مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 18

 روز پنجم آذرماه، راهپیمایی بزرگ

از روزهای قبل برای برپایی راهپیمایی بزرگ روز پنجم آذرماه در مشهد، در اعتراض به هتک حرمت حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء که از سوی نیروهای نظامی و انتظامی صورت گرفت، برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته بود.

امام خمینی(ره) نیز در اعلامیه مورخه بیست و سوم ذی‌الحجه که با عنوانِ «پیام قائد بزرگ اسلام امام خمینی به مناسبت کشتار دولت نظامی به امر شاه در مشهد مقدس، حرم ناموس الائمه و اعلام عزای عمومی» تکثیر و توزیع گردید، این روز را عزای عمومی اعلام کردند:

«جنایات رژیم شاه روز به روز پر اوج‌تر مى‌گردد. افزایش حجم جنایات به قدرى است که قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغى نظامى، به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکى از بزرگترین ضربه‌هاى این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه مقدس حضرت على بن موسى الرضا صلواةالله علیه است. این بارگاه مقدس در زمان رضا خان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضا خان آن جنایت تجدید شد و دژخیمان شاه در صحن و حرم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغى غاصب تبرّى کنند و مخالفت با آن لازم است. تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالى قراء و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغى او کمر به هَدْم مقدسات اسلام بسته‌اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمى‌خیزند. بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیله ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوند مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. در این عزاى بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذی‌حجه عزاى عمومى اعلام مى‌شود. اِنّالله و اِنّا اِلیه راجعون...»[1]

دو روز قبل از این راهپیمایی، آیت‌الله قمی با آقایان «شریعتمداری و گلپایگانی» تماس گرفت تا ایشان را «در مورد بروز عکس‌العمل و صدور اعلامیه نسبت به واقعه اخیر حرم مطهر حضرت رضا(ع) همگام نماید» و این درحالی بود که یک روز پس از آن، دکتر مصطفوی از جانب ارتشبد ازهاری با شریعتمداری تماس گرفت و  به او اطلاع داد که: «ضمن بازداشت مقصرین، فرمانده لشگر و رئیس ساواک خراسان نیز تعویض شده‌اند» و از وی درخواست کرد تا «توصیه‌ای بنماید که روز یکشنبه (فردا) در مشهد اتفاق ناگواری بروز ننماید.»[2]

در روز چهارم آذرماه ضمن اینکه گزارش داده شد:

«اکثر [محل] کسب‌های بازار رضا و خیابان‌ها، سر درب دکاکین سیاه‌پوش شده و از کلیه طبقات و ادارات دولتی و بانکها [و] مؤسسات خصوصی و ملی دعوت شده است که روز 5 /9 /57 را به عنوان همدردی، دست از کار کشیده و محل کار خود را تعطیل نمایند.»

به شهربانی خراسان نیز اعلام شد:

«تظاهرکنندگان تصمیم دارند روز 5 /9 /57 ابتدا در مقابل منزل آیت‌الله قمی اجتماع و سپس راهی منزل شیرازی و مرعشی گردند و دسته‌ای دیگر از مدرسه نواب به آنها بپیوندند و شنیده شده که آنان نیز مصمم هستند مسیر راهپیمایی خود را از طریق شهربانی تعیین نمایند و اظهار داشته‌اند که به هر حال تکلیف دولت را یکسره نموده و از مسلسل نیز واهمه‌ای نخواهند داشت ... در بین تظاهرکنندگان احتمالاً افرادی مسلح به سلاح گرم و نارنجک خواهند بود.»[3]

همراهی و همگامی کارمندان ادارات دولتی با مردم متدین و مذهبی در جریان راهپیمایی روز پنجم آذرماه کاملاً آشکار بود؛ کما اینکه درباره کارمندان و کارکنان دادگستری نوشته شد:

«کلیه کارمندان و کارکنان دادگستری خراسان قصد دارند از ساعت 0830 5 /9 /57 دست از کار کشیده و در دادگستری اجتماع سپس به طور دسته‌ جمعی به منزل شیرازی و قمی رفته و ضمن اعلام همبستگی خود مبادرت به راهپیمایی نمایند.»[4]

در جریان برنامه‌ریزی برای راهپیمایی عظیم مردم در این روز، اعلامیه‌ای نیز با امضای «حوزه علمیه . دانشگاهیان . فرهنگیان . کارگران و اصناف مبارز مشهد» منتشر شد:

«به موجب تصمیم مراجع عالیقدر عظام مشهد، به منظور اعتراض به هتک حرمت حرم مطهر و صحن حرم و ضرب ‌و جرح مردم بی‌گناه و زوّار و قبر مبارکشان در روز یکشنبه 5 آذرماه جاری که قبلاً از طرف حضرات روز عزا و تعطیلی عمومی اعلام گردیده است راهپیمایی از منزل آن ذوات محترم برگزار خواهد شد. لازم است به اطلاع مردم مسلمان مشهد برسانیم که هرگاه فرمانداری نظامی علیرغم تصمیم مراجع عالیقدر و خواسته کلیه مسلمانان اقدام به جلوگیری نماید، مردم قهرمان ما [در] تمام خیابان‌های اصلی و فرعی و کوچه‌های مشهد به برگزاری میتینگ موضوعی و سخنرانی‌های کوتاه و دادن شعار تا شب خواهند پرداخت به طوری که هیچ خیابان و کوچه و محله‌ای نخواهد ماند مگر اینکه با فریاد و خشم و اعتراض مردم علیه رژیم جنایتکار مخصوصاً اهانت به حرم امام هشتم مواجه خواهد شد.»[5]

برنامه‌ریزی برای برپایی راهپیمایی روز پنجم آذرماه بسیار هماهنگ و جدی بود و به همین دلیل موجب شد تا در تماس تلفنی استاندار خراسان با غلامرضا ازهاری و متعاقب آن تماس فرماندار نظامی مشهد با فرمانده نیروی زمینی، در ساعت 7 صبح این روز، «ضمن تماس تلفنی با آیات شیرازی و قمی» به آنها اعلام شود که اجازه دارند «بدون تظاهرات، راهپیمایی آرام دینی خود را در مسیر منحصری انجام دهند.»[6]

ساواک مشهد که به شدت در حال جمع‌آوری اخبار مربوط به راهپیمایی روز پنجم آذرماه بود، در ساعت 8 صبح این روز در تلفنگرامی به فرمانداری نظامی اعلام کرد:

«قرار است راه‌پیمایان روز 5 /9 /57 ابتدا در منازل قمی . شیرازی . طبسی . مرعشی، اجتماع و پس از تشکل به سمت چهارراه نادری حرکت نمایند. اتومبیل حامل بلندگو از منزل عباس واعظ طبسی حرکت و شیخ حسین صفایی و امیرپور و شخصی به نام غنیان تعیین شده که شعار بدهند و متن شعار‌های انتخاب ‌شده اسلامی می‌باشد.»[7]

در این روز، در حالی که «تمام مغازه‌های شهر مشهد بسته»[8] و «دانشکده‌های مختلف دانشگاه فردوسی» تعطیل بود و «کارمندان ادارات تابعه دانشگاه از قبیل حسابداری، آموزش، تدارکات نیز از حضور در محل کار خود خودداری» کرده بودند؛[9] اولین گزارش از چگونگی برپایی این تظاهرات به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد:

«در ساعت 0800 روز 5 /9 /57 عده‌ای از طبقات مختلف مردم در منازل آیات اله قمی . شیرازی . مرعشی . واعظ طبسی . محمدمهدی نوغانی اجتماع و پس از تشکل کامل به طرف چهارراه نادری حرکت نمودند. سید محمود قمی . سید محمدعلی شیرازی . سید کاظم شیرازی . عباس واعظ طبسی . محمدمهدی نوغانی . شیخ علی تهرانی . عبدالکریم هاشمی‌نژاد . شیخ حسین آزاد صفایی و چند نفر از روحانیون در پیشاپیش جمعیت در حرکت بودند. اتومبیل حامل بلندگو از منزل طبسی حرکت و صفایی، غنیان، امیرپور مسئول دادن شعار تعیین شده‌اند. راهپیمایان ضمن حمل شعارهای پارچه‌ای، پلاکارد و دادن شعارهای اسلامی از مسیر خیابانهای نادری، میدان شاه و خیابان پهلوی وارد و در این خیابان به تدریج افرادی حامل شعارهای پارچه‌ای که برخلاف قانون اساسی می‌باشد، به آنان ملحق و مبادرت به دادن شعارهای مضره پرداختند. تعداد جمعیت در خیابان پهلوی حدود 80 هزار نفر تخمین زده می‌شد. راهپیمایان در مسیر خود تابلوی خیابان پهلوی را با رنگ روغن محو و روی آن نوشته‌اند خیابان امام خمینی. پلاکاردها و شعارهای راهپیمایان به این مضمون است:

تا برچیده شدن رژیم منفور شاهنشاهی به مبارزات خود ادامه خواهیم داد . استقلال، آزادی، حکومت اسلامی . رهبر ما خمینی است . تا حکومت نظامی باشد دست از مبارزه برنخواهیم داشت . درود بر رزاقی شهید . الله‌اکبر . رهبر ما خمینی است. ارتش آیا پاسخ گل، گلوله است.

راهپیمایان پس از عبور از خیابان پهلوی . بهار . فلکه برق . خیابان تهران، در ساعت 1130 به فلکه حرم وارد و تمام نیروهای فرمانداری نظامی مسیر حرکت آنان را تخلیه نمودند و قرار است در اطراف حرم، عباس واعظ طبسی برای آنان سخنرانی و نماز ظهر در آن محل برگزار نمایند. ضمناً تعداد افراد مذکور در خیابان تهران حدود 200 هزار نفر تخمین زده شد.»[10]

و متعاقب این گزارش، در ساعت 2 بعد از ظهر اعلام شد:

«راه‌پیمایان در ساعت 1200 نماز ظهر را در فلکه حرم و خیابان تهران برگزار و پس از خاتمه نماز، عبدالکریم هاشمی‌نژاد برای آنان سخنرانی و مطالبی پیرامون حکومت اسلامی و انتقاد از حکومت کنونی و نخست وزیر فعلی بیان و پس از خاتمه سخنرانی در ساعت 1320 مردم به تدریج متفرق گردیدند. حدود ده درصد راه‌پیمایان روز جاری را بانوان تشکیل می‌دادند و قرار است بعدازظهر روز جاری عده‌ای از بانوان در منزل قمی اجتماع نمایند.»[11]

گزارش شهربانی خراسان نیز در چگونگی انجام این راهپیمایی به شرح زیر است: 

«از ساعت 0930 تعدادی حدود 50 هزار نفر از طبقات مختلف مردم که اکثر دانش‌آموز، دانشجو، کسبه، کشاورز، کارگر و کارمند دولت و تعدادی از آنان از روستاهای شاندیز، طرقبه، ابرده نیز بوده‌اند در مقابل منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع و پس از آن در حالی که حدود 100 نفر از روحانیون و طلاب منجمله آیت‌الله مرعشی، آیت‌الله قمی، مهدی نوغانی، شیخ شمس و شیخ علی تهرانی، پسران آیت‌الله شیرازی، سیدعبدالحسین شیرازی، شیخ طبسی آنان را همراهی و در خیابانهای شهر مبادرت به راهپیمایی نموده و در مسیر تعداد دیگری از افراد و زنان نیز به آنان پیوسته و جمعیتی را حدود یکصدوپنجاه هزار نفر تشکیل داده و ضمن حمل پلاکاردها و عکس‌+هایی از خمینی و شریعتی و عده دیگری از به اصلاح شهدا و مبارزین در فواصل مختلف به وسیله دکتر روحانی و شیخ صفایی که رهبری تظاهرکنندگان را به عهده داشتند شعارهای اسلامی استقلال، آزادی، خمینی رهبر ماست، در طول مسیر نام خیابان پهلوی را به خیابان خمینی تغییر داده‌اند و سپس در مقابل موزه، شیخ طبسی درباره کشتار اخیر دولت و اهانت به بارگاه امام هشتم سخنرانیهایی ایراد و پس از آن سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد درباره کشتار دولت و اینکه آقای نخست‌وزیر هر لحظه یک دستوری می‌دهد و یا اینکه آقای استاندار خراسان از جریان تیراندازی در حرم عذرخواهی نموده است این یک نوع سیاست می‌باشد و سپس درباره ولیان و هویدا و دزدی‌هایی که انجام داده‌اند سخنرانی خود را پایان و سپس متفرق شده‌اند.»[12]

آیت‌الله واعظ طبسی در تماس تلفنی با پاریس، جمعیت شرکت‌کننده در این تظاهرات را بیش از 400 هزار نفر برآورد کرد:

«طبسی در مورد راهپیمایی روز یکشنبه 5 /9 بیان داشت عدۀ شرکت کننده‌ها بیش از 400 هزار نفر بود و تعدادی از بلندگوهایی که بین جمعیت بود، توسط ساواکیها قطع شد. قسمتی از متن اعلامیه آقا در مورد خودداری از کمک و دادن مالیات به دستگاه به جمعیت ابلاغ شد و در پایان راهپیمایی من و هاشمی‌نژاد سخنرانی کردیم و 4 خواسته یکی از آن مورد به عنوان مرحلۀ نهایی اعلام گردید که بدین شرح است: ما خواستار حکومت اسلامی هستیم که رهبری آن را آقا داشته باشد و 3 مواد دیگر حمایت از اعتصابات بخصوص کارگران شرکت نفت، محکوم کردن رژیم، تجاوز به اماکن مقدس بخصوص حرم مطهر حضرت رضا و محکوم کردن دولت نظامی اعلام نمودند.»[13]

در ساعت یک بعد از ظهر این روز، اجتماعی از بانوان در منزل آیت‌الله قمی تشکیل شد[14] و در ساعت 3 بعد از ظهر نیز تظاهراتی از منزل آیت‌الله شیرازی به سمت حرم مطهر آغاز گردید:

«در مسیر به تدریج افراد دیگری به آنها پیوسته به طوری که در صحن عتیق اجتماع آنان حدود 4000 نفر گردید. تظاهرکنندگان عکس‌هایی از روح‌الله خمینی حمل و ضمن دادن شعارهایی برعلیه کد 66 در جلسه‌ای مبادرت به سخنرانی‌هایی تحریک‌آمیز نموده و اظهار داشتند آماده باشید ماه محرم ماه انقلاب و مبارزه و پیروزی می‌باشد. سپس متفرق گردیدند.»[15]

در این روز پس از برگزاری نماز مغرب و عشاء، باز هم تظاهراتی صورت گرفت که در گزارش آن نوشته شد:

«راهپیمایی با شرکت عده کثیری از طلاب و دانشجویان و سایر طبقات مختلف مردم به سرپرستی آقای صفایی به طرف حرم مطهر حرکت و شیخ ریاحی که اهل مازندران می‌باشد مطالبی برعلیه شاهنشاه آریامهر عنوان و بعد از وی یک نفر دانشجو برعلیه شاهنشاه و دولت مطالب خلافی عنوان و حتی اظهار می‌داشت از نیویورک جهت عکسبرداری از حرم مطهر آمده‌اند و نیز به زائرین تأکید می‌کرد وقتی به موطن خود برمی‌گردید بگویید رژیم پهلوی حرم را به گلوله بسته است و سپس از آنجا به پایین خیابان حرکت و به وسیله مأمورین متفرق لیکن افراد مذکور مجدداً به سوی حرم مراجعت و شروع به دادن شعارهای مضره نمودند.»[16]

 

روز ششم آذرماه ـ تظاهرات پراکنده

فعالیت‌های مردم انقلابی مشهد در روز ششم آذرماه تحت تأثیر راهپیمایی عظیم روز پنجم قرار داشت. شهربانی خراسان در گزارشی که دارای تاریخ پنجم آذرماه می‌باشد، از برپایی مراسمی در صبح روز ششم در مدرسه علمیه نواب خبر داد و سخنران آن را شهید حجت‌الاسلام و المسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد معرفی کرد و نوشت که همزمان در دبیرستان ملکی واقع در چهارراه زرینه نیز مراسم مشابهی برگزار خواهد گردید.[17]

گزارش برپایی این مراسم به شرح زیر برای اداره کل سوم ارسال شد:

«ساعت 0930 روز 6 /9/ جاری اجتماعی در مدرسه علوم دینی نواب تشکیل، در این اجتماع ابتدا عباس واعظ طبسی مطالبی سخنرانی و پس از وی شخصی به نام محسن قرائتی که از کاشان آمده، مطالبی پیرامون نحوۀ تبلیغات در دهات و روشن کردن مردم بیان و اضافه نموده که روحانیون به دهات بروند و در مورد وقایع روز و مسئله نفت برای آنان سخنرانی نمایند.»[18]

در این روز اعلام شد «کلیه دانشکده‌های مختلف دانشگاه فردوسی و مراکز وابسته دایر و کادر اداری و آموزشی در محیط آرامی مشغول کار هستند»، ولی «کلاسهای درس دانشکده‌ها به علت عدم حضور دانشجویان» تشکیل نشده[19] و در «مقابل درب منزل قمی و دبیرستان نادری و هنرستان شماره 3 نیز اجتماعات کوچکی تشکیل و سپس متفرق شده‌اند[20]

تظاهرات بعد از ظهر این روز، پس از سخنرانی یکی از روحانیون  از منزل آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی به سوی حرم آغاز شد که یکی از شعارهای آن «حزب فقط حزب‌الله . رهبر فقط روح‌الله» بود و در ساعت 5 /6 بعد از ظهر بدون درگیری پایان پذیرفت.[21]

در این روز، اداره کل سوم ساواک نیز در نامه‌ای به ساواک مشهد اعلام کرد: «تیمسار ریاست ساواک مقرر فرمودند (به نظر ساواک طبسی و هاشمی‌نژاد باید دستگیر شوند). مراتب در شورای تأمین استان مطرح و در این مورد اقدام و نتیجه اعلام» گردد؛ که تیمسار شیخان در ذیل آن نوشت:

«با همبستگی و فعالیتی که این دو نفر با سایر روحانیون و طبقه دانشگاهی و تعدادی کسبه دارند، چنانچه این دو نفر دستگیر گردند به ‌طور قطع دستجات زیادی در شهر اجتماع و اعتصاباتی رخ خواهد داد که مقامات مجبور می‌شوند مانند دکتر روحانی و پرفسور رضوانی آنان را آزاد و به خواسته‌های مخالفین تن در دهند. به نظر این سازمان، گروه 12 نفری روحانیون و تعدادی از دانشگاهیان و چند نفر از بازاریان با هم باید دستگیر گردند.»[22]

در این روز، اولین شعار «مرگ بر شیخان» رئیس ساواک مشهد نیز بر برخی از دیوارهای شهر مشهد نقش بست:

«روز 6 /9 /57 شعاری بدین مضمون مرگ بر شیخان رئیس سازمان امنیت خائن خراسان در خیابان قائم مشهد مشاهده که نسبت به محو آن اقدام گردیده [است.][23]

 

روز هفتم آذرماه ـ درخواست دستگیری مبارزین

در روز هفتم آذرماه یکی از حرکت‌هایی که صورت گرفت و چگونگی آن در فصل قوچان آمده است، حرکت گروهی از اقشار مختلف مردم به طرف قوچان برای شرکت در مراسم شهید منوچهر رزاقی بود:

«در روز جاری در دانشکده ادبیات نمایشگاه عکس تشکیل و افراد زیادی اعم از دانشجو و دانشگاهی و غیردانشگاهی از این نمایشگاه دیدن نموده و برابر اخبار واصله سید رضا کامیاب روحانی مخالف در آمفی‌تئاتر دانشکده مزبور برای آنان سخنرانی، سپس حدود 2000 الی 3000 نفر با اتومبیلهای شخصی به منظور تظاهرات و شرکت در عزاداری یکی از فرهنگیان کشته شده در روز 26 /8 /57 به نام رزاقی به قوچان عزیمت نموده‌اند.»[24]

در این روز، ساواک مشهد نیز که در پی دستگیری تعدادی از روحانیون و انقلابیون بازاری و دانشگاهی بود، با ارسال نامه‌ای به اداره کل سوم نوشت:

«به نظر این سازمان چنانچه منظور دستگیری روحانیون مخالف است، گروه 12 نفری افراد مشروحه زیر و تعدادی از دانشگاهیان و چند نفر از بازاریان با هم باید دستگیر گردند...     1 . سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد 2 . عباس واعظ طبسی 3 . شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای    4 . حسین آزاد صفایی 5 . حسین عمادی 6 . سیدحسین موسوی جهان‌آبادی 7 . مجتبی شمس 8 . سیدرضا کامیاب 9 . فریدون صالحی معروف به ژولیده کارمند دادگستری        10 . سیدعباس موسوی قوچانی 11 . جواد حافظی 12 . سیدکاظم اخوان مرعشی»[25]

و همزمان، «صورت اسامی 28 نفر از آیات و روحانیون و وعاظی» را که «جزو محرکین اصلی» تظاهرات و راهپیمایی تشخیص داده بود، برای «فرماندهی لشگر 77 خراسان» ارسال کرد.[26]

در روز هفتم آذر همچنان «کلاس‌های درس دانشکده‌های مختلف دانشگاه فردوسی» تعطیل بود[27] و همچنین «اعلامیه‌ای به درب منازل آیات قمی . شیرازی . مرعشی» نصب شد که حکایت از قطع برق منطقه‌ای در زمان‌های معینی از شبانه روز داشت:

«برق منطقه‌ای به منظور همبستگی با روحانیون مشهد روز 7 و 9 /9 /57 در ساعت 1930 الی 2130 و روز 11و 13 /9 /57 از ساعت 0900 الی 1200 برق شهر مشهد قطع خواهد شد.»[28]

در ساعت 3 بعد از ظهر روز هفتم، اجتماعی در «آمفی تئاتر بیمارستان شهناز» صورت گرفت تا «پیرامون ... استماع گزارش کار هفته وحدت و مقاومت. تصویب مقررات مربوط به صندوق تعاون دانشگاهیان . رسیدگی به امور جاری» بحث و تبادل نظر صورت پذیرد.[29]

و در ساعت 1645 «جمعیتی از چهارراه نادری به سمت حرم دست به تظاهرات و دادن شعارهای مضره زدند که وسیله نیروهای فرمانداری نظامی متفرق گردیدند و در ساعت 1920 نیز حجت‌الاسلام حاج شیخ علی تهرانی در منزل آیت‌الله شیرازی به منبر رفت و «به مدت یک ساعت و نیم در مورد جهاد و جنگ مسلحانه» سخنرانی نمود.[30]

 

روز هشتم آذر ـ در آستانه محرم

فعالیت‌ها و اقدامات مردم متدین و انقلابی مشهد در روز هشتم آذرماه تحت تأثیر برنامه ریزی برای حرکت به سوی شهرستان قوچان قرار داشت که چگونگیِ آن در جای خود آمده است.

