مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 15

محاصره بیت امام خمینی(ره) و بازتاب آن در خراسان رضوی

در جریان ملاقات امیرخسرو افشار قاسملو، وزیرخارجه وقت ایران با وزیر خارجه عراق در حاشیه اجلاسیه سازمان ملل در آمریکا، و همچنین مذاکره و هماهنگی او با وزیر امورخارجه آمریکا و هنری کسینجر، اخراج امام خمینی(ره) از کشور عراق، مورد توافق قرار گرفت؛ تا جائی که وزیر امور خارجه ایران در پایان مذاکره خود با وزیر خارجه عراق گفت:

«با فراهم کردن مقدمات اخراج خمینی از عراق، بزرگترین خدمت را به شاه انجام دادم.»[1]

بر مبنای این توافق، رژیم عراق ابتدا امام خمینی را از مداخله در امور سیاسی منع کرد و در اولین روز مهرماه سال 1357ش، بیت ایشان در نجف اشرف را به محاصره نظامی درآورد.

این خبر به سرعت در ایران پخش شد و خبرگزاری فرانسه و یونایتدپرس نیز گزارش دادند که دولت عراق در قبال فشارهای دولت ایران تسلیم شده است و از ملاقات مردم با آیت‌الله خمینی جلوگیری می‌کند و مقامات عراقی، آیت‌الله خمینی را ممنوع‌الملاقات کرده‌اند و به او اجازه نمی‌دهند تا از خانه خود خارج شود و یا با دیگران ملاقات کند.[2]

سراسر کشور ایران به علت این بی‌احترامی به ساحت امام خمینی(ره) در حال انفجار قرار داشت؛ پرویز ثابتی که مقام امنیتی ساواک بود، در بخشنامه‌ای سراسری، ضمن اشاره به برنامه‌ریزی علماء و روحانیون برای تعطیل عمومی روزهای هفتم و هشتم مهر ماه، نوشت: 

«اخیراً در پاره‌ای محافل در مورد ایجاد محدودیت برای خمینی از جانب دولت عراق نقل شده و بر همین مبنا عنوان می‌گردد روزهای 7 و 8 /7 /57 به منظور اعتراض به این امر در ایران تعطیل عمومی خواهد بود. دستور فرمائید با استفاده از کلیه امکانات در سطح وسیع در منطقه استحفاظی شایع کنند که این محدودیتها تدریجاً منتفی شده و با اقداماتی که دولت ایران به عمل آورده، برای او محدودیتی وجود ندارد. ضمناً تا ساعت 0700 روز شنبه 8 /7 /57 وضعیت منطقه را از نقطه نظر احتمال تعطیل اعلام دارند.»[3]

اولین اقدام در این مورد در مشهد، جلسه‌ای بود که در روز چهارم مهر ماه، «با شرکت آقایان شیخ ابوالحسن شیرازی . محسن محسنیان . سیدعزالدین موسوی زنجانی . عباس واعظ طبسی . محمدرضا محامی . امیرپور . سیدکاظم مرعشی، در منزل میرزا جواد تهرانی تشکیل گردید» تا درباره متن اعلامیه‌ای که باید تهیه شود، تصمیم‌گیری شود.

متنی که در این جلسه تهیه شد، توسط آیت‌الله واعظ طبسی به منزل آیت‌الله قمی برده شد[4] و در همان روز، این متن تبدیل به اعلامیه‌ای از سوی آیت‌الله قمی گردید که به دیوار منزل ایشان نصب شد:

«به طوری که قبلاً ضمن صدور اعلامیه‌‌ای شما را در جریان قرار دادیم، دولت جمهوری عراق در رابطه با نظام حاکم ایران که مخالفت او با اسلام و مردم مسلمان مشخص شده است، اخیراً از رفت و آمد در منزل حضرت آیت‌الله آقای خمینی جلوگیری و تماس مردم را با معظم‌له قطع نمودند. لذا ضمن ابراز تأسف نسبت به این رفتار و تجاوز غیرقانونی آنها، روز یکشنبه 28 شهر شوال مطابق با 9 /7 /57 را به عنوان تعطیل عمومی سراسری اعلام می‌داریم. ضمناً برای آنکه آدمکشهای خون‌آشام برای آدم کشی خود بهانه‌ای به دست نیاورند، مناسب است مؤمنین در خانه‌های خود بمانند و با کمال خلوص نیت و توسل به مقام مقدس حضرت ولی امر ارواحناه فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف، از خداوند متعال بخواهند که هر چه زودتر همه مشکلاتی که برای جامعه مسلمان ایران پیش آمده، رفع فرماید.»[5]

همزمان همان متن، با کمی تفاوت، با امضای 8 تن از روحانیون مبارز مشهد منتشر گردید که در مکاتبات ساواک به «گروه هشت نفری» موسوم شدند:

«گروه هشت نفری از روحانیون مشهد، اعلامیه‌ای مبنی بر اعمال حکومت عراق نسبت به خمینی صادر، لیکن درباره تعطیل روز یکشنبه مطلبی عنوان ننموده‌اند؛ ولی برابر اظهار میرزا جواد تهرانی یکی از گروه هشت نفری، از روی اعلامیه آنان اعلامیه دیگری صادر و تعطیلی روز یکشنبه را به آن اضافه نموده‌اند.»[6]

متعاقب این اعلامیه‌ها، در ساعت 7 بعدازظهر روز پنجم مهر ماه «در بازار رضا و خیابانهای اطراف بازار، دسته‌هائی از طلبه‌ها به راه افتاده و شعار می‌دادند: مردم بپا خیزید، به خاطر دستگیری آیت‌الله خمینی توسط سربازان بعث عراق» و پس از آن هم، تجمعی در بیت آیت‌الله قمی شکل گرفت که تعداد شرکت کنندگان آن، «حدود 400 الی 500 نفر» بود.[7]

آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی نیز تلگرافی برای حسن البکر ـ رئیس جمهور عراق ـ ارسال کرد،[8] درحالی که ساواک تلاش می‌کرد از صدور اعلامیه توسط ایشان جلوگیری کند،[9]  ولی ایشان «در مورد ایجاد تضییقات برای روح‌الله خمینی اعلامیه‌ای صادر و روز 9 /7 /57 را تعطیل اعلام نمود[10]

با توجه به اعلامیه‌های صادره، تعطیلی روز نهم مهرماه، حتمی بود؛ به همین دلیل در بولتن «وضعیت کلی شهرهای مختلف کشور» در این روز نوشته شد:

«در شهر مشهد بازارهای رضا و فرش فروشان بسته و حدود 90% مغازه‌های خیابان‌ها تعطیل بوده است. همچنین در شهرهای سبزوار و تربت حیدریه 95% . بیرجند و کاشمر 50% و نیشابور 30% مغازه‌ها بسته بوده است.»[11]

اولین تظاهرات در روز نهم، توسط جوانانی صورت گرفت که در ساعات ابتدائی صبح، به سوی منزل آیت‌الله شیرازی حرکت کردند:

«حدود 50 نفر جوان ساعت 1040 روز جاری از کوچه تلفنخانه ضمن دادن شعار، به طرف منزل آیت‌الله شیرازی حرکت نموده اند.»[12]

و در گزارشی درباره وضعیت اعتراضات مردم شهرهای استان و تظاهرات پراکنده مردم مشهد در این روز آمده است:

«1 . مغازه و دکاکین شهرستان سبزوار 95% . نیشابور 30% . تربت ‌حیدریه 95% . بیرجند 50% . کاشمر 50%، از صبح روز 9 /7 /57 باز نکرده‌اند. 2 . حدود 90% مغازه‌های خیابانهای مرکزی شهر مشهد از صبح روز 9 /7 /57 تعطیل و بازارهای رضا و فرش ‌فروشان به کلی تعطیل می‌باشد. 3 . ساعت 1045 در مورخه 9 /7 /57 حدود 60 نفر جوان، شیشه‌های چند بانک و مغازه واقع در خیابان ارک و جنت را شکسته و متواری شده‌اند. 4 . ساعت 1055 حدود ده نفر جوان در خیابان جهانبانی شیشه‌های چند بانک را شکسته و متواری گردیده‌اند. 5 . ساعت 1130 حدود 200 نفر جوان در خیابان شاهرضا نو جلوی بیمارستان سابق آمریکائیها(محل ترور مرحوم سرهنگ زمانی پور) اجتماع و توسط افراد فرماندار نظامی متفرق گردیدند. 6 . حدود 100 نفر جوان در مدخل صحن عتیق مبادرت به تظاهرات و دادن شعارهای ضد ملی نموده‌اند.»[13]

 این وضعیت تا غروب آفتاب روز نهم ادامه داشت.[14]

 

کشته شدن سرهنگ مرتضی زمانی پور

در صبح روز نهم مهر ماه، درحالی که بازاریان و کسبه مشهد، مغازه‌های خود را تعطیل کرده بودند، سرهنگ زمانی‌پور رئیس کلانتری 6 مشهد، در «مقابل بیمارستان سابق امریکائی‌ها» به همراه راننده‌اش مورد هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. اولین نظریه ساواک مشهد در این‌باره، که به اداره کل سوم ساواک ارسال شد، طرح شایعه‌ای بود که این اقدام را به خشونتِ سرهنگ زمانی‌پور و اقدام ناشایست او در زمان ریاست کلانتری 3 با جوانانی که در مقابل منزل آیت‌الله شیرزای دستگیر شده بودند، نسبت می‌داد.[15] متعاقب آن در گزارشی، منزل آیت‌الله قمی را که تازه از تبعیدگاه به مشهد بازگشته بود، «پایگاه خطرناک ضد دولتی» که «مردم خودشان را آنجا برای مبارزه با دولت آماده می‌کنند»، توصیف شد؛[16] به نظر می‌رسد این گزارش‌ها، با ابراز خوشحالی سیدمحمود قمی از ترور سرهنگ زمانی‌پور، در یکی از مکالمات تلفنی او، که در این روز تحت کنترل بود، ربط داشته است.[17]

پس از گذشت یک روز از این واقعه، سازمان چریک‌های فدائی خلق با انتشار اعلامیه‌ای چهار صفحه‌ای ضمن اشاره به اینکه: «در جریان تظاهرات چهارراه نادری و فلکه حرم، گاردهای زیر نظر فرماندهی سرهنگ زمانی‌پور بارها به روی مردم بی‌سلاح آتش گشودند.»[18]  مسئولیت «کشتن مرحوم سرهنگ زمانی‌پور و یک نفر پاسبان به نام موافق» را به عهده گرفت.[19]

روز دهم مهرماه . اعتصابات کارمندی و کارگری

در روز دهم مهر ماه، «وضعیت شهر مشهد و سایر شهرهای استان خراسان» عادی اعلام شد[20] درحالی که در بولتن خلاصه اطلاعاتی فرمانداری نظامی مشهد و حومه آمده است:

«برابر اطلاع تیم تانک مستقر در شرکت توانیر، کارگران توانیر به صورت اعتصاب گرد هم اجتماع نموده، وضع آنها غیرعادی و بین آنها گفتگو در مورد کمبود حقوق می‌باشد... حدود 60 الی 70 نفر کارگران توانیر که در شیفت استراحت هستند، به منظور حمایت از اقدامات کارگران توانیر ایران در مورد پیاده شدن ماده واحده، از صبح روز جاری در محوطه نیروگاه تحصن و منتظر پاسخ مرکز و یا خبر واصله از کارکنان توانیر ایران می‌باشند... کارکنان بانک ملی شعبه مشهد در حال اعتصاب به سر می‌برند.»[21]

همزمان با گسترش اعتصابات در «ادارات دولتی و بخش‌های خصوصی»،  که شامل تعدادی زیادی از ادارات و کارخانه‌ها از جمله: «کارمندان مخابرات مشهد، کارمندان و کارکنان شرکت توانیر، کارگران کارخانه نخریسی، کارکنان شهرداری مشهد، کارکنان پست‌خانه مشهد، کارکنان آموزش و پرورش مشهد، کارمندان اداره دارائی و بیمارستان شهناز، کارمندان و کارکنان رادیو تلویزیون» بود،[22] ساواک مشهد در نامه‌ای برای اداره کل سوم اعلام کرد:

«بقیه ایام تبعیدی سیدعلی خامنه‌ای . شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای . حسین عمادی [معروف به شاهرودی] ، مورد عفو واقع و به مشهد مراجعت نمودند.»[23]

پخش خبر ممانعت کشور کویت از ورود امام خمینی(ره) به آن کشور، مردم متدین و انقلابی و حوزه‌های علمیه و علماء و روحانیون را به واکنش واداشت و متعاقب آن، در روز سیزدهم مهرماه گزارش گردید:

«به علت وضع نابسامان روح‌الله خمینی در عراق، آقایان قمی و شیرازی از روز 14 /7 /57 نماز جماعت را تعطیل اعلام نموده اند.»[24]

