صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

11/5/48 ـ 3504/315

تاریخ سند: 2 شهریور 1348


11/5/48 ـ 3504/315


متن سند:

از : شهریار به : آقای فرشین 315 شماره 366 طبق دستور در مورد وضعیت اسماعیل پوروالی مدیر روزنامه بامشاد تحقیقاتی انجام گرفت و در زیر خلاصه ای از وضع زندگی وی و اظهاراتی که ضمن ملاقاتهای متعدد نموده گزارش می گردد.
نامبرده مدت نزدیک به یک سال است که به فرانسه آمده و در یک آپارتمان واقع در (پاریس چهاردهم) زندگی می نماید محلی که وی در اختیار دارد با تمام وسایل و تلفن مستقیم بوده و ماهیانه نزدیک به /600 فرانک اجاره پرداخت می نماید.
بیشتر اوقات خود را در منزل و تهیه مطالب مختلف برای رادیو ایران می گذراند معاشرین وی افرادی نظیر علی آبادی عضو هیأت مدیره خانه ایران ـ مهدوی کنسول سفارت ایران در پاریس ـ فرزانه رئیس بانک صادرات شعبه پاریس و بعضی از مسئولین اداری ایران هم که موقتا به فرانسه سفر می نمایند در تماس با نامبرده می باشند.
در ایام نوروز گذشته بیشتر با رسول پرویزی نماینده مجلس شورا دیده میشد و در ماه گذشته هنگام مسافرت فرهاد نیکخواه معاون وزارت اطلاعات به پاریس چند بار جهت انجام تقاضاهای خود (پوروالی) به ملاقات نامبرده رفته است تقاضای نامبرده در مورد امتیاز روزنامه بامشاد می باشد که چندی پیش از طرف دولت لغو گردیده است.
خود وی در این مورد می گفت «اوضاع و احوال ایران بصورتی است و اختناق به حدی می باشد که اگر افرادی نظیر من بخواهند حتی در امور غیرسیاسی هم مقالاتی به نفع جامعه بنویسند به یک چنین سرنوشتی دچار خواهند گشت و امروز زعمای قوم تشخیص داده اند که پوروالی برایشان دردسر تولید می کند و به قول خودشان فضول لازم ندارند لذا مرا مجبور کردند که از ایران خارج شوم ولی قول دادند که روزنامه را تعطیل نکنند اما بعد از چند ماه طبق معمول خلف وعده نموده و روزنامه ای که می دیدند دارای موقعیت اجتماعی در ایران می باشد و عده ای جوان بدنبال آن هستند تعطیل می نمایند.
پس از اینکه در پاریس از این موضوع مطلع شدم تصمیم گرفتم تلفنی با نخست وزیر تماس گرفته و یادآوری در خصوص قولش بنمایم ولی پس از اینکه تلفن چی که مطمئن شده بود نخست وزیر در دفتر کارش می باشد تلفن را به دفتر ایشان وصل کرد و من خودم را به خانم منشی معرفی کردم پس از چند دقیقه جواب داده شد که آقای نخست وزیر نیستند اگر پیغامی دارید برای ایشان بگذارم در هر صورت رجال ما تمام از همین قماش هستند و تا وقتی به افراد نیاز دارند رفتارشان طور دیگر است در آن مملکت همه چیز خلاصه شده در دوستیها فساد و رشوه و این بقدری می باشد که افراد با وجدان و درست همیشه زندگی شان در معرض خطر می باشد و اگر در این بین هم کسی پیدا شود و شهامت آن را داشته باشد که حقایق را بگوید آنی که لب به انتقاد بگشاید فورا صدایش را خفه خواهند کرد.
» روی هم رفته علت تعطیل روزنامه بامشاد و اقامت خود را که اجباری تلقی می نماید به این صورت توجیه می نماید که «روزنامه بامشاد را به علت اینکه چندی بود سخنگوی نسل جوان گردیده بود و مطالب افراد روشنفکر را درج می نمود و این مغایر با سیاست تبلیغاتی و ظاهری حکومت که با زور پول نفت انجام می گیرد بود لذا تصمیم به تعطیل بامشاد و چند نشریه دیگر در همین ردیف می گیرند و به خود من هم می گویند فعلاً در اروپا باشید تا بعد وضعتان روشن گردد.
» در صحبتهائی که نامبرده با افراد می نماید بیشتر از یک موضع روشنفکری مخالف وضع موجود ایران دفاع می نماید و خود را در حال حاضر دارای یک چنین طرز تفکری می داند.
وی قصد دارد امکاناتی بوجود آورد تا کتبی به زبان فارسی در زمینه های اجتماعی و علمی در اروپا منتشر نماید و به همین منظور قصد مسافرت به آلمان و مطالعه در این زمینه را دارد.
نظریه شهریار : منظور از علی آبادی که ضمن معاشرین اسماعیل پوروالی نام برده شده مصطفی علی آبادی است که نماینده شرکت ملی نفت ایران در خانه ایران در پاریس و عضو هیئت مدیره این خانه می باشد.
و منظور از مهدوی کنسول سفارت ایران نیز عبدالرضا هوشنگ مهدوی دبیر سفارت ایران در پاریس است همچنین منظور از فرزانه مدیر بانک صادرات مصطفی فرزانه رئیس شعبه بانک صادرات در پاریس می باشد که فعالیتهای مشکوکی دارد و برای مراقبت از وی نیز اقداماتی را شروع نموده ام که بمحض حصول نتیجه عرض خواهد شد.
در پرونده اسماعیل پوروالی به کلاسه 84960 ضمیمه ارائه شده.
12 /6 /48

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله بامشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 237



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.