در ساعت 1730 روز هفتم آذر اعلامیه‌ای به در منزل آیت‌الله شیرازی نصب و در آن از کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی و روحانیون خواسته شده بود تا «در ساعت 0830 ـ 8 /9 /57 در محل دانشگاه فردوسی جهت تظاهرات و راهپیمایی اجتماع نمایند[31]

به همین دلیل بود که شهربانی خراسان طی نامه‌ای در ساعات پایانی روز هفتم به ساواک مشهد نوشت:

«هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه فردوسی قصد دارند ساعت 830 روز 8 /9 /57 در دانشکده الهیات اجتماع و تظاهراتی برپا نمایند.»[32]

در این روز، مانند روزهای گذشته «کلاس‌های درس دانشکده‌های مختلف دانشگاه فردوسی به علت عدم حضور دانشجویان» تشکیل نشد و نمایشگاه عکس شهدا در دانشکده الهیات، محل دید و بازدید و تجمع «کادر آموزشی دانشکده علوم و تعدادی از دانشجویان و طبقات مختلف مردم» گردید:[33]

«در ساعت 830 تعدادی از دانشگاهیان، استادان و دانشجو و کارمند و تعداد کمی از روحانیون جمعاً حدود 1000 نفر در دانشکده الهیات اجتماع و پس از تشکیل [و] تماشای عکس‌هایی از کشته‌شدگان، سخنرانی پیرامون وضعیت نفت در ایران و اینکه نفت در اختیار آمریکا و گاز در اختیار شوروی درآمده و درآمد آن در اختیار وزراء می‌باشد... در ساعت 1230 متفرق شدند.»[34]

آنچه در این روزها برای نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی حائز اهمیت بسیار بود، تهیه گزارش درباره برنامه‌ریزی و ایجاد آمادگی در مردم برای رویارویی مسلحانه در مواقع مقتضی با نیروهای نظامی بود که به صورت گزارش‌هایی گنگ و نامفهوم تهیه می‌شد:

«تعدادی از مردم در منزل آیت‌الله شیرازی جهت گرفتن سلاح ثبت ‌نام می‌نمایند.»[35]

«در خیابان سردادور کوچه امیری منزل اصغری و شیخ جامی که این شخص مسئول مسجد نور واقع در خیابان سردادور می‌باشد، جعبه‌هایی به طول 20 /1 متر و عرض 30 سانتیمتر عصر روز 2 /9 /57 به منزل فوق برده‌اند... که احتمالاً ممکن است این جعبه‌ها حاوی اسلحه باشند.»[36]

اعلامیه منتشره از سوی امام خمینی (ره) در تاریخ اول آذرماه که مصادف با 21 ذى‌الحجه 1398ق و درباره ماه محرم بود، تأکید بر این مسئله داشت که:

«اقامه مجالس سوگوارى باید مستقل بوده و منوط به اجازه شهربانى یا سازمان خرابکار به اصطلاح امنیت نباشد. شما ملت عزیز، مجالس را بدون مراجعه به مقامات بر پا نمایید، و در صورت جلوگیرى در میادین و خیابان‌ها و کوچه‌ها اجتماع کنید و مصایب اسلام و مسلمین و خیانتهاى رژیم شاه را بر ملا نمایید.»[37]

و این مسئله موجب شد تا علمای سراسر کشور با پیروی از این رهنمود، به برنامه‌ریزی برای برگزاری هرچه با شکوه‌تر مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بپردازند. اقدامات علما و روحانیون خراسان در این خصوص به شرح زیر در شورای تأمین استان خراسان مورد بحث و بررسی قرار گرفت:

«1 . تعداد زیادی از وعاظ و طلبه‌های مخالف را با جزوه‌های خمینی و اعلامیه‌های مضره به شهرستانها و روستاهای خراسان برای وعظ اعزام کرده‌اند. 2 . به کلیه اشخاصی که قصد تشکیل مجالس عزاداری دارند، ابلاغ نموده‌اند برای تشکیل مجالس خود به فرمانداری نظامی و شهربانی مراجعه ننمایند. 3 . به رؤسای هیئت‌های مذهبی مراجعه و اظهار داشته‌اند که بدون مراجعه به مقامات انتظامی، مجالس عزاداری تشکیل و دسته‌های خود را در خیابان‌ها حرکت و چنانچه به کمک مالی احتیاج دارند، آنان خواهند پرداخت و وعاظ مجالس آنها را نیز تعیین می‌کنند.»

و تصمیم گرفته شد تا فرماندار نظامی اعلامیه‌ای درباره مقررات برگزاری مجالس عزاداری با توجه به اعلامیه دولت نظامی ازهاری، صادر نماید و برای مقابله با اقدامات و برنامه‌های هیئات و جلسات انقلابی، «به رؤسای هیئت‌های مذهبی موافق دستور داده شد به محض صدور اعلامیه فرماندار نظامی، فوراً برای اخذ اجازه مراجعه و مجالس خود را در مناطق مختلف تشکیل دهند[38]

و این درحالی بود که در روز هشتم آذر که تنها دو روز به آغاز ماه محرم باقی مانده بود، ساواک مشهد در گزارشی نوشت:

«حدود یک‌هزار نفر شیخ از طریق راه‌آهن تهران مشهد به شهرستان مشهد عزیمت نموده‌اند.»[39]

و در ساعت 3 بعد از ظهر این روز، در مراسم بیت آیت‌الله شیرازی که گروهی از مردم نیز حضور داشتند، «شیخ علی تهرانی در مورد ماه محرم . زمان قیام . ماه پیروزی . ماه دفاع»، برای حاضرین سخنرانی کرد.[40]

 

روز نهم آذر ـ نهضت ادامه دارد

در شامگاه روز هشتم آذر، در مقابل منزل آیت‌الله قمی اعلامیه‌ای مبنی بر اینکه «در تاریخ 9 /9 /57 دست به یک راهپیمایی بزنند و چنانچه از طرف مأمورین جلوگیری به عمل آید، در کوچه‌های فرعی تظاهرات نمایند»، پخش شد.[41]

از اوایل صبح این روز، طبق معمول هر روزه، گروهی از مردم که تعداد آنان را حدود 350 نفر نوشته‌اند، در مقابل بیوت «آیات شیرازی و قمی» اجتماع کردند و به مطالعه اعلامیه‌های نصب شده بر در و دیوار که یکی از آنها نیز درباره ملاقات فرح پهلوی با آیت‌الله سیدابوالقاسم خویی بود، مشغول شدند و این درحالی بود که گزارش داده شد:

«صبح روز جاری اجتماعی از پزشکان، پرستاران، کارمندان، دانشجویان در آمفی‌تئاتر بیمارستان شهناز تشکیل و یک نفر از پزشکان که مورد شناسایی واقع نگردیده است درباره مبارزه شدید با رژیم دولت نظامی سخنرانی‌هایی ایراد نموده است.»[42]

در این روز هم مانند روزهای قبل ضمن آنکه گزارش‌هایی مبنی بر اینکه «مرتباً از طرف آیات قمی و شیرازی در بین تظاهرکنندگان سلاح توزیع می‌شود»،[43] و یا «شیخ مؤمنی صندوقدار قمی به 20 نفر از طلاب که در منزل قمی اجتماع کرده بودند ابلاغ نموده هر کدام از شما که سربازی رفته‌اید یا خویشاوندانتان سربازی رفته و مهارت تیراندازی دارند معرفی تا اسمشان را ثبت و آماده باشند.»[44] و اینکه «تعدادی از دانش‌آموزان [که] در مقابل منازل آیات قمی و شیرازی اجتماع کرده بودند در جیب خود مواد آتش‌زا داشته و قصد داشتند برای انفجار خودروهای نظامی از آن استفاده نمایند»،[45] تهیه گردید و درباره برنامه وعاظ و روحانیون انقلابی در ماه محرم و صفر و توصیه به دستگیری آنان به اداره کل سوم ساواک نوشته شد:

«روحانیون مخالف به رهبری مرعشی . واعظ طبسی . خامنه‌ای . هاشمی‌نژاد . تهرانی و دار و دسته آنان، تدارک زیادی برای ماههای محرم و صفر پیش بینی نموده‌اند که چنانچه تصمیم لازم درباره آنان اتخاذ نگردد، عواقب نامطلوبی به بار خواهد آمد و این اشخاص می‌دانند که دستگیر نخواهند شد و اگر هم دستگیر شوند، فوراً آزاد می‌گردند. در شورای تأمین استان که این موضوع مطرح شد، آقای استاندار و بقیه اعضاء اظهار داشتند که تکلیف ما در مقابله با این اشخاص روشن نیست، ما می‌دانیم که این افراد مشغول فعالیت هستند و اگر آنها را دستگیر کنیم، فوراً دستور آزادی آنان از مرکز صادر می‌شود. به نظر این سازمان، این افراد و هم بستگان آنان در سطح دانشگاه، آموزش و پرورش، ادارات و کسبه باید برابر ماده 5 فرماندار نظامی دستگیر گردند.»

سپهبد ناصر مقدم که با مطالعه این گزارش تحت تأثیر عبارت «اگر آنها را دستگیر کنیم، فوراً دستور آزادی آنان از مرکز صادر می‌شود»، قرار گرفته بود، در ذیل آن نوشت:

«خیلی فوری . به آنها گفته شود در مرکز هیچکس دستور آزادی آنها را نمی‌دهد. این فکر ناصحیح چطور شده در آنها رسوخ نموده است. استاندار تلفناً از نخست‌وزیر سئوال نماید.»[46]

در این روز، با اینکه به علت همزمانی با «تعطیلات آخر هفته، کلیه دانشکده‌های دانشگاه فردوسی و مراکز وابسته» تعطیل بود، در مرکز پزشکی شهناز جلسه‌ای «با حضور حدود یک هزار نفر اعم از دانشجو . کادر اداری . استاد و غیردانشگاهی» تشکیل شد.[47]

پس از مجلس سخنرانی مراسم بیت آیت‌الله شیرازی در ساعت 3 بعد از ظهر این روز تظاهراتی به سوی حرم مطهر آغاز شد. شعار تظاهرکنندگان در این راهپیمایی «این شاه امریکایی اعدام باید گردد»، بود و در طول مسیر نیز بر تعداد جمعیت افزوده شد که حضور «بانوان و دوشیزگان» در آن چشمگیر بود. برخی از شعارهای مردم در این حرکت که تا ساعت 1730 به طول انجامید، به شرح زیر به ثبت رسید:

«روز همه مسلمین شام غریبان شده . قبر امام هشتم گلوله ‌باران شده . ما جوانان وطن آزاده‌ایم . دست بیعت با خمینی داده‌ایم . زیر بار ستم نمی‌کنم زندگی . جان فدا می‌کنم در راه آزادگی . مرگ بر شاه خائن . رهبر ما بود خمینی . خمینی بت‌شکن . پهلوی در جهان خائن قانون شکن . واویلا از شاه بی‌ایمان زآنکه آتش گشود به حرم امام . وقت قیام است . سکوت حرام است.»[48]

 

روز دهم آذر ـ تجمع در حرم رضوی

در صبح روز دهم آذرماه که مصادف با روز جمعه بود، تجمعی در مقابل منزل آیت‌الله شیرازی صورت گرفت که تظاهراتی را در بر نداشت و در منزل آیت‌الله قمی نیز مراسم سخنرانی با حضور «حدود 300 نفر» برگزار گردید و این درحالی بود که در گزارش فرمانداری نظامی نوشته شد:

«ساعت 1040 مورخه 10 /9 /57 جمعیتی حدود 2000 نفر از منزل قمی به طرف منزل شیرازی در حرکت بوده‌اند و ضمن دادن شعارهای مضره پلاکتهای ضد ملی حمل می‌نمودند.»

در همین گزارش، همچنین درباره وضعیت مقابل منزل آیت‌الله شیرازی در ساعت 11 صبح این روز نوشته شد:

«ساعت 1100 مورخه 10 /9 /57 تعدادی حدود 2000 نفر پس از استماع سخنرانی در منزل شیرازی در جلو منزل اجتماع کرده و قصد تظاهرات و راهپیمایی داشتند.»[49]

با وجود اینکه گزارشی از برپایی تظاهرات از مقابل منزل آیت‌الله شیرازی در این روز به ثبت نرسیده، ولی در گزارش فرمانداری نظامی به تظاهراتی با جمعیتی حدود 5000 نفر در ساعت 12 ظهر در حرم مطهر اشاره شده که به نظر می‌رسد این تظاهرات، ادامه همان حرکتی باشد که از بیت آیت‌الله قمی به سوی منزل آیت‌الله شیرازی آغاز شده بود:

«ساعت 1200 مورخه 10 /9 /57 جمعیتی حدود 5000 نفر در صحن اجتماع و دست به تظاهرات زده‌اند و شعارهای مضره می‌دادند. به بخش مربوطه دستور داده شد در مورد تظاهرات داخل حرم دخالت نکند ولی پس از خروج جمعیت از حرم از انجام راهپیمایی در خیابانها به شدت جلوگیری نمایند.»[50]

در گزارش حوادث این روز که توسط فرمانداری نظامی مشهد تهیه شده، همچنین نوشته شده است:

«آقای مرعشی روز گذشته مورخه 10 /9 /57 در بیمارستان شهناز سخنرانی نموده و ضمن تحریک مردم، مبادرت به پایین آوردن تابلو بیمارستان می‌نماید.»[51]

در ساعت 5 بعد از ظهر روز دهم، تعداد جمعیت حاضر در مقابل بیت آیت‌الله شیرازی افزایش یافت و منجر به تظاهراتی گردید که مقصد آن، حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام بود:

«از ساعت 1700 روز جاری 10 /9 /57 تعدادی حدود یکهزار نفر از طبقات مختلف مردم به تدریج در مقابل منزل آقای شیرازی اجتماع نموده و ضمن دادن شعارهای مضره به صحن عتیق رفته و در حالی که تعداد آنان به حدود 6 هزار نفر افزایش یافته و عده‌ای زن حدود 200 نفر در جمع آنان [بود] و تا ساعت 1900 به تظاهرات خود ادامه داده و شعارهایی از قبیل یا حجت‌ابن‌الحسن عسکری، مرگ بر این سلسله پهلوی و غیرو می‌دادند و سپس جمعیت مزبور با در دست داشتن عکس‌هایی از خمینی از حرم مطهر خارج و در خیابانهای نادری و حدود منزل آیت‌الله قمی تظاهرات پراکنده‌‌ای انجام دادند که به نحو مقتضی به وسیله مأموران انتظامی متفرق گردیده و حادثه سویی تا کنون رخ نداده است.»[52]

روز یازدهم آذر . اول محرم

در روز دهم آذر اعلامیه‌هایی با امضای «آیات شیرازی . قمی در حدود خیابان خسروی و بازار سرشور» به دیوار نصب شده بود که حکایت از تعطیل عمومی و راهپیمایی در روزهای شنبه و یکشنبه (11 و 12 آذر) به مناسبت بزرگداشت شهدای گرگان و حادثه قوچان داشت؛ و این درحالی بود که ساواک مشهد اعتقاد داشت:

«برابر تحقیقات معموله آیت‌الله شیرازی و قمی در مورد تعطیل بودن روزهای 11 و 12 /9 /57 اعلامیه‌ای صادر ننموده‌اند.»[53]

شاید به همین دلیل بود که در گزارش فرمانداری نظامی در این باره نوشته شد:

«قرار بود روز شنبه تعطیل عمومی باشد ولی کسبه‌های خیابان نادری اظهار داشته‌اند که آیات شیرازی و قمی ‌گفته‌اند مغازه‌های خود را باز کنیم.»[54]

و این درحالی بود که ساواک مشهد در گزارشی دیگر، ضمن تأکید بر این مسئله که آیات شیرازی و قمی اعلامیه‌ای در این مورد صادر نکرده‌اند، اعلام نمود:

«به استناد اعلامیه‌هایی که به امضاء آیات قمی و شیرازی در جلو منزل شیرازی نصب شده بود، از صبح روز جاری 40 درصد بازار رضا و بازار بزرگ و سی درصد در خیابان‌های اطراف حرم از باز کردن مغازه‌های خود خودداری نمودند.»[55]

در حالی که در روز دهم آذرماه، گزارش شده بود که قرار است «روز شنبه 11 /9 /57 جمعیتی حدود یکصد هزار نفر در میدان پارک آریامهر تجمع و ضمن راهپیمایی در بیمارستان شهناز تظاهرات نمایند»،[56] ساواک مشهد در ساعت 1220 به فرمانداری نظامی اعلام کرد:

«حدود هشت هزار نفر از طبقات مختلف مردم با در دست داشتن پلاکاردهایی از خمینی در صحن حرم مطهر مشغول تظاهرات و دادن شعارهای ضد ملی و میهنی می‌باشند.»[57]

و این همان جمعیتی بود که «از اوایل صبح در مقابل منازل آیات قمی و شیرازی» اجتماع و پس از اتمام مراسم سخنرانی، همراه با عکس‌هایی از امام خمینی (ره) به طرف صحن عتیق رهسپار «و مبادرت به دادن شعارهای مضره برعلیه شاه و واقعه شب گذشته تهران نموده و سپس با مانور نیروهای انتظامی متفرق شده‌اند[58]

در این روز، «تعداد زیادی دانشگاهی، دانشجو و کادر اداری در جلو محوطه مرکز پزشکی شهناز» اجتماع و پس از پایان سخنرانی‌هایی که توسط «دو الی سه نفر از دانشجویانی که اخیراً از زندان آزاد» شده بودند صورت گرفت، از محوطه بیمارستان خارج و در خیابان‌های اطراف راهپیمایی کردند. از جمله اقداماتی که در این تجمع صورت گرفت، پایین آوردن تابلوی بیمارستان شهناز بود تا به نام «محبوبه متحدین یا شهیدیه» تغییر داده شود.[59]

شهربانی خراسان گزارش این تجمع و راهپیمایی را به صورت زیر ثبت کرد:

«در ساعت 30 /8 روز جاری تعدادی از استادان، دانشجویان، کارمندان و پزشکان دانشگاه فردوسی و همچنین تعدادی از روحانیون، دانش‌آموزان و افراد عادی حدود هزار نفر در مرکز پزشکی شهناز اجتماع و پس از راهپیمایی در محوطه و اطراف سبزه، ضمن در دست داشتن عکسهایی از خمینی و شعارهای مضره‌ای تحت عنوان به حق قرآن کد 66 تو را می‌کشیم . جواب مسلسل را چریک‌های فدایی خلق ایران می‌دهند و سپس متفرق شده‌اند.»[60]

و دو روز پس از آن نیز، ساواک مشهد درباره اجتماع مردم در بیمارستان شهناز نوشت:

«شیخ علی تهرانی از ساعت 0900 روز 11 /9 /57 در بیمارستان شهناز مشهد عده‌ای حدود 30 هزار نفر را دور خود جمع کرده ضمن پایین کشیدن عکسهای خاندان سلطنت، به جای آن عکس‌های خمینی را نصب نموده‌اند و ضمن سخنرانی که حدود 3 ساعت به طول انجامیده به مردم اظهار می‌داشته که باید تمام سران و رهبران شاه‌دوست را شناسایی کنیم و آنها را ترور نماییم نتیجه این خواهد شد که کسانی که پشت سر اینها هستند به ما ملحق خواهند شد کما اینکه اکنون دولت وحشت کرده و مأمورین سوراخ موش اجاره می‌کنند و رکیک‌ترین اهانت‌ها را به شخص اعلیحضرت همایونی و خاندان سلطنتی نموده، به طوری که عده‌ای از مردم شاه‌دوست دچار وحشت شده و به کلی از دولت قطع امید ‌نموده‌اند.»[61]

خبر کشتار خونین مردم عزادار تهران در اولین شب ماه محرم در محله سرچشمه، به زودی در سراسر کشور پخش و اولین عکس‌العمل آن در مشهد به شرح زیر گزارش شد: 

«اعلامیه‌ای جلو منزل شیرازی نصب شده بود که در تظاهرات دیروز تهران 100 نفر کشته و هزاران نفر مجروح شده‌اند.»[62]

«قرار است ساعت 1530 روز 11 /9 /57 اکثر روحانیون مخالف دولت در منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع تا در مورد حادثه تهران تصمیم بگیرند.»[63]

گزارش تظاهرات دیگری که در این روز در شهر مشهد صورت گرفت، به شرح زیر به ثبت رسید:

«در ساعت 1225 مورخه 11 /9 /57 عده‌ای از مردم از خیابان‌ خسروی به طرف خیابان پهلوی دست به تظاهرات زده بودند.»

