صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حسن کفاش محصل کلاس اول نظری A دبیرستان کلالی تربت‌جام

تاریخ سند: 8 تیر 1354


موضوع: حسن کفاش محصل کلاس اول نظری A دبیرستان کلالی تربت‌جام


متن سند:

از: ت تاریخ:8 /4 /1354
به: هـ2 - 324 شماره: 452/ت
موضوع: حسن کفاش محصل کلاس اول نظری A دبیرستان کلالی تربت‌جام

آخر امتحانات ربع چهارم کلاس اول نظری A چون آقای حسن کفاش محصل کلاس اول نظری در دبیرستان کلالی هم‌درس بوده درس هندسه وی خوب بود، از او خواسته شد که چند ساعتی هندسه کار کند. پس از یکی دو جلسه حسن کفاش منزل آمد و چون کتابخانه پدرم را دید از کتاب‌ها سؤال کرد و گفت تو هم اهل مطالعه هستی؟ پاسخ داده شد این کتاب‌ها بیشتر مذهبی است و من علاقه چندانی به مطالعه آنها ندارم. کفاش پیشنهاد کرد من کتاب دارم می‌دهم تا مطالعه کنید. پس از چند روز (حدود نیمه خرداد) نامبرده سه کتاب «صمد جاودانه شد»، «ماهی سیاه کوچولو» و کتاب «تلخون» را جهت مطالعه در اختیار گذاشت و سپس کتاب سینما را برای مطالعه داد. کفاش در خلال صحبت‌های خود اظهار داشت این کتاب‌ها در دسترس عموم نیست و من تابستان سال قبل نزد دایی‌ام که در تهران دانشجو است رفته‌ام و از او گرفته‌ام و از سال اول راهنمایی کتاب مطالعه می‌کنم. حسن کفاش اضافه نموده کتاب‌هایم را در منزل مادربزرگم نگهداری می‌کنم.
توضیح شنبه: [1.] دایی حسن کفاش رضا حسینی نام دارد که سال گذشته در دانشگاه قبول شده و دانشجوی سال اول دانشکده اقتصاد تهران است.
2. سال گذشته دانشجویان عمران ملی به طور ضمنی از ایران بدگویی و در مورد مطالعه کتاب‌های آل‌احمد توصیه‌هایی می‌نمودند و حتی دانشجویی به نام معاون که بیش از یک روز سر کلاس برای تدریس نیامد، به دولت بد می‌گفت و در مورد کتاب‌های آل‌احمد و بعضی کتاب‌های دیگر توصیه می‌نمود.
3. حسن کفاش از تاریخ 3 /4 /54 بیست روز به تهران و کرمان مسافرت کرد و گفت من در مراجعت تعدادی کتاب خواهم خرید و تعدادی هم از دایی‌ام خواهم آورد که یک چمدان خواهد بود. ضمناً دوستان وی به اسامی ابراهیم نخعی، دانش‌آموز 2 ساله کلاس اول راهنمایی بیهقی تربت جام، حسین محمدی که نامبرده ضمن هشدار در مورد مطالعه مخفی آموزش می‌داد و اظهار داشت من کتاب «ماهی سیاه کوچولو» را چند مرتبه مطالعه کرده و حفظ کرده و حفظ شده‌ام و یادشده اظهار داشت برادرانم در خانه با من هم عقیده هستند و کسی در خانه‌ ما نامحرم نیست؛ بیا آنجا کتابهای ممنوعه را مطالعه کن و کتابهای «مگر توی مملکت شما خر نیست» شاهکار عزیرنسیم شامل داستانهای انتقادی ترجمه رضا1 همراه کتاب «اورازان» از جلال آل‌احمد به موجب وصیت از جلال آل‌احمد توسط بانو سیمین دانشور2 (آل‌احمد) و پرویز و داریوش و شمس آل‌احمد3 به‌اتفاق تهیه شده است. حمید نامجو و محمود نامجو نیز کتاب مطالعه می‌کنند. جلال سرافراز نیز در مورد مطالعه کتابهای جلال آل‌احمد توصیه می‌نمود.
توضیح و نظریه یکشنبه: شنبه جوان ساده‌ای است و اظهاراتش صحیح بنظر می‌رسد. آموزش لازم به وی داده شد که حسن کفاش و دوستانش را مراقبت و هرگونه خبری کسب نمود، گزارش دهد. مقرر فرمایند وضعیت دایی حسن کفاش (رضا حسینی دانشجوی دانشکده اقتصاد تهران) را بررسی فرمایند. بودایی
نظریه ت: در مرخصی.

