صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: محدودیت آیت‎الله حاج سیدحسن قمی در کرج

تاریخ سند: 13 شهریور 1347


موضوع: محدودیت آیت‎الله حاج سیدحسن قمی در کرج


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:13 /6 /1347
به: 316 شماره:13389 /9ﻫ
موضوع: محدودیت آیت‎الله حاج سیدحسن قمی در کرج
پیرو 3451 /9ﻫ - 24 /4 /47

روز 7 /6 /47 سیدمحمدعلی میلانی و چند نفر از وعاظ در منزل آیت‎الله میلانی ضمن بحث درباره آیت‎الله قمی اظهار می‌نماید:
به‌طوری‌که سیدمحمود قمی فرزند آیت‎الله قمی و چند نفر از طرفداران قمی اغلب در بین مردم شایع نموده‌اند، بعد از انتقال قمی به کرج، دستگاه او را شدیداً تحت کنترل داشته و محدودیت زیادی برایش فراهم می‌نمایند. هرکس که برای دیدن قمی به کرج می‌رود، قمی اظهار می‌نماید: مرا شدیداً تحت‌نظر دارند و رفت‌وآمد منزلم را زیر نظر داشته. حتی برای رفتن به حمام هم باید از مأمورین اجازه بگیرم و حق خروج از منزل را مطلقاً ندارم. آزاد نیستم و آزادی ندارم. سیدمحمدعلی میلانی در خاتمه بحث خود درباره قمی اظهارنظر نموده، اضافه می‌نماید این محدودیتی که از طرف دستگاه برای قمی ایجاد گردیده صددرصد به نفع وی است و قمی و پسرش و طرفداران وی از این موضوع بهترین بهره‌برداری را می‌نمایند.
نظریه منبع خبر: بعد از انتقال قمی از خاش به کرج گرچه سوژه تبلیغی از مخالفین و طرفداران قمی گرفته شده و به آن شدتی که قبلاً درباره تبعید او سروصدا راه انداخته بودند ندارند، ولی کوچکترین محدودیتی که در کرج برای قمی ایجاد گردد بزرگترین بهره‌برداری را به نفع خود می‌نماید.
اظهارات قمی و محمود قمی و طرفداران وی در زمینه تحت نظر گرفتن مشارالیه و محدودیت او موجب می‌شود عده‌ای عوام تحریک عواطفشان شده، هم به قمی پول بدهند و از لحاظ مادی تقویت گردد. پول‌های جمع‌آوری‌شده را قمی به طلاب و منبری‌های طرفدار خود داده و قهراً برای خویش دارودسته به‌وجود می‌آورد. جیره‌خواران قمی در تهران، کرج، مشهد و سایر شهرستان‌ها در میان مردم و علما و بازاری‌‌ها و غیره تبلیغ می‌نمایند که: تنها کسی که شاه از او می‌ترسد در حال حاضر قمی است، زیرا همیشه در تبعید و تحت نظر بوده و آنی از او غافل نمی‌شود. جز قدرت آیت‎الله قمی قدرت دیگری که دستگاه از او چشم بزند وجود ندارد. دلیل خود را بدین معنی ارائه می‌دهند که «در حال حاضر تمام رجال سیاسی و روحانی و غیره آزاد هستند، فقط این مردم مجاهد است که باید گرفتار باشد.» عده‌ای هم تحت تأثیر این نوع تبلیغات قرار گرفته او را مجاهد و مظلوم و یگانه قیام‌کننده به نفع دین دانسته و روزبه‌روز بزرگتر می‌شود. به همین واسطه برای خود در میان عوام کسب وجهه و اعتبار می‌کند.
از طرفی آمدن قمی به مشهد همان طوری که تجربه نشان داده، با بودن طلاب و حوزه علمیه به مصلحت نیست چون مسلماً با تجلیل بیشتر خواهد آمد و دست و بالش بازتر است. بدیهی است در مواقع حساس آرام نخواهد نشست و اگر هم او آرام باشد، شاید افراد اخلالگر و دشمنان وطن دور او جمع شده نگذارند آرام باشد و در وضع فعلی و به‌وجود آوردن محدودیت در ظاهر نیز صلاح نبوده بلکه نفع وی و طرفدارانش می‌باشد و سوژه تبلیغی به وی می‌دهد.