«ساعت 1430 . 11 /9 /57 جمعیتی در حدود 500 نفر در خیابان ملک‌آباد اجتماع و قصد داشتند دست به تظاهرات میهنی زده و شعارهایی به نفع دولت بدهند.»[64]

«از ساعت 30 /15 روز 11 /9 /57 حدود 500 نفر از طبقات مردم در منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع و شیخ علی تهرانی مبادرت به سخنرانی موهن برعلیه دولت و محکوم کردن آن به انگیزه واقعه شب گذشته تهران نموده و پس از آن راهی صحن عتیق شده و مبادرت به دادن شعارهایی تحت عنوان استقلال آزادی حکومت اسلامی نموده و سپس به صورت پراکنده متفرق و در بعضی از خیابانها مبادرت به دادن شعارهایی برعلیه کد 66 نموده که به وسیله مانور نیروهای انتظامی و پرتاب گاز اشک‌آور متفرق شده[اند.] »[65]

در این موقع، رئیس ساواک مشهد که از مدت‌ها قبل با سرتیپ جعفری فرماندار نظامی خراسان اختلاف داشت،[66] در آستانه ماه محرم در گزارشی ضمن اشاره به وضعیت هیئت‌های مذهبی در مشهد، تقاضای عزل او را مطرح کرد:

«هیئت‌های مذهبی قصد دارند بدون توجه به مقررات دولت و اعلامیه‌های فرمانداری نظامی اقدام به راه انداختن دسته در شهر بنمایند و حتی قرار است در روز عاشورا مطابق سنوات و مراسم سالهای پیش با پوشیدن لباس سفید (کفن) قمه‌زنی بنمایند... با عرض مراتب فوق پیشنهاد می‌گردد اکنون که مشهد و شهروندان آن از روحیه ظاهراً مذهبی و در حقیقت عدم لیاقت سرتیپ جعفری در جلوگیری از اجتماعات خلاف مقررات حکومت نظامی آگاهی دارند و از طرفی شهر مشهد به خاطر وجود بارگاه حضرت رضا(ع) در ماههای مذهبی مورد توجه عموم شیعیان است به مصلحت خواهد بود که از روزهای اول محرم سرتیپ جعفری تعویض و به جای ایشان فرد دیگری تعیین و همزمان با ورود خود اعلامیه‌های شدیداللحنی پیرامون عدم تشکیل اجتماعات در معابر عمومی صادر و آرایش نیروهای خود را در سطح شهر دوچندان نماید.»[67]

در این روز باز هم گزارش‌هایی از مسلح شدن مردم و تصمیمات دیگری که برای مقابله با نیروهای امنیتی و نظامی دارند، تهیه شد که انتشار آن از سوی ساواک و فرمانداری نظامی بیشتر جنبه عملیات روانی و تهییج نظامیان برای مقابله با تظاهرکنندگان را داشت:

«شنیده شده که در دو روز اخیر در محل سردخانه بیمارستان شاهرضا بین افراطیون اسلحه توزیع گردیده است.»[68]

«شایع است افراطیون از ماه محرم در نظر دارند با حمله به افراد نظامی و آتش زدن خودروها[ی] نظامی همانند لبنان جنگ خیابانی به راه اندازند.»[69]

«عوامل خرابکار در نظر دارند با وارد ساختن اسید به داخل تخم مرغ و گوجه فرنگی و پرتاب آن به طرف مأمورین به ویژه پرسنل فرمانداری نظامی، به اعضای مختلف بدن آنان به ویژه صورت آسیب رسانیده و همزمان با استفاده از این روش و فرصت، مبادرت به خلع سلاح آنان را نمایند.»[70]

همزمان با تهیه این اخبار، اداره کل سوم ساواک نیز در نامه‌ای به ساواک مشهد نوشت:

«بفرموده مراتب دستگیری طبسی و هاشمی‌نژاد و 10 نفر مورد نظر آن سازمان در شورای امنیت استان مطرح گردد، چنانچه با این اقدام استاندار موافقت نداشت، مجدداً مراتب به مرکز منعکس؛ ضمناً در شورا، رئیس ساواک اعلام عدم مسئولیت نماید.»[71]

این موضوع در جلسه شورای تأمین استان در روز یازدهم مطرح شد:

«فرماندهی ژاندارمری و معینی معاون استاندار اظهار نمودند دستگیری این عده ممکن است تظاهرات و اعتصاب عده‌ای را در دنبال داشته باشد. استاندار، فرمانداری نظامی و رئیس شهربانی با توجه به فعالیت آنان با دستگیری آنان موافق لیکن چون به تقاضای استاندار از نخست وزیر قرار شد نخست‌وزیر با قمی و شیرازی تلفنی مذاکره کند دستگیری این عده موکول به نتایج این مذاکرات و 48 ساعت بعد موکول گردید.»[72]

و متعاقب آن، استاندار خراسان اعلامیه دولت نظامی در رابطه با چگونگی برگزاری مراسم و برپایی هیئات در ماه محرم را به فرمانداری‌های تابعه خود ابلاغ کرد:

«از آنجا که این دولت به مقتضای وظیفه دینی و ملی خود نهایت علاقه را به حفظ شعائر مذهبی و اشاعه حقایق اسلامی و رعایت قانون اساسی دارد، در ماههای محرم و صفر که مقارن با ایام عزاداری سرور شهیدان حضرت حسین ابن علی علیه‌السلام است تصمیم دارد بیشترین تسهیلات و موجبات را برای کسانی که قصد برگزاری مجالس سوگواری را دارند و نیز کسانی که بخواهند در مجالس سوگواری شرکت نمایند فراهم کند تا این مراسم در نهایت نظم و آرامش و شکوه هرچه تمامتر و بخصوص رعایت حرمت نام مقدس حضرت حسین بن علی علیه‌السلام برگزار شود. متأسفانه همانطور که هم‌میهنان ارجمند استحضار دارند در گذشته پاره‌ای افراد خرابکار و اخلالگر که عموماً دشمنان دین و مردم هستند با طرح نقشه قبلی در این‌گونه مجالس شرکت کرده و موجبات بر هم ‌زدن و یا بهره‌برداریهای موذیانه‌ای را علیه مملکت و آسایش عمومی فراهم می‌کردند که معمولاً سرانجام منجر به تظاهرات زننده و اعمال ناشایست می‌شده، در حالی که صاحبان معتقد و متدین این مجالس و اکثریت نزدیک به اتفاق شرکت‌کنندگان در مجلس مذکور مطلقاً از ریشه این تحریکات و هدف محرکین کمترین اطلاعی نداشته و بدون تقصیر اجرشان از میان می‌رود. بنابراین به منظور حفظ هرچه صحیح‌تر اینگونه مجالس از به هم ریخته شدن یا آتش ‌سوزی و یا خرابی احتمالی و نیز به منظور حفاظت مردم مسلمان و با دیانتی که با اخلاص و اعتقاد کامل به مجالس عزاداری خاندان عصمت و طهارت می‌روند ترتیبی اتخاذ شده است که ضمن کمک به برقراری این مجالس در محلهای مناسب از هرگونه خرابکاری و آشوب و تحریک جلوگیری نموده، البته حرکت دسته‌های عزاداری به هر صورت مطلقاً ممنوع است از عموم خادمین مکتب حسینی و بانیان مجالس عزاداری انتظار دارد انعقاد مجالس خود را با مسئولین نزدیکترین کلانتری یا پاسگاه ژاندارمری در میان بگذارند و با همکاری مأموران انتظامی و دقت هرچه بیشتری که شخصاً به حکم مسئولیت میزبانی برعهده دارند در برقراری نظم مجالس عزاداری کوشش فرمایند.

به کلیه مأموران انتظامی دستور و آموزش کافی برای همکاری و خدمتگزاری در برگزاری هرچه منظم‌تر مجالس مذکور داده شده است. در شهرهایی که به حکم ضرورت دارای فرمانداری نظامی هستند تشکیل اینگونه مجالس در ساعات غیرممنوعه بلامانع خواهد بود مشروط بر اینکه قبلاً به اطلاع مسئولین فرمانداری نظامی برسد.

انتظار دارد در ماههای محرم و صفر که ماههای عزاداری شهیدان راه حق و عدالت است و قلوب شیعیان به یکدیگر نزدیکتر شده و فرصت مناسبی برای استفاضه از محبوبیت خاندان رسالت و نیز تقویت وحدت و یگانگی شیعیان است برپا کنندگان این مجالس با اطلاع قبلی ترتیب همه گونه حسن جریان برگزاری عزاداری را بدهند که دست خرابکاران و دشمنان دین صفوف منظم معتقدان مکتب اسلامی را در هم نریزد و این مجالس مقدس مذهبی را تبدیل به مکان ناسزاگویی، زد و خورد و آشوب نکنند. بدیهی است اگر خلاف انتظاری پیشامد کند با کمال کراهت و بی میلی فقط و فقط برای حفظ جان و ناموس و مال شما مردم متدین و وطن‌ پرست مجبور است بر طبق وظیفه خود اقدام جدی به عمل آورد لذا از عموم علاقمندان به برگزاری مراسم عزاداری حسین ابن علی علیه السلام تقاضا دارد برای امری که مربوط به همه ما و دینمان است با دولت همکاری کنند و مطمئن باشند که ما با تمام قوا در تأمین نظم و ترتیب این عزاداری‌ها با شما خواهم بود.

مجدداً تأکید می‌کنم که دولت من با ایمان کامل وظیفه خود می‌داند که این عزاداری امام مظلومان را به بهترین وجهی برگزار کند. ارتشبد غلامرضا ازهاری نخست‌وزیر»[73]

 

روز دوازدهم آذر . دوم محرم . تظاهرات خونین

از صبح روز دوازدهم «به علت اعتراض به حادثه تهران، کلیه مغازه‌های مرکز شهر و بازار بسته» بود و «سایر مغازه‌ها نیز 50 درصد بسته» بودند و عده زیادی از طبقات مختلف مردم که «دانشگاهیان و روحانیون و دانش‌آموزان» نیز جزو آنان بودند، «در خیابانهای دانشگاه، میدان مجسمه، خیابان پهلوی، خیابان نادری، اجتماع پس از تشکل به طرف حرم مبادرت به راهپیمایی نمودند. در چند نقطه، مأمورین برای متفرق کردن آنان از گاز اشک‌آور استفاده» کردند ولی موفق به متفرق نمودن آنها نشدند. پس از آنکه جمعیت راهپیمایان به حرم مطهر رسید، «چند نفر سخنرانی کردند» و مراسم در ساعت 1230 پایان پذیرفت. پس از پایان مراسم، عده‌ای متفرق شدند، ولی «حدود 8000 نفر» از آنان به پایین خیابان رفته و به تظاهرات ادامه دادند.[74]

گزارش کامل‌تر این راهپیمایی که با تیراندازی نیروهای نظامی مواجه شد و در ساعت 1515 توسط شهربانی خراسان تهیه گردیده، به شرح زیر است:

«از اوایل صبح نیز تعدادی طبقات مختلف مردم که اکثراً دانش‌آموز، دانشجو، کسبه، روحانی و افراد عادی بوده‌اند در منازل آیات شیرازی و قمی اجتماعاتی تشکیل و در منزل شیرازی، شیخ علی تهرانی و دو نفر روحانی دیگر مبادرت به سخنرانی‌هایی در مورد کشتار دولت و [به] گلوله بستن حرم نموده و آنگاه با جمعیتی که از منزل آیت‌الله قمی خارج شده‌اند پیوسته ضمن حمل پلاکاردهایی که روی آنها نوشته شده بوده توپ و تانک و مسلسل دیگر اثر ندارد، محرم قیام ملی ماست و با در دست داشتن عکس‌هایی از خمینی و دادن شعارهای مضره برعلیه کد 66 وارد صحن عتیق گردیده و عنوان می‌نموده‌اند کد 66 را اینجا باید اعدام نمود، جمهوری باید ایجاد شود، محرم قیام ملی است و آنگاه مبادرت به برداشتن کاشیها[ی]  سردرب ورودی صحن به طرف پایین خیابان را که روی آن نوشته شده در عهد سلطنت کد 66 این محل مرمت کاری شده با چکش خراب کرده و عکس خمینی را روی آن چسبانیده‌اند و آنگاه در حالی که شعارهای مضره می‌داده‌اند از صحن خارج شده و در چند خیابان دیگر به حرکت درآمده که با پرتاب نارنجک‌های گاز اشک‌آور و اخطار پیاپی مأمورین فرمانداری نظامی توجهی ننموده و در اثر درگیری که پیش آمده 13 نفر مجروح که در بیمارستان بستری می‌باشند.»[75]

ساواک مشهد نیز گزارش این درگیری را به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال کرد:

«ساعت 1315 روز جاری حدود 8000 نفر از پیروان مذهبی در پایین خیابان مشهد ضمن باز کردن سینه‌های خود مبادرت به تظاهرات نموده و به طرف مأمورین سنگ و پاره آهن پرتاب و مأمورین فرماندار نظامی به منظور متفرق کردن آنان مبادرت به پرتاب گاز اشک‌آور و تیراندازی هوایی نموده در نتیجه 12 نفر زخمی و یکی از آنان فوت و تظاهرکنندگان جنازه را جهت عکسبرداری به منزل شیرازی حمل و مجروحین به بیمارستانها اعزام می‌گردند. در این حادثه 5 نفر از افراد نظامی به علت پرتاب پاره آهن و سنگ از ناحیه تظاهرکنندگان مجروح و به بیمارستان اعزام گویا 4 نفر مرخص و یک نفر بیهوش است. تظاهرکنندگان شایع نموده‌اند که 5 نفر کشته شده است.»[76]

همزمان با آغاز راهپیمایی صبح امروز مردم به سوی حرم مطهر، در محیط‌های دانشجویی نیز فعالیت‌هایی صورت گرفت. در این رابطه ساواک مشهد در ساعت 5 /8 صبح به فرمانداری نظامی اطلاع داد:

«دانشجویان و کارورزهای مجتمع آموزشی صنعتی مشهد در محل مجتمع، اجتماع نموده و از نمایشگاه کتابی که از روز 11 /9 /57 در مجتمع دایر گردیده بازدید نموده و چند نفر از دانشجویان نیز سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و مخالف با رژیم ایراد خواهند نمود.»[77]

و یک ساعت بعد نیز گزارش داد:

«دانشجویان و اساتید دانشگاه فردوسی قصد دارند در محل دانشکده علوم اجتماع و از آنجا شروع به راهپیمایی نمایند.»[78]

و شهربانی خراسان گزارش این راهپیمایی را به شرح زیر ثبت کرد:

«در ساعت 0900 تعداد زیادی از استادان، دانشجویان دختر و پسر، کارمندان دانشکده‌ها و مراکز پزشکی دانشگاه فردوسی حدود هزار و پانصد نفر به تدریج در دانشکده علوم اجتماع و سپس در حالی که پلاکاردهایی مضره و عکس‌هایی از خمینی و شریعتی با خود حمل می‌نموده‌اند، استادان و پزشکان در صف جلو به طور دستجمعی از دانشکده خارج و در بعضی از خیابان‌ها مبادرت به راهپیمایی و انجام تظاهرات و دادن شعارهایی برعلیه کد 66 و به نفع خمینی نموده و عنوان می‌نمودند امسال محرم نداریم چون همیشه عزای حسینی است و آنگاه در خیابان سعدی به روی زمین در مقابل تانک‌ها نشسته که به وسیله اخطار مأمورین فرمانداری نظامی و پرتاب نارنجک گاز اشک‌آور متفرق گردیده‌اند.»[79]

در ساعت 1140 این روز، معلمین دبیرستان دکتر اقبال نیز مبادرت به پایین‌آوردن تابلوی دبیرستان مذکور نموده و «تابلوی (شهید منوچهر رزاقی) را جایگزین» آن کردند.[80]

از اتفاقات مهم این روز، تماس «تیمسار ارتشبد ازهاری با محمدعلی شیرازی در مورد واقعه بعدازظهر روز 10 /9 و 11 /9 تهران» بود که در ضمن آن تقاضا نمود:

«از کلیه حضرات و علمای اعلام استدعا دارم اعلامیه‌ای صادر و عنوان نماینده افرادی که مبادرت به آتش‌سوزی، اخلال‌گری و حمله به مأمورین نظامی می‌نمایند مسلمان نبوده و از جامعه روحانیت نمی‌باشند.»

در زمان برقراری این تماس، عده‌ای از علما و روحانیون، از جمله آیت‌الله سیدکاظم اخوان مرعشی نیز «به منظور بررسی حوادث تهران» در منزل آیت‌الله شیرازی حضور داشتند و این مسئله موجب شد تا آیت‌الله مرعشی نیز با ازهاری صحبت کند:

«مرعشی عنوان نمود چرا چند سال قبل [که] تیری از روی لب یک نفر رد شد آن همه سر و صدا راه انداختند، مگر اینها که کشته می‌شوند جزو ملت نیستند آن هم جزو همین ملت بود. سپس از تیمسار از‌هاری خواست فکری به حال ملت نماید.»[81]

پس از اینکه خبر تیراندازی نیروهای نظامی به سوی مردم به بیت آیت‌الله شیرازی رسید و «جنازه مقتول به منزل ایشان منتقل شد»،[82] روحانی حاضر در مجلس طی سخنانی حماسی گفت:

«مردم، این رژیم به مویی بسته است، جهاد کنید و از کشته‌شدن ترسی نداشته باشید.»  

