صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: محمدباقر محی الدین فرزند زین العابدین شهرت انواری پیرو شماره :6154/37984/7/11 ـ 16/12/43

تاریخ سند: 9 فروردین 1344


درباره: محمدباقر محی الدین فرزند زین العابدین شهرت انواری پیرو شماره :6154/37984/7/11 ـ 16/12/43


متن سند:

از : اداره دادرسی ارتش شعبه 7 بازپرسی به : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور شماره : 42 /37983 /1117 ضمن تحقیقات معموله از متهمین به توطئه به منظور به هم زدن اساس حکومت (قتل آقای منصور1 نخست وزیر سابق) چنین معلوم گردید که غیرنظامی نامبرده نیز در پرونده مزبور در مظان اتهام است علیهذا مقرر فرمایید کلیه اوراق پرونده غیرنظامی نامبرده را به این بازپرسی ارسال و هرگونه پیشینه ای از وی در آن سازمان موجود است اعلام فرمایند.
رئیس شعبه 7 بازپرسی دادستانی ارتش ـ سرهنگ ستاد بهزادی

توضیحات سند:

1ـ حسنعلی منصور دراردیبهشت ماه 1302 در تهران به دنیا آمد.
پدر او رجبعلی منصور(منصورالملک) از اعضاء اولیه لژ «بیداری ایرانیان» بود که در دوران رضا شاه سالیان مدید در مشاغل حساس جای داشت و در آخرین ماه های سلطنت او به صدارت رسید و در دوران محمدرضا شاه پهلوی نیز مجددا در رأس دولت قرار گرفت.
ارتشبد فردوست می نویسد: «علی منصور [منصور الملک ]از مأموران انگلیس بود.
پسرش حسنعلی منصور مانند پدر پرورش یافته انگلیسی ها بود ولی از آن گروه بود که به آمریکائی ها وصل شدند.
او چه در اصل چهار و چه بعدها که نخست وزیر شد از طرف امریکا به شدت تقویت می شد.
» منصور از مهره هایی بود که توسط انگلیسی ها به امریکا معرفی شد و لذا حمایت هر دو قدرت را به حد کافی پشت سر داشت.
منصور برنامه های مهمی به سود غرب داشت که یکی از آنها کاپیتولاسیون بود که با مقاومت جدّی امام خمینی مواجه شد مخالفت های ایشان با نفوذ امریکا و غرب و اقدامات محمدرضا در دوران دولت منصور شدت گرفت و بالاخره به تبعید ایشان به ترکیه (13 آبان 43) منجر گردید.
ساواک در تاریخ 19 /4 /1337 که حسنعلی منصور در دولت منوچهر اقبال معاونت نخست وزیر را عهده دار بود بیوگرافی او را چنین ثبت کرده است: بسیار خوشگل، صورتی سفید، چشمانی میشی و خیلی قشنگ، قدی متوسط، خوش قامت، پدرش بی اندازه متموّل که در حدود 50 میلیون تومان ثروت دارد.
دارای لیسانس از دانشکده حقوق تهران رشته سیاسی در سال 1324 می باشد فرانسه خوب می داند و به انگلیسی به اندازه رفع احتیاج آشنایی دارد.
وی تمام روزنامه ها و مجلات عادی و تا اندازه ای کتب اقتصادی را مطالعه می کند.
به زن و مقام علاقمند است، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر گذرانده، لیاقت و شایستگی ندارد، حتی به علت ترقی بی جهتی که نموده (به علت نفوذ پدرش و اینکه دکتر اقبال به پدر او مدیون بود او را به این سمت منصوب کرد) مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت.
ابتدا در وزارت امور خارجه در لندن بود بعد منشی وزیر خارجه و سپس رئیس اداره چهارم سیاسی شده است.
به علت نفوذ پدر، نشان تاج دریافت نمود.
پدرش از عمّال درجه اول سیاست انگلیس است.
عضو جمعیت یاران دبیرستانی بوده، متواضع ولی بی شخصیت است، افکار عالی به هیچوجه ندارد و تمام ترقی او روی نفوذ پدرش می باشد.
کم مغز، بی تجربه و عزیز بی جهت است.
مشارالیه در اردیبهشت سال 1340 زمانی که نماینده مجلس بوده است کانون مترقی را متشکل از عده ای روشنفکران و کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی تشکیل می دهد که تعداد کثیری از اعضای آن در انتخابات مجلس شورای ملی (تابستان 1342) به نمایندگی مجلس انتخاب می گردند.
این نمایندگان به رهبری حسنعلی منصور بدوا به تأسیس حزب ایران نوین (آذر 1342) اقدام کرده و چون در مجلس شورای ملی اکثریت داشته اند در اسفند 1342 به فرمان ملوکانه حزب ایران نوین مأمور تشکیل دولت حزبی می گردند.
حسنعلی منصور 3 ماه بعد از تبعید حضرت امام خمینی «ره» ترور گردید.

منبع:

کتاب آیت‌الله محمدباقر محی‌الدین انواری به روایت اسناد ساواک صفحه 51

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.