به‌طورکلی هرکس از علما و اشخاصی که حقیقت را درک می‌نمایند بر این عقیده‌اند که خوبست دولت تصمیم بگیرد و قمی را در تهران آزاد بگذارند. چون تهران دریا است و او کاری نمی‌تواند انجام دهد کمااینکه در مشهد هم غیر طلاب کسی به سروصدای او توجه نداشت، در تهران طلاب مجتمعی که به طور دسته و گروه وجود داشته و دور وی را بگیرند وجود ندارد. بدیهی است قمی کاری نمی‌تواند از پیش ببرد و بعد از مدتی که در یکی از مساجد پیش‌نماز باشد، خواه‌ ناخواه جزو پیش‌نمازهای عادی تهران محسوب شده و این آیت‎الله عظمای مجاهدی که با یک مرتبه زندان رفتن و یک دفعه تبعید شدن در نظر مردم توسط تبلیغات طرفداران وی و پسرش درست شده، قهراً به یک پیش‌نماز عادی تبدیل گردیده و این بت درهم شکسته شده و صولت خود را که قدرت منحصر به فرد مخالف شاهنشاه آریامهر و دولت می‌دانند و نیز تبلیغ می‌نمایند که فقط و فقط در حال حاضر قمی است که باعث وحشت دستگاه‌ها ...1 شده صددرصد درهم شکسته می‌شود و کسی آنها را به بازی نخواهد گرفت و دولت و مردم از شر او و پسرش محمود که بدین‌وسیله بزرگترین منافع را برده و در نهایت رفاه و آسایش به سر می‌برد، آسوده می‌شوند و چنانچه این رویه ادامه داشته و مشارالیه کماکان تحت‌نظر و کنترل بوده و محدودیت علنی برایش فراهم شود، سوژه تبلیغاتی در دست مخالفین است و خود وی هم از این موضوع حداکثر بهره‌برداری را می‌نمایند.
نظریه رهبر عملیات: قبل از اینکه قمی به زندان برود، جزو روحانیون بی‌سواد و بسیار عادی محسوب می‌شد و کسی او را به اصطلاح به بازی نمی‌گرفت. حتی آیات درجه 3 و 4 به وی توجهی نداشته و به علت بی‌سوادی و اینکه شایع بوده است وی فردیست خودخواه و احمق، در بین وعاظ و طلاب هم وجهه نداشت.
آنچه باعث تقویت و شهرت و کسب محبوبیت مشارالیه گردید، تنها اعزام وی به زندان بوده است و بس. چنانچه از ابتدا به این فرد بی‌توجهی و بی‌اعتنایی می‌گردید موقعیتی که در حال حاضر به دست آورده است، جزو محالات بوده و خود وی نیز چنین وضعی را در خواب هم نمی‌دیده است.
ضمن تأیید نظریه منبع، در صورت تصویب ترتیبی اتخاذ فرمایند (در ظاهر) آزاد بوده و بتواند در یکی از مساجد درجه 3 و 4 مرکز امام جماعت بوده باشد، قهراً از سر زبان‌ها افتاده و به علت عدم درایت و کفایت و بی‌سوادی به وضع گذشته برگشته و سوژه تبلیغاتی که نهایت آرزوهای وی و طرفدارانش نیز می‌باشد، از دست مخالفین و خود او گرفته می‌شود.
نظریه امنیت داخلی: این طرح برای زمانی مفید است که هنوز فرد ناراحت و مخالف، معروفیتی پیدا نکرده باشد. ولی قمی در یکی دو سال گذشته نظر عده‌ای از طلاب و آخوندهای ناراحت و طبقه عامی و متعصب را به خود جلب کرده و در واقع قطب عده‌ای قرار گرفته و طبعاً آزاد بودن وی در محیط تهران باعث خواهد شد باز هم رو[ی] منبر مطالبی را برای بزرگ کردن خود عنوان کند و اطرافیان او هم بهره‌برداری کنند و ساواک مجبور به نشان دادن عکس‌العمل گردد که مطلوب‌نظر قمی و همچنین عکس‌العمل‌ها است. محل اقامت فعلی او مناسب است و اگر کنترل از او برداشته شود، آزادی عمل بیشتری از نظر تماس با افراد ناراحت پیدا خواهد کرد.

توضیحات سند:

1. نقطه‌چین در اصل سند می‌باشد.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 55



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.