در این زمان، در صحن کهنه حرم امام رضا علیه السلام[25] و تعداد قابل توجهی از مساجد شهر مشهد ـ 26 مسجد ـ نیز نماز جماعت برگزار نشد[26] و آیت‌الله شیرازی هم اعلامیه‌ای منتشر نمود که در آن آمده بود:

«این قضیه مؤلمه آن هم در شرایط کنونی، جنایتی است در مورد عالم روحانیت و ما مسببین اصلی این جنایت را شدیداً محکوم نموده و خاطرنشان می‌سازیم اینگونه تضییقات و فشارها، اراده جامعه روحانیت را در انجام وظایف اسلامی سست نمی‌نماید. ما خواستاریم به ایران تشریف بیاورند.»[27]

از صبح روز جمعه چهاردهم مهر، در منزل آیت‌الله شیرازی مراسم دعای ندبه و سخنرانی برقرار بود[28] و منزل آیت‌الله قمی نیز محل اجتماع حدود سه هزار نفر از طبقات مختلف مردم بود. در مراسم منزل آیت‌الله قمی، نماز جماعت ظهر برگزار نشد و مردمی که در بیت ایشان حضور داشتند، با شعار «مسلمانان بپا خیزید، برادرت کشته شد» به طرف بازار و خیابان نادری[29] و حرم مطهر حرکت کردند و درحالی‌ که آیت‌الله قمی همراه آنان بود،[30] مبادرت به تظاهرات نمودند.[31]

در این موقع، در دیگر نقاط شهر نیز تظاهرات مردمی برپا شده بود:

«در ساعت 1210- 14 /7 /57 حدود 1500 نفر از گلکاری آب به طرف حرم حرکت نمودند و شعار می‌دادند ارتش برادر ماست . خمینی رهبر ماست.»[32]

این وضعیت در بعدازظهر هم در مناطق دیگر شهر مشهد نیز ادامه یافت:

«از ساعت 1730 روز 14 /7 /57، حدود 2000 نفر از طبقات مختلف مردم به طور پراکنده و در دسته‌های 50 الی 100 نفری در خیابان‌های تهران، طبرسی، نوقان، اطراف حرم و حوالی منزل آیت‌الله شیرازی دست به تظاهرات زدند. مأمورین مربوطه در محل‌های مزبور حضور داشته و این وضعیت تا ساعت 2000 ادامه داشت.»[33]

برگزاری این تظاهرات، آن هم در زمان برقراری حکومت نظامی، به میزانی برای رئیس ساواک مشهد گران بود که در ذیل یکی از نامه‌های فرماندار نظامی مشهد نوشت: 

«از فرمانداری نظامی فقط اسمی وجود دارد. چون اجتماعات که تشکیل می‌گردد، بعد از ساعات مقرر رفت ‌و آمد در شهر وجود دارد، در اکثر نقاط شهر به ویژه خیابان‌های اطراف شهر اصولاً سربازی وجود ندارد، شهربانی هم چون فرمانداری نظامی است، پرسنلی در سطح شهر ندارد.»[34]

 

روز پانزدهم مهر . اعتصابات دانشجوئی و دانش آموزی

شروع سال تحصیلی مدارس و دانشگاه‌ها در سال 1357ش با اعتصابات گسترده دانشجوئی و دانش‌آموزی همراه بود. در این اعتصاب، دانشجویان و دانش‌آموزان، اساتید و دبیران و معلمین و کادر فرهنگی و آموزشی به صورت گسترده‌ای حضور داشتند. در مشهد، دانشگاه فردوسی، در کانون این اعتصابات قرار داشت:

«کلاس‌های دانشکده‌های دانشگاه فردوسی به علت عدم حضور دانشجویان تشکیل نگردیده و کادر آموزشی دانشکده‌ها به استثنای دانشکده ادبیات [در] محل کار خود حاضر بوده‌اند. اساتید دانشکده ادبیات تصمیم گرفته‌اند تا اکثریت دانشجویان مبادرت به ثبت ‌نام و شرکت در کلاس ننمایند، آنان نیز در کلاس‌ها حاضر نشوند. کادر اداری دانشکده داروسازی (تعداد 49 نفر) و کشاورزی (تعداد 28 نفر)، ادبیات (تعداد 71 نفر)، الهیات (تعداد 29 نفر) و کادر اداری مرکز پزشکی شاهرضا (1057 نفر) در محل کار خود حاضر، لکن از انجام وظیفه خودداری می‌نمایند. آسیستان‌های مرکز پزشکی شاهرضا (تعداد 60 نفر) و مرکز پزشکی شهناز(تعداد 80 نفر) به علت اعتصاب، در محل کار خود حاضر نشده‌اند. انترن‌های مرکز پزشکی شاهرضا(تعداد 73 نفر) و شهناز(تعداد 60 نفر) در محل کار خود حاضر، ولی دست به کم کاری زده‌اند.»[35]

در اعلامیه‌هایی که در این اعتصابات تهیه و توزیع شد، «از محصلین و دانشجویان» خواسته شد تا با هدف براندازی رژیم شاهنشاهی، از تاریخ پانزدهم مهر،[36] به مدت یک هفته از رفتن کلاس‌های درس خودداری کنند.[37] در صبح روز پانزدهم، هنگامی که دانش‌آموزان در مسیر رفتن به مدارس در چهارراه‌ها و ایستگاه‌های اتوبوس با افرادی که در اسناد «اخلالگر» نامیده شدند مواجه گشتند که مانع رفتن آنها به مدرسه می‌شدند. دانش‌آموزانی هم که وارد محوطه‌ی مدارس شده بودند، از رفتن به سرِ کلاس خودداری نموده و شعارهای انقلابی سر دادند.

«هنرستان رضاشاه کبیر و دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشجویان در محل حاضر ولی از رفتن به کلاس خودداری می‌نمایند... در ساعت 1015 . 15 /7 /57 در دبیرستان شاهرضا کلیه دانش‌آموزان از کلاسها خارج و در محوطه دبیرستان مشغول دادن شعار بوده اند و امکان دارد دانش‌آموزان به خیابان رفته و با مردم هماهنگی کنند.»[38]

شیخ علی تهرانی که به تازگی از تبعید بازگشته بود، ضمن سخنرانی در منزل آیت‌الله قمی، از دانش‌آموزان درخواست کرد در «پشتیبانی از دانش‌آموزان و دانشجویان قم، یک هفته تعطیل» نمایند و با در آوردن کفش‌های خود، خطاب به حدود دو هزار نفر جمعیت حاضر گفت: «شما هم کفش‌های خود را درآورید و آماده شهید شدن باشید» و سپس با پای برهنه به طرف «مدرسه شاهرضا» حرکت کرد.[39]

در بعدازظهر همان روز، وی در مجلسی که در منزل آیت‌الله شیرازی برقرار بود، به سخنرانی پرداخت. این مجلس منجر به تظاهرات خیابانی شد:

«عصر روز 15 /7 /57 حدود 1000 نفر طلاب علوم دینی و دانشجویان و دانش‌آموزان در منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع نموده که پس از خاتمه سخنرانی شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای معروف به شیخ علی تهرانی، در ساعت 19 از منزل شیرازی خارج، از طریق کوچه‌ها [از] جلو منزل آیت‌الله قمی عبور نموده، عده‌ای از منزل آیت‌الله قمی خارج و به آنان ملحق شدند و به خیابان تهران وارد و از طریق خیابانهای خسروی نو، خسروی، چهارراه دروازه طلائی، خیابان پهلوی، میدان سوم اسفند، خیابان رازی، عبور نموده که ضمن حرکت شعارهائی نظیر رهبر ما خمینی، کشور ما حسینی، نصر من‌الله [و] فتح قریب، مرگ بر کد 66، زنده ‌باد خمینی می‌دادند که تظاهرکنندگان، وسیله نیروی فرمانداری نظامی مشهد و سایر نیروهای انتظامی به تدریج محاصره و متفرق و در ساعت 2025 به طور کلی متفرق گردیدند. تعداد تقریبی تظاهر کنندگان حدود 5000 نفر بودند. ضمناً در اول بازار خیابان خسروی‌نو، وسیله یکی از درجه‌داران نظامی 6 تیر هوائی شلیک شده است. در این تظاهرات به کسی آسیب وارد نشده است.»[40]

گستردگی جمعیت تظاهرکننده در این روز در شهر مشهد و واکنش‌های نیروهای انتظامی و نظامی را گزارش زیر می‌توان دریافت:

«در ساعت 1920 . 15 /7 /57 در خیابان خسروی نو به وسیله درجه‌دار خدمت تانک، به علت افزایش مردم اشتباهاً به جای استفاده از نارنجک اشک‌آور، تیراندازی هوائی انجام داده که در نتیجه 6 تیر هوائی شلیک، ولی هیچگونه خسارتی جانی و مالی به بار نمی‌آورد.»[41]

 

شانزدهم مهر، دستگیری شیخ علی تهرانی

دستگیری شیخ علی تهرانی در صبح روز شانزدهم مهر ماه به اتهام تحریک مردم به تظاهرات، موجب تجمع تعداد زیادی از «جوانان متعصب مذهبی» در منزل آیت‌الله قمی شد. تجمعی که از سوی آیت‌الله واعظ طبسی «خطرناک» اعلام شد و دستگیری وی را «غیرعاقلانه» تعبیر کرد.[42]

وضعیت شهر مشهد در این روز، در دو گزارش جداگانه به شرح زیر اعلام شده است:

«از صبح روز 16 /7 /57 حدود 3000 نفر دانشجو و دانش‌آموز و طلبه در جلوی منزل آیت‌الله قمی اجتماع و به دستگیری شیخ علی تهرانی اعتراض می‌نمایند و در بین تظاهرکنندگان، تعدادی زن با چادر مشکی و روبنده وجود دارد و مستجمعین مبادرت به دادن شعار مضره می‌نمایند. حدود 500 نفر دانش‌آموز ساعت 1000 از فلکه کوی دکتری به طرف فلکه تقی‌آباد مشهد حرکت و وسیله مأمورین فرمانداری نظامی متفرق گردیدند. تعداد 100 نفر زن با چادر مشکی در جلوی منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع و توسط مأمورین متفرق گردیدند.»[43]

«عده‌ای حدود یک‌هزار نفر جلوی منزل آیت‌الله شیرازی و قمی اجتماع و به انتظار ورود به مدخل منازل نامبردگان بوده و در نظر داشتند در مراسم سخنرانی یکی از وعاظ شرکت نمایند، لکن جلسه‌ای در این مورد تشکیل نگردید و به مرور مردم متفرق شدند. ساعت 1700 روز جاری عده‌ای حدود سیصد نفر در داخل منزل شیرازی اجتماع و پرچمی برافراشته‌اند که روی آن نوشته شده «ما خواهان مبارزه مسلحانه می‌باشیم افراد اجتماع‌کننده در منزل شیرازی پس از سخنرانی سیدکاظم مرعشی، قول داده‌اند متفرق شوند.»[44]

آیت‌الله واعظ طبسی، یکی از سخنرانان در اجتماع منعقده در بیت آیت‌الله قمی بود و در سخنان خود گفت:

«شعار دادن به معنی فهماندن اسلام و آزادی به تمام مردم ایران و جهان می‌باشد؛ مثلاً با گفتن درود بر خمینی، این شخص اسلام پرست را به تمام مردم دنیا معرفی می‌کنید که در راه اسلام جانبازی می‌کند؛ اما شما برای کسب موفقیت باید اول تمام مأمورین اطلاعاتی چه افسر و چه درجه‌دار و چه شخصی را شناسائی و آنان را از میان بردارید؛ از شما خواهش می‌کنم تا زمانی که تهرانی را آزاد نکرده‌اند، در همین جا متحصن شوید؛ من و موسوی و شمس و آیت‌اله قمی در بررسی این کار هستیم.»[45]

برپایی تظاهرات گسترده دانش‌آموزی و مردمی در نقاط مختلف شهر و تجمع روحانیون و طلاب علوم دینی، همراه با گروهی از مردم متدین و مذهبی در منزل آیت‌الله قمی، فرمانداری نظامی مشهد را مجبور به آزادی شیخ علی تهرانی نمود:

«در ساعت 0940 روز 16 /7 /57 تعدادی از طلاب علوم دینی و مردم عادی چه زن و یا مرد، در منزل آیت‌الله قمی جمع شده و به وسیله روحانیون، تقاضای آزادی شیخ علی مرادخانی را از فرمانداری نظامی داشته که با اخذ تعهد مبنی بر خودداری از هرگونه اعمال خلاف قانون و دولت از طرف قاطبه روحانیت، به منظور تحبیب مردم و حفظ نظم، با شرایط قاطع و موقتاً آزاد گردید.»[46]

شهربانی خراسان در گزارشی نوشت:

«حدود 500 نفر از طبقات مختلف مردم در منزل سیدعبدالله شیرازی اجتماع و شعاری را که روی پارچه سفیدی نوشته شده بود(تنها ره رهائی جنگ مسلحانه) مطالعه می‌کردند. سپس واعظی به نام شمس سخنرانی و اظهار داشت که دانش‌آموزان عزیز، وقت جهاد است باید با هم متحد شده و مزدوران کثیف را از میان برد و در پایان تعدادی اعلامیه‌های مضره بین مردم توزیع گردیده است.» [47]

 

هفدهم مهر . گسترش تظاهرات دانش آموزی

از صبح روز هفدهم مهر ماه، هم تظاهرات پراکنده در برخی از خیابان‌های اصلی شهر مشهد ادامه داشت که وضعیت آن در گزارش‌ها به شرح زیر به ثبت رسیده است:

«ساعت 0930 حدود 5000 نفر دانش‌آموز و دانشجو و متعصبین مذهبی در خیابان جنت اجتماع و به منظور جلوگیری از تردد خودروهای فرمانداری نظامی، دو طرف خیابان را بسته‌اند و ضمن تظاهرات، مبادرت به دادن شعار مضره می‌نمایند. حدود 500 نفر دانش‌آموز در چهارراه کوی دکترها به حالت نشسته اعتصاب کرده و مانع انجام تردد اتومبیلها گردیده‌اند. حدود 300 نفر دانش‌آموز و دانشجو پشت دانشکده پزشکی اجتماع و مبادرت به دادن شعار مضره نموده‌اند. ساعت 1000 حدود یکهزار نفر از جلوی مسجد شاه مشهد به طرف حرم حرکت نموده‌اند.»[48]

«ساعت 1400 حدود 300 نفر از دانشجویان و دانش‌آموزان و متعصبین مذهبی در جلوی دانشسرای راهنمائی واقع در خیابان احمدآباد اجتماع و به تدریج بر تعداد آنها افزوده می‌شد. مراتب به فرمانداری نظامی اعلام و به منظور متفرق نمودن آنان، از گاز اشک آور استفاده نموده‌اند. از ساعت 1400 الی 1900 به طور متفرقه اجتماعات کوچکی در بعضی از نقاط شهر مشهد متشکل و با دخالت پلیس و مأمورین فرماندار نظامی متفرق گردیدند. ساعت 50 /17 حدود 1200 نفر از متعصبین مذهبی در جلو مسجد صاحب‌الزمان اجتماع، با در دست داشتن عکس خمینی، ضمن تظاهرات و دادن شعارهای مضره و شکستن شیشه‌های بانک‌های مسیر، به طرف خیابان‌های سناباد و پهلوی حرکت و مراتب به فرمانداری نظامی اعلام گردید[49]

بنا بر گزارشی دیگر، اعتصابات دانشجویان دانشگاه فردوسی نیز ادامه داشت.[50]

گستردگی اعتصاب و تظاهرات مردمی در این روز، که اقشار مختلف اجتماع در آن نقش داشتند، در گزارش تفکیکی زیر به خوبی مشهود است:

«الف . از ساعت 0800 الی 0840 . 17 /7 /57 تعدادی از دانش‌آموزان دبیرستانهای ملکی . دانش و هنر . دانش بزرگ‌نیا . ابن‌یمین . هنرستان رضا پهلوی . دبیرستان نادرشاه . دبیرستان شاهرضا . دبیرستان دخترانه فروغ . ایراندخت . مهستی، در محوطه و درب دبیرستان اجتماع و دست به تظاهراتی زدند که وسیله فرمانداری نظامی نسبت به متفرق کردن آنها اقدام شد.

ب . در ساعت 0900 . 17 /7 /57 قطار مسافربری مشهد تهران به علت اعتصاب کارکنان حرکت نکرد و در نتیجه مسافران دست به تظاهرات در محوطه راه‌آهن زدند که بلافاصله متفرق شدند.

پ . در ساعت 0920 . 17 /7 /57 تعدادی دانشجو در حال تظاهرات و شعار دادن به طرف فلکه تقی‌آباد در حرکت بودند که پس از رسیدن تیمهای فرماندار نظامی متفرق شدند.

ت . در ساعت 0930 تعدادی دانش‌آموز در اول کوچه اشکان خیابان خاکی جمع شده بودند که وسیله تیمهای فرمانداری نظامی متفرق شدند.

ث . در ساعت 0945 17 /7 /57 تظاهراتی در چهارراه دروازه طلائی، کوی دکترا، خیابان جنت، فلکه تقی‌آباد، خیابان خاکی برپا شد که به دستور فرماندار نظامی، با مانور تانک و اعزام سرباز، بدون هرگونه درگیری متفرق شدند.

ج . در ساعت 0950 . 17 /7 /57 جمعیتی در نزدیکی سینما دیاموند دست به تظاهرات زدند که وسیله فرمانداری نظامی پس از چند لحظه متفرق شدند.

چ . در ساعت 1000 . 17 /7 /57 جمعیتی در چهارراه کوی دکترا روی زمین نشسته‌اند؛ بنا به دستور فرماندار نظامی یک دستگاه اتومبیل آبپاش از آتش نشانی به محل اعزام و نسبت به متفرق نمودن مردم، با همکاری یگان‌ها اقدام شد.

ح . در ساعت 1045 . 17 /7 /57 جمعیتی در اطراف منزل آیت‌الله قمی مشغول شعار دادن بودند که وسیله فرماندار نظامی پس از چند لحظه متفرق شدند.

خ . در ساعت 1050 معاون دبیرستان امیرکبیر به نام حاکمی و علامه نجفی واقع در خیابان خواجه ربیع و رئیس دبیرستان اسعد واقع در واقع در خیابان خسروی، شاگردان را تحریک به تظاهرات می‌نمودند. فرماندار نظامی شخصاً با مدیرکل آموزش و پرورش در این باره صحبت نمودند.

د . در ساعت 1100 . 17 /7 /57 جمعیتی اطراف منزل آیت‌الله قمی ضمن دادن شعار، روی یک پارچه نوشتند معاویه زمان قرآن سر نی ‌گرفته، وسیله فرماندار نظامی دستور داده شده پارچه را به عنوان مدرک از عاملین بگیرند و آنها را دستگیر نمایند.

ذ . در ساعت 1110 . 17 /7 /57 کارمندان تلویزیون اعتصاب نموده و دست از کار کشیدند. وسیله فرماندار نظامی توجیه لازم به عمل آمد و دستورات مراقبتی صادر شد.

ر . در ساعت 1115 . 17 /7 /57 جمعیتی در جلوی منزل آیت‌الله قمی که پرچم‌های مختلفی حمل می‌کردند که روی آنها نوشته شده بود درود بر خمینی، دورد بر کشته‌شدگان تبریز. در این تظاهرات تعدادی زن و بچه محصل دیده می‌شد، به دستور فرماندار نظامی نسبت به متفرق کردن آنان اقدام شد و پس از چند لحظه متفرق شدند.

س . در ساعت 1325 . 17 /7 /57 جمعیتی از طرف خیابان پهلوی به طرف فلکه سراب در حرکت بودند، وسیله فرماندار نظامی نسبت به متفرق نمودن آنان اقدام شد.

ش . در ساعت 1445 . 17 /7 /57 جمعیتی مقابل خیابان سیمتری اول احمدآباد روی زمین نشسته‌اند و متفرق نمی‌شوند. وسیله فرمانداری نظامی دستور داده شد از ماشین آبپاش برای متفرق کردن آنان استفاده شود که پس از چند دقیقه متفرق شدند.

ص . شایع است گروهی از افراطیون مذهبی طی برنامه طرح ریزی شده، قصد دارند سرهنگ صمدی ‌را ترور نمایند که مراتب به شهربانی و ساواک اعلام شد.

ض . در ساعت 1555 . 17 /7 /57 تعدادی تظاهر کننده از میدان دقیقی به طرف خیابان خسروی نو در حرکت بودند که پس از چند دقیقه متفرق شدند.

ط . در ساعت 1610 . 17 /7 /57 تعدادی موتورسوار در خیابان خسروی دست به تظاهرات زدند. وسیله فرماندار نظامی نسبت به متفرق نمودن آنها اقدام شد.

ظ . در ساعت 1700 . 17 /7 /57 تعدادی از مردم در منزل آیت‌الله شیرازی و آیت‌الله قمی با هم قرار گذاشتند برای راهپیمائی فردا صبح ساعت 0730 الی 0800 در میدان گنبد سبز جمع شوند. وسیله فرماندار نظامی دستورات لازم به بخش‌های مربوطه صادر و نقاط حساس در ساعت 0600 . 18 /7 /57 اشغال گردید.

ع . در ساعت 1700 . 17 /7 /57 جمعیتی در فلکه طبرسی جمع شده‌اند. به دستور فرماندار نظامی برای متفرق کردن آنها از ماشین آبپاش استفاده شد.

غ . در ساعت 1800 . 17 /7 /57  تاکسی شماره 26557 مشهد در خیابان تهران مبادرت به پخش اعلامیه می‌نمود که دستگیر گردید.

ف . در ساعت 1845 . 17 /7 /57 جمعیتی در خیابان و میدان صاحب‌الزمان دست به تظاهرات زدند و تعدادی از تمثال‌های مبارک ملوکانه را پاره کردند که دستور داده شد عاملین را دستگیر نمایند.

ق . در ساعت 1910 . 17 /7 /57 جمعیتی در منزل آیت‌الله شیرازی جمع هستند و آیت‌الله شیرازی و آیت‌الله مرعشی در منزل هستند و شیخ علی تهرانی روی منبر مشغول سخنرانی می‌باشد. وسیله فرماندار نظامی به بخش‌های مربوطه دستورات مراقبتی ابلاغ گردید.

ک . در ساعت 2020 . 17 /7 /57 دو نفر قصد داشتند سینما فردوسی را آتش بزنند که توسط مسئولین سینما دستگیر شدند.

1 . در دانشکده‌های علوم و ادبیات، علوم تربیتی، داروسازی، کشاورزی، مهندسی، کارمندان و مستخدمین به اعتصاب خود ادامه داده و دانشجویان به کلاس نرفته‌اند.

2 . دانشکده‌های پزشکی، دندانپزشکی و الهیات، کارمندان و مستخدمین به اعتصاب خود ادامه [داده] و از پذیرفتن بیمار خودداری [نموده] و کلاسی تشکیل نگردید.

3. در مرکز پزشکی شاهرضا و مرکز پزشکی شهناز، کارمندان و مستخدمین و آسیستانها به اعتصاب خود ادامه [داده] و پرستاران نیز به اعتصاب‌کنندگان پیوسته‌اند.

4 . کارمندان و مستخدمین سازمان مرکزی شماره 2 دانشگاه فردوسی به اعتصاب خود ادامه می‌دهند و مستخدمین سازمان مرکزی شماره 1 دانشگاه فردوسی نیز به اعتصاب‌کنندگان پیوستند.

5 . کارکنان دارائی و مناطق بهداری و بهزیستی تصمیم دارند چنانچه به خواسته‌های آنان ترتیب اثر داده نشود، دست به اعتصاب بزنند.

6 . کارکنان شهرداری مشهد که در ساعت 0800 روز جاری دست از کار کشیده بودند، پس از سخنرانی شهردار مشهد و نمایندگان انجمن شهر نامبردگان مشغول به کار شدند.»[51]

دو رویدادی که در گزارش‌ها بازتاب پیدا کرده‌اند، شرایط خاص این روز را نشان می‌دهند. در رویداد اول، استانداری خراسان در نامه‌ای خطاب به فرمانداران شهرهای استان خراسان نوشت:

«عناصر مخرب در نظر دارند با راه انداختن دستجات به عناوین مختلف و ایجاد وضعیت‌های گوناگون، مأمورین انتظامی را مجبور به تیراندازی نموده و از این راه، خونریزی به وجود آورند. علیهذا دستور فرمائید سریعاً شورای تأمین شهرستان را تشکیل و به فرمانداری ناحیه ژاندارمری و رئیس شهربانی اکیداً یادآوری ‌شود که در صورت ایجاد تظاهرات و یا حرکت دستجات در شهر، اصول و مقررات کنترل اغتشاشات را با کمال متانت و با نهایت دقت برابر آئین ‌نامه به موقع اجراء گذاشته و برای جلوگیری از خرابکاری آنها، از آب پاشی و گاز اشک‌آور استفاده و از تیراندازی خودداری نمایند. در صورت اضطرار و اجبار، برای حفظ جان مردم برابر آئین‌‌نامه پای خرابکاران را مورد هدف قرار داده و تلاش نمایند بهانه‌ای به دست خرابکاران داده نشود.»[52]

رویداد دوم، به آزادی شیخ علی تهرانی در نتیجه مذاکرات علماء و روحانیون با فرماندار نظامی مشهد مربوط می‌شود. آیت‌الله سیدکاظم مرعشی در ساعت 3 بعدازظهر در میان جمعیتی از زن و مرد که در خیابان سیمتری اول احمدآباد در حال تظاهرات بودند، اعلام نمود: «چرا شما زنان و مردان اجتماع نموده‌اید، چرا می‌خواهید مردم را به کشتن بدهید، بروید به منزلتان»؛ و مردم نیز، بلافاصله به تظاهرات خود پایان داده و و متفرق شدند.[53]

