنی به همین والا در حدود یک میلیون تومان پرداخت شد بدین ترتیب که شش صد هزار تومان قروضش را در بانک ملی یک کاسه کردند و به میزان چهارصد هزار تومان از مجلس به عنوان حقوق قرض و غیره گرفته است.
در این موقع (پوروالی) مدیر بامشاد گفت اینها درست است.
شما مجلات همیشه برای ما مشکلات فراهم می کنید و بعد هم اگر استفاده ای هست نمی دانم چرا دولت ها به شما می رسانند در هر صورت وقت این حرفها نیست باید فکری کرد.
من شخصا با آقای نخست وزیر صحبت کردم گفتند کار گره دارد و گره آنهم دست من نیست و بدانید که مطبوعات با رفتن تیمسار پاکروان که مرد با حسن نیتی بود ضرر کردند و این را هم بگویم که سیروس بهمن مدیر مجله آسیا جوان را گرفته و حالا حبس است.
فری پور مدیر صدای مردم گفت همه این مشکلات سرچشمه اش کارهای امیرانی است روزی که ما در زمان مصدق در مجلس متحصن بودیم مجله اش را به حسین مکی1 اجاره داده بود و به تمام مقدسات مملکت فحش داد و امروز هم با نیش هائی که می زند همه را می دوشد و دیگران را هم به دنبال خود به راههای دشمنی با مملکت می کشاند و من می دانم همین والا شاهرخ را تحریک کرده تا بگوید مطبوعات یکجا دست من است.
من فردا اعلان می کنم و تمام شماره های خواندنیها را جمع می نمایم و به وزارت اطلاعات می فرستم تا تکلیف او را که به همه حتی به خواهر و مادر شاه رسما فحش داده تعیین نکنند ساکت نمی نشینم.
امروز این مطالب را در روزنامه صدای مردم نوشته.
که آقای یزدان بخش مدیر پیک ایران گفت تمام مطالب شما درست است من هم متحصن بودم ولی بهتر است ما به فکر پرونده سازی نباشیم زیرا پرونده های ما را دیگران که مراقب همه کارها هستند دارند و حالا باید ما به فکر چاره باشیم در هر صورت پس از مذاکرات مفصل که : دکتر عسکری و انوشیروانی اصرار داشتند مطلبی دسته جمعی در جراید عنوان شود و با این فکر جدا مخالفت شد.
قرار گردید آقای دکتر رحمت مصطفوی از آقای وزیر اطلاعات دعوت کنند که روز چهارشنبه یا پنجشنبه هفته آینده ناهار را با روزنامه نویسان صرف کنند و از ایشان برای رفع این مشکلات کمک گرفته شود و قرار شد که در این جلسه از هرگونه حرفی که رنجشی ایجاد نماید خودداری شود و ضمنا قرار شد و با والا هم صحبت شود که دیگر مشکلی فراهم ننماید.
در این وقت یزدان بخش گفت به عقیده من بهتر است قبلاً برای والا یک تیم صالح پیدا کنیم و پوروالی به حرف او اضافه کرد و گفت دیگر نمی دانم مهندس والا چه می خواهد مجله را که به ارث برد وکیل هم شد و حالا هم سری توی سرها آورده است.
این جلسه که در آن بحث های خیلی تند صورت گرفت ساعت 3 بعدازظهر خاتمه یافت و در هنگامیکه جلسه ختم می شد انوشیروانی گفت بهتر است بجای دعوت وزیر اطلاعات دسته جمعی از تیمسار نصیری وقت بگیریم و رفع مشکل را از ایشان بخواهیم.
در این وقت همه گفتند توقع و استدعا از تیمسار نصیری را بگذاریم برای دست آخر آنهم وقتی که از جانب همه همکاران اطمینان پیدا کردیم ولی در شرایط فعلی شاید مصلحت نباشد که برویم و به ایشان تعهدی بسپاریم و ایشان هم مشکل بنمایند ولی ما خودمان از جانب همکاران خودمان اطمینان نداشته باشیم که باز هم دست به یک چنین کارهائی بزنند و محیط آرامی را متشنج نمایند.
22806 ـ 7 /6

توضیحات سند:

1ـ حسین مکی فرزند سید باقر، در سال 1290 ه ش در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را در دبیرستان دارالفنون به پایان رسانید.
پس از اتمام تحصیلات، کارمند فنی راه آهن گردید، سپس بازرس ویژه وزارت راه و عضو هیأت عالی بازرسی نخست وزیری بود.
بعد از شهریور 1320 مقالاتی تحت عنوان «تاریخ بیست ساله ایران» در روزنامه «مهر ایران» منتشر ساخت.
در پنجمین دوره نخست وزیری احمد قوام در بهمن 1324 به سمت معاونت شهرداری تهران منصوب و پس از تشکیل حزب دمکرات قوام، از گردانندگان آن حزب شد و به عنوان وکیل اراک وارد مجلس شورای ملی گردید.
در زمان حکومت دکتر مصدق جزو هیأت خلع ید از شرکت انگلیسی نفت جنوب، به آبادان رفت.
پس از اختلاف نظر با دکتر مصدق در دسته مخالفین جدی وی از جمله دکتر مظفر بقایی، ابوالحسن حائری زاده، سید مهدی میراشرافی و...
در آمد.
وی سه دوره نماینده مجلس شورای ملی و عضو فعال حزب زحمتکشان و مسؤول شورای عالی سازمان نگهبانان آزادی (به ریاست دکتر بقائی) بود.
نامبرده از نزدیکان و دوستان دکتر مظفر بقائی بوده و در مقاطع مختلف از وی حمایت می کرده است.
یاد شده در سال 52 بیان داشته: «دکتر بقائی مهره اصلی در کشور بوده که برای روز مبادا ذخیره شده است.
» مکی از مخالفان دکتر مصدق و طرفدار شاه و حکومت مشروطه بوده است.
پرونده های انفرادی ساواک

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 278



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.