صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شیخ غلامحسین جعفری

تاریخ سند: 28 آبان 1355


موضوع : شیخ غلامحسین جعفری


متن سند:

به : 312 از : 20 ه 12 از ساعت 0900 الی 1130 روز 28 /8 /35 در منزل نامبرده بالا واقع در خیابان امیرکبیر کوچه میرزا محمود وزیر کوچه لئالی جلسه روضه خوانی برقرار بود.
تعدادی از شرکت کنندگان عبارت بودند از ذوالریاستین (جزو معاودین است) سید اردبیلی (که در مدرسه مروی می باشد و اکثرا به اتفاق ذوالریاستین به مجالس مذهبی می روند) شیخ یوسف ایروانی، جزائری، جعفری و پسرش به نام شیخ محمود جعفری، زاهدی همدانی، شیخ معممی به نام سبزواری.
پس از روضه خوانی زاهدی همدانی صحبت از وضع مملکت شد.
اردبیلی گفت نمی دانم چرا شهرستانی وزیر راه و ترابری را از کار بر کنار کردند.
بعد هر یک از حاضرین در این مورد اظهار عقیده کرده و سپس در مورد دکتر منوچهر آزمون1 و پست جدید وی (وزیر کار و امور اجتماعی) صحبت شد و او را مردی فعال و جدی تلقی نمودند.
ذوالریاستین از وضع بد جاده ها انتقاد کرده و افزود من نمی دانم این همه پول مملکت کجا می رود.
جعفری اظهار داشت : در آمد نفت در سال جاری در حدود 24 میلیارد دلار خواهد بود که اگر خمس آن را به روحانیون بدهند وضع همه آنها خوب خواهد شد.
اردبیلی گفت اگر دولت کارش به آخوندها بیافتد چند برابر حقشان به آنها پول می دهد منتهی فعلاً کارش گیر نکرده است.
در خاتمه در مورد وضع عراق و حجاج عراقی صحبت شد.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : مفاد گزارش خبر فوق صحیح به نظر می رسد.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تایید می گردد.
ارسال گردد.
30 /8

توضیحات سند:

1ـ منوچهر آزمون فرزند ابوالقاسم در سال 1309 شمسی در تهران به دنیا آمد.
پدرش کارمند ساواک بود.
او پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت نمود و راهی آلمان غربی شد.
بعد از مدت کوتاهی به دلیل مشکلات اقتصادی راهی آلمان شرقی گردید و با توده ای ها دست همکاری داد.
در شهریور 1336 دانشنامه دکترای خود را در رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت و همزمان دوره تخصصی فلسفه مارکسیستی و اصول سازمانی احزاب کمونیست را در دانشکده کارل مارکس گذراند و سپس به آلمان غربی بازگشت.
در همان سال طی عریضه ای به شاه معدوم، از فعالیت های خود در حزب توده ابراز ندامت نمود و با پیگیری های بعدی در سال 1337 به عنوان کارمند قراردادی ساواک با نام مستعار «خوش نقش» در نمایندگی ساواک در آلمان غربی مشغول به کار گردید.
در اردیبهشت سال 1340 به ایران مراجعت و در بخش کمونیسم ساواک مشغول به کار گردید.
در آبان سال 1346 به سمت مشاور عالی و معاون سیاسی سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامه های اجتماعی و سیاسی منصوب شد.
در این سمت بود که نوشته های او به عنوان «تفسیر سیاسی» با نام مستعار دکتر منوچهر قاطع از شبکه های تلویزیون پخش گردید.
آزمون در 29 فروردین 1347 به ریاست کل خبرگزاری پارس رسید و در 20 شهریور 1347 از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردی منتقل و در سمت معاون فنی این وزارتخانه مستقر شد.
در دیماه 1349 ریاست حوزه 175 حزب ایران نوین را عهده دار گردید.
وی در اول خرداد 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهی بعد، در 23 شهریور همان سال، به معاونت نخست وزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد.
در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت.
در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعی منصوب شد و پس از سقوط دولت هویدا، در 31 مرداد 1356 در دولت آموزگار به عنوان استاندار فارس راهی این خطه شد.
با اوجگیری حوادث انقلاب و صعود دولت «آشتی ملی» جعفر شریف امامی، منوچهر آزمون در 5 شهریور ماه 1357، به عنوان وزیر مشاور در امور اجرائی به دولت راه یافت.
او در این سمت به تحرکات وسیعی دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانی که بی نتیجه بودن اقدامات خود را دریافت، در 5 آبان استعفا داد و چند روز بعد، در 9 آبان ماه، حزب «اتحاد خلق ایران» را بنیان نهاد.
این دوره جدید از زندگی سیاسی وی دیری نپایید و او مدت کوتاهی بعد قربانی یک تاکتیک فریبکارانه از سوی محمدرضا پهلوی شد که برای نجات تاج و تخت خود جمعی از بدنام ترین چهره های رژیم را به عنوان عوامل نارضایتی مردم به زندان افکند.
آزمون در 16 آبان ماه 1357 در دوره نخست وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری دستگیر و به زندان دژبان مرکز تحویل داده شد.
این بازداشت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ادامه یافت و سرانجام او در 20 فروردین 1358 به دلیل معاونت در کشتار 17 شهریور سال 1357 به جهت تصویب و تدوین قانون استقرار حکومت نظامی و نیز توصیه به کودتا به وسیله ارتش و بالاخره حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی اعدام گردید.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 564


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.