هجدهم مهر . اختلاف نظر ساواک و فرمانداری نظامی

در 18 /7 /58، ساواک مشهد در نامه‌ای به فرماندار نظامی این شهر، به تظاهرات مردمی روز هفدهم مهر و پاره کردنِ عکس‌های محمدرضا پهلوی اشاره کرد و آن را نتیجه عدم شدت عمل فرمانداری نظامی «در جهت متفرق کردن آنان» توصیف کرد و پیشنهاد دستگیری 8 نفر از روحانیون و بازاریان و کسبه متدین را به عنوان «محرکین اصلی» مطرح نمود. فرماندار نظامی مشهد که در این موقع با رئیس ساواک اختلاف نظر داشت، با ادبیاتی تند در ذیل این گزارش نوشت:

«1. برخلاف اظهار نظر ساواک، کلیه تجمعات و تظاهرات سریعاً و فوراً به وسیله فرمانداری نظامی متفرق گردیدند و مأمورین اجرای اینگونه مأموریتها، شاهد و زنده هستند. 2 . منظور از شدت عمل مورد نظر ساواک چیست، اگر این است که مردم [را] به مسلسل ببندم و مشکلاتی برای کشور و دولت به وجود آورم، در اجرای فرمان مبارک همایونی تیراندازی به دانش‌آموزان ممنوع و بایستی از باطوم استفاده و یا حداکثر از فشنگ پلاستیکی. 3 . این فرمانداری نظامی تبعیت ساواک استان را نداشته و بایستی بدانید که من به وظیفه خود بهتر از شما آشنائی داشته و خوبتر عمل کرده و عاقلانه و بدون اشتباه و در کمال تدبیر، نظم این شهر مذهبی را حفظ کرده‌ام و به شما اجازه نمی‌دهم به من دستور بدهید. 4 . اگر احترامی بیشتر از حد معارفه نظامی تاکنون برای شما قائل بودم، به علت این است که روزی من در یک گردان با شما خدمت کرده و از من ارشدتر بودید. 5 . سعی کنید به وظیفه خود عمل کرده و در صدد تحریک من از این راه عقلائی برنیائید، زیرا من مصالح مملکت را رها نمی‌کنم. 6 . در مورد اسامی که جهت دستگیری داده‌اند، بررسی خواهد شد.»[54]

در این روز تظاهرات مردمی ادامه یافت. تظاهراتی که به نظر می‌رسید، دارای سازماندهی منسجم‌تر و گستره‌ بیشتری است:

«نظر به اینکه از صبح روز جاری تا کنون حدود ده هزار نفر از دانشجویان، دانش‌آموزان و متعصبین مذهبی با تحریک و تشویق هشت نفر از روحانیون طرفدار خمینی در نقاط مختلف شهر از جمله خیابان تعبدی، دروازه قوچان، دروازه طلائی، خیابان دانش، کوچه پیشاهنگ و بازار سرشور، به طرف فلکه دقیقی در حرکت بوده و مسیر حرکت، نمایانگر این واقعیت است که عوامل مخرب با هدایت مردم و متعصبین مذهبی در نظر دارند دامنه فعالیت و اجتماع افراد را به محدوده حرم و منازل قمی و شیرازی بکشانند و از طرفی با توجه به وضعیت فعلی، متعصبین مذهبی نیز در نظر دارند با تحریک احساسات مردم و ایجاد عصبانیت در مأمورین فرمانداری نظامی، صحنه‌های خونینی را به وجود آورده و از این امر بهره‌برداری نمایند؛ علیهذا خواهشمند است با توجه به شرایط و وضعیت موجود، به هر نحوی که مقتضی است مقررات فرمانداری نظامی را در امر جلوگیری از اجتماع افراد در معابر و خیابانهای شهر از طریق وسائل ارتباط جمعی و اخطارهای حضوری (استفاده از بلند[گو]) و یا به هر نحوی که به مصلحت بدانند، مراتب را برای اهالی مشهد و حومه تشریح تا قویاً از اجتماع بیش از سه نفر جلوگیری و حادثه‌ای به وجود نیاید.»[55]

ساواک مشهد که به شدت عمل در برخورد با تظاهرکنندگان اعتقاد داشت، در گزارشی به اداره کل سوم ساواک نوشت:

«فرماندار نظامی به استناد اینکه حق تیراندازی ندارد و مردم از این مسئله آگاهی دارند، توفیقی در جلوگیری از ادامه عملیات تظاهرکنندگان نداشته و امکان دارد عملیات مردم جنبه حادتری به خود بگیرد.»[56]

ساواک در گزارش دیگری، ضمن اشاره به تظاهرات دانش آموزی روز هفدهم و پاره کردن عکسهای خاندان سلطنتی از کتب درسی و مغازه‌های در مسیر راهپیمائی، به این مسئله پرداخته و درحالی که خبری درباره حضور طرفداران سازمان‌های کمونیستی در این اعتراضات وجود نداشت، نوشت:

«با توجه به اینکه فرمانداری نظامی به هنگام اجتماع افراد، به علت جلوگیری از خون ریزی از اقدامات حاد خودداری و این امر به تجری افراد افزوده و 12 نفر از روحانیون طرفدار خمینی ساکن مشهد که اسامی آنان در آن اداره کل موجود است، کماکان به تحریکات خود ادامه داده و اعضاء گروه‌های کمونیستی و مارکسیستی نیز در سازمان دهی و حرکت گروهی مجتمع، نقش فعالی را دارد، دستور فرمائید در این مورد دستورالعملهای مناسبی به فرمانداران نظامی ابلاغ تا به طور مشابه در کلیه مناطق به مورد اجرا گذارده شود.»[57]

این مکاتبات، موجب شد سرتیپ جعفری، فرماندار نظامی مشهد در نامه‌ای به سرتیپ شیخان، رئیس ساواک خراسان بنویسد:

«دستور داده شد... فرمانداران مناطق ششگانه فرمانداری نظامی موظفند هرگونه اجتماع متظاهرین را با آموزش داده شده، متفرق و محرکین را دستگیر نمایند.»[58]

و این درحالی بود که اختلاف نظر رئیس ساواک و فرماندار نظامی مشهد، به سطح کارمندان ساواک و نیروهای فرمانداری نظامی نیز کشیده شده بود، تا جائی که وقتی مأمور ساواک از برخورد سرد مأمور فرمانداری نظامی در جریان انتقال گزارش‌های ساواک گلایه نمود، در ذیل این گزارش نوشته شد:

«در صورت تصویب به تیمسار جعفری توجه لازم بفرمایند تا توجیه شود که حداقل درجه رؤسای بخش سرهنگ تمامی و در شغل همطراز مشغول خدمت می‌باشند و شایسته نیست یک نفر استوار بدون مقام، سخنگوی آقای سرتیپ جعفری باشد. تیمسار جعفری که از نظر حفظ انتظامات حتی در مدت فرمانداری نظامی موفق نبوده، در امور مدیریت نیز ضعف خود را اثبات، من‌بعد چنانچه از درجه حداقل سرگرد کسی بخواهد تلفنگرام را دریافت نماید، مخابره آن مؤکول به اوامر ریاست ساواک خواهد بود.»[59]

 

نوزدهم مهر . ایجاد محدودیت برای بیوت علماء

در گزارش ساواک مشهد برای اداره کل سوم، به مذاکره تلفنی با محمود قمی، فرزند آیت‌الله قمی در روز هفدهم مهر و اظهار ناراحتی و نگرانی او از اینکه «عناصر افراطی ترددهای زیادی به منزل پدرش دارند» و همچنین تقاضای او مبنی بر اینکه «از سوی مراجع مسئول(فرمانداری نظامی و پلیس) محدودیت‌هائی برای ورود به خانه آیت‌الله قمی فراهم شود تا از تکرار تجمع و تظاهرات جلوگیری شود»، اشاره شده است.[60]

درباره اینکه آیا این گزارش منجر به اقداماتی گردید یا نه، گزارشی در سوابق موجود نیست؛ ولی اشاره به «شکستن درب منزل قمی» در گزارشی به تاریخ نوزدهم مهر، نشانگر محدودیت‌های ایجاد شده برای ایشان است:

«عده‌ای در حدود دو هزار نفر با شکستن درب منزل قمی وارد منزل شده و یک دستگاه ژیان پیکان نیز که در داخل آن تعدادی پلاکارد که بر روی آنها شعارهای ضد ملی و میهنی نوشته شده، جلو منزل ایستاده و پلاکاردها را در بین افراد تقسیم و قرار است جمعیت مذکور به صورت راه پیمائی از منزل قمی خارج شود.»[61]

در ساعت 9 صبح روز نوزدهم مهر، اجتماع‌کنندگان در منزل آیت‌الله قمی «حدود سه هزار نفر از دانش‌آموزان و افراطیون مذهبی» معرفی شدند که حجت‌الاسلام شهید سیدرضا کامیاب سخنران این اجتماع بود.[62] درباره منزل آیت‌الله شیرازی در گزارشی آمده است:

«عده‌ای در منزل آیت‌الله شیرازی جمع شده و مشغول سخنرانی می‌باشند و یک عکس عقرب کشیده‌اند و بالایش نوشته‌اند دولت. دستور فرمایند در مورد کنترل اجتماع مزبور اقدامات لازم به‌ عمل آورند.»[63]

و متعاقب آن به فرمانداری نظامی نوشته شد:

«عده زیادی بین میدان دقیقی و چهارراه خسروی مشغول تظاهرات هستند. نامبردگان با روشن کردن آتش، از ورود مأمورین جلوگیری می‌کنند. دستور فرمائید برای تقویت مأمورین و نسبت به متفرق کردن آنان، اقدام سریع به عمل آورند.»[64]

در گزارشی دیگر شرح تکمیلی تظاهرات در این روز، آمده است:

«ساعت 1700 روز 19 /7 /57 عده‌ای از متعصبین مذهبی و دانش‌آموزان از منازل آیت‌الله قمی، شیرازی، سیدکاظم مرعشی خارج و مبادرت به راه پیمائی نموده و در خیابان خسروی نو به همدیگر ادغام و مبادرت به تظاهرات نمودند. عده آنان پس از تشکل کامل حدود 3000 نفر تخمین زده می‌شد. مقواهائی را در وسط خیابان خسروی آتش زدند تا اثرات گاز اشک‌آور را خنثی، لذا مأمورین فرمانداری نظامی با استفاده از گاز اشک‌آور، آنان را متفرق و در خیابان‌های فرعی به دستجات کوچکتری تقسیم و به تدریج متفرق گردیدند.»[65]

 

بیستم مهر . اوج اختلافات فرماندار نظامی و رئیس ساواک

در روز بیستم مهرماه، در اجتماع منزل آیت‌الله قمی که «حدود سه هزار نفر از دانش‌آموزان و متعصبین مذهبی» حضور داشتند، حجت‌الاسلام والمسلمین شهید سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد علیه رژیم شاهنشاهی سخنرانی کرد و با صراحت گفت:

«من این مطالب را می‌گویم تا مرا دستگیر و شکنجه بدهند و اعدام نمایند.»[66]

در همین روز، درحالی که از آغاز اعتصاب غذایِ «زندانیان سیاسی در مشهد و سایر نقاط ایران» سخن گفته می‌شد،[67] خبر استعفای رئیس دانشگاه فردوسی به گوش می‌رسید[68]و جنگ لفظی و مکاتباتی بین فرماندار نظامی مشهد با رئیس ساواک خراسان با صراحت لهجه بیشتری ادامه یافت:

«با توجه به اینکه شهر مشهد در حال حاضر از نظم و آرامش نسبی که در شهرهای مشابه دارای حکومت نظامی برخوردار است، اجتماعات کوچک و پیش ‌پا افتاده دانش‌آموزان و هم ‌سن و سالان آنها در داخل بعضی ‌از کوچه‌ها منجمله کوچه قمی که بلافاصله با تذکر مأمورین تأمین شهر متفرق می‌شوند، نمی‌تواند اخلال در نظم و امنیت کلی شهر وارد سازد ... شدت عمل مورد نظر آن سازمان راجع به متفرق نمودن دانش‌آموزان دختر یا پسر و یا هم ‌سن و سالان آنها که این روز‌ها جنب ‌و جوشی بچگانه دارند، برای این فرمانداری نظامی روشن نیست؛ چنانچه نظر بر تیراندازی یا خشونتهای مشابه باشد، این نظر برخلاف فرمان ملوکانه است که اکیداً دستور داده شده درباره این قبیل اشخاص فقط از باطوم و امثال آن استفاده شود و شفاهاً نیز با شما در این باره گفتگو به عمل آمده است. بنابراین و با توجه به این نکته که حفظ نظم و امنیت این منطقه به عهده من بوده و سایر مأمورین امنیتی فقط در حدود وظائف قانونی مکلف به انجام وظیفه می‌باشند، اصلح این است که از دخالت و یا اظهارنظر برخلاف منویات همایونی در انجام مأموریت این فرمانداری نظامی احتراز کرده و سعی نمایند در حدودی که به آن سازمان مربوط می‌شود، دلایل له و علیه افراد مظنون را جمع‌آوری و به سازمان قضائی فرمانداری نظامی تسلیم نمایند.»[69]

