مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 03

سال 1356 را باید نقطه‌ی عطفی در حرکت انقلابی مردم ایران در تاریخ معاصر دانست. در این سال چند رویداد مهم اتفاق افتاد که تاثیر مستقیمی بر پیروزی انقلاب اسلامی داشت. در این سال سرانجام امیرعباس هویدا  نخست وزیر بهائی رژیم پهلوی پس از 13 سال جای خود را به جمشید آموزگار از تکنوکرات‌های وابسته به آمریکا سپرد. در دربار اسداله علم یار و مشاور نزدیک محمدرضا پهلوی پس از یک دوره بیماری از کار برکنار شده و هویدا به جای وی به وزارت دربار رسید. در عرصه‌ی بین‌المللی نیز ترس اولیه‌ محمدرضا پهلوی از به قدرت رسیدن جیمی کارتر رئیس جمهور دموکرات آمریکا که شعارهایی با محوریت حقوق بشر سر می‌داد، از بین رفته و رابطه‌ی بسیار نزدیکی میان این دو  برقرار شده بود. در 10 دی ماه همین سال بود که کارتر در سفری به ایران ضمن اینکه ایران را جزیره ثبات نامید، در جشنی که به مناسبت کریسمس در کاخ نیاوران برگزار شده بود، شرکت کرد.

در داخل کشور و در میان نیروهای انقلابی وضعیت به صورت دیگری در حال جریان بود. انتشار نامه‌ی 3 تن از سران جبهه‌ی ملی برای شاه و تاکید آنها بر لزوم توجه به قانون اساسی اولین اتفاق بود. فوت دکتر علی شریعتی در لندن، برگزاری ده شب برنامه‌های شعرخوانی تحت عنوان «شب‌های تهران» در سفارت آلمان و چند رویداد دیگر رژیم را در وضعیت هشدار قرار داده بود. بی‌شک مهم‌ترین رویدادی که ایران و جهان تشیع را در غم فرو برد، انتشار خبر شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در آبان 1356 بود. رویدادهای مهم دیگراین سال انتشار مقاله‌ی «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، قیام 19 دی قم و قیام 29 بهمن مردم تبریز بودند. زندان‌های رژیم پر بود از زندانی‌های سیاسی و هر روز خبری از تبعید و یا دستگیری انقلابیون منتشر می‌شد. به رغم وحشت اولیه‌ی رژیم و اعلام ایجاد فضای باز سیاسی در عمل تغییر چندانی در اوضاع کشور مشاهده نمی‌شد و رژیم همچنان به اقدام‌های غیر قانونی خود در زمینه‌ی تثبیت قدرت محمدرضا پهلوی تلاش می‌کرد.

انعکاس قیام 19 دی قم و 29 بهمن تبریز در استان مازندران

رژیم پهلوی پس از همدردی گسترده‌ی مردم با حضرت امام خمینی (ره) و برگزاری مراسم ترحیم برای شهید سید مصطفی خمینی در حالی که چند روزی از سفر جیمی کارتر به تهران در 10 دی ماه 1356 نگذشته بود، در اقدامی سطحی و هیجانی در 17 دی ماه اقدام به انتشار مقاله‌ای با دستور مستقیم محمدرضا پهلوی در روزنامه‌ی اطلاعات کرد. این مقاله با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار «رشیدی مطلق» منتشر شد.[1] در این مقاله به ساحت مقدس حضرت امام (ره) و مرجعیت اهانت شده و تهمت‌های ناروایی به مراجع زده شده بود. پاسخ به این مقاله، فراتر از انتظار رژیم بود. راه‌پیمایی و اعتراض مردم انقلابی شهر قم در اعتراض به این مقاله در 19 دی ماه سرانجامی خونین داشت و تعدادی از مردم و طلاب به شهادت رسیدند.[2] این ماجرا نقطه‌ی عطفی در تاریخ انقلاب به حساب می‌آید؛ چرا که باعث برگزاری سلسه مراسم چهلم و بزرگداشت‌های مختلف در سراسر کشور شد. واکنش عصبی رژیم به این بزرگداشت‌ها معمولاً منجر به زدوخورد شده و در نتیجه‌ی آنها افرادی شهید و در نتیجه بستر مراسم دیگری در شهری دیگر برای انقلابیون فراهم می‌شد. این تسلسل مراسم ترحیم تا پایان رژیم پهلوی ادامه داشت و سران رژیم را به شدت مستأصل کرده بود. در استان مازندران واکنش‌ها به انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و کشتار مردم قم در 19 دی، مانند سایر شهرهای کشور شدید بود و مسئولین امنیتی و نظامی و سیاسی رژیم را به وحشت انداخته بود. در صورتجلسه شورای هماهنگی نوشهر چند روز پس از حادثه‌ی 19 دی آمده است:

