مقدمه - کتاب اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم

عبرت، در زبان فارسی به پندی اطلاق می‌شود که از نگاه کردن در سرگذشت دیگران حاصل می‌شود. اگر همین مفهوم ساده را در معنای واژه‌ی «عبرت» بپذیریم، به صورت طبیعی بر این نکته واقف خواهیم شد که در بین این نگاه کردن، با نگاه کردن ظاهری، تفاوت‌های بسیاری وجود دارد. در اینجاست که نظر کردن با «عبرت و حکمت»، مفهوم گسترده‌تری می‌یابد و از دایره‌ی نگاه چشم ظاهری، فاصله می‌گیرد. حضرت امام خمینی(ره) در مقام بیان تفاوت این دو نگاه، می‌فرماید: 

« چشمى که جز صورتِ این عالم را نبیند و از نظر عبرت و حکمت کور باشد، و گوشى که جز اصواتِ این عالم را نشنود و از مواعظ الهیّه منعزل باشد، و حِکَم و نصایح را نپذیرد، با چشم و گوش حیوانات، ممتاز نیست. »[1]

استاد شهید آیت‌الله حاج شیخ مرتضی مطهری(ره)، در تبین مفهوم «عبرت»، با اشاره به آیه‌ی شریفه‌ی : «اِنَّ فی ذلک لَعبرهً لاولی الابصار» میفرماید: 

«عبرت، از ماده عبور است. دیدن‌ها دو جور است: بعضى دیدن‌ها هست که از همان مقدارى که به چشم دیده مى‌شود، بیشتر نیست. دیدنِ حیوان همین طور است. یک حیوان و یا یک انسانِ در حدِّ حیوان، فقط جریان‌ها را مى‌بیند، حوادث را مى‌بیند، اما این که پشت این حوادث چیست، دیگر استنباطى ندارد. »[2]

نظر نمودن در احوال گذشتگان و پیشینیان، که در آیات و روایات فراوانی، با دستور اُنظر الی ...  به آن توجه داده شده، و آگاهی از احوال انبیا، اولیا و علما و بزرگان، یکی از راه‌های روشن تکامل بشری است تا از این طریق، کسب معارف الهی و متخلّق شدن به اخلاق کریمه‌ی دینی صورت پذیرد و از صفات رذیله‌ای که موجبات انحطاط جامعه‌ی بشری را فراهم آورده است، دوری حاصل شود. این نکته در آموزه‌های امام خمینی(ره) به شرح زیر تبیین شده است: 

«ذکر احوال رجالِ بزرگ و اولیاء و انبیاء که در قرآن کریم و احادیث شریفه وارد شده، براى تاریخ گوئى نیست، بلکه براى تکمیل بشر است که از حالات بزرگان عالَم عبرت گیرند و خود را به صفات کریمه آنان و اخلاق فاضله ایشان، متّصف کنند.»[3]

بدیهی است که اینگونه نظر کردن، چشمی بیناتر از دیده‌ی سر می‌خواهد. دیده‌ای که یکی از اولین ملزوماتِ آن، بیداری است. در این موقع و موقعیت است که دیده‌ی سر، از عمقِ دیدنی‌ها عبور می‌کند تا از این راه، در طریقه‌ی عبرت آموزی واقع شود. این مفهوم در سخن امام خمینی(ره) که آن را «بهترین سرمشق» معرفی می‌فرماید، چنین است: 

« عبرت گرفتن از احوال اشخاصى که داراى سلطنت‌ها و عظمت‌ها و مال و منال‌ها بودند، و استفاده از آنها در چند روز محدودى کرده و براى مدت‌های غیر متناهى، حسرت آن را به گور بردند، و وزر و وبالِ آن شامل حالشان شد، براى انسانِ بیدار، بهترین سرمشق است.»[4]

زمانی که مفهوم « عبرت » از دایره‌ی اخلاق و رفتار و روابط شخصی خارج می‌شود و به سوی روابط اجتماعی و مسائل حکومتی سوق می‌یابد، باز هم مطالعه و آگاهی از سرگذشت پیشینیان است که استخراج اصول کلی و قابل تعمیم دانستن آن، راهگشای انسان‌ها به سوی کمال و خوشبختی است.