 

بیست و یکم مهر . سالگرد شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی(ره)

خبر برگزاری مراسمی به مناسبت «یکمین سال درگذشت مصطفی خمینی»، در روز جمعه بیست و یکم مهر در بازارچه حاج آقاجان، از چند روز قبل گزارش شده بود[70] و یکی دو روز بعد نیز گفته شد:

«روز شنبه 22 /7 /57 مراسم مشابهی در منزل قمی و احتمالاً شیرازی برگزار خواهد گردید.»[71]

در این رابطه، تلگراف‌های تسلیتی نیز از سوی روحانیون مبارز و انقلابی مشهد، برای امام خمینی(ره) که اینک در نوفل لوشاتو فرانسه مستقر شده بود، ارسال گردید:

«9 نفر از روحانیون منجمله میرزا جواد تهرانی . حسنعلی مروارید . علی فلسفی به مناسبت سالگرد درگذشت مصطفی خمینی تلگرافی به پاریس مخابره نموده‌اند. در نظر است تلگراف دیگری به امضاء پنج نفر از روحانیون مخالف،(عبدالکریم هاشمی نژاد . شیخ واعظ طبسی . محامی . شیخ علی تهرانی . سیدعلی خامنه‌ای) به مناسبت سالگرد مصطفی خمینی برای خمینی مخابره شود.»[72]

در بعدازظهر همین روز، در مجلسی که در بیت آیت‌الله شیرازی منعقد گردید و «حدود سه هزار نفر» در آن شرکت داشتند، حجت‌الاسلام شمس سخنرانی کرد و پس از آن نیز تظاهرات بزرگی صورت گرفت که تا ساعت 9 شب ادامه داشت: 

«ساعت 1830 روز 21 /7 /57 حدود سه هزار نفر در منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع و آخوندی به نام شمس بالای منبر رفته و برخلاف مصالح امنیت ملی سخنرانی و پس از خاتمه مجلس، مردم بیرون آمده و عده‌ای به آنان ملحق و تعداد آنان به 7 هزار نفر رسید و ضمن دادن شعار به نفع خمینی، مبادرت به تظاهرات نمودند. این تظاهرات تا ساعت 2100 در حرم مطهر در خیابان‌های مرکزی شهر ادامه داشت. مأمورین فرماندار نظامی برای متفرق کردن آنان از گاز اشک آور استفاده و این تظاهرات تلفات جانی نداشت.»[73]

در صبح این روز، مراسمی نیز در منزل آیت‌الله سیدکاظم مرعشی برگزار گردید که اکثریت شرکت کنندگان آن دانش‌آموز بودند و سخنران مراسم هم حجت‌الاسلام شمس  بود:

«از ساعت 0800 الی 1000 روز 21 /7 /57 گروهی از دانش‌آموزان در منزل آیت‌الله مرعشی اجتماع و ضمن برداشتن عکس آیت‌الله خمینی، شعار می‌دادند، ما پیرو قرآنیم، ما شاه نمی‌خواهیم، خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم.»[74]

بیست و دوم مهر . تهدید فرمانداری نظامی

در روز 22 مهرماه، حجت‌الاسلام سیدجواد هشترودی که برای سخنرانی در منزل آیت‌الله قمی از تهران به مشهد آمده بود، در اولین جلسه سخنرانی خود پیرامون وضعیت اختناق در اجتماع در «موقعی که حکام، ظالم باشند» صحبت کرد و خطاب به فرماندار نظامی گفت:

«آقای فرماندار نظامی، سخت گیری نکنید وگرنه صبر ما سر می‌رسد، آنچه که نباید انجام شود، به وقوع خواهد پیوست.»[75]

 و پس از آن از طرف جمعیت حاضر، شعارهائی در طرفداری از امام خمینی(ره) داده شد[76]و شعارهائی نیز به مضمون: «ما روحانیون و دانشجویان کشتار اخیر ایران را محکوم می‌کنیم . حفظ قرآن و اسلام و مبارزه با دشمنان قرآن وظیفه ما روحانیون است . رهبر را بشناس تا آلت دست نشوی»، روی مقوا نوشته شده و در معرض دید قرار گرفته بود.[77]

همانگونه که در متن اسناد این کتاب به خوبی مشهود است، به نظر می‌رسد در این ایام بر اساس یک برنامه‌ریزی قبلی، جلسات و مراسم صبح‌ها در منزل آیت‌الله قمی و بعدازظهرها مراسم آیت‌الله شیرازی برگزار می‌شده است. افرادی که در مراسم منزل آیت‌الله شیرازی شرکت داشتند، پس از اتمام مراسم، برای انجام راهپیمائی به خیابان آمدند و تظاهرات آنان با خشونت نیروهای نظامی و امنیتی همراه بود:

«در ساعت 1730 روز 22 /7 /57 حدود 3000 نفر از طبقات مختلف مردم که در منزل آیت‌الله شیرازی اجتماع نموده بودند، از منزل وی بیرون آمده و در خیابانهای نادری و اطراف حرم و خیابانهای وسط شهر مبادرت به تظاهرات و دادن شعار به نفع خمینی نموده که با استفاده از گاز اشک‌آور توسط مأمورین فرمانداری نظامی متفرق و این تظاهرات تا ساعت 1900 به طور پراکنده در بعضی از نقاط مرکزی شهر ادامه داشت. در این تظاهرات، یک نفر زیر دست و پای مردم مصدوم و به بیمارستان اعزام گردید.»[78]

«ساعت 1755... پس از خاتمه سخنرانی مذهبی در منزل آیت‌الله شیرازی، حدود 2000 نفر حین خروج از منزل وی مبادرت به تظاهرات و دادن شعارهای مضره نموده و به طرف فلکه حرم مطهر حرکت و در مسیر خود در سطح خیابان‌ها مبادرت به آتش‌افروزی نمودند. تظاهرکنندگان سپس وارد صحن عتیق حرم مطهر شده و ضمن سینه‌زنی مبادرت به دادن شعارهائی از قبیل(رهبر آزادی خمینی، خمینی بیا قم انقلاب است، ما پیرو خمینی هستیم، مسلمان بپا خیز برادرت کشته شد) نموده و در حالی که خواهان آزادی زندانیان ضدامنیتی بودند، چراغ‌های تزئینی اطراف حرم مطهر را شکسته و به نگهبان مربوطه حمله و او را کتک کاری نموده‌اند. مأمورین فرمانداری نظامی و پلیس با استفاده از وسائل کنترل اغتشاشات جمعیت را متفرق نموده‌اند.»[79]

خشونت نیروهای نظامی و امنیتی در مقابله با این تظاهرات که دامنة آن به حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام نیز کشیده شد، به میزانی بود که در شهر شایع گردید:

«در اثر تیراندازی مأمورین فرمانداری نظامی، چهار نفر مورد اصابت گلوله واقع که دو نفر فوت و دو نفر دیگر مجروح شدند.»[80]

و در صفحه چهارم روزنامه اطلاعات شماره 15733 مورخه 23 /7 /57  نیز نوشته شد:

«در تظاهرات دیشب مشهد یک نفر کشته و 2 تن دیگر مجروح شدند. تظاهرات هنگامی روی داد که عده‌ای از منزل حضرت آیت‌الله العظمی شیرازی خارج شدند و در حالی که شعار می‌دادند در خیابان نادری مشهد به راه افتادند. مأموران برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گاز اشک‌آور استفاده کردند. در جریان تظاهرات یک نفر کشته و 2 تن دیگر مجروح شدند. تظاهر کنندگان سعی کردند که جسد شخص کشته شده را به منزل حضرت آیت‌الله العظمی شیرازی ببرند که با مأموران روبرو شدند. مأموران با استفاده از گاز اشک‌آور آنان را متفرق کردند.»[81]

در صبح این روز، در منزل آیت‌الله سیدکاظم مرعشی هم مراسمی برگزار شد که در آن شعار «رهبر ما خمینی، مذهب ما حسینی، مرگ بر خائنین، نصرمن‌الله و فتح قریب» داده شد و به وسیله بلندگوئی که در پشت‌بام خانه کار گذاشته شده بود نیز پخش گردید.[82]

تظاهرات روزهای بیست و یکم و بیست و دوم موجب شد نیروهای فرمانداری نظامی به وسیله بلندگو مردم مشهد را تهدید و به آنان اعلام کنند:

«چنانچه دست از اعمال ناشایست خود برندارند، ساعات منع عبور [و] مرور را از ساعت 1800 الی 0600 اعلام خواهیم کرد.»[83]

و متعاقب آن، اعلامیه شماره 19 فرماندار نظامی مشهد و حومه منتشر شد:

«به استحضار مردم مسلمان و مؤدب شهر مقدس مشهد می‌رساند که در ساعت هفت و نیم تا هشت و نیم بعدازظهر روز شنبه 22 /7 /1357 یعنی روز تولد امام هشتم شیعیان جهان حضرت ثامن الائمه امام رضا علیه‌السلام، عده‌ای اوباش و دور از دین و تربیت و انسانیت، وارد صحن کهنه گردیده و پس از تظاهرات، هشت عدد شیشه رواق را شکسته و با مضروب نمودن متصدی نذورات آستان قدس رضوی، تمثال مبارک حضرت امام رضا را نیز به همراه برده‌اند. با علم [به] اینکه صحن حضرت امام رضا علیه‌السلام مکان مقدس و ملکوتی مانند کعبه خدا می‌باشد و بنا بر شعائر دینی بایستی حتی بلند نیز صحبت ننمود، عمل این دیو صفتان[84] جز دلیل بر بی‌ایمانی و سوءنیت و تحریک تلقی نمی‌شود و چون وظیفه فرمانداری نظامی ایجاد نظم در همه جا، بخصوص در پیشگاه حضرت رضا علیه‌السلام می‌باشد؛ علیهذا بدینوسیله اعلام می‌گردد چنانچه یک دفعه دیگر اینگونه تظاهرات و اقدامات شیطانی در بارگاه مقدس خاندان رسالت انجام گردد، بنابر وظیفه نظامیگری و مسلمانی، دستور خواهم داد که منع عبور و مرور از ساعت 6 بعدازظهر انجام گردد و مسلماً مسببین این تصمیم اضطراری، همانا اوباشان از خدا بی‌خبر می‌باشند که حرم مقدس امام علیه‌السلام و خانه مقامات دینی را جایگاه امنی برای تظاهرات و وحشیگری خود انتخاب می‌نمایند. فرماندار نظامی مشهد و حومه . سرتیپ عبدالرحیم جعفری»[85]

 

بیست و چهارم مهر . اربعین شهدای 17 شهریور

برگزاری مراسم اربعین شهدای میدان شهدای تهران، در روز 24 مهر، اقدامی بود که به صورت گسترده در سراسر کشور، برنامه‌ریزی شد. این مراسم در مشهد که مردم متدین و مذهبی آن خود نیز در روز 17 شهریور شهدائی را تقدیم انقلاب اسلامی کرده بودند، با اعلامیه آیت‌الله قمی که دارای تاریخ «دهم شهر ذیقعده‌الحرام مطابق با 21 /7 /1357» بود و روز 24 مهر را عزای عمومی اعلام کرده بود، کلید خورد. در بخشی از این اعلامیه آمده است:

«ملت مسلمان ایران، شما می‌دانید که حدود چهل روز قبل حکومت ضد انسانی و اسلامی ایران دست به عمل کثیفی زد و منفورترین چهره‌های دیکتاتوری‌ها را که حکومت نظامی است به طور رسمی در دوازده شهر ایران اعلام نموده است. در همان اولین روز که مصادف با هفدهم شهریور بود حمام خون در تهران به راه انداخت و هزاران زن و مرد و کودک مسلمان را کشته و مجروح نمود ... اکنون چهلمین روز آن عزیزان مظلوم فرا می‌رسد. اینجانب با قلبی آکنده از غم و اندوه روز دوشنبه سیزدهم شهر ذیقعده‌الحرام(24 /7 /1357) به منظور یادآوری آن روز و ابراز تنفر از این قتل عام عزای عمومی اعلام کرده و ضمن تسلیت به خانواده‌های داغدیده آنها... پیروزی سریع مسلمین و خذلان و نابودی دشمنان داخلی و خارجی آنها را از خداوند متعال خواستارم[86]

در صبح روز بیست و سوم مهر، آیت‌الله سیدکاظم مرعشی نیز ضمن تماس تلفنی با سرتیپ جعفری، از راهپیمائی روز 24 مهر، آن هم به صورت کفن‌پوش خبر داد؛ که فرماندار نظامی مشهد آنان را از این عمل منع کرد و گفت: «برابر مقررات نسبت به اقدام آنان رفتار خواهد نمود[87]