این گزارش را دایره دوم بخش ضد جاسوسی ساواک مشهد تنظیم کرد که در آن درباره عکس‌العمل آیت‌الله شیرازی نسبت به تیراندازی به سوی مردم و شهادت یکی از تظاهرکنندگان نوشت:

«در پایان سیدعبدالله شیرازی که ظاهراً ناراحت به نظر می‌رسید پس از سخنان کوتاهی اظهار داشت سرهنگ طباطبایی یک نفر را کشت؛ نمی‌دانم بین شماها یک نفر مرد پیدا می‌شود که تا فردا انتقام خون این شهید را با کشتن سرهنگ طباطبایی بگیرد؟ تا فردا خداحافظ »[83]

هنوز چند ساعتی از این تظاهرات خونین سپری نشده بود که ساواک خراسان در ساعت 1800 به فرمانداری نظامی اعلام کرد:

«در شهر مشهد شایع است در حادثه امروز مشهد سرکار سرهنگ طباطبایی فرمانده عملیات به سربازان دستور تیراندازی داده ولی سربازی از فرمان وی سرپیچی و نامبرده سرباز مورد نظر را با تیر کشته است، لذا عده‌ای هم قسم شده‌اند سرهنگ طباطبایی را از بین ببرند.»[84]

و حدود یک ساعت و نیم بعد نیز، مجدداً خبر داد:

«شایع است آیت‌الله شیرازی و قمی فتوا داده‌[اند] تا سرهنگ طباطبایی فرمانده عملیات حادثه روز جاری را به قتل برسانند؛ گویا چند نفر به منزل افسری به نام طباطبایی رفته و در مورد وی تحقیقاتی انجام داده‌اند.»[85]

در این ایام، تیراندازی به سوی مردم و برخورد خشونت آمیز نیروهای نظامی با آنان، نیازمند توجیه بود که بخشی از آن به وسیله تهیه گزارش‌هایی درباره تهیه اسلحه توسط انقلابیون صورت می‌گرفت. نمونه‌هایی از اینگونه گزارش‌ها که در روز دوازدهم آذر تهیه و به مبادی ذیربط ارسال شد، به شرح زیر است:

«طلبه‌ای به نام سلیمی ساکن قریه بحرآباد حومه شهر مشهد در منزل آیت‌الله شیرازی تردد و مسئول تقسیم سلاح به اشخاص مورد اعتماد از طرف آیت‌الله نامبرده می‌باشد. اخیراً از ناحیه سرخس مقداری سلاح برای سیدعبدالله شیرازی رسیده و سلاح‌های کمری در مجاورت یا منزل وی نگهداری و سایر سلاحها مانند برنو . ام یک . ام 4 در خیابان شهناز کوی طلاب در منزلی که سمت راست قرار دارد و هیچگونه مشخصات بیشتری در دست نیست نگهداری می‌شود.»[86]

«عده‌ای از عوامل ماجراجو و خرابکار در نظر دارند مانند تهران بعد از ساعت 22 و بعد از ساعات منع عبور و مرور دست به تظاهرات و اعمال خرابکارانه در سطح شهر بزنند.»[87]

«آموزش اسلحه‌شناسی در حوالی پایین خیابان آخر کوچه چهنو توسط دو جوان که فعالیت زیادی در منزل شیرازی دارند انجام می‌شود.»[88]

 

روز سیزدهم آذر . سوم محرم

ساواک خراسان در ساعت 1940 روز دوازدهم آذر به فرمانداری نظامی خبر داد:

«قرار است ساعت 0900 روز 13 /9 /57 مجلس سوگواری در مدرسه نواب برگزار و چند نفر از روحانیون مخالف دولت سخنرانی نمایند ... و بازار و مغازه‌های شهر مشهد تعطیل شود و احتمال تظاهرات پیش‌بینی می‌شود.»[89]

و در نامه‌ای به اداره کل سوم ضمن اینکه برگزاری مجلس سوگواری در مدرسه نواب را «به مناسبت سوم حادثه تهران» اعلام کرد، تعطیل بازار را نیز به فتوای «آیت‌الله شیرازی و قمی» نسبت داد.[90]

در صبح روز سیزدهم آذر، مراسم تشییع پیکر مطهر شهید محمدعلی حنایی که از کسبه‌های متدین مشهد بود و در تظاهرات روز دوازدهم به شهادت رسیده بود، به صورت کاملاً عادی و تحت کنترل شدید صورت گرفت. یکی از فرزندان این شهید، از درجه داران وظیفه لشگر 77 خراسان بود که ساواک مشهد نه تنها اجازه حضور وی در منزل آیت‌الله شیرازی برای تحویل گرفتن پیکر پدرش را نداد که تصمیم گرفت محل خدمت او را نیز تغییر دهد:

«شب گذشته آیت‌الله شیرازی بیان نموده که به پسر مقتول ابلاغ نمایند جهت تحویل گرفتن جسد پدرش به منزل وی برود لکن به نحو مقتضی از رفتن وی به منزل شیرازی جلوگیری و با لباس شخصی در راه به تشییع‌‌کنندگان جنازه ملحق شد.»[91]

و تنها مجلسی که در این روز برای بزرگداشت این شهید عزیز صورت گرفت، مجلسی بود که در ساعت 5 /10 صبح در منزل آیت‌الله قمی برگزار شد.[92]

ساواک مشهد وضعیت شهر مشهد از صبح روز سیزدهم را به شرح زیر گزارش کرد:

«1 . از صبح روز 13 /9 /57 تعداد زیادی از طبقات مختلف مردم در خیابان نادری و جلو منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع و مبادرت به تظاهرات نموده و ساعت 1130 پس از تشکل کامل، الله‌اکبرگویان به طرف ساختمان دادگستری خراسان حرکت و به دادگستری وارد و کلیه عکسهای کد 66 را پایین آورده به جای آن عکس خمینی را نصب کردند.

2 . از صبح روز جاری حدود سیصد نفر[93] از فرهنگیان در ساختمان دادگستری خراسان اجتماع و به علت اعتراض به دستگیری دانش‌آموزان توسط فرماندار نظامی مشهد متحصن شدند.

3 . عده‌ای از افراطیون مذهبی در چهارراه‌های اطراف حرم جلو ماشینهای شخصی را گرفته وادار می‌کنند که به کد 66 اهانت نمایند در صورت امتناع مبادرت به شکستن اتومبیل وی می‌نمایند.

4 . در نقاط مختلف شهر مشهد اجتماعاتی تشکیل و با مداخله مأمورین فرماندار نظامی متفرق گردیدند.»[94]

در این روز، «به جز مغازه‌های نانوایی، لبنیاتی، قصابی و میوه فروشی» سایر مغازه‌ها در سطح شهر تعطیل بود و کلاس‌های کلیه دانشکده‌های دانشگاه فردوسی نیز تشکیل نشده و دانشجویان «در محوطه دانشکده‌ها اجتماع و با نصب اعلامیه‌های مضره از روح‌الله خمینی . شیرازی . قمی . مرعشی . طرز ساختن مواد منفجره و آتش‌زا، وقایع تهران و سایر شهرستانها را محکوم» نمودند و در ساعت 9 صبح در اجتماعاتی که در بیوت آقایان قمی و شیرازی و مدرسه علمیه نواب صورت گرفت، مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سخنرانی کرد که یکی از موضوعات آن، توصیه به «گذاشتن بلندگو در پشت بام‌ها و گفتن الله‌اکبر به مدت نیم ساعت از ساعت 9 شب به بعد» بود.[95]

پس از پایان این مراسم، تظاهراتی صورت گرفت که برخی از شعارهای آن «شاه خائن باید اعدام شود» و «به گفته خمینی شهادت افتخار است» بود.[96]

در بعد از ظهر این روز تعداد متحصنین در دادگستری که آیت‌الله واعظ طبسی و آیت‌الله مرعشی نیز جزو آنان بودند، رو به افزایش گذاشت و به «حدود 3 هزار نفر» رسید. خواسته متحصنین، «آزادی دبیران و دانش آموزان دستگیر شده» بود که این اقدام، فرمانداری نظامی را وادار به عقب نشینی و آزادی دستگیر شدگان در ساعت 10 شب نمود:

«ساعت 22 افراد دستگیر شده توسط فرمانداری نظامی آزاد و افراد متحصن در دادگستری پس از آزادی آنان متفرق گردیدند.»

در ساعت 5 بعد از ظهر نیز «حدود 3 هزار نفر طبقات مختلف پس از خروج از حرم، الله اکبر گویان به طرف [خیابان] نادری راهپیمایی» کردند که توسط مأمورین متفرق شدند.[97]

در این روز، کارکنان رادیو تلویزیون خراسان نیز اعتصاب خود را آغاز کردند و تصمیم گرفتند «از پخش هرگونه اطلاعیه فرمانداری نظامی خودداری و فقط برنامه‌های تهران را مستقیماً پخش نمایند[98]

 

روز چهاردهم آذر . چهارم محرم . روز سرنگونی مجسمه‌ها

در روز یازدهم آذر، ساواک مشهد به اداره کل سوم نوشت:

«آیت‌الله قمی تصمیم دارد به منظور اعتراض به حادثه مورخه 10 /9 /57 تهران اعلامیه‌ای صادر و روز سه‌شنبه مورخه 14 /9 /57 را تعطیل و عزای عمومی اعلام نماید.»[99]

و در ساعت 4 بعد از ظهر روز سیزدهم، فرمانداری نظامی طی تلفنگرامی به ساواک مشهد اعلام کرد:

«از فردا به مدت دو روز کلیه مغازه‌ها در سطح شهر بسته خواهند بود و حتی آیات عظام به مردم دستور داده‌اند که آذوقه این دو روز را برای خودشان تهیه نمایند.»[100]

فرمانداری نظامی برای جلوگیری از راهپیمایی مردم در این روز اقداماتی صورت داد که بخشی از آن را در گزارش نوبه‌ای خود ثبت کرد:

«از ساعت 600 مورخه 14 /9 /57 نیروهای فرمانداری نظامی در شهر مستقر و با مسدود کردن خیابان‌ها با سیم ‌خاردار و موانع از حرکت و اجتماع تظاهرکنندگان جلوگیری گردید لیکن در ساعت 1030 بفرموده تیمسار فرماندهی ن ز ش نیروهای فرمانداری نظامی از تماس و درگیری با مردم در خیابانها خارج و در نقاط حساس مستقر گردیدند.»[101]

با وجود گزارش‌هایی که درباره تعطیلی روز سه شنبه چهاردهم آذرماه تهیه شده بود، در پشت پرده آن، مناقشه‌ای بین روحانیون انقلابی مشهد و آیت‌الله قمی و آیت‌الله شیرازی نیز وجود داشت:

«عباس واعظ طبسی ضمن تماس با شخصی اظهار داشت آقایان قمی و شیرازی می‌خواهند روز سه شنبه را چون [در]  ارتباط با احزاب سیاسی است تعطیل ننمایند که شخص مخاطب گفت اولاً روز سه شنبه هیچ ربطی به احزاب سیاسی ندارد.»[102]

به همین علت بود که آیت‌الله واعظ طبسی در تماسی که در این روز با شهرستان قم برقرار کرد، به مخاطب خود گفت:

«به آقای پسندیده بگویید آقایان قمی و شیرازی با اعتصاب امروز مخالفت کردند و هر کسی به آنها تلفن می‌زند، می‌گویند این اعتصاب مورد تایید ما نیست، یا ارتباطی به ما ندارد و از نیروی خودشان برای برهم زدن اعتصاب امروز استفاده کرده‌اند، لیکن در مشهد موفق نشدند.»[103]

به‌رغم این مسئله، «کلیه مغازه‌ها و اماکن شهرستان مشهد» در این روز تعطیل بود[104] و در ساعت 5 /8 صبح نیز، ساواک خراسان به فرمانداری نظامی اطلاع داد:

«قرار است ساعت 0900 عده‌ای در مدرسه نواب اجتماع پس از تشکل کامل مبادرت به راهپیمایی نموده و از مسیر خیابان شاهرضا . خسروی . دروازه طلایی . فلکه سراب . خیابان آبکوه، جلو ساختمان شرکت نفت اجتماع و سخنرانی نمایند.»[105]

و پس از آن نیز درباره وضعیت مشهد در این روز به اداره کل سوم نوشت:

«از صبح روز 14 حدود ده هزار نفر در جلو منزل شیرازی و خیابان نادری و خسروی اجتماع و به طرف ساختمان دادگستری حرکت، مأمورین به نحو مقتضی از حرکتشان جلوگیری نمود[ند.]»[106]

هنوز جمعیت راهپیمایان به مقابل ساختمان شرکت نفت نرسیده بود که ارتشبد اویسی که فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، در تماس تلفنی با فرماندار نظامی خراسان به وی دستور داد:

«مأموران و تانکها را از داخل خیابانها جمع و نقاط حساس را اشغال و سعی کنید با مردم درگیر نشوید.»[107]

تظاهرات روز چهاردهم آذر، تظاهراتی پیوسته بود و از صبح که آغاز شد تا پاسی از شب ادامه یافت. در ساعت 1530 بعدازظهر، اطلاعات شهربانی طی تلفنگرامی به ساواک مشهد خبر داد:

«جمعیتی که در مقابل شرکت نفت بوده‌اند وارد استادیوم سعدآباد شده و قصد پایین آوردن پیکره مبارک شاهنشاه آریامهر را دارند.»[108]

و 5 دقیقه بعد، طی تلفنگرام دیگری اعلام کرد:

«به قرار اطلاع، تظاهر کنندگان قصد حمله به پیکره‌های اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر را در سطح شهر دارند.»[109]

و باز در ساعت 1540 اطلاع داد:

«با کمال تأسف در روز جاری ساعت 1530 پیکره مبارک اعلیحضرت همایون در استادیوم [را] تکه‌تکه کرده و هر قطعه آن را در خیابان اطراف استادیوم به چرخش درآورده‌اند.»[110]

چگونگی برپایی این راهپیمایی به نقل از آیت‌الله واعظ طبسی در تماس با آقای علیخانی در شهر قم، به این شرح است:

«ما از دیروز به فرمان آقا مجلس بزرگی در مدرسه نواب تشکیل و امروز هم ساعت 1200 راهپیمایی عظیمی از مدرسه نواب به طرف شرکت نفت به منظور اعلام همبستگی با کارکنان شرکت نفت حرکت و در مقابل آن محل اجتماع و پس از سخنرانی اینجانب که سی دقیقه طول کشید، مردم متفرق، لیکن اطلاع حاصل شد عده‌ای وارد استادیوم تختی شده و سر مجسمه کد 66 را کندند و در خاتمه صحبت گفت اطلاع دارید که آقایان قمی و شیرازی ضمن اینکه در راهپیمایی شرکت ننموده، امروز را تعطیل اعلام نکرده‌اند، در صورتی که مغازه‌ها و بانکها و ادارات تعطیل نمودند و راهپیمایی عظیم صورت گرفت.»[111]

در ساعت 5 بعد از ظهر این روز شورای تأمین استان خراسان تشکیل جلسه داد که سرتیپ جعفری درباره اتفاقات صورت گرفته گفت:

«از ساعت 0400 صبح امروز مردم به طرف دادگستری حرکت نمودند. دستور دادم راه‌ها بسته شود و بعضی از محلها با سیم خاردار محصور شود. در داخل دادگستری حدود 150 نفر از شب قبل متحصن شده و مشغول خواندن قرآن بودند و گاهی اوقات شعار می‌دادند؛ به رئیس دادگستری تلفنی صحبت نمودم. ایشان قول داد خودم به مسئله رسیدگی می‌کنم که پس از مدت کوتاهی تظاهرات در داخل دادگستری قطع شد. مرعشی تلفنی با من صحبت کرد اظهار داشت به خواسته‌های این مردم پاسخ بدهید. اشخاص بازداشتی را آزاد کنید. پاسخ دادم اشخاص زیر 16 سال و تعداد [ی] دیگر را آزاد نمودم، بقیه پرونده محاکماتی دارند و من نمی‌توانم در مورد ترخیص آنها اقدامی بنمایم. مرعشی از من خواست نیروهای فرمانداری نظامی را در سطح شهر جمع‌آوری کنم و قول داد هیچ واقعه‌ای رخ نخواهد داد. در همین حال اطلاع داده شد در تمام سطح شهر مردم حرکت نموده‌اند و تمام ادارات تقریباً تعطیل است و کارمندان آنها در راهپیمایی‌ها شرکت دارند. گزارش داده شده حدود 1000 نفر از یک آبادی حرکت نموده‌اند که با هماهنگی ژاندارمری از ورود آنها به شهر خودداری شد و سعی نمودم وضع عادی شهر را به هم نزنم؛ این مردم دنبال بهانه می‌گشتند ولی سعی نمودم تا ضرورت ایجاب نکند تیراندازی نکنم. وضعیت را برای جناب آقای استاندار تشریح و مراتب را از طریق آجودان تیمسار فرماندهی ن ز ش به تهران گزارش نمودم و گفتم تاکنون تیراندازی نکرده‌ام. سربازان در نقاط حساس شهر مستقر شده‌اند. در ساعت 1030 تیمسار فرماندهی نیروی زمینی تلفنی فرمودند وضعیت چیست؟ مراتب به عرض ایشان رسید. مردم دکاکین را تعطیل نموده‌اند و در تمام سطوح مردم در حرکت هستند. تعدادی سعی می‌کنند در اطراف دادگستری تجمع کنند. راه‌های مشرف به آنجا را سد کرده‌ام، با استفاده از گاز اشک‌آور و مانور عده‌ها با آنها مقابله نموده‌ام. فرمودند نظر جناب آقای استاندار چیست؟ عرض کردم نظر ایشان همان است که در تهران تصمیم می‌گیرند. فرمودند نیروها را عقب بکشید، نقاط حساس و حیاتی را حفاظت کنید، سعی کنید نیروها غافلگیر نشوند. لذا دستور دادم با یک حرکت به عقب، نیروها از درگیری خودداری کنند. تلفنی با جناب آقای استاندار تماس گرفتم موضوع را عرض کردم. ایشان فرمودند برابر دستور فرماندهی نیروی زمینی شاهنشاهی عمل کنید. مراتب را بلافاصله به تیمسار سرلشگر ایمانی و تیمسار سرلشگر دانش و تیمسار شیخان تلفنی اطلاع دادم و تمام اعضاء شورای تأمین را از چگونگی وضع و دستور تیمسار اویسی مطلع نمودم. راهپیمایی ادامه داشت قرآن می‌خواندند چند نفری سخنرانی نمودند فحاشی نشد و این ماجرا ادامه داشت اکنون هم در سطح شهر هیجان نیست ولی برنامه‌هایی دارند مانند تهران قصد دارند در پشت بام‌ها با پخش نوار و صدا مردم را تحریک کنند.

مجسمه‌هایی که در شهر مشهود است مجسمه اعلیحضرت همایونی در فلکه تقی‌آباد و مجسمه اعلیحضرت رضا شاه فقید روبروی شهرداری است که دستور دادم اطراف آن را سیم خاردار کشیده و با نیروهای کافی حفاظت می‌شود. در مورد مجسمه‌های داخل بیمارستانها به [با] آقای آموزگار رئیس دانشگاه فردوسی تماس گرفتم. ایشان اظهار داشت درباره نگهداری آنها من خودم با گارد پلیس دانشگاه و شهربانی حفاظت می‌کنم، نیروهای نظامی داخل بیمارستان نشوند. من تقاضا دارم برای حفاظت هرچه بیشتر پیکره‌های همایونی در بیمارستانها و هنرستان صنعتی، نیروهای انتظامی کافی اعزام گردد از طرفی مجسمه‌های یادبود در شهر ممکن است باز هم وجود داشته باشد مثلاً به علت تأسیس یک مؤسسه‌ای پیکره نیم ‌تنه در داخل آن مؤسسه بنا شده باشد که محافظت این پیکره‌ها از جانب فرمانداری نظامی امکان‌پذیر نیست چون فرمانداری نظامی حق دخول در آن مناطق را ندارد صورت نقاط حیاتی مهم را که شهربانی به لشگر ارسال داشته است اسمی از استادیوم ورزشی سعدآباد نبرده امروز درب استادیوم قفل بوده و سرایدار آن هم داخل استادیوم بوده تعدادی اوباش از دیوار استادیوم بالا رفته پس از دخول به جایگاه استادیوم اقدام به صدمه زدن به پیکره همایونی می‌نمایند. به عقیده من بایستی رئیس تربیت بدنی توضیح بدهد چرا به فکر نبوده است.»[112]

در این جلسه، سرتیپ شیخان باز هم اصرار بر دستگیری روحانیونی داشت که رهبری حرکت‌های انقلابی در مشهد را به عهده داشتند که نتیجه این مذاکرات را به شرح زیر برای اداره کل سوم ارسال کرد:

«شورای تأمین استان ساعت 1700 روز جاری تشکیل و در مورد دستگیری اخلالگران مطالبی عنوان نمودم که چند نفر از اعضاء با توجه به عواقبی که ممکن است این دستگیری‌ها داشته باشد مطالبی عنوان نمو‌دند و بر اثر اصرار من، آقای استاندار با نخست‌وزیر مذاکره که دستور دادند برای حفظ امنیت هر کاری لازم است انجام و با شدت، عمل کنید. قرار است فردا تعدادی وعاظ و تعدادی اساتید دانشگاه و ادارات و کسبه گردانندگان اصلی تظاهرات مشهد دستگیر گردند. دستور فرمایید یک فروند هواپیما تهیه به مشهد اعزام گردد که صبح روز 16 /9 دستگیر شدگان را به هر محلی که قرار است اعزام دارد.»[113]

و در این روز اعلامیه‌ای با امضای «دکتر روحانی و دکتر رضوانی . هاشمی‌نژاد . طبسی» منتشر گردید که در آن از مردم تقاضا شده بود چون «عده زیادی از سربازان و جوانان مجاهد در اثر تیراندازی مصدوم و نیازمند به خون هستند»، برای اهدای خون مراجعه نمایند.[114]

از جمله گزارش‌هایی که در این روز تهیه گردید و نشانگر تأثیر فراوان روشنگری روحانیون در اقشار مختلف، به‌خصوص مردم روستانشین است، گزارش زیر است که توسط ساواک مشهد برای استاندار خراسان ارسال شد:

«بر اثر تبلیغاتی که جامعه روحانیت از چندی پیش در روستاهای استان خراسان شروع نموده‌اند افراد مذکور که اکثراً موافق دولت بوده‌اند نسبت به دولت بدبین و در نتیجه آنان جهت شرکت در تظاهرات ضد ملی و میهنی دوشادوش همشهری‌های شهری خود گروه گروه به مراکز شهرها می‌آیند.»[115]

 

روز پانزدهم آذر . پنجم محرم . آغاز برنامه تکبیر شبانه در مشهد

از شب اول ماه محرم الحرام، که مصادف با یازدهم آذرماه بود، حرکت ابتکاری مردم برای رفتن به پشت بام‌ها و گفتن الله‌اکبر آغاز گردید که این حرکت تأثیر بسزایی در ادامه مبارزات و وحشت درونی نیروهای حکومت نظامی داشت.