استاد شهید آیت‌الله مطهری(ره) در این باره معتقد است:          

« اگر تاریخ فقط وقایع جزئى باشد و نشود از تاریخ، اصول کلى استخراج کرد، اصلاً نمى‌شود درسى از تاریخ آموخت. اما اگر تاریخ قابل تعمیم بوده و اصول کلى داشته باشد، مى‌توان از آن درس آموخت و به تعبیر قرآن، تاریخ مى‌تواند «عبرت‌» و درس آموز باشد. مسأله پیش بینى تاریخ هم چنین است. آیا تاریخ مى‌تواند حوادث آتى را پیش بینى کند؟ آیا ما مى‌توانیم از ضوابط گذشته پیش بینى کنیم که تاریخ بشریت مثلاً در سال 2000 چگونه خواهد بود؟ این نیز تابع اصل تعمیم است که ما تا چه اندازه بتوانیم قوانین کلى براى تاریخ کشف کنیم. اصلاً این دو مسأله، «درس‌های تاریخ» و «پیش بینى تاریخ»، هر دو یک مسأله است. «درس» مى‌گوییم از این جهت که چگونه عمل کنیم و «پیش بینى» مى‌گوییم از آن جهت که مى‌خواهیم کشف کنیم، و هر درسى تابع پیش بینى است.»[5]

همین مساله است که مطالعه‌ی سرگذشت پیشینیان و تاریخ آنها را برای استخراج اصول کلی، ضروری می‌کند تا موجبات عبرت آموزی فراهم شود و هم در جریان رو به پیشرفت جوامع، مسائل و جریاناتی که پیشینیان را به ورطه‌ی هلاکت و نابودی رهنمون کرد، دامنگیرِ سطوح و صنوف مختلف جامعه‌ی امروزی نشود. به همین دلیل است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی که در طی یک دوره مبارزات طولانی با رژیم ستمشاهی، موجبات سرنگونی حکومت ظلمات و جانشینی حکومت نور را فراهم کرد، پس از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، در سخنرانی‌های مختلف ضمن هشدار به دولتمردان و حکومتگران و توصیه‌ی دائمی به مردم، نسبت به اتحاد و اتفاق و پرهیز از هرگونه اختلاف، عبرت آموزی از تاریخ را یکی از راه‌های اصولی در این مسیر معرفی کرد. در جائی، دیگران را مورد خطاب قرار داد و گفت : « از تجربه‌هاى سابق عبرت بگیرید[6] و در جایی دیگر، وجود شریف خود را با دیگر مخاطبان شریک کرد و فرمود: «ما باید از تاریخ عبرت بگیریم[7] و در سخنانی نیز، با صراحت سرگذشت پهلوی‌ها را مورد تذکر قرار داد و فرمود:

« این یک مطلبى است که الان ما از این تاریخِ موجودى که بر ما گذشت، باید عبرت بگیریم؛ و بدانیم که اگر پایگاه داشت این مرد بین مردم، اگر نصفِ قدرتش را صرف کرده بود براى ارضاى مردم، هرگز این قدرت به هم نمى‌خورد؛ هر گز مخالفت با او نمى‌شد؛ لکن مع الأسف، همه قدرتش را روى هم گذاشت بر ضد مردم. به طورى که اگر مى‌رفت به زیارت حضرت رضا، هر که مى‌شنید مى‌گفت که دارد حقه بازى مى‌کند! اگر قرآن طبع مى‌کرد و بین مردم منتشر مى‌کرد، دست هر کس مى‌آمد مى‌گفت که این مثل قرآن معاویه است! این براى این است که عمل نشان نداد به مردم؛ یک عملى که با آن عمل بتواند پایه براى خودش درست بکند. »[8]

نمونه‌های روشنی از این شیوه‌ی رفتاری در دوران حکومت پهلوی‌ها، که می‌تواند به عنوان آئینه‌ی عبرتی در برابر دیدگانِ عبرت‌بین قرار داده شود، در این مجموعه گردآوری شده است. نمونه‌‌هایی که به تنهایی، گویای چگونگی رفتار حکومتگران طاغوتی با مُلک و ملّت است. رفتاری که در جریان آن، کشور و سرمایه‌های آن، در تیول عده‌ای خاص، که در رأس آن، خاندان پهلوی و درباریان بودند، قرار داشت و مردمِ مسلمان و غیرمسلمان ایران نیز در اطراف و اکناف کشور، در نقش رعیت‌‌هایی که باید حاصل زحمات طاقت فرسای آنان صرف عیش و نوش اربابان داخلی و خارجی شود، به زندگی مشغول بودند.

بارِ دیگر با اشاره به اولین بیت قصیده‌ی بلندِ خاقانی، که به عنوان مقدمه‌ی جلد اول این مجموعه آورده شد، خوانندگان محترم را به تماشای این آئینه خانه‌ی عبرت دعوت می‌کنیم:

هان‌ای دل عبرت بین! از دیده عِبَر کن، هان!                   ایوان مدائن را آئینه‌ی عبرت دان!

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] . امام خمینی (ره)، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 109

[2] . مجموعه ‌آثار استاد شهید مرتضی مطهرى، ج‌26، ص 541

[3] . امام خمینی (ره)، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص  348

[4] . همان، ص، 378

[5] . مجموعه‌ آثار استاد شهید مرتضی مطهرى، ج‌15، ص 169

[6] . صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ج‌3، ص 323

[7] . همان، ج‌7، ص 67

[8] . همان، ج‌7، ص 512

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.