تاریخ سند: 17 خرداد 1357
مکالمات سوژه از ساعت 1300 چهارشنبه 17/3/37 تا ساعت 1330 پنجشنبه 18/3/37
متن سند:
مکالمات سوژه از ساعت 1300 چهارشنبه 17 /3 /37 تا ساعت 1330 پنجشنبه 18 /3 /37
سوژه همانطوری که قبلاً به عرض رسید به اتفاق محمدعلی صدوقی در نصرآباد بوده و امروز حدود ساعت 5 /10 صبح به یزد آمده است و مکالمه‌ای که قابل عرض باشد انجام نگرفته است. 0317
***
رضوی با سوژه تماس گرفت.
صدوقی: من می‌خواستم تلفن کنم بهتان و بگویم که فردا هم دو تا پیشامد برایمان شده، یکیش منشاد1 است؛ حالا نمی‌دانم.
رضوی: الان می‌آیم خدمتتان، اشکال نداره؟ چون یکی از آقایان تهران به نام آقای سید یونس عرفانی صبح با هواپیما آمده‌اند برای چهلم پدر، حالا یزدم، خدمتتان برسم؟
صدوقی: پس فردا صبح من زود بروم منشاد و زود بیایم که ساعت 11 مجومرد باشم.
رضوی: پس حالا خدمت می‌رسم.
*****
رضوی، بعد از سلام و احوالپرسی: در راه یک درگیری پیدا شد و نتوانستم خدمت برسم، عصر چه ساعتی خدمت برسیم؟
صدوقی: 5 بعد از ظهر بیایید.
رضوی: ما ممکنه بعد از ظهر برویم ده، فرمودند فردا.
صدوقی: فردا به خاطر سلیمی که مرحوم شده، باید منشاد باشم. اول بروم منشاد و بعد بیایم برای نماز در مجومرد.
رضوی: عکسش مشکل است؟
صدوقی: بله.
رضوی: امشب مسجد هستید؟
صدوقی: من مسجد نمی‌روم، چون وعده کرده‌ام دو سه روز مسجد نروم. سپس خداحافظی
*****
محمد رضوی با محمدعلی صدوقی صحبت نمود و محمدعلی گفت: چون فردا پدرتان اصرار داشت که ایشان به مجومرد بیایند، خواستم بگویم که به خاطر این موضوع حاجی آقا عصری می‌روند مهریز که نزدیک‌تر باشه به منشاد که بتوانند فردا به موقع به مجومرد بیایند.
رضوی: حظیره امشب نمی‌روند؟
محمدعلی: دو سه شب است که مسجد نرفته‌اند و حظیره برنامه‌اش تعطیل است. سپس خداحافظی
توضیحات سند:
ـ
1. منشاد، روستایی در 30 کیلومتری مهریز و 65 کیلومتری یزد می‌باشد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل مهاجرت مردم روستا، جمعیت 2000 نفری آن، به 860 نفر رسیده است.
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد اول - شنود مکالمات شهید آیت‌الله محمد صدوقی صفحه 72