توضیحات سند:

_____
1. در متن: عزیز
2. سیمین دانشور فرزند محمدعلى در سال 1300 ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد. پدرش دکتر محمدعلى دانشور طبیبى سرشناس بود که از احمدشاه لقب احیاءالسلطنه گرفته بود. مادرش از خانواده حکمت و جد مادرى‌اش فردى روحانى و معروف بنام حاجى مجتهد بود.
سیمین دانشور تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در شیراز سپرى کرد و به عنوان شاگرد اول سراسر کشور به دانشگاه تهران راه یافت و در رشته زبان و ادبیات فارسى به تحصیل پرداخت. وى در سال 1331 با استفاده از بورس تحصیلى فولبرایت راهى امریکا شد و به مدت دو سال در دانشگاه استانفورد در رشته زیباشناسى به تحصیل پرداخت.
دانشور در سال 1338 به استخدام دانشگاه تهران درآمد و در سمت استادى و سپس مدیریت گروه باستان شناسى دانشکده ادبیات و علوم انسانى به فعالیت پرداخت. وی در دوران فعالیت در دانشگاه تهران از حمایت هوشنگ نهاوندى و دکتر عزت‌الله‌ نگهبان رئیس دانشکده ادبیات برخوردار بود، به طوری که در سال 1350 هنگامى که مشمول تصفیه ساواک قرار گرفت، با ضمانت رئیس دانشگاه به فعالیت خود ادامه داد. دانشور در سال 1327 با جلال آل‌احمد آشنا و در سال 1329 با وی ازدواج کرد. دانشور داراى تألیفاتى مى‌باشد که مهمترین آنها سووشون می‌باشد. وی در 18 اسفند 1390 در تهران درگذشت.
3. شمس آل‌احمد فرزند سیداحمد در سال 1308 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از طى مراحل اولیه آموزشى در رشته فلسفه از دانشگاه تهران، در رشته علوم تربیتى و روانشناسى از دانشسراى عالى فارغ التحصیل شد. وى از سال 1325 به روزنامه‌نگارى روى آورد و تا سال 1343 با نشریاتى چون شرق میانه، شاهد، نیروى سوم، کیهان، بامشاد، کتاب ماه و آرش، همکارى کرد. مدتی با حزب توده همکاری داشت ولی در سال 1326 از آن جدا شد و به همراه خلیل ملکى و جلال آل‌احمد، در حزب زحمتکشان و نیروى سوم دست به فعالیت زد. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 بیشتر به فعالیت‌هاى ادبى پرداخت و با تشکیل کانون نویسندگان به عضویت آن درآمد. در سال 1356 انتشارات رواق را که پیش از آن توسط جلال آل‌احمد تأسیس شده بود، احیا کرد. وى با چاپ کتاب «غربزدگى» نوشته جلال آل‌احمد به دام نیروهاى امنیتى افتاد و مدتى را در حبس گذراند. پس از پیروزى انقلاب اسلامى در تأسیس گروه «جنبش براى آزادى» و نیز در تشکیل انجمن دفاع از آزادى مطبوعات شرکت کرد. وى چندى بعد مدیریت روزنامه اطلاعات را به عهده گرفت و در سال 1359 به عضویت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب شد. از او چند مجموعه داستان همچون داستانهاى عقیقه و مجموعه گاهواره به جاى مانده است. مجموعه سخنرانیهاى او در اوایل انقلاب با عنوان «حدیث انقلاب» در دو جلد منتشر شده است.آخرین اثر وی«از چشم برادر» نام دارد که روایت زندگى جلال آل‌احمد می‌باشد. شمس آل احمد در14 آذر 1389 در تهران دار فانی را وداع گفت.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 377


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.