صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 21 اردیبهشت 1345


متن سند:

اداره دادرسی ارتش بتاریخ : بیست و یکم اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصد و چهل وپنج س ـ خود را معرفی نمائید و مفاد ماده و تبصره 125 اصلاحی قانون دادرسی کیفری به شما تفهیم می شود مواظب اظهارات خود باشید ج ـ نام غلامحسین شهرت حقانی فرزند محمد متولد 1320 دارای شناسنامه 261 صادره از قهستان قم شغل و محل کار طلبه منبری باسواد اهل تهران ساکن تهران خیابان غار کوچه معصومی منزل شیخ محمد حقانی مذهب اسلام شیعه تبعه دولت شاهنشاهی ایران پیشینه کیفری ندارم دارای عیال و اولاد از مفاد ماده و تبصره 125 اصلاحی آئین دادرسی کیفری مطلع شدم هر وقت اقامتگاه خود را تغییر دادم اطلاع می دهم مواظب اظهارات خود هستم.
س ـ منظور شما از مسافرت اخیرتان به شیراز برای چه بوده و آیا سال گذشته هم به شیراز مسافرت نموده اید چگونگی را مرقوم بدارید ج ـ منظور حقیر از آمدن به شیراز جز برای نشر حقایق اسلام به صلاح مملکت از راه منبر و مجالس سوگواری حضرت اباعبداللّه علیه السلام نبوده است و سال گذشته نیز به همین منظور به شیراز آمدم س ـ شما آقای کریم [حق]خواه را می شناسید یا خیر در صورتی که با وی آشنایی دارید از کجا و چه وسیله با وی آشنا شده اید و نحوه ارتباط شما با ایشان از چه قرار بوده است.
ج ـ سال گذشته در ماه محرم با ایشان آشنا شدم (در اثناء تبلیغ) ولی ابتدای آشنائی به هیچ نحو در نظرم نیست، فقط یک مرتبه بنده را با بعضی دیگر دعوت کردند و ما مانند سایر دعوت کنندگان دعوتشان را پذیرفتیم و چون کتابهائی برای فروش به ایشان داده بودم لذا برای وصول پولشان بعد از ماه صفر هم با ایشان مکاتبه داشتم س ـ شما آقای رمضانی که در خیابان قاآنی شیراز کتابفروشی دارد و همینطور آقای محمدی و آقای بلادی را از کجا می شناسید ج ـ ابتدای آشنایی بنده با آقای رمضانی معلوم نیست ولی گمان می کنم در همین مجالس روضه با حقیر آشنا شدند و 20 جلد کتاب از بنده برای فروش گرفتند و آقای محمدی با بنده آشنایی ندارند، فقط شخصی چند جلد از کتابهای حقیر را به ایشان برای فروش داده بودند که بفروشند و با آقای بلادی یک روز در باغی که به عنوان تفریح و صرف نهار با عده ای رفته بودیم آشنا شدم و 12 جلد کتاب از حقیر برای فروش در محل خود دوگنبدان گرفتند و وجه آن را هم با پست ارسال کردند.
س ـ یک برگ عین پیش نویش اساسنامه به شما ارائه می شود بگویید به خط شماست یا خیر و منظور شما از تهیه و انشاء آن اساسنامه به چه منظور بوده است و چه انگیزه ای شما را وادار به تهیه و تحریر این اساسنامه نموده است ج ـ خط خود بنده است و البته منظور از تهیه آن فقط برای خواهش آقای حق خواه بود که روزی به عنوان ناهار ما را به منزل خود دعوت کردند و پیشنهاد کردند که ما می خواهیم از شما بخواهیم که بیائید یک فکری برای آینده کنید، و به عنوان کمک به دولت و روحانیت برای نجات نسل آینده قدمی برداریم، بنده چون خودم مقیم شیراز نبودم و آن نحوه فعالیت از خور و شأن ما هم بیرون بود و برای آقای حق خواه هم می دانستم عملی نیست و غیر از ایشان کسی دیگر هم نبود.
تنها برای اینکه استدعای ایشان را رد نکرده باشم برداشتم جملاتی که نامش را اساسنامه گذاشته اند، نوشتم و قطعا منظور بنده به فرض محال و عملی شدن آن هم جز خدمت به این آب و خاک چیز دیگری نبوده است.