«ضروری است با توجه به وقایع اخیر شهرهای فوق به منظور حفاظت از نقاط طبقه‌بندی شده در شهرهای نوشهر و چالوس و حفظ جان پرسنل انتظامی و همچنین مراقبت از نمایندگی‌های روزنامه اطلاعات آموزش‌های لازم به مامورین مربوط صادر و طرح مورد نیاز تهیه شود.» [3]

در بابل واکنش به انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و شهادت مردم قم بسیار شدید بود و به زدوخورد مردم با مامورین رژیم انجامید. در شهرهای دیگر استان نیز واکنش‌هایی نسبت به انتشار این مقاله صورت گرفت. مثلاً در مسجد ملاصفرعلی بهشهر تصمیم گرفته شد که «نماز را تعطیل کرده و از برگزاری مجالس سوگواری خودداری نمایند».[4] در نظریه یکی از مامورین ساواک نیز آمده است:

«در تمام مجالس و محافل حتی قراء صحبت از کشتار و تظاهرات قم می‌باشد همه مردم عامل اصلی را روزنامه نویسان دانسته و اعتقاد دارند این افراد دشمن استقلال و امنیت مملکت هستند».[5]

مراسم چهلمین روز شهدای قم از دیگر برنامه‌هایی بود که در سراسر کشور با حضور گسترده مردم برگزار شد. در شهرستان آمل در 26 / 11 / 1356 مردم دست به تظاهرات زده و علیه رژیم شعار می‌دادند. در گزارشی راجع به این ماجرا آمده است:

«تظاهر کنندگان که عده آنان در حدود سی الی چهل نفر بود به تدریج در جلوی دبیرستان طبری ایران و سبزه میدان حرکت می‌نمایند و در مسیر راه از دبیرستان پهلوی تا مقابل بانک‌ها که حدود صد متر می‌باشد شیشه‌های بانک‌های صادرات و تهران را می‌شکنند. تظاهر کنندگان دارای ماسک‌های پارچه‌ای مشکی و شعار پارچه‌ای و اعلامیه‌های مضره و پاکت‌های سنگ بوده‌اند که به محض اطلاع از حضور مامورین آنها در خیابان پخش و متواری می‌شوند..... تمام کسبه و مردمی که ناظر بر این تظاهر بوده‌اند کوچک‌ترین عکس‌العملی از خود نشان نداده و هیچگونه همکاری ننموده و حاضر نمی‌گردند کمترین اظهاری در مورد شناسایی عاملین بنمایند».[6]

در گزارش دیگری در مورد همین روز به شعارهای تظاهر کنندگان اشاره شده است:

«مرگ بر خائن 66، ننگ و نفرین بر دودمان پهلوی، دودمان پهلوی رو به نابودی است، زنده باد خمینی، ما خواهان بازگشت خمینی بزرگ هستیم .... زنده باد خمینی و چهلمین روز کشته‌شدگان قم مرگ بر 66 خائن».[7]

در اسناد ساواک به مراسم چهلمین روز شهدای قم در شهرهای مختلف استان بارها اشاره شده است.[8] تعدادی از این مجالس در روزهای 28 و 29 بهمن برگزار شده است. در یکی از این مجالس واعظ به حادثه‌ی قم اشاره کرده است:

«این مجلس به مناسبت چهلمین روز کشته‌شدگان فاجعه خونین قم برگزار می‌گردد. این مجلس به یاد انسان‌هایی است که دنبال معنویت رفته و کشته شده‌اند ..... آنهایی که در قم کشته شده‌اند مگر چه می‌خواستند؟»[9]