شاید به دلیل همین مکالمه تلفنی بود که در روز بیست و سوم، ساواک مشهد در نامه‌ای به فرمانداری نظامی نوشت:

«روز 24 /7 /57 گروهی اخلالگر ضمن پوشیدن کفن در خیابان‌ها به راه افتاده و قصد دارند که مجسمه اعلیحضرت همایون را تخریب نمایند.»[88]

برنامه‌ریزی برای راهپیمائی 24 مهر به گونه‌ای بود که در ساعت 8 صبح این روز، در تلفنگرامی به فرمانداری نظامی اعلام شد:

«روحانیون افراطی و مخالف دولت و طرفداران خمینی به ویژه سیدکاظم مرعشی . محمدمهدی نوقانی . ابوالحسن شیرازی . عباس واعظ طبسی و سید[میرزا]جواد تهرانی و چند نفر دیگر، صبح روز جاری به قریه گلستان محل اقامت آیت‌الله شیرازی عزیمت، در نظر دارند ایشان را به همراه به شهر آورده، همراه آیت‌الله قمی در راه پیمائی و تظاهرات خیابانی مشارکت دهند. با توجه به اینکه در صورت توفیق روحانیون در راه‌پیمائی روز جاری، حوادث غیرقابل جبرانی به وجود خواهد آمد، خواهشمند است دستور فرمایند از هم ‌اکنون پیش‌بینیهای لازم معمول و از خروج افراد مذکور جلوگیری و منازل آیات قمی و شیرازی و مرعشی و حواشی خیابانهای همجوار را شدیداً توسط یگانهای مربوطه پوشانیده، تا از هرگونه تردد جمعی و یا ایجاد تجمع قبل از تشکل جلوگیری و به مأموران و افسران مربوطه آموزش‌های لازم داده شود تا از هرگونه راه‌پیمائی و اجتماع و سخنرانی به هر شکل جلوگیری، تا روحانیون مخالف مجالی برای انجام مقاصد خود حاصل نمایند.»[89]

و یک ساعت و نیم پس از این خبر، در تلفنگرامی دیگری در ساعت 5 /9 صبح اطلاع داده شد:

«روحانیون... آیت‌الله شیرازی را از گلستان به منزل آورده و روحانیون مذکور و سایر متعصبین مذهبی در منزل شیرازی اجتماع، در نظر دارند پس از تشکل، راه‌پیمائی خود را از همانجا شروع و ضمن عزیمت به مدرسه نواب، مراسم ختمی برگزار و پس از تجمع و سخنرانی وعاظ افراطی و تشکل اجتماع در مدرسه نواب، مبادرت به راه پیمائی نموده و حوادثی را ایجاد خواهند نمود. خواهشمند است دستور فرمائید به هر نحوی که مقتضی است در مورد جلوگیری از حرکت دستجمعی آنان اقدام لازم معمول دارند.»[90]

40 دقیقه پس از آن نیز در ساعت 1010 صبح گفته شد:

«هشت نفر مذکور در مدخل منزل شیرازی مشغول جمع‌آوری افراد بوده و تا کنون عده‌ای حدود چهار هزار نفر جمع‌آوری، که اکثر آنان به اطراف حرم، مابقی در داخل منزل شیرازی اجتماع و در نظر دارند به طور دستجمعی به صحنین مطهر عزیمت و ضمن سخنرانی، مبادرت به اغتشاش نمایند.»[91]

در ساعت 1015 حال و هوای منزل آیت‌الله قمی به شرح زیر گزارش گردید:

«در حال حاضر حدود سه هزار نفر در منزل قمی اجتماع و مشغول سینه زدن و نوحه ‌سرائی جهت کشته ‌شدگان می‌باشند. ضمناً طرفداران قمی و شیرازی جلسه‌ای تشکیل و در مورد راه‌پیمائی روز جاری تصمیم ‌گیری می‌نمایند، ولی تا کنون در این مورد به توافق نرسیده‌اند.»[92]

حدود یک ساعت و چهل پنج دقیقه بعد، فرمانداری نظامی خبر داد:

«برابر اعلام تلفنی مأمور ویژه، در منزل آقای قمی منبر تمام شد و خود آیت‌الله قمی منبر رفت و خطاب به مردم گفت ما هیچ اقدامی نداریم، شما با آرامش و بدون تظاهرات به منزلتان بروید و دست از این کارها بکشید.»[93]

و این خبر درحالی است که نیم ساعت پیش از آن، اعلام گردید:

«ساعت 1100 روز 24 /7 /57 آخوندی در منزل آیت‌الله قمی برای اجتماع‌کنندگان سخنرانی و قرار است پس از خاتمه سخنرانی، با شعارهای پارچه‌ای که تهیه کرده‌اند از منزل وی بیرون آمده و در خیابان‌ها مبادرت به تظاهرات نمایند. چون راه‌های ورود به منزل قمی ‌بسته است، احتمالاً از طرف بازار سرشور به خیابانها آمده و تظاهرات نمایند.»[94]

باوجود تمهیداتی که از روزهای قبل از سوی نیروهای امنیتی و نظامی برای پیشگیری از تظاهرات مردم در روز 24 مهر ماه اندیشیده شد و راه‌های ورود و خروج به منزل آیات قمی، شیرازی و سیدکاظم مرعشی مسدود گردید،[95] تظاهرات گسترده‌ای در صحنین حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام صورت گرفت. در این تظاهرات، پارچه نوشته سفیدی در مقابل تظاهرکنندگان حمل می‌شد که دارای امضای «اصناف، روحانیون، دانشجویان، دانش‌ آموزان، فرهنگیان، کارگران و ارتشیان مبارز و مسلمان خراسان» بود. این تابلو، توسط مأمورین شهربانی ضبط گردید و گزارشِ نوشته روی آن، به شرح زیر برای ساواک مشهد ارسال شد:

«روز 24 /7 /57 گروهی از تظاهر کنندگان در داخل حرم مطهر ضمن حمل پارچه سفیدی که روی آن نوشته شده یکمین سال شهادت شهید بزرگمان حاج ‌آقا مصطفی خمینی فرزند گرامی امام خمینی، ما خواستار اجرای کامل حکومت اسلامی و یک نظام عادلانه اسلامی به رهبری امام خمینی هستیم و مراتب تنفر و انزجار بی‌پایان خود را از رژیم منحط کد 66 خون ‌آشام و ضد اسلامی اعلام می‌داریم و از خداوند قهار می‌خواهیم که هر چه زودتر برادران ارتشی ما را از چنگال کد 66 خائن نجات بخشد و انتقام همة خونهای به ناحق ریخته شده به دست شاه جلاد و عمال ستمگرش را خواهیم گرفت و نخواهیم گذاشت که صهیونیزم‌های جهانی که در رأس آنها امریکا قرار دارد، سرمایه‌های مادی و معنوی ما را بر باد دهند و حتی حاضر نخواهیم شد یک ذره از خاک ایران مان را تصاحب کنند و تو ‌ای برادر ارتشی هر چه زودتر خود را از شر کد 66 جلاد خلاص کن و یک بار دیگر ثابت کن که ایرانی، ایرانی است و حاضر نیست تن به قتل عام برادران مسلمان و ایرانی خود بدهد و این سربازان پلید ‌اسرائیل هستند که مرتکب این جنایت می‌شوند. ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست، اتحاد مرام ماست و تفرقه هراس ماست.»[96]

در همین روز، تظاهرات پراکنده‌ای نیز در برخی از نقاط شهر مشهد صورت گرفت که به ترتیب ساعت ثبت، به شرح زیر است:

«ساعت 0915 . حدود سیصد نفر از مسیر خیابان شاهرضا به طرف خیابان پهلوی در حرکت و در نظر دارند ضمن جمع‌آوری افراد و گسترش جمعیت، اقدام به راه پیمائی نمایند. با آنکه از طرف مأموران به آنان تذکر لازم داده شده است، لکن افراد مذکور به اخطار مأمورین فرمانداری نظامی مشهد و حومه توجه نمی‌نمایند.»[97]

«ساعت 0945 . از ساعت 0930 صبح روز جاری جمعیت کثیری در خیابان نادری تجمع و به صورت دستجمعی به طرف حرم مطهر در حرکت و به اشخاصی که از طرف پست می‌آیند اظهار می‌نمایند برنامه در حرم مطهر است و به سوی پست [حرم] در حرکت هستند.»[98]

«ساعت 1000 . حدود 3000 نفر در فلکه حرم اجتماع و قصد دارند تظاهراتی را در آن محل شروع نمایند.»[99]

«ساعت 1055 . حدود سه هزار نفر در داخل صحنین مطهر اجتماع و مشغول دادن شعارهای مضره می‌باشند.»[100]

«ساعت 1130 . عده‌ای از متعصبین مذهبی در مدرسه علوم دینی آیت‌الله خوئی واقع در خیابان نادری کوچه کنسولگری اجتماع و قرار است به تدریج در آن محل متشکل و مبادرت به تظاهرات نمایند.»[101]

و در نهایت در شامگاه همین روز، طی تلفنگرامی به اداره کل سوم ساواک اعلام شد:

«از ساعت 1300 الی 1800 روز جاری، شهر مشهد و دیگر شهرهای استان از آرامش نسبی برخوردار بوده و اتفاق قابل توجهی رخ نداده است.»[102]

با این حال رئیس ساواک مشهد در نامه‌ای به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ضمن طرح مسئله ناتوانی فرمانداری نظامی در مقابله با تظاهر کنندگان نوشت:

«سرتیپ جعفری به علت علائق شدید مذهبی، همواره در جهت خواسته‌های روحانیون مخالف گام برداشته، وظیفه اصلی خود را تحت‌الشعاع قرار داده به طوری که جوانان 18 ساله ضمن سوارشدن بر روی تانکها و یا شوخی با سربازان، آنان را از وظایف اصلی منفک و به علت اطمینان از عدم عکس‌العمل سربازان، بر تجری افراد افزوده است.»[103]

در مقابل فرمانداری نظامی نیز در اخباری که برای فرمانده نیروی زمینی ارتش ارسال شده، توانمندی خود در کنترل تظاهرات روز بیست و چهارم را به شرح زیر به ثبت رسانده است:

«با اینکه روحانیون افراطی و مخالف دولت به منظور ایجاد اغتشاش و تظاهرات روز 24 /7 /57 را تعطیل عمومی اعلام نموده بودند و در صدد بودند که در این روز با تحریک افراد متعصب مذهبی و دانش‌آموزان در سطح شهر راهپیمائی نموده و شعارهائی بدهند، ولی با پیش‌بینی‌های به موقع و انجام اقدامات لازم، از انجام هرگونه تظاهرات و راهپیمائی در شهر جلوگیری به عمل آمد و بار دیگر نقشه‌های عده‌ای روحانی افراطی نقش بر آب شد.»[104]

 

بیست و پنجم مهر . ادامه محدودیت‌ها و اعتصابات

در روز 25 مهرماه، ایجاد محدودیت برای بیوت علماء مشهد ادامه یافت و آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی در اعتراض به این وضع، از برگزاری نماز جماعت و تدریس خودداری نمود.[105] تجمع فرهنگیان خراسان در سالن تربیت بدنی در بعدازظهر همین روز منجر به درگیری خیابانی شد:

«در بعدازظهر روز 25 /7 /57 مدیرکل آموزش و پرورش خراسان در سالن ورزش تربیت بدنی جهت رسیدگی به خواسته‌های فرهنگیان با نمایندگان فرهنگیان مذاکره می‌نمود که تعداد 2000 نفر دانشجو و دانش‌آموز به طرفداری از دبیران افراطی در جلو سالن اجتماع که وسیله فرمانداری نظامی متفرق و این عده به خیابان آخوند خراسانی رفته و با آتش‌زدن لاستیک اتومبیل و شکستن شیشه اتومبیل آتش‌نشانی در آن خیابان مبادرت به تظاهرات نمودند که به وسیله گاز اشک‌آور و پاشیدن آب رنگی روی آنان متفرق شدند و در صحن مطهر حضرت رضا(ع) تظاهراتی صورت گرفت که تعدادی از تظاهرکنندگان دستگیر شدند.»[106]

تظاهرات دیگری در ساعات پایانی روز صورت گرفت که منجر به درگیری مردم با نیروهای نظامی شد:

«در ساعت 1820 روز 25 /7 /57 تظاهرات وسیعی با شرکت حدود 6 هزار نفر در خیابان خسروی مشهد توسط افراطیون مذهبی انجام و تظاهر کنندگان مقداری کارتن را در وسط خیابان به منظور خنثی کردن اثرات گاز اشک آور به آتش کشیده و به طرف مأمورین فرمانداری نظامی چوب و سنگ پرتاب و به طرف آنها حمله نمودند و شیشه‌های اتومبیل‌های آتش‌ نشانی را با سنگ شکستند و در ساعت 1945 به تدریج توسط مأمورین فرمانداری نظامی با استفاده از گاز اشک‌آور متفرق و به دستجات کوچکتری تقسیم و در داخل کوچه‌ها تظاهرات نموده و مأمورین آنان را نیز متفرق نموده‌اند.»[107]