در روز دوازدهم آذر در اعلامیه‌ای که در مشهد منتشر گردید، از مردم خواسته شد تا «از روز پنجم تا دهم محرم در ساعت 9 شب روی پشت‌بام‌ها بروند و الله‌اکبرگویان تظاهرات نمایند[116] و متعاقب آن اعلام گردید:

«قشریون مذهبی در نظر دارند از شب پنجم ماه محرم مصادف با 15 آذرماه از ساعت 2100 به بعد به پشت‌بام منازل رفته و تکبیر ‌گویند.»[117]

و این برنامه‌ای بود که از شب پنجم محرم آغاز شد:

«شب گذشته از ساعت 2100 الی 2130 از پشت بامها و معابر عمومی و کوچه‌های مشهد وسیله بلندگو توسط افراد که به صورت دسته‌های ده‌ نفری و 15 نفری به راهپیمایی پرداخته بودند صدای الله‌اکبر پخش و مردم از این موضوع ناراحت و نگران می‌باشند.»[118]

مقام معظم رهبری که در این روز در اجتماع مردم در مدرسه نواب حضور داشت ضمن سخنرانی خود، با اشاره به اجرای برنامه تکبیر شبانه، از پیروزی قریب‌الوقوع انقلاب اسلامی خبر داد:

«سیدعلی خامنه‌ای در مدرسه نواب پیرامون پیوستن عموم مردم به جامعه روحانیت و اینکه به منظور گفتن الله‌اکبر و دادن اذان این پیوستگی را نشان داده و پیروزی نزدیک است [صحبت کرد] »[119]

در روز پانزدهم آذر، با وجود اینکه نوشته شد: «کلیه بازارها و نود و پنج درصد مغازه‌های مشهد باز و مشغول کار هستند.»، درباره اقدامات مردمی نیز اعلام گردید:

«از صبح روز جاری عده‌ای از طبقات مختلف در اطراف منزل شیرازی اجتماع و عده‌ای حدود ده هزار نفر از کارمندان ادارات مخابرات، مایکروویو، دارایی، گمرک، پست، قند و شکر و طبقات مختلف اجتماع در جلو دادگستری و داخل ساختمان اجتماع و شعارهایی با مضمون مرگ بر سلسله پهلوی . درود بر مجاهد . درود بر خواهر مجاهد، می‌دهند.»[120]

و این درحالی بود که شهربانی خراسان در ساعت 4 بعد از ظهر اعلام کرد:

«متحصنین که تعداد آنها بالغ بر سه هزار نفر می‌باشد کماکان در دادگستری به حالت تحصن می‌باشند و جمعی از کارمندان سایر ادارات منجمله ماکروویو، مخابرات، دارایی، گمرک، قند و شکر، پست، به آنان پیوسته و شعارهایی به نفع خمینی و برعلیه کد 66 نوشته[اند.]»[121]

جلسه شورای تأمین استان خراسان در حالی که در روزهای گذشته عموماً در ساعت 5 بعدازظهر برگزار می‌گردید، در این روز در ساعت 10 صبح برگزار شد. سرتیپ عبدالرحیم جعفری، فرمانده لشگر 77 مشهد و فرماندار نظامی خراسان، اولین سخنران این جلسه بود که گفت:

«به دنبال تصمیم قبلی شورای تأمین استان و صدور دستورات جناب آقای نخست وزیر و جناب آقای استاندار و فرماندهی ن ز ش پس از مراجعت از جلسه به محل کارم با تیمسار اویسی تلفنی تماس گرفتم. فرمودند چه خبر. عرض کردم قرار است از ساعت 2100 تعدادی از مردم شروع به راهپیمایی نمایند و نوارهای الله‌اکبر در سطح شهر پخش نمایند. فرمودند چون قرار است فردا آیات در تهران اعلامیه‌ای منتشر نمایند، امشب را عاقلانه بگذرانید. عرض کردم در شورای تأمین قرار شده است تعدادی دستگیر شوند. فرمودند در این مورد شدت عمل به خرج ندهید چون آیات در حال بررسی هستند، باید دید ظرف 48 ساعت آینده چه تصمیمی خواهند گرفت. عرض کردم دستگیری و اعزام این اشخاص به تهران حوادثی را به دنبال خواهد داشت. فرمودند نظر این است در مشهد و قم کشته نداشته باشیم. عرض کردم جناب آقای نخست وزیر به جناب آقای استاندار فرموده‌اند هر عملی لازم است انجام دهید نتیجه آن هرچه می‌خواهد باشد و شورای تأمین استان و من هیچ راهی را بجز اجرای اوامر نداریم و چنانچه قرار باشد شدت عمل به خرج دهیم حتماً کشته و زخمی به تعداد زیاد خواهیم داشت؛ در حال حاضر ادارات نیمه‌تعطیل و تعدادی از کارمندان آنها جزو تظاهرکنندگان هستند. مغازه‌ها، دانشگاه، مدارس تعطیل هستند. فرمودند با آقای نخست‌وزیر صحبت می‌کنم، مجدداً دستور می‌دهم. پس از 30 دقیقه تلفنی فرمودند جناب آقای نخست‌وزیر هم نظرشان این است که کشته نباید داشته باشید.»[122]

پیرو این مذاکرات، ساواک مشهد در نامه‌ای برای اداره کل سوم نوشت:

«در شورای تأمین استان ساعت 1000 روز 15 /9 /57 فرماندار نظامی مشهد اظهار داشت که دیشب با تیمسار اویسی مذاکره، ایشان درباره دستگیریهای مشهد که شب گذشته نیز در حضور جناب آقای نخست وزیر با استاندار صحبت و دستور داده بودند که با شدت عمل شود مجدداً ارتشبد اویسی اظهار نمودند که از دستگیری خودداری و با آنان مدارا گردد و سعی کنید در مشهد برخوردی رخ ندهد. استاندار نیز شب گذشته با جناب آقای نخست وزیر و تیمسار ارتشبد اویسی مذاکره نموده بود مطالب بالا را تأیید نمود. بنابراین تا صدور دستور مجدد از دستگیری اشخاص مورد نظر در سطح استان خودداری گردید.»[123]

در ساعت 3 بعد از ظهر این روز، جمعیتی که در بیت آیت‌الله شیرازی اجتماع کرده بودند، پس از پایان مراسم به سوی دادگستری رفتند و به متحصنین پیوستند.[124] ازدیاد جمعیت در داخل و خارج ساختمان دادگستری خراسان موجب شد تا در ساعات پایانی روز پانزدهم آذر، در گزارشی که ساواک مشهد برای اداره کل سوم ارسال کرد، درباره وضعیت متحصنین بنویسد:

«تحصن عده‌ای از طبقات مختلف در دادگستری خراسان ادامه دارد و ساعت 1900 حدود پنجهزار نفر در جلو و داخل دادگستری اجتماع ضمن حمل پلاکاردهایی مبادرت به دادن شعارهای مضره نمودند. فرمانداری نظامی نیروهای خود را از جلو دادگستری برداشته و مردم آزادانه تظاهرات می‌نمایند. قرار است از ساعت 2100 الی 2130 روز 15 /9 /57 مردم تکبیر ‌بگویند.»[125]

 

شهرستانهای استان از 5 آذر تا 15 آذرماه 1357 به ترتیب حروف الفبا

شهرستان تایباد

تایباد از شهرهای مرزی ایران و کلیه رفت و آمدها و فعالیت‌هایی که در این منطقه صورت می‌گرفت، تحت کنترل شدید قرار داشت. در این ایام که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود، ارتباط فرمانده پاسگاه مرکزی تایباد با حجت‌الاسلام محمد محدثی که از روحانیون آن شهرستان بود، مورد حساسیت قرار گرفت:

«حاجی محدثی رهبر شیعیان شهرستان تایباد به اتفاق استوار یکم ژاندارم گنجی رئیس پاسگاه مرکزی تایباد و یک نفر درجه‌دار دیگر و یکی از کارمندان دادگاه تایباد حدود 8 روز قبل در داخل خودرویی در جاده تایباد به کرات در تردد بودند. با توجه به اینکه استوار گنجی و فکرت از متعصبین مذهبی این شهرستان می‌باشند، ارتباط نامبردگان با حاجی محدثی در خور توجه و پیگیری می‌باشد.»[126]

در این موقع، جریان انقلاب اسلامی به میزانی فراگیر بود که حتی در روستاهای اطراف تایباد نیز ظهور و بروزی چشمگیر داشت:

«افراد مشروحه زیر در مسجد قریه ارخود تابع فرمانداری تایباد همه شب گرد هم آمده ضمن تحریک مردم و عکس خمینی را نیز در مسجد نصب کرده‌اند.

1 . حسین توحیدی 2 . محمد توحیدی 3 . شیخ محمد مودودی 4 . عباس هاشمی     5 . غلامعلی مظلوم (کدخدای قلعه) 6 . حاج عشقعلی خوشحال 7 . غلام حیدر مودودی 8 . محمدرضا نوپرست 9 . عباسعلی خوشحال

افراد فوق و بقیه اهل قریه توسط شیخ محمد مودودی که از مشهد برای تحریک به این قریه اعزام گردیده است گرد هم جمع می‌شوند ‌استحضاراً به عرض می‌‌رسد.»[127]

در این زمان که ساواک مشهد سعی داشت تا با تهیه گزارش‌هایی درباره تهیه و توزیع اسلحه در بین نیروهای مذهبی، حرکت مردم متدین و انقلابی را حرکتی خشونت‌آمیز جلوه دهد، فرماندار نظامی مشهد نیز در گزارشی نوشت:

«جعبه‌هایی از فشنگ برنو در کنار جاده واقع در بین جام . تایباد به طور پراکنده مشاهده که به وسیله فرد یا افرادی جمع‌آوری گردیده است.»[128]

به دلیل همین حساسیت بود که باز هم راه‌اندازی تظاهرات به نفع رژیم شاهنشاهی در این منطقه در دستور کار قرار گرفت:

«بیش از 5 هزار نفر از اهالی قراء از اطراف تایباد در ساعت 0900 مورخه 11 /9 /57 دست به تظاهرات ملی و میهنی زده و پشتیبانی خود را از رژیم مشروطه سلطنتی اعلام کرده‌اند.»[129]

و چهار روز پس از آن، در روز پانزدهم آذرماه شهربانی خراسان لیست 14 نفره‌ای از افرادی که در برپایی تظاهرات و راهپیمایی و ایجاد روحیه مخالفت با رژیم شاهنشاهی نقش داشتند را به عنوان «محرکین شهرستان تایباد» برای ساواک مشهد ارسال کرد.[130]

 

شهرستان تربت‌جام

شهرستان تربت‌جام به دلیل موقعیت جغرافیایی و اجتماعی، در دوران رژیم شاهنشاهی به عنوان یکی از تبعیدگاه‌های مبارزین به شمار می‌رفت که این تبعید در ماه‌های پایانی عمر رژیم شاه نیز مورد اجرا قرار می‌گرفت:

«اسدالله انصاری فرزند عبدالله به موجب رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی همدان به مدت 15 ماه به شهرستان تربت‌جام تبعید و روز 21 /8 /57 به محل تبعیدگاه خود وارد گردید.»[131]

وجود و حضور شخصیتی مانند آیت‌الله حاج شیخ علی توسلی نجفی و دیگر روحانیون در تربت‌جام، که از هر فرصتی برای روشنگری و مخالفت با رژیم شاه بهره می‌گرفتند، یکی از عوامل اصلی فعالیت‌های انقلابی در این شهرستان بود:

«آقای حاجی شیخ علی توسلی نجفی روز 30 /8 /57 در هیئت ابوالفضلی شهرستان تربت‌جام هنگام برگزاری مجلس ختم حاج ‌محمد گچ پزان به منبر رفته و ضمن اظهار مطالب خلاف واقع و تحریک‌آمیز، جمله‌ای به این شرح (حکومت و یاران و اطرافیان آن مشغول ظلم و ستم هستند و مأمور معذور بودن آنان بی‌اساس و چرند است) عنوان نموده است... حاجی توسلی با سخنرانیهای تحریک‌آمیز مردم این منطقه مرزی را تحریک می‌نماید و امکان دارد تحریکات وی منجر به ناآرامی و اعتصاباتی در شهر ‌گردد.»[132]

به همین علت بود که کلیه تحرکات آیت‌الله توسلی نجفی در این ایام، تحت مراقبت قرار داشت:

«آقای حاج شیخ علی توسلی نجفی رهبر شیعیان شهرستان تربت‌جام و سرپرست مسجد مهدیه طباطبایی شهرستان مذکور ساعت 1500 روز 5 /9 /57 از کاریر مخابرات جام با تلفن شماره (5898) شهرستان قم تماس و ارتباط برقرار نموده است... با توجه به اینکه آقای حاجی توسلی از متعصبین مذهبی شهرستان جام می‌باشد و اخیراً شروع به تحریکاتی نموده، ارتباط نامبرده با قم در خور توجه و پیگیری می‌باشد.»[133]

این روشنگری‌ها که در مساجد و مجالس مذهبی صورت می‌گرفت، موجب آگاهی و فعالیت انقلابی برخی از نیروهای نظامی و انتظامی نیز بود:

«گروهبان سوم وظیفه خدمت منقضی محمدرضا بهرامی... به متصدی عکاسی ساحل واقع در تربت‌جام مراجعه سه برگ اعلامیه جهت تکثیر به وی داده بود. در مورخه 8 /8 /1357 ساکی که حاوی تعداد 40 برگ اعلامیه مضره بوده حمل کرده بود. نامبرده مدعی بوده که تا سن 20 سالگی و قبل از اعزام به خدمت هیچ یک از فرایض دینی را بجا نیاورده لیکن از این تاریخ به مسائل مذهبی علاقمند شده و در تردد به مساجد و سخنرانی عده‌ای از وعاظ به نام آقایان موسوی و علیزاده استماع و گفته‌های آنان در وی مؤثر واقع شده و به تکثیر اعلامیه‌ها مبادرت نموده است.»[134]

در این ایام، فضای شهر تحت تأثیر فعالیت‌های انقلاب اسلامی قرار داشت و همزمان با اینکه در محیط‌های مختلف اداری و کارگری و صنفی مانند «کارخانه قند تربت‌جام» نیز زمزمه‌های مخالفت آشکار با رژیم شاهنشاهی به گوش می‌رسید، [135]«تعداد زیادی اسکناس با چاپ عکس روح الله خمینی» نیز در تربت‌جام پخش شد که عامل تکثیر آن، عکاسی پرتو معرفی گردید:

«فتو پرتو تربت‌جام روز 5 /9 /57 تعدادی فتوکپی از اسکناس‌های 10 و 50 و 100 ریالی که عکس روح‌الله خمینی روی آنان چاپ بوده تهیه می‌نموده است.»[136]

و چند روز بعد نیز گزارش داده شد:

«رضا خورشیدی که جنب مسجد هراتیها واقع در تربت‌جام کفش فروشی دارد چندی قبل ضمن اسائه ادب نسبت به شاهنشاه آریامهر، حمایت و پشتیبانی خود را از اعمال خشونت‌آمیز طرفداران خمینی اعلام سپس از شنبه [منبع ساواک]  تقاضا نموده آیا قادر است 10 الی 20 قبضه اسلحه از افغانستان برایش تهیه نماید که شنبه علت نیاز اسلحه‌ها را از وی استفسار، پاسخ داده بنا به اعلامیه رهبر شیعیان ما می‌بایست از هم ‌اکنون خود را مسلح نماییم.»

و این درحالی بود که فرزند وی به نام «صادق خورشیدی» نیز که محصل یکی از دبیرستانهای تربت‌جام بود، عکس محمدرضا پهلوی را از محلی که در کلاس درس نصب شده بود، پایین آورد.[137]

با وجود اینکه یکی از عوامل پخش اعلامیه در شهرستان تربت‌جام به نام «محمدجواد رضاییان» در ابتدای شهریور ماه سال 1357ش «به اتهام پخش اعلامیه دستگیر و در بازرسی از منزلش نیز حدود 200 عدد نوار کاست مضره و مقداری اعلامیه و کتب مضره کشف» و در این ایام بدون هیچگونه تعیین تکلیفی هنوز در زندان بود؛ [138]اطلاعات شهربانی در گزارشی به فرمانداری نظامی از انتشار «اعلامیه‌هایی مبنی بر اشعاری به نفع آقای روح‌الله خمینی» در تربت‌جام خبر داد[139] و پس از آن نیز گزارش داد:

«قرار است در روز عاشورا و تاسوعا در شهرستان تربت‌جام عده‌ای با کفن بیرون بیایند و با خود اسلحه حمل و امکان درگیری مسلحانه در آن روز می‌رود.»[140]

در این زمان هماهنگی با اعتصاب فرهنگیان در مشهد، از دیگر اقداماتی بود که به همت تعدادی از فرهنگیان تربت‌جام صورت گرفت[141] تا اینکه در گزارش آن نوشته شد:

«متعاقب آن کلیه دبیران دبیرستانهای کلالی و سینا و دخترانه ایراندخت شهرستان مزبور از شرکت در کلاسهای درس خودداری و اعتصاب نموده‌اند.»[142]

 

شهرستان تربت‌حیدریه

واقعة روز بیست و ششم آبان در مشهد که به موجب آن تعدادی از مردم متدین کشته و زخمی و دستگیر شدند، به سرعت در شهرهای استان خراسان پخش شد. اعلام عزای عمومی در جریان این واقعه، شهرستان تربت‌حیدریه را نیز در روز بیست و هشتم آبان به تعطیلی و تظاهرات کشاند:

«در شهر کلیه کسبه به عنوان عزای ملی سه روز تعطیل نموده و حدود 200 نفر از روحانیون، مردم، کسبه و دانش‌آموزان مبادرت به تظاهرات و راهپیمایی و دادن شعارهای مضره نموده‌اند که پس از مذاکره مقامات مربوطه با روحانیون، جمعیت به مسجد جامع شهرستان مزبور رفته و پس سخنرانی شیخ عبدالله امامی و سیدمحمد طباطبایی متفرق شده‌اند.»[143]

حجت‌الاسلام شیخ عبدالله امامی در جریان سخنرانی خود در این روز که مصادف با روز عید غدیر بود، ضمن اشاره به تظاهرات مردم مشهد در روز بیست و ششم آبان، گفت:

«چندین نفر مردم بیگناه را مأمورین خائن ‌شاه به رگبار مسلسل بستند که عده‌ای از کشته ‌شدگان مغزشان متلاشی شده بود.»[144]

تلاش حجت‌الاسلام حاج شیخ عبدالله امامی برای روشنگری و آگاهی بخشی در جریان مقابله با رژیم شاهنشاهی منحصر به تربت‌حیدریه نبود. از جمله برنامه‌های ایشان که با همراهی دیگر روحانیون شهر صورت می‌گرفت، حضور در بخش‌ها و روستاهای اطراف شهر بود تا با سخنرانی‌هایی افشاگرانه، از توطئه‌ای که توسط نیروهای امنیتی برای ایجاد تفرقه بین مردم صورت می‌گرفت، جلوگیری نماید:

«در ساعت 2000 روز 2 /9 /57 عده‌ای از روحانیون تربت‌حیدریه به اسامی شیخ عبدالله امامی به همراه شیخ احمد مرد خدا و آقای موسوی دامادهای آقای امامی و طلبه دیگری به نام رضایی اتویی وسیله لندرور شخصی به روستای دوغ آباد واقع در 12 کیلومتری شمال پاسگاه فیض‌آباد عزیمت، به مسجد قریه وارد، شیخ احمد مرد خدا مطالبی برعلیه مأمورین و سخنانی در مورد مقام شامخ سلطنت بیان نموده [است.] »[145]

«عده‌ای از دانش‌آموزان مرکز بخش رشتخوار در بعدازظهر روز جاری در مدخل شهر مزبور تجمع نموده تا از امامی معمم افراطی ساکن شهر تربت‌حیدریه را که مقرر بوده برای سخنرانی به رشتخوار برود استقبال نمایند. به قرار اطلاع بعدی نامبرده با چند نفر از اهالی شهر تربت‌حیدریه در ساعت 5 /6 بعدازظهر روز جاری به رشتخوار وارد با چند نفر از مستقبلین با پلاکارت‌هایی از عکس خمینی به قصد مراجعه به قریه حسن‌آباد واقع در 10 کیلومتری مرکز بخش مزبور حرکت نموده [است.]»[146]