شدیدترین واکنش به مراسم شهدای 19 دی قم، در شهر تبریز بود. در جریان این تظاهرات مامورین رژیم پهلوی در 29 بهمن 1356 با حمله به مردم، تعداد زیادی را به شهادت رسانده یا زخمی کردند. واکنش به این اقدام رژیم، در استان مازندران بسیار شدید بود، به‌طوری که در یکی از نظریه‌های ساواک آمده است:

«این روزها در هر مجلسی صحبت راجع به وقایع اخیر تبریز می‌باشد.»[10]

در برخی از شهرهای استان، مردم و بازاری‌ها «با نصب پرچم سیاه بر سر درب مغازه‌ها اقدام به تعطیل مغازه‌های خود»[11] کرده بودند. در سندی آمده است:

«در مسجد جامع بابلسر متفقاً به امامزاده ابراهیم بابلسر عزیمت و با صلوات و دادن شعار و درود بر شهدای وقایع تبریز در ساعت 30 / 15 محل را ترک نمودند.»[12]

 

حمله و تخریب نمادهای مربوط به رژیم پهلوی

پاره‌کردن عکس‌های شاه و خانواده پهلوی در مدارس و ادارات و شکستن و تخریب تندیس‌ها و نمادهای این رژیم که در میادین قرار داشتند بارها در اسناد مجموعه حاضر گزارش شده است.

«تمثال‌هایی که به مناسبت یکصدمین سالروز تولد اعلیحضرت رضاشاه کبیر در مدارس موصوف نصب گردیده به وسیله افراد ناشناسی پاره گردیده است»[13]

علاوه بر تخریب نمادها و تمثال‌های خانواده پهلوی، مردم مراسم‌ معمول رژیم را که از نظر تبلیغی تأثیر فراوانی داشت در سال 1356 بارها مورد حمله قرار می‌دادند.

«روز 6 / 11 / 36[1356] افراد ناشناسی شعارهای پارچه‌ای مربوط به بزرگداشت سالروز انقلاب شاه و ملت را که بر سر در اداره مخابرات و روی دیوارهای و مغازه بخش گلوگاه از توابع شهرستان بهشهر آویخته شده بود، آتش زدند.»[14]

پخش اعلامیه در سطح شهر

اعلامیه نویسی و پخش شب‌نامه از روش‌های قدیمی مبارزه در ایران و جهان است.[15] در این روش انقلابیون با انتشار اعلامیه‌های مختلف در سطح شهر، سایه سنگین دیکتاتوری حاکم را به تدریج شکسته و زمینه‌ی ذهنی مبارزه را فراهم می‌کردند. در استان مازندران نیز همانگونه که در مجلدات قبلی نیز به آن اشاره شده است، شعار نویسی و اعلامیه نویسی رواج زیادی داشته است. اعلامیه‌ها و شعارها به تدریج و با گسترش قیام تندتر شده و در ماه‌های پایانی حیات رژیم به صورت علنی منتشر می‌شدند. علاوه بر اعلامیه‌های امام (ره) که بیشترین حجم را به خود اختصاص داده بودند، اعلامیه‌های فراوانی نیز در حمایت از نهضت و مخالفت با رژیم و تحلیل اوضاع سیاسی کشور و چگونگی ادامه مبارزه منتشر می‌شد.

«اطلاع واصله حاکیست شب هنگام 16 و 17 / 10 / 2536 [1356] وسیله اشخاص ناشناس مقادیر زیادی اعلامیه مضره پلی‌کپی شده و دست‌نویس تحت عنوان «زنده باد خمینی ـ مرگ بر دودمان پهلوی و مضامین ششم بهمن در دبستان سنائی فریدونکنار از توابع بابلسر [پخش شده است].»[16]  

 

تخریب مراکز غیر اسلامی

به دلیل ماهیت دینی نهضت، در جریان رویدادهای سال 1356 در برخی موارد مردم با حمله به مشروب فروشی‌ها و مراکز فسق و فجور اقدام به تخریب آنها می‌کردند. علاوه بر آن ارسال نامه‌ برای افراد فاسق و تهدید آنها نیز گزارش شده است. براساس سندی به تاریخ 30 / 8 / 56 حمله کنندگان به چند مشروب فروشی در بابلسر همزمان شعارهای «زنده باد خمینی ـ الله‌اکبر» سر می‌داده‌اند:

«ساعت 11.30 مورخه 24 / 8 / 36 عده‌ای دانشجو که صورت خود را پوشانده و لباس کهنه‌ای به تن کرده بودند و با گفتن هو هو، الله الله، پیروز باد خمینی زنده‌باد خمینی به دو مشروب‌فروشی در میدان بابلسر و یک مشروب فروشی دیگر که صاحب آن شخصی به نام رسولی است با سنگ حمله کرده و شیشه مغازه و بطری‌های مشروبات را شکسته‌اند سپس با ماشینی محل را ترک و شهربانی بابلسر نیز چهار نفر را مظنوناً بازداشت می‌نماید.

نظریه شنبه: خبر صحت دارد.

نظریه یکشنبه: خبر مورد تایید است اصولاً مأمورین شهربانی همیشه بعد از تظاهرات در محل حاضر و به خاطر اینکه از مسئولیت شانه خالی نمایند چند نفر را بدون مدرک و دلایل بازداشت و تحویل سازمان می‌دهند که در بازجوئی از این قبیل افراد نتیجه گرفته نمی‌شود. ضعف مأمورین در این قبیل عملیات دستگیری از آن جهت محسوس است که عده‌ای در حدود 20 الی 25 نفر تظاهراتی به راه انداخته و شیشه‌های چند مغازه مشروب‌فروشی را در مرکز شهر و در روز روشن شکسته و محل را ترک نموده‌اند.»[17]

 

فعالشدن دانشجویان و دانش آموزان

به روایت اسناد این مجلد، عموم دانشجویان مراکز آموزشی استان دارای گرایش‌های مذهبی بوده و در جریان نهضت، ماهیت فکری و اعتقادی خود را نشان می‌دادند. دانشجویان از طریق برگزاری راهپیمائی، عدم شرکت در کلاس‌ها،[18] تهدید اساتید و مسئولین وابسته به رژیم، دفاع از اندیشه‌های حضرت امام (ره)[19]، انتشار کتاب‌های مذهبی و سیاسی، انتشار اعلامیه و شعارنویسی و شرکت در تظاهرات نقش بسیار مهمی در ایجاد فضای انقلابی در استان داشتند.

در سندی به تاریخ 14 / 9 / 56 درباره شرکت نکردن دانشجویان در کلاس‌ها و شعارهای آنها گزارشی آمده است که فضای مذهبی مدرسه عالی بابلسر را نشان می‌دهد:

«دانشجویان مدرسه عالی بابلسر تا ساعت اختتام (35 / 17) کلاس‌های درس از حضور در کلاس‌ها خودداری و در محوطه مدرسه مبادرت به دادن شعارهائی تحت عنوان مرده باد امپریالیسم، مرگ بر دوستان اسرائیل، زنده باد خمینی نمودند. تعداد 42 نفر از دانشجویان اخلالگر توسط مسئولان شناسائی که متعاقباً معرفی خواهند شد. ضمناً شورای عالی مدرسه تشکیل و بنا به تجویز وزارت علوم تصمیم گرفته شد تا اطلاع ثانوی مدرسه تعطیل گردد.»[20]

یک روز بعد از این واقعه در 15 / 9 / 1356 [21]مسئولان مدرسه عالی بابلسر مدرسه را تعطیل، ولی در 20 / 9 /  1356مجدداً دستور بازگشایی صادر شد.[22] شعارهای دانشجویان دانشگاه بابل نیز ماهیتی مذهبی دارد.

«در محوطه دانشسرا اجتماع و مبادرت به دادن شعارهایی به مضمون «مرگ بر ساواک، پیروزی و آزادی صادقی[23] را می‌خواهیم، زنده باد پیروزی و استقلال، زنده باد خمینی و نیز اهانت به مقدسات ملی و میهنی نموده و سپس متفرق گردیده‌اند.»[24]

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. در این مورد: ر.ک: مقدمه‌ی کتاب مسعودی‌ها به روایت اسناد ساواک، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392