س ـ آقای کریم حق خواه ضمن بازجوئی های معموله در ساواک فارس می گوید شبی شما به شام منزل ایشان دعوت داشته و شما به ایشان پیشنهاد می نمائید به منظور بهتر برگزار شدن جلسات خوب است اساسنامه ای تهیه شود و ایشان می گویند اساسنامه ای بهتر از کتاب معراج السعاده نراقی که در دست ما هم می باشد نمی باشد و پیشنهاد شما را در مورد تهیه و تدوین اساسنامه برای جمعیت رد می نمایند و شما حالیه می گویید تحریر این اساسنامه بر اثر توصیه و درخواست آقای کریم حق خواه بوده است اصلح است که حقایق را مرقوم بدارید.
ج ـ آقای حق خواه گمان نمی کردند از بنده بازجوئی به عمل آید والّا در صورت تقابل خود ایشان هم اقرار می کنند که ایشان بنده را با دونفر دیگر برای ناهار دعوت کردند و پیشنهاد فوق را نمودند، منتهی بنده برای پاسخ به درخواستشان خودم تنها در خارج از منزل ایشان آنرا تهیه کردم و بعد بایشان رد کردم و شاید دعوت شامی هم از بنده نموده باشند و به طور قطع هیچگونه از این مذاکرات در آنشب نشده است س ـ شما در کدام دسته و یا جمعیت عضویت دارید ج ـ در قم در اوقات بیکاری و تعطیل یعنی شبانه روز پنجشنبه و جمعه برای استفاده از اوقاتمان جلساتی داریم که آنها عبارت است از جلسه تهرانیها شبهای پنجشنبه و جلسه اسلام شناسی عصر پنجشنبه و یک جلسه پنج نفری از رفقای تهرانی برای نشر اصول عقاید که اول برای ایمن از رقابت و بهتر برای خدا کار کردن مخفی و بعد که مقداری جزوه تهیه شد آشکار شد و صبحهای پنجشنبه است س ـ جمعیت و دسته ای که نام بردید که فعالیتش صرفا در امورات مذهبی است آیا با سایر دستجات و جمعیت های دیگر ارتباطی دارد یا خیر شرایط دخول در این جمعیت و هدف اعضاء آن بر چه پایه و اساسی می باشد و میزان حق عضویتی که واردین برای دخول در این جمعیت ها می بایستی پرداخت نمائید بر چه میزان است ج ـ جلسه تهرانی ها که اعضاء آن عبارت است از محصلین تهرانی که مقیم قم هستند برای اطلاع از احوال یکدیگر و رسیدگی به امور هم و فعالیت هائی که در شأن آنها باشد مانند ایجاد صندوق قرض الحسنه و تعاونی برای محصلین و تصفیه اخلاق و پیشبرد معنویات و امثال اینها که تمام صرفا جنبه مذهبی و اخلاقی دارد هفته ای یک بار تشکیل می شود و جلسه اسلام شناسی به ریاست جناب آقای دکتر محمد مفتح برای تألیف و ترجمه و نشر حقایق اسلامی از راه نشر تألیفات اعضاء جلسه باز هفته ای یکبار منعقد می شود که در آن نتیجه مطالعات چند ماهه [توسط ]یکی از اعضاء خوانده می شود و پس از تصویب به چاپ رسیده و منتشر می شود و اما جلسه سومی یکی شعبه ایست از همان جلسه تهرانیها که برای نشر اصول عقائد اسلامی هفته ای یک بار گرد یکدیگر می نشینند و موضوع طرح شده مثل اثبات صانع یا نبوت و معاد مثلاً اول بحث می شود و بعد یکی از اعضاء آنرا می نویسد و بعد از تکمیل یک دوره اصول عقاید قصد داریم انشاءا...
بطور رایگان در اختیار محصلین دبیرستانها و دانشگاهها قرار دهیم و البته چون احتیاج به افراد زیادی نداشتیم و فقط همین پنج نفر کافی بود فکر کردیم اگر اظهار [شود] عده ای متوقع اند شرکت جویند با اینکه صلاحیت ندارند و تنها مزاحمت فراهم می کنند.
از این نظر چند هفته ای نزد خود ما مخفی بود و بعد به دیگران هم گفتیم و هیچ یک از این جلسات فوق ارتباط به هیچ جلسه دیگری ندارد.
