صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه طرفداران کمیته مرکزی حزب منحله توده.

تاریخ سند: 5 آبان 1350


موضوع : جلسه طرفداران کمیته مرکزی حزب منحله توده.


متن سند:

به : ماکایا ـ 315 از : گوبرگ شماره : 2505 در تاریخ 22 /10 /1971 جلسه طرفداران کمیته مرکزی حزب منحله توده در مونیخ با شرکت افراد زیر تشکیل گردید جاوید عزیزی ـ عبداله جواهریان ـ ایرج رشیدی ـ فرهاد فرجاد ـ محمد دانش ـ علی مجنونی خراسانی ـ منصور افتتاح ـ عباس فائزی ـ هادی سید نصیری ـ محمد رضا خازنی ـ فرخ رهبری یحیی شکیبا ـ فتح اله علاف بهبهانی ـ محمود کیهانی آذر ـ منصور اعظم تفته ـ حسن میرحسینی ـ محمد کریمی ـ مامک عمید1 ـ محمد عمید ـ مهدی سید مکی ـ دوشیزه روکسانا (از وین آمده و خود را منشی مغازه مصطفی لنکرانی معرفی کرده) ضمنا سه نفر به اسامی ناشناس نیز از ایتالیا با فرهاد فرجاد آمده بودند.
نظامت جلسه را مجنونی خراسانی به عهده داشت.
ابتدا محمد عمید شروع به قرائت اخبار که در مورد مسائل خارجی بود و فقط در یک مورد و به نقل از رادیو پیک ایران اشاره به جشنهای شاهنشاهی شده بود کرده و سپس اظهار داشت قرار است سینما رکس واقع در پازنیگ میدان ویلی بالد که اکثرا فیلمهای کمونیستی را به معرض تماشا می گذارد فیلمی به نام همسایه کیست؟ را که دارای مفهوم اجتماعی می باشد نمایش دهد، چنانچه دوستان مایلند اسم نویسی کنند تا به اتفاق به دیدن این فیلم برویم.
پس از خاتمه اظهارات محمد عمید مقاله ای را مبنی بر شرح حال برتولد برشت که ترجمه ای از طرف حزب توده بود قرائت کرد.
در خاتمه آن محمد عمید اشاره کرد که چون محمد کریمی هفته قبل فیلمی از برشت را دیده جریان مختصر آن را برای حضار تعریف کند.
پس از خاتمه شرح مختصر فیلم از طرف محمد کریمی، مامک عمید اظهار داشت برشت در یکی از نمایشنامه هایش می گوید انسان نباید به جامعه ای که در حال نابودی است کمک کند.
من از دوستان خواهش می کنم که این موضوع را مورد بحث قرار دهند.
محمد عمید گفت در نمایشنامه های خود سعی می کند که تماشاچی پس از دیدن آنها در مورد محتوای آن بحث کند.
فرجاد ضمن تأیید این موضوع گفت همین انتقاد به جلسات ما وارد است که در آنها کمتر بحث می شود.
حق با مامک عمید است که می گوید باید در جامعه در بعضی موارد نابودی به وجود آورد منتهی وقتی که لازمست و سپس آن را ساخت زیرا می بینم که ویتنامیها پلها را خراب کرده و سپس می سازند.
رشیدی گفت.
من با نظر فرجاد کاملاً موافق هستم زیرا در جامعه ای که رو به نابودی می رود نباید به مواردی کمک کرد که به نابودی جامعه منتهی شوند مثلاً در کشوری که حکومت ارتجاعی در رأس آن است نبایست به رواج بیشتر فحشاء کمک کرد بلکه باید جلوی آن را گرفت، سپس از فرجاد خواهش کرد که اطلاعاتی درباره تظاهرات اطریش و ایتالیا در اختیار حضار قرار دهد.
فرهاد فرجاد اظهار داشت.
دوستان همگی از مضحکه و سیرک شاه مطلع هستند.
وظیفه دانشجویان مترقی افشای این جشنها بود.
در اتریش ما به کمک حزب کمونیست در اول صف تظاهر کنندگان قرار گرفتیم و اجازه دادن شعارهای ارتجاعی را به مائو پیشنهاد دادیم.
وقتی ضد شعار از این نوع را پائین آوردیم مسئله عمده تظاهرات ایتالیاست که فقط در پا دوا انجام گرفت زیرا در آنجا افرادی بودند که درست فکر می کردند ولی در شهرهائی که مائوئیستها نفوذ بیشتری داشتند حتی یک میتینگ هم برپا نشد.
دوستان احزاب کمونیست جهان همیشه در کمک به خلق ایران آماده هستند و اگر اینجا و آنجا گفته می شود که احزاب کمونیست ضد خلق ایران بوده و نماینده شان در جشن شرکت کرده است باید جواب داد که روابط سیاسی این طور ایجاب می کند.
پس از خاتمه این بحث برنامه هنری اجراء گردید و فرهاد فرجاد قطعه ای را در مورد مبارزات مصمم در 28 مرداد دکلمه کرد.
سپس مهدی سید مکی شروع به خواندن قطعه شعری بنام «گالیا» کرد بنا به توضیح فرهاد فرجاد این قطعه شعر را سید مکی به این خاطر می خواند که یکی از دوستانش در ایران تیرباران شده است و ما افتخار می کنیم که خلق ایران با سر بلندی در راه مبارزات خود قربانی می دهد.
پس از خاتمه جلسه شرکت کنندگان به کافه ای دیگر رفتند و در آنجا بین محمد عمید و محمود کیهانی آذر از یک طرف و یکی از همراهان فرهاد فرجاد که از ایتالیا آمده بود و در حالت مستی گفته بود که شما کمیته مرکزیها چه می گوئید دعوا و مشاجره شد که با وساطت دیگران به این مشاجره خاتمه داده شد.
جمال پیوند در کلاسه 154911 بایگانی شود.
81750 315 بایگانی شود.
12 /8 /50 بررسی 315 154911به بخش 311 نیز ارسال گردد.
شبتسری 81550

توضیحات سند:

1ـ مامک عمید، فرزند عبدالوهاب، متولد 1324 سمنان : مشارالیها در سال 1346 جهت ادامه تحصیل به آلمان غربی عزیمت نموده و در شهر کلن سکونت گزیده و به سازمان دانشجوئی آن شهر راه می یابد.
او متعاقبا با گسترش فعالیتهای خود به عنوان مسئول امورمالی انجمن انتخاب شده و در حمایت از حزب منحله توده در جلسات فدراسیون و کنفدراسیون شرکت می جوید.
وی سپس به مونیخ نقل مکان نموده در سال 1351 با محمد اسمنی یکی از اعضاء کنفدراسیون و عناصر حزب توده ازدواج و به فعالیتهای خود در این خصوص ادامه می دهد.
(اسناد ساواک، پروندهای انفرادی)

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 323


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.