صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 5 تیر 1342


گزارش


متن سند:

[تاریخ:] 5 /4 /1342
گزارش

محترماً در ساعت 2 /1 17 روز 4 /4 /42 آقای انزابی در مسجد شاهزاده بالای منبر رفته اظهار داشت: «مردم! حجاج‌بن‌یوسف، که فردی خونریز بود، به طوری که هر روز هزار نفر را می کشت تا آرام باشد، فعلاً هم یک عده که روی کار می باشند با رژیم حجاج ابن یوسف کار می کنند، یک عده مجتهد فعلاً دستگیر شده، اکنون در زندان تهران به سر می‌برند. 3 نفر واعظ محترم آقایان بکایی1، وحدت و اهری که با چه مصیبت در زندان هستند بدانند که ما آنها را فراموش ننموده (در اینجا به گردانندگان مملکت گفت) تا آنجا که این شش ماده را لغو ننموده اید با سپر نمودن جان خود ایستادگی خواهیم کرد. بیایید‌ای گردانندگان دولت ایران! این سنگها را از دامنتان بریزید. (در اینجا گفت) محو باد لوایح ششگانه تصویبی، (اهالی مسجد نیز از واعظ مزبور تقلید و گفته های وی را با صدای بلند تأیید نمودند). هارون الرشید حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام را آورد، زندانی نمود و چندین درهم پول به یک نفر زن رقاصه دادند که برود در پیش امام به رقص مشغول باشد. از اثر معجزه حضرت، زن مزبور دین اسلام را قبول کرد و توبه نمود. مردم! بدانید در این دوران نیز تمام پول‌ها را به زنان هرجایی داده اند که در اداره رادیو مشغول کار باشند. اکنون هم می خواهند یک عده زنان لخت را به روی کار بکشند و امورات مملکت را به آنها بسپارند. خداوند اینها را محو و نابود نماید. (اضافه می نماید که) در زمان سیدالشهدا [ع] یزید چه مصیبت هایی به سر امام آورد و او را کشت. ما هم طرز [عمل]امام حسین علیه السلام را در پیش گرفته ایم. در آن زمان یزید بود، در این دوران اینها یزید هستند.» مراتب جهت استحضار معروض می گردد.2
رونوشت برابر اصل است.

توضیحات سند:

1. حجت الاسلام محمد حسن بکایی، فرزند محمد ابراهیم در خرداد 1313ﻫ ش در توابع شهرستان خوى متولد شد. پس از دریافت گواهینامه ششم ابتدائى، به مدرسه نمازیه خوى رفت و به تحصیل علوم دینى پرداخت. در سال 1329 براى تکمیل تحصیلات دینى راهى قم شد و در حوزه درس حاج میرزاباقر مرندى به تحصیل پرداخت، سپس رسائل را از آیت‌الله مشکینى، مکاسب را از آیت‌الله منتظرى و کفایه را نزد آیت‌الله مجاهد فرا گرفت. پس از فوت پدر ناگزیر حوزه را رها کرد و به ارومیه رفت و در آن شهر به اقامه نماز جماعت و تبلیغ و نشر احکام دینى پرداخت. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 به فعالیت‌هاى دینى ـ سیاسى پرداخت و تا پیروزى انقلاب اسلامى چندین بار دستگیر و زندانى شد. وی در سال 1338 در تبریز ساکن شد و به زودى جزو منبری‌هاى پرشور آن شهر درآمد. بکایی بر اثر فشار ساواک، ناگزیر به تهران آمد و به شغل حسابدارى و مدیریت در گروه فرهنگى قدس پرداخت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، مسئول حفاظت و تنظیم امور پادگان‌هاى دپو شد و سپس سرپرستى کمیته منطقه هفت تهران را بر عهده گرفت، وی مدتى در مراکز تربیت معلم به تدریس پرداخت و مسئولیت اداره امتحانات دانشگاه امام صادق (ع) را بر عهده داشت. وی در سال 1372 مسئول دفتر کتابخانه بزرگ قرآن کریم بود. حجت‌الاسلام بکایی در مهر ماه 1386 در تهران درگذشت.
2. نامه ارسال این گزارش و گزارش بعدی به این شرح است:
شماره: 10702 /5 تاریخ: 5 /4 /42
از: شهربانی‌های آذربایجان شرقی
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی
درباره: اظهارات آقای انزابی
پیرو شماره 10583-4 /4 /42، بدین وسیله رونوشت گزارش مأمورین مربوطه در مورد اظهارات نامبرده بالا که روز 4 /4 /42 در مسجد شاهزاده و قلعه بیگی ایراد نموده است، به پیوست ارسال [می گردد]. خواهشمند است دستور فرمایید در این مورد توجه شود و چون نامبرده به هیچ وجه از رویه خود و تحریک مردم، دست بردار نیست، چنانچه به این نحو به اظهارات خود ادامه دهد احتمال بروز جریانات سوئی می رود.
سرپرست شهربانی‌های آذربایجان شرقی- سرتیپ محمد عطایی


منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 60

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.