س ـ مولف کتاب پیشرو نهضت ها که شما علاقمندی زیادی به پخش و انتشار آن داشته و دارید به خوانندگان خود چه ایده ای داده و ثمرات آن چگونه است خاصه که خودتان نویسنده آن می باشید انگیزه محرکه شما در تالیف و انتشار این کتاب از چه قرار است ج ـ کتاب اسلام پیشرو نهضتها یک از آثار همان جلسه اسلام شناسی است که خود ما متحمل چاپ آن شدیم ولی بعد از چاپ بطور دربست در اختیار کتابفروشی محمدی تهران شاه آباد قرار دادیم و ناشرش ایشان بود، منتهی چون بنده شیراز بودم، ایشان حدود صد و سی جلد برای بنده فرستادند و بنده هم بین اشخاص برای فروش تقسیم کردم و غیر از مقدار مرسوله تمامش را خود ناشر پخش نموده و انگیزه ما همان هدف جلسه اسلام شناسی، نشر احکام اسلامی و شناساندن اسلام از راه تألیف می باشد.
س ـ شما در ماده 3 پیش نویس اساسنامه که اعتراف دارید به خط و انشاء خودتان است مرقوم داشته اید افراد جمعیت حق افشاء مطالب را به هیچ وجه ولو به عنوان کنایه و اشاره به احدی حتی به نزدیکترین افراد و قوم و خویشان و دوستان خود را ندارند صریحا توضیح دهید مگر در مطالب مربوط دین نکاتی دریافت می شود که فقط بایستی عده ای مخصوص از آن اطلاع داشته باشند و عده دیگری نباید از آن باخبر باشند.
ج ـ اولاً همانطور که عرض داشتم چون جمعیتی را ندیده و اساسنامه را عملی نشده می دانستم و فقط برای خواهش یک مؤمنی نوشتم، لذا هیچگونه از بندهای آن اعتبار ندارد ولی به فرض محال منظور بنده از سری بودن فقط تجربیاتی که از جلسات مذهبی و دینی خود دیده و یا شنیده ام، برخی از جلسات مذهبی برای دوام آنها و ایمن بودنشان از رقابت و حسادت و کارشکنی دیگران و اخلاص نیت، بهتر است که مدتی دیگران ندانند تا نضجی بگیرند و خدمات مشت پرکنی که همه بفهمند به نفع دولت و ملت و جامعه است انجام دهند، آنوقت علنی کنند و هیچ منظور دیگر نداشته ام.
س ـ شما متهم می باشید به وسیله اوراق چاپی و خطی مردم را صریحا بر ضد امنیت داخلی تحریک نموده اید که اثری روی عمل شما مترتب نشده است بنام آخرین دفاع هر مطلبی دارید بیان نمائید.
ج ـ بنده ابدا مردم را بر ضد امنیت تحریک نکرده ام و اصلاً مخالف صریح هستم و معتقدم که باید مملکت را دستگاه دولت بگرداند و اگر یک دقیقه دستگاه دست از این کشور بردارد مملکت هرج و مرج می شود و هیچ کشوری بالاخص این مملکت بدون هیئت حاکمه اداره نمی شود و یک فرد ضعیف هم اصلاً نمی تواند این خیال را در ذهن خود خطور دهد تا چه اینکه بخواهند چنین فکری را به صورت عمل در آورند و بنده هیچ تاکنون اوراق خطی و چاپی بطور کلی نشر نداده ام، و فقط کتاب اسلام پیشرو نهضتها که آزادانه و علنی نشر شده است و هیچگونه دولت جلوگیری نکرده و سراسر مطالب دینی و مذهبی است.
تبدیل قرار تامین با توجه به تحقیقات انجام شده و رفع هرگونه بیم تبانی از غیرنظامی غلامحسین حقانی قرار بازداشت موقت وی به قرار اخذ کفیل بوجه الکفاله مبلغ یکصدوپنجاه هزار ریال تبدیل و به وی تفهیم می گردد که در صورت معرفی کفیل قانونی آزاد والا در بازداشت می ماند این قرار پس از تصویب سرکار دادستان به نامبرده ابلاغ می شود.
21 /2 /45 بازپرس شعبه دادگاه عادی 32 شیراز سرهنگ عسگری با قرار صادره بازپرس موافقت دارم دادستان قرار رویت شد کفیل دارم معرفی می کنم.
غلامحسین حقانی 21 /2 /45

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام حاج شیخ غلامحسین حقانی به روایت اسناد صفحه 55




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.