تاریخ سند: 21 اسفند 1350
متن سند:
به : 312
از : 343 شماره : 1658
یک برگ فتوکپی نامه که مشکوک به نظر می رسد و به همین صورت از
صندوقهای پستی مسیر خیابان جوادیه بدست آمده عینا جهت استحضار به
پیوست ایفاد می گردد.
خیلی فوری
آقای مجتبوی مذاکره فرمایید.
22 /12
توضیحات سند:
* بسم اللّه الرحمن الرحیم
و فذکرفان الذکری تنفع
المومنین
حضور محترم مستطاب آیت الله
العظمی آقای حاج سید هادی
میلانی
دامت برکاته
پس از عرض سلام و اخلاص به
نظر می رسد آیه شریفه ایکه در
سرمقاله به نظر مبارک می رسد
موردی ندارد زیرا حضرتعالی با
دارا بودن شأن بزرگ روحانیت
و زعامت شیعیان باید همیشه
متذکر مسائل و مصائبی که بر
مسلمانها وارد می شود باشید و
در حفظ جان آنها کوشش
فرمائید ولی از آنجائی که
حادثه ای که خدای نخواسته در
شرف وقوع است موجب تأثر
جامعه روحانیت فارس گردیده
و با کمال تأسف هیچ گونه
اقدامی تاکنون از مراجع به عمل
نیآمده لازم بود جدا به مضمون
آیه شریفه توجه فرمائید و
داعیان را این تذکر داده باشیم تا
در محضر عدل پروردگار عالم
در مشاهد قیامت مسئولیتی از
این جهت نباشد لابد خاطر
مبارک مستحضر است که مدتی
است عده ای از جوانان مسلمان
مجاهد که جز انگیزه دینی آنها و
جهاد در راه اسلام عزیز داعیه
دیگری نداشتند به عناوینی در
محاکم نظامی محاکمه و حکم
اعدام درباره آنها صادر شده
است اینها حافظ و قاری
قرآن اند و در این روزگار
تاریک مبلغ اسلام همه
جوان اند اهل نماز هستند آیا در
این حکم غیر عادلانه حضرت
عالی تاکنون اقدامی فرموده اید
یا نه آنچه داعیان را بر نوشتن
این نامه با (کمال معذرت)
برانگیخت و مصدع اوقات
شریف شدیم وجوب حفظ جان
یک عده جوان مسلمان است که
شاید در این روزگار کم نظیر
باشند امید است با توجه به
مسئولیت بزرگ این کار اقدام
اساسی معمول فرمائید البته
ممکن است آنها در تشخیص راه
مجاهده اشتباهی مرتکب شده
باشند ولی حضرتعالی توجه
می فرمائید این اشتباه آنها را
مهدورالدم نمی کند و مانع
اقدام اساسی در حفظ جان آنها
نیست ادام اللّه عزکم
بهاالدین محلاتی، محمد جعفر
طاهری، محمود علوی، حسین
الحسینی الیزدی، عبدالحسین
دست غیب، حاج سید محمد باقر
آیت اللهی، سید محمد امام،
صدرالدین حائری، الاحقر
محمد کاظم الموسوی
آیت اللهی، سید احمد پیشوا،
از برادران تقاضا می شود پس از
ملاحظه به سایر افراد بدهند و
در صورت امکان چاپ نمایند.
منبع:
کتاب
آیت‌الله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 143