در این روز، اعتصابات در دانشگاه فردوسی و مراکز پزشکی وابسته به آن، شامل: «دانشکده‌های پزشکی . علوم . ادبیات . علوم تربیتی . داروسازی . کشاورزی . مهندسی . الهیات . کارمندان و مستخدمین ... دانشجویان ... کارمندان دانشکده دندان پزشکی و ... » ادامه یافت.[108]

 

بیست و ششم مهرماه . ادامه اعتصاب بازاریان و کسبه

در تماسی که بین سیدمحمدعلی شیرازی و محسن پزشکپور نماینده مجلس شورای ملی برقرار شد، ضمن طرحِ مسئله محدودیت‌های ایجاد شده برای بیت آیت‌الله شیرازی و تقاضای رساندن صدای روحانیت به گوش مردم از تریبون مجلس، گفته شد:

«قرار است بعدازظهر روز 26 /7 /57 نیز بازار مشهد به منظور همدردی با آیت‌الله شیرازی تعطیل شود.»[109]

در گزارش ساواک مشهد به اداره کل سوم آمده است:

«بعدازظهر روز جاری حدود 70% دکاکین بازار رضا و بازار فرش فروشها و 40% مغازه‌های اطراف حرم به منظور همدردی با آیت‌الله شیرازی بسته و سایر نقاط شهر مشهد باز بود.»[110]

در ساعت 11 صبح همین روز حدود 300 نفر از مردم در جلوی بیت آیت‌الله شیرازی اجتماع کردند که «توسط سیدمحمدعلی شیرازی به وسیله بلندگو به آنان ابلاغ گردید متفرق شوند و متفرق گردیدند.» دقایقی بعد تظاهراتی در صحن حرم مطهر شکل گرفت که با دخالت نیروهای انتظامی به تجمع آنان پایان داده شد.[111]

تظاهرات در حرم مطهر در ساعت شش و نیم بعدازظهر ادامه یافت که «توسط مأمورین انتظامی متفرق گردیدند». بنابر گزارشی دیگر تجمع مردم در همین ساعت در مسجد بناها توسط «مأمورین فرماندار نظامی» متفرق گردید.[112]

بیست و هفتم مهر . باز شدن مغازه‌های بازار و خیابان

در روز 26 مهر، اعلامیه‌ای با امضای سیدمحمدعلی شیرازی منتشر شد که در آن ضمن اشاره به محدودیت‌ها و تضییقاتی که برای بیت آیت‌الله شیرازی به وجود آمده بود، از کسبه و اصناف درخواست شد تا نسبت به باز کردن مغازه‌های خود اقدام نمایند:

«از کلیه کسبه و اصناف محترم خواستاریم که بر حسب امر حضرت والد معظم، بازارها و مغازه‌ها را باز نموده و به کسب و کار خود بپردازند.»[113]

بازتاب صدور این اعلامیه، به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد:

«چون عده‌ای از بازاریان از بسته بودن دکاکین خود ناراضی بودند، آیت‌الله قمی نیز در این مورد همکاری لازم را انجام ندادند، لذا آیت‌الله شیرازی اجباراً باز کردن مغازه‌ها را بلامانع اعلام، در نتیجه از صبح روز 27 /7 /57 کلیه دکاکین و مغازه‌های شهر مشهد باز، لیکن نماز و درس تعطیل است و اوضاع نسبتاً آرام می‌باشد.»[114]

روز 27 مهر، مصادف با اربعین شهید محمدجمال فریدزاده بود که در تظاهرات روز هفدهم شهریور در مشهد به درجه رفیع شهادت رسید. مراسم چهلم که قرار بود در بعدازظهر این روز در منزل پدر شهید، با سخنرانی حجت‌الاسلام حسین غزالی برگزار شود، مورد حساسیت و مراقبت قرار گرفت[115] در این روز همچنین تظاهراتی کوچکی به وسیله دانش‌آموزان دبیرستان دانش و هنر انجام شد:

«ساعت 1000 حدود یکصد نفر از دانش‌آموزان دبیرستان دانش هنر، با در دست داشتن عکس خمینی به خیابانها آمده و توسط مأمورین فرمانداری نظامی مشهد متفرق گردیدند.»[116]

 

بیست و هشتم مهر . حالت جنگی شهر مشهد

مقابله با تظاهراتی که به صورت منسجم و پراکنده در شهر مشهد صورت می‌گرفت، فرمانداری نظامی را وادار کرد شهر را به پادگان نظامی تبدیل کند: 

«در نقاط مختلف شهر و مقابل چهارراههای حساس و مهم و حیاتی، مأمورین نظامی و انتظامی مستقر بوده و با دقت و هوشیاری، آمادگی دارند هرگونه اعتصابات و تظاهرات را خنثی و منطقه را پاکسازی نموده‌اند... با گماردن یک دستگاه تانک با پشتیبانی یک گروه کنترل اغتشاشات در نقاط حساس و چهارراهها به طور ثابت و تعدادی به ‌صورت گشتی(سوار بر تانک و خودرو) در خیابانهای اصلی شهر مشهد و استقرار چهار دستگاه تانک در فرودگاه جدید و قدیم و شرکت توانیر، نظم و آرامش را برقرار و نسبت به متفرق نمودن جمعیت مربوطه فعالیت نموده‌اند.»[117]

با این حال جمعیتی که از منزل آیت‌الله قمی به طرف منزل آیت‌الله سیدکاظم مرعشی در حرکت بودند، شعار می‌دادند.[118] مراسم بیت آیت‌الله سیدکاظم مرعشی نیز، با شعارهای انقلابی و نوحه سرائی برای شهدای حادثه شهر کرمان همراه بود.[119] انتخاب سخنرانان انقلابی مانند آقایان: «هاشمی‌نژاد . سیدعلی خامنه‌ای . عباس واعظ طبسی و سیدحسین موسوی خراسانی» برای مراسم بیت آیت‌الله شیرازی نیز مورد درخواست گروهی از مردم مذهبی و انقلابی چون: «بازاریان و کسبه و اشخاص و روحانیون» بود.[120]

حرکت جمعیتی که در مراسم بیوت آقایان قمی . شیرازی . مرعشی و بروجردی شرکت کرده بودند، به تظاهرات در چهارراه نادری منجر گردید:

«در روز 28 /7 /57 در منازل آیات شیرازی . بروجردی . مرعشی . قمی، از طرف سخنرانان مذهبی سخنرانی انجام و در پایان مجالس، مردم جهت رفتن به حرم مطهر از منازل مذکور خارج و در چهارراه نادری شعارهائی دادند. با مراقبت نیروهای فرمانداری نظامی هیچگونه اتفاقی نیفتاد.»[121]

تعدادی از افرادی که در صحن مطهر حرم امام رضا علیه‌السلام اقدام به تظاهرات کرده بودند، دستگیر شدند:

«در مورخ 28 /7 /57 تعداد پنج نفر که در داخل حرم مطهر شعار می‌دادند، شناسائی و پس از خروج از حرم توسط مأمورین انتظامی دستگیر شدند.»[122]

 

بیست و نهم مهر . آغاز تظاهرات شبانه

پس از محدودیت‌های فراوانی که به وسیله نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی برای تظاهرات مردم فراهم گردید، اولین تظاهرات شبانه در نخستین ساعت بامداد روز 29 مهر در «کوی طلاب و قلعه ساختمان مشهد» شکل گرفت که در نتیجه: «چهار نفر مورد اصابت گلوله واقع و مجروح و چهار نفر دستگیر گردیدند.»[123]

در حالی که پخش خبر تظاهرات خونین کوی طلاب و تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان، مردم متدین و انقلابی را تحت تأثیر قرار داده و شایعه کشته‌شدن تعدادی از آنان مطرح بود، در ساعات اولیه صبح، دانش‌آموزان دبیرستان‌های دانش و هنر و کفائی مهیای تظاهرات شدند:

«در ساعت 0855 مورخه 29 /7 /57 تعدادی از دانش‌آموزان دبیرستان دانش و هنر مشهد، به منظور اعتصاب از دبیرستان خارج و در جلو دبیرستان اجتماع کرده بودند که پس از رسیدن مأمورین فرماندار نظامی متفرق گردیدند.»

«تعدادی از دانش‌آموزان دبیرستان کفائی در ساعت 0920 . 29 /7 /57 به منظور انجام تظاهرات در جلو دبیرستان مجتمع، که پس از رسیدن مأمورین فرماندار نظامی متفرق شدند.»[124]

و پس از آن، در ساعت یازده و نیم صبح تظاهراتی صورت گرفت؛

«حدود 500 نفر در جلوی منزل آیت‌الله شیرازی و خیابان نادری اجتماع و مأمورین فرمانداری نظامی به منظور متفرق کردن آنان از گاز اشک‌آور استفاده و در ساعت 1200 متفرق گردیدند.»[125]

این جمعیت، پس از زمان کوتاهی دوباره گرد هم جمع شده و شروع به تظاهرات کردند:

«در ساعت 1245 . 29 /7 /57 جمعیتی از نوجوانان و افراطیون مذهبی که تعدادی زن نیز در بین آنها مشاهده می‌شد، در چهارراه نادری و چهارراه پهلوی در حرکت بودند که به محض رسیدن مأمورین فرمانداری نظامی متفرق شدند.»[126]

این تظاهراتی بود که در بعدازظهر، با جمعیتی 10 برابر بیشتر از جمعیت صبح، ادامه یافت:

«ساعت 1830 بعدازظهر جاری حدود 5000 نفر از خیابان نادری مشهد به طرف خیابان‌های شاهرضا و خسروی نو و خیابان تهران اقدام به راه‌پیمائی نموده و ضمن حمل پلاکارد و دادن شعارهای مضره، عبور وسائط نقلیه را مختل و مبادرت به تظاهرات نموده‌اند که در ساعت 1915 افراد مذکور وسیله مأمورین انتظامی با گاز اشک‌‌آور متفرق گردیده‌اند.»[127]

 

آخرین روز مهرماه .  تظاهرات پراکنده دانش آموزی

در آخرین روز مهر ماه، باز هم تعدادی از جوانان و نوجوانان دختر و پسر به همراه تعدادی از طلاب و مردم متدین و مذهبی، در منزل آیت‌الله شیرازی و اطراف آن تجمع و شروع به تظاهرات کردند:

«اجتماعی شامل دختران و پسران دانش‌ آموز و تعدادی طلبه علوم دینی از منزل آیت‌الله شیرازی خارج و در حالی که شعارهائی به نفع آیت‌الله خمینی می‌دهند، به طرف خیابانهای نادری و میدان شاه شروع به راه پیمائی نموده‌اند.»[128]

همزمان با این حرکت که از ساعت 15 /11 آغاز گردید، «حدود 2000 نفر نیز از منزل آیت‌الله قمی خارج و به طرف کوچه تلفن‌خانه حرکت نمودند.» که این جمعیت توسط نیروهای فرمانداری نظامی متفرق گردید.[129]

و در گزارش دیگری اعلام شد:

«ساعت 30 /18 روز 30 /7 /57 در نقاط مختلف شهر مشهد توسط افراطیون مذهبی تظاهراتی انجام و وسیله مأمورین فرمانداری نظامی متفرق گردیدند.»[130]

 در ساعت 7 بعدازظهر تظاهرات دیگری در صحن عتیق صورت گرفت که سه نفر از محرکین اصلی آن مورد شناسائی قرار گرفتند؛ ولی به علت حجم گاز اشک‌آوری که در فضا پخش بود، مأمورین موفق به دستگیری آنان نشدند و فقط توانستند شماره ژیان زردرنگ به شماره 42986 مشهد که سه نفر مذکور در آن سوار شده بودند را یادداشت نمایند.[131]

وسعت تظاهرات مردمی در این ایام، موجب شد پرویز ثابتی که مقام امنیتی ساواک بود، در بخشنامه‌ای سراسری، دستور تهیه و تنظیم آرشیوی از اسامی و مشخصات رهبران حرکت‌های مردمی را صادر کند تا برای عملیات و اقدامات آتی سازمان امنیت در دسترس باشد؛ رئیس ساواک مشهد در ذیل آن نوشت:

«علاوه بر صورت روحانیون و وعاظ ناراحت که به فرمانداری نظامی دادیم و اسامی آن دسته از افراد را که با روحانیون تماس دارند و به نفع آنان فعالیت می‌نمایند و اشخاصی مانند رستگار که گفتم به اخلال گران پول می‌دهد و اشخاص دیگری که در حال حاضر فعالیت دارند مانند ارتضاء در بازار فرش فروشها و غیره به فرمانداری نظامی بدهید و این اسامی به مرکز ارسال و مشخصات و محل اقامت آنان در دفتری ثبت که دسترسی به آنان هر موقع آسان باشد. نتیجه به مرکز هم ارسال شود.»[132]

و متعاقب این دستور، تهیه عکس‌های عملیاتی از صحنه تظاهرات و افراد تظاهر کننده و رهبران آن در دستور کار قرار گرفت که اسناد آن در جلد شانزدهم این مجموعه آمده است.