[2]. ر.ک: قیام 19 دی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382

[3]. سند مورخه 24 / 10 / 1356 فاقد شماره همین مجلد

[4]. سند مورخه 30 / 10 / 1356 شماره: 3100 / 2 ﻫ 1همین مجلد

[5]. سند مورخه 10 / 11 / 1356 شماره: 3130 / 2ﻫ همین مجلد

[6]. سند مورخه 29 / 11 / 1356 شماره: 245ـ 5ـ 51 همین مجلد

[7]. سند مورخه 26 / 11 / 1356 شماره: 3348 / 2ﻫ1 همین مجلد

[8]. نک: اسناد مورخه 8 / 12 / 1356 شماره: 3537 / 1ﻫ1 و  28 / 11 / 1356  شماره: 175 / 5 ش همین مجلد

[9]. سند مورخه 8 / 12 / 1356 شماره: 3537 / 2ﻫ1 در مسجد ملاصفرعلی بهشهر. همچنین نگاه شود به اسناد 15 / 12 / 1356  شماره: 3631 / 2ﻫ 1مجلس ختم در مسجد نکاء، 10 / 12 / 1356  شماره: 5717 / 2ﻫ2، 15 / 12 / 1356 شماره: 3630 / 2ﻫ 1 مسجد صبوری قائم‌شهر، 4 / 12 / 1356، 2690 / 2‍‌ ﻫ در سندی به تاریخ 17 / 12 / 1356 به احتمال تحریم عید نوروز در بابلسر به خاطر حوادث قم اشاره شده است. در30 / 11 / 1356.شماره: 25578ﻫ 2 اعلامیه‌ای در دانشسرای عالی فنی بابل راجع به حوادث قم نصب شده بود.

[10]. سند مورخه 10 / 12 / 1356  شماره: 5719 / 2ﻫ2 همین مجلد

[11]. سند مورخه 1 / 12 / 1356 شماره: 3441 / 2 ﻫ 1 همین مجلد

[12]. سند مورخه 22 / 12 / 1356 شماره: 372 / 2 ﻫ 1 همین مجلد

[13]. سند مورخه 24 / 12 / 1356 فاقد شماره: همین مجلد و نک: سند مورخه 28 / 10 / 1356 شماره: 2 / 14 / 67 / 401 همین مجموعه

[14]. سند مورخه 6 / 11 / 1356 فاقد شماره: همین مجلد

[15]. در دوره‌ی قاجار پخش شب‌نامه‌  و شبنامه نویسی در جریان نهضت مشروطیت گسترش زیادی یافت.

[16]. سند مورخه 18 / 10 / 1356 شماره: 1039 و همچنین اسناد مورخه  8 / 10 / 1356 شماره: 1592 / ن ﻫ ، 18 / 10 / 1356 شماره: 2800 / 2ﻫ،  همین مجلد

[17]. سند مورخه: 30 / 8 / 1356 شماره: 2287 / 2ﻫ 1 همین مجموعه

[18]. سند مورخه 13 / 9 / 1356 شماره: 4842 و سند 14 / 9 / 1356 شماره: 463 /  2 ﻫ 2 مندرج در جلد 2 همین مجموعه

[19]. سند مورخه 16 / 12 / 1356 شماره: 2815 / 2ﻫ ب و سند 18 / 12 / 1356شماره: 2863 / 2ﻫ ب همین مجلد

[20]. سند مورخه 14 / 9 / 1356 شماره: 4887 / 2آ2همین مجموعه

[21]. سند مورخه 15 / 9 / 1356  شماره: 4892 / 2ﻫ 2 همین مجموعه

[22]. سند مورخه 20 / 9 / 1356  شماره: 4949 / 2ﻫ 2. اسامی دانشجویان اعتصاب‌کننده در سند مورخه 15 / 9 / 1356  شماره: 1743 / 2ﻫ ب در همین مجموعه آمده است.

[23]. درباره حسین صادقی افراکتی دبیر دانشسرای راهنمای تحصیلی بابل و دستگیری و زندانی شدن وی نک: سند شماره: 4170 / 324 تاریخ: 4 / 10 / 56 و سند شماره: 5079 / 2 ﻫ 2 تاریخ: 4 / 10 / 56 همین مجموعه

[24]. سند مورخه 10 / 10 / 56 فاقد شماره: همین مجلد

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.