طبیعی بود که نتیجه این اقدامات، برپایی تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بود:

«در ساعت 1825 . 26 /8 /57 عده کثیری از اهالی قریه ساق در منطقه پاسگاه ژاندارمری شهرنوباخزر دست به تظاهرات ضد ملی زده‌اند.»[147]

«در ساعت 1300 . 2 /9 /57 تعدادی به تحریک و سردستگی شیخ محمد سنگانی و شیخ ذبیح‌الله سنگانی و سیداکبر حسینی نیا [در] قریه سنگان از توابع تربت‌حیدریه با در دست داشتن عکس‌هایی از خمینی مبادرت به دادن شعارهای ضد ملی و تظاهراتی نموده‌اند.»[148]

در کنار این فعالیت‌ها، صدور اعلامیه مستقل نیز در دستور کار روحانیون شهرستان تربت‌حیدریه قرار داشت که متأسفانه متن آن در سوابق موجود نبود:

«اخیراً تعدادی اعلامیه توسط روحانیون شهرستان تربت‌حیدریه منتشر و در سطح شهرستان مزبور پخش شده است.»[149]

روز سوم آذرماه مصادف با شب هفتم شهدای روز بیست و ششم تظاهرات مردم مشهد بود. در ساعت 5 بعد از ظهر این روز در مسجد جامع تربت‌حیدریه مراسمی برگزار گردید که سخنران آن حجت‌الاسلام سیف بود و پس از پایان سخنرانی او، تظاهراتی صورت گرفت که با تیراندازی مأمورین انتظامی مواجه گردید: 

«ساعت 1700 روز 3 /9 /57 گروهی از طبقات مختلف مردم در مسجد جامع شهرستان تربت‌حیدریه اجتماع و طلبه‌ای به نام سیف مطالب تحریک‌آمیز عنوان سپس جمعیت به خیابان‌ها وارد و اقدام به دادن شعارهای مضره و حمله پلاکت‌ها نموده‌اند. تذکرات مأمورین انتظامی برای متفرق شدن آنان مؤثر نبوده که به ناچار از تیراندازی هوایی استفاده و جمعیت بدون تلفات و مجروح‌شدن کسی متفرق شده‌اند. ضمناً 5 نفر از تظاهرکنندگان و سرنشینان اتومبیل ژیان که مشغول پخش اعلامیه بوده‌اند به وسیله مأمورین انتظامی دستگیر شده‌اند.»[150]

روز پنجم آذرماه، که روز راهپیمایی بزرگ مردم مشهد در اعتراض به هتک حرمت حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء بود، در تربت‌حیدریه نیز راهپیمایی عظیمی صورت گرفت. این راهپیمایی پس از پایان مراسمی که از ساعت 10 صبح در مسجد جامع برگزار شده بود، آغاز گردید و گزارش چگونگی آن در ساعت 1315 بعد از ظهر در حالی که تظاهرات هنوز ادامه داشت، به شرح زیر برای استاندار خراسان فرستاده شد:

«از ساعت 10 صبح روز جاری در حدود 4 هزار نفر در مسجد جامع شهر تربت‌حیدریه مجتمع و پس از انجام سخنرانیهایی دست به تظاهرات آرام خیابانی زدند. تا این ‌ساعت تظاهرات ادامه دارد و هیچگونه برخوردی بین تظاهرکنندگان و پلیس به وقوع نپیوسته و در بین تظاهرکنندگان تعدادی زن مشاهده می‌شود.»[151]

اقدام مستمر حجت‌الاسلام امامی برای حضور در روستاهای اطراف شهر، که موجب برپایی تظاهرات علیه رژیم شاه می‌گردید، نیروهای امنیتی و نظامی را بر آن داشت تا برای مقابله با این حرکت، به سازماندهی گروهی از مردم روستایی اقدام و مردم را در مقابل هم قرار دهند:

«در ساعت 1855 روز 7 /9 /57 آقای شیخ عبدالله امامی به همراه 5 نفر دیگر از بستگان خود و اهالی تربت‌حیدریه در قریه حصار در 20 کیلومتری غرب پاسگاه بایک به منبر رفته و در مورد مسائل دینی و ضد امنیتی سخنرانی نموده؛ از طرفی عده‌ای از اهالی شاهدوست قریه مذکور که قبلاً پشتیبانی و جانبازی خود را از قانون اساسی و رژیم سلطنتی اعلام نموده بودند قصد داشتند که در صورت ایراد سخنرانی ضد ملی وسیله اشخاص مزبور با آنان درگیر شوند که با ابتکار فرمانده پاسگاه و قدرت معنوی دهبان محل، هیچ ‌درگیری بین دو طرف ایجاد نشده و حدود 2000 نفر از اهالی شاه دوست قریه مذکور به مدت دو ساعت در داخل قریه تظاهرات ملی انجام داده‌[اند.]»[152]

در این زمان، انقلاب اسلامی به میزانی فراگیر شده بود و مردم از چنان دانشی برخوردار بودند که اینگونه ترفندهای فریبکارانه نیز اثر چندانی نداشت. دستگیری معلمین روستاهای اطراف تربت‌حیدریه در این موقع، بیانگر این واقعیت است:

«در ساعت 1645 مورخه 7 /9 /57 معلمین ساق و قلعه آقا حسن و قریه‌های دیگر حوزه آن پاسگاه، ضمن تعطیل نمودن مدارس، اعلامیه‌هایی منتشر و در متن اعلامیه‌ها انگیزه تعطیل نمودن مدارس را بازداشت دو نفر از همکارانشان وسیله پاسگاه دولت‌آباد قید نموده‌اند ... و به همین بهانه از رفتن به کلاس درس خودداری و همبستگی خود را با فرهنگیان کشور اعلام نموده[اند.]»[153]

در ساعت 5 بعد از ظهر روز یازدهم آذرماه که مصادف با اولین روز ماه محرم بود، تظاهراتی در تربت‌حیدریه صورت گرفت که منجر به شهادت اولین شهید این شهر در دوران انقلاب اسلامی گردید:

«در حدود ساعت 1700 مورخه 11 /9 /57 دو هزار نفر افراد مخالف و اخلالگر به تحریک شخصی به نام فاطمی که از مشهد به تربت‌حیدریه آمده بود، در خیابان فردوسی اجتماع نموده و شروع به تظاهرات ضد ملی می‌نمایند که وسیله مأمورین شهربانی به آنان ابلاغ گردیده تظاهرات در ایام محرم ممنوع و متفرق شوید که تظاهرکنندگان به دستور مأمورین توجه ننموده که برای متفرق نمودن آنان از خودروهای آب‌پاش و گاز اشک‌آور استفاده شده که در این هنگام تظاهرکنندگان در خیابان فردوسی و شاهرضای شرقی به وسیله لاستیک، آتش‌‌سوزی ایجاد کرده و شروع به پرتاب سنگ به طرف مأمورین نموده که مأمورین برای متفرق نمودن آنان بالاجبار و به منظور برقراری نظم، مبادرت به تیراندازی هوایی نموده که درنتیجه پنج نفر مجروح و یک نفر به نام علی [رضا]  عسکری هفده ساله فوت می‌نماید. مجروحین به بیمارستان اعزام و تحت درمان قرار گرفتند و برابر اطلاع وضع مزاجی آنان رضایت بخش می‌باشد و آقای دادستان و بازپرس شبانه در بیمارستان حاضر و شروع به رسیدگی نموده‌اند و نظم شهر از ساعت 1930 برقرار گردیده [است.]»[154]

این تظاهرات به میزانی گسترده بود که فرماندار تربت‌حیدریه برای مقابله با آن در نامه‌ای به استاندار خراسان تقاضای کمک کرد:

«با عنایت به کمبود نیروی انتظامی و سوابق امر در خصوص طرح موضوع در شورای تأمین شهرستان و تقاضای اعضای شورای این شهرستان در مورد فوق، بدین وسیله مجدداً برای فراهم آوردن امکان نظم در شهر که در شرایط فعلی کاملاً مشکل و حتی ممکن به نظر نمی‌رسد اوامر مؤکد و فوری صادر و نتیجه را امر به اعلام فرمایید.»[155]

تیراندازی به سوی مردم و کشتن آنان نیازمند فضاسازی مناسب بود؛ از این رو در جریان تهیه گزارش فعالیت‌های انقلابی در شهرستان تربت‌حیدریه، تهیه اسلحه برای رودررویی با مأمورین نظامی و انتظامی نیز از جمله گزارش‌های تنظیمی بود:

«غیرنظامیان ربانی . امامی . حاج یعقوبی که از علمای شهرستان تربت‌حیدریه می‌باشند چندین قبضه اسلحه و نارنجک جهت استفاده نمودن در روز عاشورا آماده کرده و اسلحه‌ها هم اکنون نزد امامی پیش‌نماز شهرستان مذکور می‌باشد.»[156]

«حاجی برات صاحب مسافرخانه اطمینان شهرستان تربت‌حیدریه از محمد خوردو اهل و ساکن قریه ازدوسلامی تربت‌حیدریه تعداد 100 قبضه اسلحه خریداری و وجه آن را پرداخت نموده و تا کنون سه قبضه آن را با اتومبیل شخصی خودش از قریه مذکور به شهرستان تربت‌حیدریه آورده و قصد دارد روز عاشورا بین مردم پخش نماید.»[157]

«دین محمد گنک اهل خواف تربت‌حیدریه که به شغل آهنگری اشتغال دارد و در ساختن اسلحه نیز مهارت دارد، در حال حاضر مشغول ساختن اسلحه برای حاجی برات اهل تربت‌حیدریه و صاحب مسافرخانه اطمینان می‌باشد و قصد دارند روز عاشورا از اسلحه‌ها استفاده نمایند.»[158]

از چگونگی مراسم تشییع اولین شهید تربت‌حیدریه، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی گورستان شهر به یاد او به نام «بهشت عسگری» نامیده شده، گزارشی موجود نیست؛ ولی مراسم شب سوم او که در روز چهاردهم آذر در کنار مزارش برپا شده بود، باز هم به خون کشیده شد. تلفنگرام فرماندار تربت‌حیدریه در ساعت 5 /5 بعد از ظهر روز چهاردهم آذر به استانداری خراسان درباره این تظاهرات به شرح زیر است:

«به دنبال اجتماع تظاهر کنندگان در گورستان [که] به مناسبت سومین روز کشته‌شدن رضا عسگری دانش‌آموز برگزار می‌گردید، در موقع خروج تظاهر کنندگان از گورستان در... خیابان بین نامبردگان و نیروی انتظامی درگیری منجر به تیراندازی نیروی انتظامی پیش می‌آید که به قرار اطلاع نتیجتاً سه نفر زخمی می‌شوند که حال یک نفر از آنان وخیم است که با مراجعه اینجانب به بیمارستان، موضوع زخمی شدن سه نفر وسیله پزشک جراح به اینجانب اعلام شد.

با توجه به سوابق امر و درگیریهای اخیر منجر به کشته شدن یک نفر و زخمی‌شدن چهار نفر، تظاهرات و درگیریها مرتباً به خشونت بیشتر طرفین می‌انجامد. مراتب از نظر استحضار و صدور اوامر مقتضی اعلام می‌گردد.»[159]

 

شهرستان درگز

باوجود تلاشی که برای مقابله با حرکت‌های انقلابی مردم متدین و مذهبی درگز صورت می‌گرفت، جوانان انقلابی تلاشی مضاعف برای پخش اعلامیه‌های صادره از سوی امام خمینی (ره) و دیگر علما و روحانیون داشتند. دستگیری 3 نفر از جوانان متدین «در ساعت 15 /5 صبح روز پنجم آذرماه در مقابل مسجد صاحب‌الزمانی»، در حین الصاق اعلامیه، نشانگر این تلاش است.

اعلامیه‌های کشف شده از بازرسی منزل یکی از این جوانان به نام علیرضا باقری، بیانگر فعالیت‌های گسترده انقلابی در شهرستان درگز است:

«از منزل علیرضا باقری مدارک جرمی به شرح ذیل کشف شد .

1 . بر روی یک برگ کاغذ طرح چهارپایی بود که سوار بر آن کارتر را نقاشی کرده و داخل آن جمله (مرگ بر شاه خائن جلاد . نابودباد خاندان ظالم پهلوی خونخوار) نوشته شده و عکس سر شاهنشاه را به عنوان سر چهارپا با چسب نواری چسبانده و بر پیشانی تمثال مبارک شاهنشاهی کلمات (شمر ‌ذی‌الجوشن) نوشته و بین دو ابروی عکس شاهنشاه را خط‌ خطی و برای تمثال معظم‌له سبیل کشیده است کشف شد. 2 . نامه‌ای به عنوان آقای زحمتی صاحب سینما درگز که در آن تهدید شده یا سینما را تعطیل کن و به فعالیتهایی که به صلاح جامعه است بپرداز یا این کار را انجام خواهیم داد. 3 . دو برگ تمثال شاهنشاه را از همان نمونه‌ای که در طرح چهارپا استفاده شده و از کتب درسی جدا گردیده و زیر فرش خانه به دست آمد. 4 . دو برگ اعلامیه مضره از طرف سید محمدکاظم شریعتمداری و سیدعبدالله شیرازی کشف شد. 5 . نامه‌ای به عنوان جناب شیخ و تهدید به اینکه در منابر از این دستگاه ظالم و خونخوار و شاه خائن تعریف نکنید و الا شما را خواهیم کشت. 6 . چهار برگ اعلامیه مضره مصاحبه شریعتمداری با خبرنگار فرانسوی. 7 . پونس و نوارچسب برای الصاق اعلامیه توضیح اینکه از همین چسبها در طرح چهارپا استفاده شده است. 8 . سه قطعه تصویر متعلق به خمینی و کافی.»[160]

در روز پنجم آذرماه، در تعدادی از روستاهای اطراف شهرستان درگز تظاهراتی ترتیب داده شد تا به وسیله آنان «پشتیبانی از قانون اساسی و نظام شاهنشاهی» اعلام شود؛[161] ولی سه روز پس از آن، فرماندار درگز در نامه‌ای به استاندار خراسان نوشت:

«شایعات بسیاری حاکی از این است که چون در این شهرستان عده زیادی به عنوان موافق دست به تظاهرات زده‌اند، قرار است روز شنبه و یکشنبه یازده و دوازده [آذرماه] ، عده زیادی از مشهد به درگز آمده و ادارات فرمانداری، شهربانی، ژاندارمری و تعاون و امور روستاها و کشاورزی را تخریب و خانه‌های آنان را به آتش بکشند و اینجانب و رؤسای ادارات مذکور را به قتل برسانند.»[162]

در این ایام که فرهنگیان سراسر کشور در حال اعتصاب بودند و تظاهرات دانش‌آموزی نیز فراوانی داشت، در دبستان‌ها و مدارس راهنمایی و دبیرستان‌های درگز نیز تحرکاتی علیه رژیم شاهنشاهی صورت می‌گرفت: 

«مدیر مدرسه راهنمایی دخترانه آذربخش چاپشلو درگز علاوه بر اینکه دارای ایده و افکار و عقاید افراطی می‌باشد، دائماً در دفتر مدرسه از وضع مملکت و دولت بحث و انتقاد و سایر معلمین مدرسه و دانش‌آموزان را به دولت بدبین می‌نماید. ضمناً در تظاهرات روز 9 /8 /57 کشاورزان چاپشلو در جهت موافق با برنامه‌های دولت، نامبرده به دار و دسته خود دستور داده که از بالای پشت بام کشاورزان را با سنگ مجروح نمایند که دو نفر از کشاورزان به نام رمضان علوی و اکبر پرواز بر اثر پرتاب سنگ مجروح و زخمی شده‌اند.»[163]

 

شهرستان سبزوار

در این موقع که نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی برای مقابله با انقلاب اسلامی در حال فریبکاری و سازماندهی برخی از مردم روستاها و سوءاستفاده از آنان بودند، آگاه‌سازی روستاییان از اولویت بسیار بالایی برخوردار بود که این اقدام در نامه ساواک مشهد به اداره کل سوم به شرح زیر گزارش شد:

«حدود 400 نفر از طلاب به منظور تبلیغات به دهات سبزوار اعزام شدند تا به نحو مقتضی روستاییان را علیه دولت بدبین نمایند.»[164]

و در گزارش فرماندار سبزوار به استاندار خراسان نیز نوشته شد:

«شب گذشته روحانیون به اتفاق عده زیادی از فرهنگیان و دانش‌آموزان از سبزوار به مرکز بخش ششتمد عزیمت نموده پس از ایراد سخنرانی در مقبره بیهق به شهر مراجعت نمودند.»[165]

ساواک مشهد که نگران این آگاهی‌بخشی بود، برای پیشگیری از آن، به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خراسان نوشت:

«اکثر شب‌ها روحانیون و طلبه‌های سبزوار به‌ اتفاق 400 یا 500 نفر از اهالی مشهد به قراء و روستاهای اطراف مشهد عزیمت و در آنجا اقدام به سخنرانی و تحریک روستاییان می‌نمایند ... دستور فرمایید به منظور جلوگیری از تحریکات مزبور به یکانهای مربوط آموزش لازم داده شود تا به نحو مقتضی از تشکیل چنین اجتماعاتی جلوگیری نمایند.»[166]

این آگاهی‌بخشی و روشنگری به میزانی مؤثر بود که ساواک مشهد درباره نتیجه آن نوشت:

«بر اثر تبلیغاتی که جامعه روحانیت از چندی پیش در روستاهای اطراف سبزوار شروع نموده افراد مذکور که اکثراً موافق دولت بوده‌اند نسبت به دولت بدبین در نتیجه آنها جهت شرکت در تظاهرات ضد ملی و میهنی دوشادوش همشهری‌های شهری خود گروه گروه به مرکز شهر می‌آیند.»[167]

در روز سوم آذرماه که مصادف با شب هفت شهدای روز بیست و ششم تظاهرات مردم مشهد بود، تظاهراتی بزرگ در سبزوار انجام شد که در گزارش آن آمده است:

«در ساعت 900 الی 1200 مورخ 3 /9 /57 راهپیمایی حدود 35 هزار نفر از روحانیون و دانش‌آموزان و سایر حرف در شهر سبزوار انجام گردیده است.»[168]

و در گزارش دیگری که توسط اطلاعات شهربانی تهیه شده، درباره کیفیت این راهپیمایی نوشته شد:

«با در دست داشتن عکسهایی از خمینی و دکتر علی شریعتی و پلاکاردهایی از خیابان‌های عطار، ملک جنوبی، ناوی، فلکه سی و سه هزار متری، دروازه عراق راهپیمایی و در جلو مسجد جامع متفرق شدند. ضمناً در جلو مسجد زینبیه خیابان ناوی شیخ حسین معروف به شش نمدی سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و ضد میهنی ایراد نموده است.»[169]

در روز پنجم آذرماه «کلیه مغازه‌های شهر تعطیل و اجتماعی از مردم در مسجد جامع» سبزوار تشکیل و از ساعت 1030 صبح، راهپیمایی مردم آغاز شد:[170]

«از ساعت 1030 مورخ 5 /9 /57 حدود 60 هزار نفر از طبقات مختلف مردم که 5 صف آن روحانیون و بقیه دانش‌آموزان و فرهنگیان و کسبه و زن‌ها بودند با در دست داشتن پلاکاردهایی از خمینی و شریعتی در خیابانهای سبزوار حرکت و بدون دخالت پلیس متفرق شده‌اند و کلیه بانک‌ها و حتی ادارات دولتی دست از کار کشیده بودند.»[171]

در ساعت 4 بعد از ظهر این روز نیز اجتماعی در خانه فرهنگیان سبزوار تشکیل شد:

«عده‌ای در حدود هزار نفر از فرهنگیان، دانش‌آموزان و غیره در خانه فرهنگیان شهرستان سبزوار اجتماع و آقای محمد رحیمی دبیر سخنرانی تحریک‌آمیز و ضد میهنی ایراد و سپس آقای اشکان فرماندار سبزوار به خانه فرهنگیان وارد و از طرف دبیران و آموزگاران یک جلد کلام‌الله مجید و یک قطعه عکس خمینی به نامبرده اهداء گردیده و آقای اشکان اظهار داشته من به خواسته شما مجدداً به سبزوار آمده‌ام و هدف ما یکی است و کوشش می‌کنیم به هدف خود برسیم و اضافه نموده من از شما هستم و از کلیه شما همیشه اوقات حمایت خواهم نمود.»[172]

فرهنگیان سبزوار در جلسه‌ای که در روز بیست و هشتم آبان با «حضور یکهزار نفر از دبیران، آموزگاران و آقای رزاق پور رئیس آموزش و پرورش شهرستان سبزوار در خانه فرهنگیان» برگزار شد، تصمیم گرفتند «تعطیلی مدارس ابتدایی و دبیرستان‌ها به مدت دو هفته دیگر تمدید» شود و پس از پایان این دو هفته که روز سیزدهم آذر بود، اجتماعی با شکوه برگزار کردند:

«روز مزبور حدود 6 هزار نفر از روحانیون، فرهنگیان، دانش‌آموزان، بانوان و طبقات مختلف مردم در خانه فرهنگیان اجتماع و علی محمدی دبیر مشهد جهت آنان سخنرانی تحریک‌آمیز نموده است.»[173]

 

شهرستان سرخس

در این ایام تلاش فراوانی صورت می‌گرفت تا مردم شهرستان سرخس و روستاهای اطراف آن از طرفداران و موافقین رژیم شاهنشاهی قلمداد شوند و برای اثبات این منظور، اجتماعاتی نیز صورت می‌گرفت و گزارش‌های آن برای سلسله مراتب ارسال می‌شد:

«در مورخه 29 /8 /57 در حدود 1000 نفر از اهالی پس کمر و صدرآباد و کلاته سعید و گرماب و بلوچهای براهویی و بقیه قراء مرزی از توابع مشهد با در دست ‌داشتن تمثالهایی از شاهنشاه آریامهر و شهبانو فرح و پرچم ایران به محوطه گروهان ژاندارمری پل خاتون آمده و پشتیبانی خود را از رژیم مشروطه سلطنتی اعلام نمودند.»[174]

باوجود این اقدامات، مردم متدین و انقلابی شهرستان سرخس، توسط اعلامیه‌هایی که در سطح شهر پخش می‌شد، در جریان امور قرار داشتند؛[175] و به همین دلیل بود که در روز پنجم آذرماه که روز راهپیمایی بزرگ مردم مشهد بود، «برای اولین بار در سرخس تعطیل عمومی اعلام ‌شد

آقای جلیل تبریزنیا درباره اقداماتی که درباره این تعطیلی صورت گرفت، گفته است:

«روز قبل ما متنی ‌نوشتیم و توسط احمد خطیب (کارمند بانک کشاورزی سرخس) و به وسیله ماشین تحریر تکثیر و همراه اعلامیه شیرازی پخش و از مردم خواستیم که مغازه‌های خود را تعطیل و در مسجد اجتماع نمایند. از سید عباس معتمد الشریعتی (معمم) نیز خواستیم که خود را برای یک سخنرانی خوب آماده کند.»[176]

در این موقع، در محیط‌های دانش‌آموزی نیز تحرکاتی به چشم می‌خورد که ساواک سرخس سعی در دو قطبی کردن آن داشت:

«بین محصلین دبیرستان دولتی ابوشکور شهرستان سرخس دودستگی ایجاد و عده‌ای موافق دولت (اهل تسنن) با عده‌ای دیگر مخالف دولت (شیعه) در تاریخ 27 /8 /1357 مبادرت به زد و خورد کرده‌اند.»[177]

شهرستان فریمان

فریمان از جمله شهرستان‌هایی بود که توطئه سازماندهی اشرار و اراذل و برخی از فریب‌خوردگان در این ایام در آن چشمگیر بود؛ تا جایی که وقتی در روز هشتم آذرماه هیئتی از سوی آیت‌الله شیرازی «به منظور همبستگی» عازم آن شهرستان شدند، آیت‌الله شیرازی به فرزندش محمدعلی که سرپرستی این هیئت را به عهده داشت، توصیه کرد:

«خودروهای خود را در فرهادگرد پارک کنید که مبادا مانند حادثه روز 7 /9 /57 قوچان رخ ندهد و بقیه مسافت را پیاده بروید.»[178]

از چگونگی اتفاقاتی که در فریمان در این روزها صورت گرفته، گزارشی در سوابق موجود نیست، ولی با توجه به نتیجه بررسی حجت‌الاسلام مظفری که در روز نهم آذرماه به فریمان رفته است، چنین استنباط می‌شود که گروه اشرار با انقلابیون شهر درگیرهایی داشته‌اند:

«در مورخه 9 /9 /57 شیخ مظفری با بیوک شماره 35139 (تهران 22) به فریمان رفته که اوضاع را بررسی و نتیجه را به آیات بگوید و نتیجه بررسی شیخ مظفری این بوده است که در فریمان هر مغازه‌ای که عکس آیت‌الله خمینی پشت شیشه آنها بوده وسیله اهالی فریمان خرد کرده‌اند.»[179]

ولی به‌رغم این شرایط، مردم متدین و انقلابی شهر و روستاهای اطراف به فعالیت‌های خود مشغول بودند:

«در مورخه 12 /9 /57 شخصی به نام احمد افسرده فرزند غلامعلی ساکن قلندرآباد فریمان در تاریخ 10 /9 /57 مورد سوءظن مأموران ژاندارمری قرار می‌گیرد و پس از بازرسی، تعدادی پوستر و کتابهای مضره از نامبرده به دست می‌آید.»[180]

 

شهرستان قوچان

در ساعت 5 /10 صبح روز پنجم آذرماه تظاهراتی در قوچان صورت گرفت که یکی از شعارهای آن «ما منتظر قیام ارتش هستیم» بود. جمعیتی که در این تظاهرات شرکت داشتند، یک ساعت بعد «با دخالت مأمورین» متفرق شدند.

باوجود اینکه در این ایام شهر قوچان هنوز در تب و تاب حمله چماق داران قرار داشت، ساواک قوچان که از اختلاف نظر برخی از روحانیون و علما درخصوص آراء فکری دکتر شریعتی مطلع بود، سعی داشت تا در این موقع آتش این اختلاف را در قوچان شعله ورتر کند تا از این طریق بتواند فعالیت‌های انقلابی را تحت تأثیر قرار دهد:

«موقعی که به شیخ ناصری گفتم این خیانت است و بهتر می‌باشد وی نظر این علمای مشهد را به بعضی از آخوندهای قوچان بازگو نماید، در جواب گفت شیخ نمازی آنها را قسم داده که به هیچ‌کس موضوع را نگویند.»[181]

در این حال و هوا، ضمن اینکه در روز پنجم آذرماه طی اعلامیه‌ای «از عموم طبقات دعوت ‌شد که روز سه ‌شنبه مورخه 7 /9 /57 در مسجد جامع قوچان اجتماع نمایند»؛[182] ساواک قوچان نیز در ساعت 7 بعد از ظهر روز ششم آذر به ساواک مشهد نوشت:

«برابر اعلام فرمانداری نظامی و شهربانی مشهد، روز 7 /9 /57 آیت‌الله مرعشی و تعدادی روحانی به همراهی جمعیت زیادی به منظور تخریب و آتش‌‌سوزی در مقابله با حوادث قوچان به این شهر وارد خواهند شد.»[183]

و در ساعت 5 /9 شب همین روز، ساواک مشهد نیز به اداره کل سوم اعلام کرد:

«در گرگان و بخشهای اطراف قویاً شایع است که عده‌ای از عوامل اخلالگر مقیم گرگان و حومه قصد دارند روز 7 /9 /57 به قوچان عزیمت و در آن شهر مبادرت به تظاهرات و اخلالگری و اغتشاش بنمایند. قرار است صبح روز 7 /9 /57 عده‌ای از طبقات مختلف مردم پس از اجتماع در منزل مرعشی با اتوبوس‌های مسافری از فلکه فردوس به قوچان عزیمت و در شهرستان مذکور تظاهراتی به تلافی تظاهرات میهنی چند روز گذشته مردم قوچان بنمایند.»[184]

به‌رغم اینکه در گزارش‌های قبل، علت حرکت مردم مشهد به سوی قوچان «به تلافی تظاهرات میهنی چند روز گذشته مردم قوچان» قید شده بود، در گزارش دیگری که ساواک مشهد برای اداره کل سوم فرستاد، علت این حرکت را شرکت در مراسم شهید منوچهر رزاقی که در تظاهرات روز بیست و ششم آبان به شهادت رسیده بود، عنوان کرد:[185]

«گروهی از فرهنگیان مشهد در حدود 2 تا 3 هزار نفر به منظور مراسم عزاداری منوچهر رزاقی با اتوبوسهای مجانی از ساعت 0500 صبح روز جاری به سرپرستی آیت‌الله مرعشی قصد ‌داشتند به قوچان عزیمت نمایند و دست به تظاهرات بزنند.»[186]

گزارش رکن دوم ژاندارمری خراسان در روز هفتم آذر در رابطه با این حرکت به شرح زیر است:

«از ساعت 1100 روز جاری در حدود چهارصدوپنجاه دستگاه ماشین سواری و مینی‌بوس و اتوبوس به صوب قوچان عزیمت تا در تظاهرات ضد ملی که در این شهر برپا گردیده شرکت نمایند.»[187]

و آمار ساواک مشهد در این خصوص با کمی تفاوت به شرح زیر اعلام شد:

«قبل از ظهر روز 7 /9 /57 حدود 6 هزار نفر از مردم مشهد با 450 دستگاه خودرو سواری و 50 دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس جهت تظاهرات ضد ملی به سوی قوچان حرکت کردند.»[188]

و ساواک قوچان نیز در ساعت 3 بعد از ظهر گزارش داد:

«تظاهر کنندگان با تعداد زیادی کامیون، اتوبوس، مینی‌بوس و سواری به طرف قوچان حرکت در مسیر راه بر روی پایه‌های سیمانی برق شعارهای مضره نوشته و در چناران گروه زیادی با قربانی کردن گاو و گوسفند از آنان استقبال و این عده در چناران به داخل شهر رفته و تظاهراتی برپا نموده‌اند. تعدادی اتومبیل سواری به قوچان وارد و در مدخل شهر مستقر تا سایرین به آنان ملحق شوند. تعدادی از دانش‌آموزان قوچانی و تعدادی طلاب و بانوان که از صبح در مسجد جامع اجتماع نموده بودند، در ساعت 14 از مسجد خارج تا در مدخل شهر به گروه‌هایی که از مشهد آمده ملحق شوند.»[189]

و فرمانداری قوچان نیز نیم ساعت پس از گزارش ساواک قوچان به استانداری خراسان اطلاع داد:

«عده‌ای در حدود 8000 نفر با وسائل شخصی و اتوبوس به قوچان وارد و در ساعت 30 /15 در میدان رستاخیز توقف و پس از پیوستن عده‌ای در حدود یک‌هزار نفر از اهالی قوچان به صورت دستجمعی در حالی که آقای مرعشی و عده‌ای از روحانیون در جلوی آنها بودند با دادن شعارهای مختلف به طرف مسجد جامع حرکت و در مسجد تجمع نموده‌اند.»[190]

 

شهرستان کاشمر

در این ایام در اطراف و اکناف کاشمر، تظاهرات مردمی بر علیه رژیم شاهنشاهی برپا بود، مانند آنچه در روز چهارم آذرماه در خلیل‌آباد صورت گرفت:

«عده‌ای از اهالی مردم خلیل‌آباد از توابع شهرستان کاشمر به سرپرستی شیخ محمد طاهری فرزند عباس با در دست داشتن پلاکت‌هایی تظاهراتی برپا و در مدرسه راهنمایی دخترانه و پسرانه برای دانش‌آموزان وسیله شیخ قاسم قدوسی سخنانی برای آنان ایراد نموده‌اند.»[191]

و در روز پنجم آذرماه که روز راهپیمایی بزرگ بود، در ساعت 8 صبح تظاهراتی در بردسکن صورت گرفت که تا ساعت 2 بعد از ظهر ادامه داشت:

«از ساعت 0800 مورخه 5 /9 /57 تظاهراتی از کلیه قاطبه اهالی و روحانیون اطراف بردسکن در مرکز بخش بردسکن برپا و بدون مداخله مأمورین در ساعت 1400 خاتمه یافته است.»[192]

در این زمان در حالی که در روستای کسرینه از سرنگونی قریب‌الوقوع رژیم شاهنشاهی سخن گفته می‌شد،[193] ضداطلاعات لشگر 77 خراسان نیز افرادی را که در برپایی تظاهرات در شهرستان کاشمر دارای نقش بودند به اطلاعات شهربانی معرفی کرده بود:

«نامبردگان زیر ساکن کاشمر، مشوق و محرک مردم به اغتشاش هستند و در پخش شعار‌های مضره و اهانت به مقدسات ملی شرکت دارند. 1 . احمد رضایی ...                  2 . حبیب‌الله محمدیان ... 3 . علی شیخ‌الاسلام ... 4 . شیخ حسن حاجی‌نژاد ...          5 . سیدحسن حسینی مقدم ... 6 . کاظم محمدی ... 7 . حسین بزمی و رحمت‌الله شعبانی...»[194]

حجت‌الاسلام والمسلمین شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد، برای سخنرانی به کاشمر آمد و در روز هفتم آذر در مسجد جامع و روز بعد در مسجد امام صادق علیه السلام سخنرانی نمود:

«آقای هاشمی‌نژاد در مسجد جامع کاشمر در ساعت 1800 روز 7 /9 /57 جهت اهالی شهر و در ساعت 0900 روز 8 /9 /57 جهت بانوان و معلمین و دانش‌آموزان کاشمر در مسجد امام صادق (ع) سخنرانی ضد ملی ایراد نموده است.»[195]

و پس از آن، درباره تصمیم مردم به تظاهرات در روز یازدهم آذرماه که مصادف با اول ماه محرم بود، گزارش داده شد:

«عده‌ای از قراء ‌کاریز و خرّو و طرق و نخرود، قصد دارند مورخه 11 /9 /57 برای تظاهرات به مرکز بخش کوهسرخ آمده و تعدادی نیز از کاشمر به آنان ملحق و قصد دارند ابتدا نگهبان پاسگاه را خلع سلاح و سپس به پاسگاه حمله نمایند.»

این گزارش موجب شد تا «شهربانی کاشمر از گروهان ژاندارمری کاشمر تقاضای کمک» نماید؛ ولی ژاندارمری خراسان اعلام کرد:

«با توجه به تقویت پاسگاه‌ کوهسرخ، امکان تقویت شهربانی کاشمر از طریق گروهان امکان‌پذیر نمی‌باشد.»[196]

از چگونگی برپایی تظاهرات مردم کاشمر در روز یازدهم، گزارشی در سوابق موجود نیست، ولی در خلاصه اطلاعاتی فرمانداری نظامی، گزارش راهپیمایی مردم خلیل‌آباد در این روز به ثبت رسیده است:

«در ساعت 0900 . 11 /9 /57 عده‌ای از اهالی قریه خلیل‌آباد به سرپرستی سیدمحمد طاهری و سیدقاسم قدوسی مبادرت به تظاهرات ضد ملی نموده و تابلوهای مدارس نادرشاه و هلالی و پروین را پایین آورده و تعویض نموده‌اند.»[197]

و در روز پانزدهم نیز اطلاعات شهربانی لیست اسامی «محرکین شهرستان کاشمر» را برای ساواک خراسان ارسال کرد:

«1 . محمدباقر نور معروف به موسوی . بازنشسته مخابرات . خیابان فیض آباد              2 . قربانعلی عربی . خواربارفروش . خیابان پهلوی روبروی مسجد امام جعفر صادق(ع) 3 . پرویزی . قالی فروش . اول خیابان مدرس 4 . حسین سیف . تاجر . اول خیابان مدرس سرای حاجی امین 5 . علی اصغر شاکری . طلبه . مدرسه علمیه 6 . رضا پهلوان‌زاده . طلبه و مؤذن . مسجد جامع شهر 7 . قریشی . بازنشسته مخابرات . فعلاً کارمند ایران ناسیونال 8 . علی‌اکبر جعفری . طلبه . خیابان مدرس کوی روشن کوچه مسجد 9 . مجیدی . طلبه . مدرسه دانش خیابان فیض‌آباد 10 . محمدحسین شایان . داروفروش . خیابان پهلوی اول کوچه آیت‌الهی»[198]

 

شهرستان گناباد

در روز بیست و پنجم آبان ماه، مراسمی در مسجد و حسینیه بجستان برگزار گردید که سخنرانان این مراسم حجت‌الاسلام شیخ احمد ملازاده و حجت‌الاسلام و المسلمین، حاج شیخ محمد مدنی مشهور به ناشرالاسلام گنابادی بودند و پس از اتمام سخنرانی ایشان که در انتقاد «از دستگاه‌های اداری و رژیم سلطنتی» ایراد شده بود، مردم قصد داشتند «دست به تظاهرات شدیدی بزنند که وسیله مأمورین ژاندارمری محل و گروهان گناباد» از این راهپیمایی آنان جلوگیری گردید.[199]

در روز بیست و هشتم آبان ماه، تظاهراتی علیه رژیم شاهنشاهی در بخش بجستان صورت گرفت که شهردار بجستان نیز همراه تظاهرکنندگان بود.[200]

و در روز پنجم آذرماه، درحالی که «حدود 90 درصد مغازه‌های شهر گناباد تعطیل بود»،[201] مردم گناباد دست به تظاهراتی زدند که در گزارش آن نوشته شد:

«در مورخه 5 /9 /57 اهالی گناباد در جلوی فرمانداری محل، نماز جماعت برگزار و مبادرت به تظاهرات ضد ملی نموده‌اند.»[202]

 

شهرستان نیشابور

در این زمان، هدف اصلی مردم در جای جای کشور پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاهنشاهی بود، چنانکه حتی شرکت‌کنندگان در مراسم جشن عروسی در روستای چکنه علیای شهرستان نیشابور نیز «با همدیگر هم ‌صدا و به خمینی درود فرستاده‌اند و از رژیم انتقاد و مطالبی علیه شاه بیان» کرده[203] و «بر روی کانال 3 فرکانس بی‌سیم اس اس بی شعبه مخابرات شهربانی نیشابور» نیز پیام‌هایی علیه رژیم شاه مخابره می‌شد.[204]

در روز پنجم آذرماه، درحالی که «حدود 90 درصد مغازه‌های شهر نیشابور» مانند دیگر شهرهای استان خراسان رضوی تعطیل بود،[205] فرمانداری نظامی مشهد گزارش داد:

«تعدادی سلاح در آبادی خرو نیشابور موجود بوده و تمرینات تیراندازی در آن حوالی نیز انجام می‌گردد.»[206]

و ساواک مشهد نیز به اداره کل سوم اعلام کرد:

«1 . در شهرستان نیشابور وسیله معلمین، دانش‌آموزان و گروههای دیگر تظاهراتی انجام می‌گیرد و شعارهایی مبنی بر طرفداری از خمینی داده می‌شود. ضمناً گرایلی دبیر، قهرمان رئیس دبیرستان، امیر مشهور به سلیمانی و فرزند حاج آقا رضا مرحوم از روحانیون نیشابور و انصاری روحانی از محرکین می‌باشند.

2 . اعلامیه‌هایی از طرف علمای نیشابور به مدرسه علمیه گلشن نصب که در آن به کد 66 اهانت ‌شده و عکس کد 66 را به صورت توهین ‌کننده کرده‌اند.»[207]

و اداره اطلاعات شهربانی هم با اعلام اسامی 9 نفر از علما و روحانیون نیشابور، آنان را به عنوان رهبر تظاهرکنندگان معرفی کرد:

«9 نفر روحانیون مشروحه ذیل در شهرستان نیشابور نقش رهبری تظاهرکنندگان را داشته و با سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و الصاق و توزیع اعلامیه و عکس‌های ضد ملی، اذهان اهالی را منحرف ساخته و می‌سازند...

1 . سید احمد موسوی‌فر 2 . شیخ حسن عظیمی‌نژاد 3 . محمدباقر اسعدی 4 . حسین انصاری 5 . شیخ محمد 6 . شیخ محمد بلبلی 7 . ابوالفضل عمارلو 8 . حسین قلعه‌نوی 9 . حسن باقری»[208]

در ساعت 9 صبح روز هشتم آذرماه دهمین جلسه شورای تأمین منطقه شهرستان نیشابور برگزار شد. محمدامین که فرماندار نیشابور بود در این جلسه ضمن اشاره به تظاهرات مردم در روز بیست و هشتم آبان ماه و بخشنامه دولت نظامی ازهاری مبنی بر ممانعت از برگزاری مراسم سوگواری و «جلوگیری از حرکت دستجات مذهبی در معابر عمومی»، گفت:

«با تبلیغاتی که از طرف نمایندگان آیات در شهر و روستاها انجام شده، اخلالگران قصد دارند از روستاهای پر جمعیت منجمله درود . خروعلیا سفلی و بار معدن و غیره در روزهای محرم بخصوص دهه اول به طور گروهی به شهر وارد، ضمن انجام تظاهرات خیابانی مبادرت به تخریب مؤسسات دولتی نمایند و افراطیون مذهبی ماه محرم را ماه موفقیت در جهاد ملی اعلام نموده، لذا لازم می‌دانم به منظور جلوگیری از هرگونه ناامنی در سطح شهرستان، مجدداً یک گروهان درجه‌دار و سرباز نظامی تقاضا گردد تا به موقع بتوان از وجود آنها استفاده نمود.»