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسچی، ج 2، ص 943.

[2]. روزشمار تاریخ ایران، باقر عاقلی، ج 2، ص 363.

[3]. همین کتاب، سند شماره: 7543 /312 ـ تاریخ: 6 /7 /1357.

[4]. همین کتاب، سند شماره: 8463 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 10 /7 /1357.

[5]. همین کتاب، سند اعلامیه آیت‌الله قمی به تاریخ 24 شوال.

[6]. همین کتاب، سند شماره: 8403 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 7 /7 /57 در سندی دیگری بر 9 امضاء این اعلامیه توسط آقایان: «جواد تهرانی . محمدمهدی نوقانی . ابوالحسن شیرازی . سیدکاظم مرعشی . عزالدین نجفی الموسوی زنجانی . علی فلسفی . حسنعلی مروارید . حسین الموسوی شاهرودی . سیدابراهیم علم‌الهدی» اشاره شده است. همین کتاب، سند شماره: 8462/ﻫ1 ـ تاریخ: 10 /7 /1357.

[7]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 21 . مدت دوره از ساعت 0600 . 5 /7 /1357 تا 6 /7 /131357.

[8]. همین کتاب، سند شماره: 8403 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 7 /7 /1357.

[9]. همین کتاب، سند شماره: 20013 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 13 /7 /1357. اشاره به ملاقات سیدمحمدعلی شیرازی در روز نهم مهر ماه با منوچهر آزمون.

[10]. همین کتاب، سند شماره: 8405 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 8 /7 /1357.

[11]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، کتاب دوازدهم، ص 239.

[12]. همین کتاب، سند شماره: 8442 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 9 /7 /1357.

[13]. همین کتاب، سند بدون شماره ـ تاریخ: [9 /7 /57]

[14]. همین کتاب، سند شماره: 8451 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 9 /7 /1357.

[15]. همین کتاب، اسناد شماره: 8423/ﻫ1 ـ تاریخ: 9 /7 /57 ؛ شماره: 141 /1 /66 /401 /1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[16]. همین کتاب، سند شماره: 8425 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 9 /7 /1357.

[17]. همین کتاب، سند شماره: 8448 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 9 /7 /1357.

[18]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، کتاب دوازدهم، ص 261.

[19]. همین کتاب، سند گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی شماره 13 . مدت دوره از 0600 . 10 /7 /57 تا 0600 . 12 /7 /131357.

[20]. همین کتاب، سند شماره: 8473 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 10 /7 /1357.

[21]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 26 . مدت دوره از 0600 [روز] 10 /7 /57 تا 0600 [روز] 11 /6 /131357.

[22]. همین کتاب، سند گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی شماره 13 . مدت دوره از 0600 [روز] 10 /7 /57 تا 0600 [روز] 12 /7 /131357.

[23]. همین کتاب، سند شماره: 8510/ﻫ1 ـ تاریخ: 12 /7 /1357.

[24]. همین کتاب، سند شماره: 20015 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 14 /7 /1357.

[25]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 29 . مدت دوره از 0600 . 13 /7 /57 تا 0600 . 14 /7 /131357.

[26]. همین کتاب، سند شماره: 8 /1 /542 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[27]. همین کتاب، سند شماره: 20032 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[28]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 30 . مدت دوره از 0600 . 14 /7 /57 تا 0600 . 15 /7 /131357.

[29]. همان.

[30]. همین کتاب، سند شماره: 20016/ﻫ1 ـ تاریخ: 14 /7 /1357

[31]. همین کتاب، سند شماره: 20017 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 14 /7 /1357.

[32]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 30، همان.

[33]. همین کتاب، سند شماره: 20018 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 14 /7 /1357.

[34]. همین کتاب، سند شماره: 15 /216 /02 /501 /2 ـ تاریخ: 14 /7 /131357.

[35]. همین کتاب، سند شماره: 9944/ﻫ 2 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[36]. همین کتاب، سند شماره: 20033 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[37]. همین کتاب، سند شماره: 20025 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[38]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 31 . مدت دوره از 0600 . 15 /7 /57 تا 0600 . 16 /7 /1357.

[39]. همین کتاب، سند شماره: 20030 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[40]. همین کتاب، سند شماره: 20034 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 15 /7 /1357.

[41]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 31 . مدت دوره از 0600 . 15 /7 /57 تا 0600 . 16 /7 /1357.

[42]. همین کتاب، سند شماره: 20036 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 16 /7 /1357.

[43]. همین کتاب، سند شماره: 20048 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 16 /7 /1357.

[44]. همین کتاب، سند شماره: 20051 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 16 /7 /1357.

[45]. همین کتاب، سند شماره: 20346 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 1 /8 /1357.

[46]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 32 . مدت دوره از 0600 . 16 /7 /57 تا 0600 . 17 /7 /1357.

[47]. همین کتاب، سند شماره: 1274 /16 /57 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[48]. همین کتاب، سند شماره: 20072 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 17 /7 /1357.

[49]. همین کتاب، سند شماره: 20079/ﻫ1 ـ تاریخ: 17 /7 /1357.

[50]. همین کتاب، سند شماره: 9972/ﻫ 2 ـ تاریخ: 17 /7 /1357.

[51]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 33 . مدت دوره از 0600 . 17 /7 /57 تا 0600 . 18 /7 /1357.

[52]. همین کتاب، سند شماره: 4881/م ـ تاریخ: 17 /7 /131357.

[53]. همین کتاب، سند شماره: 57 /12 /02 /501 ـ تاریخ: 17 /7 /131357.

[54]. همین کتاب، سند بدون شماره و تاریخ.

[55]. همین کتاب، سند شماره: 20094/ﻫ1 ـ تاریخ: 18 /7 /1357.

[56]. همین کتاب، سند گزارش وضعیت ـ تاریخ: [18 /7 /57]

[57]. همین کتاب، سند شماره: 20096/ﻫ1 ـ تاریخ: 18 /7 /1357.

[58]. همین کتاب، سند شماره: 4 ـ تاریخ: 18 /7 /1357.

[59]. همین کتاب، سند بدون شماره ـ تاریخ: 19 /7 /1357.

[60]. همین کتاب، سند بدون شماره ـ تاریخ: [19 /7 /57]

[61]. همین کتاب، سند بدون شماره ـ تاریخ: 19 /7 /1357.

[62]. همین کتاب، سند شماره: 20152 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 19 /7 /1357.

[63]. همین کتاب، سند شماره: 20168/ﻫ1 ـ تاریخ: 19 /7 /1357. 

[64]. همین کتاب، سند شماره: 20167/ﻫ1 ـ تاریخ: 19 /7 /1357. 

[65]. همین کتاب، سند شماره: 20170 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 20 /7 /1357. 

[66]. همین کتاب، سند شماره: 20172 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 20 /7 /1357. 

[67]. همین کتاب، سند شماره: 20176/ﻫ1 ـ تاریخ: 20 /7 /1357.

[68]. همین کتاب، سند شماره: 9999/ﻫ 2 ـ تاریخ: 20 /7 /1357.

[69]. همین کتاب، سند شماره: 20 /53 /02 /501 ـ تاریخ: 20 /7 /1357

[70]. همین کتاب، سند شماره: 32 ـ 9 ـ 57. ـ تاریخ: 18 /7 /1357.

[71]. همین کتاب، سند شماره: 20171/ﻫ1 ـ تاریخ: 20 /7 /1357. 

[72]. همین کتاب، سند شماره: 20176/ﻫ1 ـ تاریخ: 20 /7 /1357. 

[73]. همین کتاب، سند شماره: 20179 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357. 

[74]. همین کتاب، سند شماره: 3435 /28 /57 ـ تاریخ: 30 /7 /1357.

[75]. همین کتاب، سند شماره: 20185 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357.

[76]. همین کتاب، سند شماره: 20183 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357.

[77]. همین کتاب، سند شماره: 20185 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357.

[78]. همین کتاب، سند شماره: 20186 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357. 

[79]. همین کتاب، سند بدون تاریخ و شماره.

[80]. همین کتاب، سند شماره: 20189 ـ تاریخ: 22 /7 /1357.

[81]. همین کتاب، سند شماره: 20232/ﻫ1 ـ تاریخ: 25 /7 /1357.

[82]. همین کتاب، سند شماره: 20187 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357. 

[83]. همین کتاب، سند شماره: 20190 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357.

[84]. در اصل: سفتان.

[85]. همین کتاب، اعلامیه شماره 19 فرماندار نظامی مشهد و حومه ـ [تاریخ: 22 /7 /1357]

[86]. همین کتاب، سند شماره: 20185 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 22 /7 /1357. 

[87]. همین کتاب، سند شماره: 101/ﻫ1سیار ـ تاریخ: 23 /7 /1357.

[88]. همین کتاب، سند شماره: 20196 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 23 /7 /1357. 

[89]. همین کتاب، سند شماره: 20197/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[90]. همین کتاب، سند شماره: 20202 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[91]. همین کتاب، سند شماره: 20206/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[92]. همین کتاب، سند بدون شماره ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[93]. همین کتاب، سند شماره: 23 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[94]. همین کتاب، سند شماره: 20215 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[95]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 39 . مدت دوره از 0600 . 24 /7 /57 تا 0600 . 25 /7 /1357.

[96]. همین کتاب، سند شماره: 25 /2 /542 ـ تاریخ: 30 /7 /1357.

[97]. همین کتاب، سند شماره: 20200 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[98]. همین کتاب، سند شماره: 20203/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[99]. همین کتاب، سند شماره: 20208/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[100]. همین کتاب، سند شماره: 20210/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357.

[101]. همین کتاب، سند شماره: 20215 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[102]. همین کتاب، سند شماره: 20227 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[103]. همین کتاب، سند شماره: 20217/ﻫ1 ـ تاریخ: 24 /7 /1357. 

[104]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 39 . مدت دوره از 0600 . 24 /7 /57 تا 0600 . 25 /7 /1357.

[105]. همین کتاب، سند شماره: 20234 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 25 /7 /1357.

[106]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 40 . مدت دوره از 0600 . 25 /7 تا 0600 . 26 /7 /131357.

[107]. همین کتاب، سند شماره: 20233 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 25 /7 /1357.

[108]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 40 . مدت دوره از 0600 . 25 /7 تا 0600 . 26 /7 /131357.

[109]. همین کتاب، سند شماره: 20258 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 26 /7 /1357.

[110]. همین کتاب، سند شماره: 20275 /9ﻫ3 ـ تاریخ: 26 /7 /1357.

[111]. همین کتاب، سند شماره: 20274 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 26 /7 /1357.

[112]. همین کتاب، سند شماره: 20275 /9ﻫ3 ـ تاریخ: 26 /7 /1357.

[113]. همین کتاب، اعلامیه سید محمدعلی شیرازی . 15 ذیقعده 1398.

[114]. همین کتاب، سند شماره: 20279 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 27 /7 /1357.

[115]. همین کتاب، سند شماره: 20281 /9 ﻫ1 ـ تاریخ: 27 /7 /1357.

[116]. همین کتاب، سند شماره: 20279 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 27 /7 /1357.

[117]. همین کتاب، گزارش نوبه‌ای عملیاتی شماره 43 . مدت دوره از 0600 28 /7 /57 0600 . 29 /7 /1357

[118]. همان.

[119]. همین کتاب، سند شماره: 20284 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 28 /7 /1357.

[120]. همین کتاب، سند شماره: 20298 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 29 /7 /1357.

[121]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 43 . همان.

[122]. همان.

[123]. همین کتاب، سند شماره: 21622 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 29 /7 /1357.

[124]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 44 . مدت دوره از 0600 . 29 /7 /57 الی 0600 . 30 /7 /131357.

[125]. همین کتاب، سند شماره: 20304 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 29 /7 /1357.

[126]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره 44 . مدت دوره از 0600 . 29 /7 /57 الی 0600 . 30 /7 /131357.

[127]. همین کتاب، سند شماره: 201/ﻫ1سیار ـ تاریخ: 29 /7 /1357.

[128]. همین کتاب، سند شماره: 20317/ﻫ1 ـ تاریخ: 30 /7 /1357.

[129]. همین کتاب، سند شماره: 20322/ﻫ1 ـ تاریخ: 30 /7 /1357.

[130]. همین مجموعه، ج16، سند شماره: 20349 /9ﻫ1 ـ تاریخ: 1 /8 /57.

[131]. همین مجموعه، ج16، اطلاعیه فرمانداری نظامی ـ تاریخ [1 /8 /57].

[132]. همین کتاب، سند شماره : 8085 /312 ـ تاریخ: 30 /7 /1357.

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.