و سرهنگ محمدحسین حیدری که رئیس شهربانی نیشابور بود نیز ضمن اشاره به برنامه‌ریزی انقلابیون برای فعالیت در ماه محرم، وضعیت در شهر نیشابور را قرمز اعلام کرد:

«با تبلیغات وسیعی که در ماه‌های اخیر در شهر و روستاها نموده‌اند اخلالگران و کسانی که در جریانات اخیر زخمی شده‌اند قصد دارند از روز شنبه اول ماه محرم از روستاها به طور گروههای چند هزار نفری وارد شهر شوند؛ لذا با توجه به موارد فوق و اطلاعات مکتسبه در ماه محرم وضعیت قرمز اعلام می‌گردد و من شخصاً با نظر آقای فرماندار با تقاضای یک گروهان نظامی جهت استقرار در این شهرستان موافقت دارم.»

و در نهایت تصمیم گرفته شد:

«فوراً یک گروهان سرباز و درجه‌دار و افسر نظامی با تجهیزات از مشهد تقاضا که در شهر مستقر و از هرگونه اغتشاش و یا بی‌نظمی شدیداً جلوگیری شود.»[209]

و در همین موقع، رکن دوم ناحیه ژاندارمری خراسان در گزارشی خطاب به استاندار خراسان نوشت:

«آقای غلامرضا فرگانی ... در منزلشان واقع در کوچه لاله شیوای نیشابور با سایر دوستانش جلساتی تشکیل که در یکی از این جلسات مطرح نموده از روز شنبه یازدهم آذرماه جاری به ما اسلحه خواهند داد؛ در مرحله یکم اقدام به ترور فرماندهان نظامی و بعداً مبادرت به قطع برق . آب.  انفجار پمپ ‌بنزین و مراکز ارتباطی شهر و کشتن مخالفین در نیشابور خواهیم کرد.»[210]

 

 

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، ج 5، سند شماره: 112 /1- 23 /5- 5 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[2]. همین مجموعه، جلد هفدهم، سند شماره: 12471 /21 ﻫ ، تاریخ: 4 /9 /1357 

[3]. همین مجموعه، جلد هفدهم، سند شماره: 3 /2 /25 /542 ، تاریخ: 4 /9 /1357

[4]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 79 . مدت دوره از ساعت 0600 . 4 /9 /1357 الی 0600 . 5 /9 /1357

[5]. همین کتاب، سند شماره: 21017/ ﻫ 1 ، تاریخ: 6 /9 /1357 

[6]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 80 . مدت دوره از ساعت 0600 . 5 /9 /1357 الی 0600 . 6 /9 /1357

[7]. همین کتاب، سند شماره: 20983/ ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357 

[8]. همین کتاب، سند شماره: 20993 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[9]. همین کتاب، سند شماره: 24576/ ﻫ 2، تاریخ: 5 /9 /1357

[10]. همین کتاب، سند شماره: 20984/ ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357 

[11]. همین کتاب، سند شماره: 20993 /9 ﻫ 1، تاریخ: 5 /9 /1357

[12]. همین کتاب، سند شماره: 1 /2 /25 /542 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[13]. همین کتاب، سند شماره: 21063/ ﻫ ، تاریخ: 8 /9 /1357 

[14]. همین کتاب، خلاصه اطلاعاتی شماره 80 . مدت دوره از ساعت 0600 . 5 /9 /1357 الی 0600 . 6 /9 /1357

[15]. همین کتاب، سند شماره: 2 /2 /25 /542 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[16]. همین کتاب، سند شماره: 21128 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[17]. همین کتاب، سند شماره: 2 /2 /25 /542 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[18]. همین کتاب، سند شماره: 21039/ ﻫ 1 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[19]. همین کتاب، سند شماره: 24593/ ﻫ 2، تاریخ: 6 /9 /1357

[20]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[21]. همین کتاب، سند شماره: 21041/ ﻫ 1، تاریخ: 6 /9 /1357 

[22]. همین کتاب، سند شماره: 9090 /312 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[23]. همین کتاب، سند شماره: 24605/ ﻫ 2، تاریخ: 7 /9 /1357 

[24]. همین کتاب، سند شماره: 24606/ ﻫ 2، تاریخ: 7 /9 /1357 

[25]. همین کتاب، سند شماره: 21045/ ﻫ 1، تاریخ: 7 /9 /1357 

[26]. همین کتاب، سند شماره: 21052/ ﻫ 1، تاریخ: 7 /9 /1357 

[27]. همین کتاب، سند شماره: 24606/ ﻫ 2، تاریخ: 7 /9 /1357

[28]. همین کتاب، سند شماره: 21056/ ﻫ 1 ، تاریخ: 7 /9 /1357 

[29]. همین کتاب، سند شماره: 24606/ ﻫ 2، تاریخ: 7 /9 /1357

[30]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 7 /9 /1357 الی 0600 . 8 /9 /1357

[31]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 7 /9 /1357 الی 0600 . 8 /9 /1357

[32]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 7 /9 /1357

[33]. همین کتاب، سند شماره: 24624/ ﻫ 2، تاریخ: 8 /9 /1357 

[34]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[35]. همین کتاب، سند شماره: 17 /09 /606 /5 /958 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[36]. همین کتاب، سند شماره: 116 /19 /606 /2/ف /958 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[37]. صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج ‌5، ص 75. 

[38]. همین کتاب، سند شماره: 21074/ ﻫ 1 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[39]. همین کتاب، سند شماره: 97012 /9 ﻫ ، تاریخ: 10 /9 /1357

[40]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 84 . مدت دوره از ساعت 0600 . 9 /9 /1357 الی 0600 . 10 /9 /1357

[41]. سند خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 8 /9 /1357 الی 0600 . 9 /9 /1357

[42]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[43]. همین کتاب، سند شماره: 21074/ ﻫ 1 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[44]. همین کتاب، سند شماره: 21076/ ﻫ 1 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[45]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 84 . مدت دوره از ساعت 0600 . 9 /9 /1357 الی 0600 . 10 /9 /57

[46]. همین کتاب، سند شماره: 21074/ ﻫ 1 ، تاریخ: 9 /9 /1357 

[47]. همین کتاب، سند شماره: 24649/ ﻫ 2 ، تاریخ: 9 /9 /1357 

[48]. همین کتاب، سند شماره: 97012 /9 ﻫ ، تاریخ: 10 /9 /1357

[49]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 . مدت دوره از ساعت 0600 . 10 /9 /1357 الی 0600 . 11 /9 /1357

[50]. همان.

[51]. همان.

[52]. همین کتاب، سند شماره: 1 /2 /25 /542 ، تاریخ: 10 /9 /1357

[53]. همین کتاب، سند شماره: 97012 /9 ﻫ ، تاریخ: 10 /9 /1357

[54]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 . مدت دوره از ساعت 0600 . 10 /9 /1357 الی 0600 . 11 /9 /1357

[55]. همین کتاب، سند شماره: 21094/ ﻫ 1 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[56]. سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 . مدت دوره از ساعت 0600 . 10 /9 /1357 الی 0600 . 11 /9 /1357

[57]. همین کتاب، سند شماره: 21093/ ﻫ 1، تاریخ: 11 /9 /1357 

[58]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[59]. همین کتاب، سند بدون شماره ، تاریخ: 11 /9 /1357 

[60]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[61]. همین کتاب، سند شماره: 21152/ ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357

[62]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 [86] . مدت دوره از ساعت 0600 . 11 /9 /1357 الی 0600 . 12 /9 /1357

[63]. همین کتاب، سند شماره: 21098 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[64]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 [86] . مدت دوره از ساعت 0600 . 11 /9 /1357 الی 0600 . 12 /9 /1357

[65]. همین کتاب، سند شماره: 21152/ ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[66]. گزارش چگونگی آن در مجلدات قبلی آمده است.

[67]. همین کتاب، سند بدون شماره و تاریخ [11 /9 /57]

[68]. همین کتاب، سند شماره: 3 /2 /25 /542 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[69]. همین کتاب، سند شماره: 69 /57 /02 /501 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[70]. همین کتاب، سند شماره: 32 /61 /02 /501 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[71]. همین کتاب، سند شماره: 10154 /312 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[72]. همین کتاب، سند امنیت داخلی بدون شماره ، تاریخ: 12 /9 /1357

[73]. همین کتاب، سند شماره: 34917 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[74]. همین کتاب، سند شماره: 21115/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[75]. همین کتاب، سند شماره: 9 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[76]. همین کتاب، سند شماره: 21119/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[77]. همین کتاب، سند شماره: 24666/ ﻫ 2، تاریخ: 12 /9 /1357 

[78]. همین کتاب، سند شماره: 24668/ ﻫ 2، تاریخ: 12 /9 /1357 

[79]. همین کتاب، سند شماره: 9 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[80]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 87 . مدت دوره از ساعت 0600 . 12 /9 /1357 الی 0600 . 13 /9 /1357

[81]. همین کتاب، سند شماره: 21109/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[82]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 87 . مدت دوره از ساعت 0600 . 12 /9 /1357 الی 0600 . 13 /9 /1357

[83]. همین کتاب، سند دایره دوم بخش ضد جاسوسی ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[84]. همین کتاب، سند شماره: 21136 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[85]. همین کتاب، سند شماره: 21141/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[86]. همین کتاب، سند شماره: 1274 /16 /57 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[87]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[88]. همین کتاب، سند شماره: 191 /02 /501 /1/ف /958 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[89]. همین کتاب، سند شماره: 21141/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[90]. همین کتاب، سند شماره: 21142/ ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[91]. همین کتاب، سند شماره: 21162 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[92]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 88 . . مدت دوره از ساعت 0600 . 13 /9 الی 0600 . 14 /9 /1357

[93]. این تعداد در گزارش شهربانی حدود دو هزار نفر نوشته شده است. همین کتاب، سند شماره: 21 /25 /542

[94]. همین کتاب، سند شماره: 21164/ ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357

[95]. همین کتاب، سند شماره: 21 /25 /542 ، تاریخ: 13 /9 /1357

[96]. همین کتاب، سند شماره: 1 /2 /25 /542 ، تاریخ: 13 /9 /1357

[97]. همین کتاب، سند شماره: 21171/ ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[98]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 88 . . مدت دوره از ساعت 0600 . 13 /9 الی 0600 . 14 /9 /1357

[99]. همین کتاب، سند شماره: 21098 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 11 /9 /1357  

[100]. همین کتاب، سند شماره: 25 ، تاریخ: 13 /9 /1357

[101]. سند گزارش نوبه‌ای عملیاتی شماره 89 . مدت دوره از ساعت 0600 . 14 /9 /1357 الی 0600 . 15 /9 /1357

[102]. همین کتاب، سند شماره: 21165/ ﻫ 1 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[103]. همین کتاب، سند شماره: 21197/ ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[104]. همین کتاب، سند شماره: 5 /517 ، تاریخ: 14 /9 /1357

[105]. همین کتاب، سند شماره: 21172/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357

[106]. همین کتاب، سند شماره: 21186/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[107]. همین کتاب، سند شماره: 21187/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[108]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[109]. همین کتاب، سند شماره: 2 /2 /25 /542 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[110]. همین کتاب، سند شماره: 1 /2 /25 /542 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[111]. همین کتاب، سند شماره: 21204/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357

[112]. سند صورتجلسه مذاکرات شورای تأمین استان خراسان . تاریخ: 1700 . 14 /9 /1357

[113]. همین کتاب، سند شماره: 21203/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[114]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 89 . مدت دوره از ساعت 0600 . 14 /9 /1357 الی 0600 . 15 /9 /1357

[115]. همین کتاب، سند شماره: 21185/ﻫ 1 ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[116]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 87 . مدت دوره از ساعت 0600 . 12 /9 /1357 الی 0600 . 13 /9 /1357

[117]. همین کتاب، سند شماره: 21141/ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[118]. همین کتاب، سند شماره: 21220/ﻫ 1 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[119]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[120]. همین کتاب، سند شماره: 21220/ﻫ 1 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[121]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[122]. سند صورتجلسه مذاکرات شورای تأمین استان خراسان . تاریخ: 1000 . 15 /9 /1357

[123]. همین کتاب، سند شماره: 21219 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[124]. همین کتاب، سند شماره: 1 /2 /25 /542 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[125]. همین کتاب، سند شماره: 21224 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[126]. همین کتاب، سند شماره: 2826/ت ، تاریخ: 5 /9 /1357

[127]. همین کتاب، سند شماره: 27 /5 /01 /801 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[128]. همین کتاب، سند شماره: 63 /63 /02 /501 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[129]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 88 . . مدت دوره از ساعت 0600 . 13 /9 الی 0600 . 14 /9 /1357

[130]. همین کتاب، سند شماره: 14 /25 /542 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[131]. همین کتاب، سند شماره: 2820/ت ، تاریخ: 5 /9 /1357

[132]. همین کتاب، سند شماره: 2831/ت ، تاریخ: 5 /9 /1357

[133]. همین کتاب، سند شماره: 2833/ت ، تاریخ: 7 /9 /1357

[134]. همین کتاب، سند شماره: 73 /03 /510 /958 ، تاریخ: 5 /9 /1357 

[135]. همین کتاب، سند شماره: 2845/ت ، تاریخ: 7 /9 /1357

[136]. همین کتاب، سند شماره: 2841/ت ، تاریخ: 7 /9 /1357

[137]. همین کتاب، سند شماره: 10123 /312 ، تاریخ: 11 /9 /1357 

[138]. همین کتاب، سند شماره: 21122/ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[139]. همین کتاب، سند شماره: 3 /549 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[140]. همین کتاب، سند شماره: 10 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[141]. همین کتاب، سند شماره: 2882/ت ، تاریخ: 13 /9 /1357

[142]. همین کتاب، سند شماره: 2880/ت ، تاریخ: 13 /9 /1357

[143]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[144]. همین کتاب، سند شماره: 12 /19230 /04 /507 /962 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[145]. اسناد ساواک، سند شماره: 13 /132 /77 /401 /9 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[146]. همین کتاب، سند شماره: 1 سیار ، تاریخ: 8 /9 /1357

[147]. همین کتاب، خلاصه اطلاعاتی شماره 80 . مدت دوره از ساعت 0600 . 5 /9 /1357 الی 0600 . 6 /9 /1357

[148]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 81 . مدت دوره از ساعت 0600 . 6 /9 /1357 الی 0600 . 7 /9 /1357

[149]. همین کتاب، سند شماره: 459 /1 /02 /501 /962 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[150]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[151]. همین کتاب، سند شماره: 748/م ، تاریخ: 5 /9 /1357

[152]. همین کتاب، سند شماره: 169 /1925 /02 /501 ، تاریخ: 9 /9 /1357 

[153]. همین کتاب، سند شماره: 108 /132 /77 /401 /9 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[154]. همین کتاب، سند شماره: 163 /132 /77 /401 /9 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[155]. همین کتاب، سند شماره: 2 سیار ، تاریخ: 11 /9 /1357

[156]. همین کتاب، سند شماره: 20132 /9 /04 /507 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[157]. همین کتاب، سند شماره: 12092 /9 ﻫ 3 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[158]. همین کتاب، سند شماره: 12093 /9 ﻫ 3 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[159]. همین کتاب، سند شماره: 1 سیار ، تاریخ: 14 /9 /1357

[160]. همین کتاب، سند شماره: 257 /4117 /22/.. /60 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[161]. همین کتاب، خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 7 /9 /1357 الی 0600 . 8 /9 /1357

[162]. همین کتاب، سند شماره: 588/م ، تاریخ: 8 /9 /1357

[163]. همین کتاب، سند شماره: 3759/ق ﻫ ، تاریخ: 14 /9 /1357 

[164]. همین کتاب، سند شماره: 20993 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[165]. همین کتاب، سند شماره: 603/م ، تاریخ: 5 /9 /1357

[166]. همین کتاب، سند شماره: 20994 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[167]. همین کتاب، سند شماره: 21117/ﻫ 1 ، تاریخ: 12 /9 /1357 

[168]. همین کتاب، سند شماره: 21085 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[169]. همین کتاب، سند شماره: 4 /25 /542 ، تاریخ: 12 /9 /1357

[170]. همین کتاب، سند شماره: 603/م ، تاریخ: 5 /9 /1357

[171]. همین کتاب، سند شماره: 21085 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[172]. همین کتاب، سند شماره: 2796 /1 /57 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[173]. همین کتاب، سند شماره: 24703 /9 ﻫ 2 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[174]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 81 . مدت دوره از ساعت 0600 . 6 /9 /1357 الی 0600 . 7 /9 /1357

[175]. همین کتاب، سند شماره: 12040 /9 ﻫ 3 ، تاریخ: 7 /9 /1357

[176]. همین کتاب، سند شماره: 24694/ﻫ 2 ، تاریخ: 13 /9 /1357 

[177]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره [86] 85 . مدت دوره از ساعت 0600 . 11 /9 /1357 الی 0600 . 12 /9 /1357

[178]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 8 /9 /1357 الی 0600 . 9 /9 /1357

[179]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 84 . مدت دوره از ساعت 0600 . 9 /9 /1357 الی 0600 . 10 /9 /1357

[180]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 87 . مدت دوره از ساعت 0600 . 12 /9 /1357 الی 0600 . 13 /9 /1357

[181]. اسناد ساواک، سند شماره: 3694/ق ﻫ ، تاریخ: 6 /9 /1357 

[182]. همین کتاب، سند شماره: 2 /2 /25 /542 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[183]. همین کتاب، سند شماره: 3600/ق ﻫ ، تاریخ: 6 /9 /1357

[184]. همین کتاب، سند شماره: 21041/ﻫ 1 ، تاریخ: 6 /9 /1357 

[185]. همین کتاب، سند شماره: 24599/ﻫ 2 ، تاریخ: 6 /9 /1357 

[186]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 81 . مدت دوره از ساعت 0600 . 6 /9 /1357 الی 0600 . 7 /9 /1357

[187]. همین کتاب، سند شماره: 117 /1888 /02 /501 ، تاریخ: 7 /9 /1357 

[188]. همین کتاب، سند شماره: 21056/ﻫ 1 ، تاریخ: 7 /9 /1357 

[189]. همین کتاب، سند شماره: 3699/ق ﻫ ، تاریخ: 7 /9 /1357

[190]. همین کتاب، سند شماره: 48/م ، تاریخ: 7 /9 /1357

[191]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 81 . مدت دوره از ساعت 0600 . 6 /9 /1357 الی 0600 . 7 /9 /1357

[192]. همین کتاب، سند شماره: 121 /1888 /02 /501 ، تاریخ: 7 /9 /1357 

[193]. همین کتاب، سند شماره: ب36 /753 /02 /507 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[194]. همین کتاب، سند شماره: 19 /09 /606 /5 /958 ، تاریخ: 8 /9 /1357

[195]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 85 [86] . مدت دوره از ساعت 0600 . 11 /9 /1357 الی 0600 . 12 /9 /1357

[196]. همین کتاب، سند شماره: 134 /132 /77 /401 /9 ، تاریخ: 11 /9 /1357

[197]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 88 . . مدت دوره از ساعت 0600 . 13 /9 الی 0600 . 14 /9 /1357

[198]. همین کتاب، سند شماره: 14 /25 /542 ، تاریخ: 15 /9 /1357

[199]. همین کتاب، سند شماره: 20227 /38 /04 /507 ، تاریخ: 9 /9 /1357

[200]. همین کتاب، سند شماره: 12026 /9 ﻫ 3 ، تاریخ: 6 /9 /1357. نام این شهردار پارسا بوده و در تظاهرات روزهای 4 و 9 و 14 آبان در بجستان نیز شرکت داشته و «روی سر تظاهرکنندگان شیرینی و گل » می‌ریخته است. سند شماره: 20227 /37 /04 /507 ، تاریخ: 9 /9 /1357 

[201]. همین کتاب، سند شماره: 20993 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[202]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 82 . مدت دوره از ساعت 0600 . 8 /9 /1357 الی 0600 . 9 /9 /1357

[203]. همین کتاب، سند شماره: 386 /06 /501 ، تاریخ: 5 /9 /1357

[204]. همین کتاب، سند شماره: 21009/ﻫ 1 ، تاریخ: 6 /9 /1357

[205]. همین کتاب، سند شماره: 20993 /9 ﻫ 1 ، تاریخ: 5 /9 /1357 

[206]. همین کتاب، سند شماره: 224 /17 /02 /501 ، تاریخ: 5 /9 /1357 

[207]. همین کتاب، سند شماره: 12018 /9 ﻫ 3 ، تاریخ: 6 /9 /1357 

[208]. همین کتاب، سند شماره: 3 /25 /542 ، تاریخ: 7 /9 /1357

[209]. همین کتاب، صورتجلسه تأمین منطقه شهرستان نیشابور . جلسه 10 ‌ساعت 900 صبح روز 8 /9 /1357

[210]. همین کتاب، سند شماره: 186 /1888 /02 /501 ، تاریخ: 9 /9 /1357  

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.