بن ـ نمایندگى رادیو تلویزیون ملى ایران
متن سند:
بن ـ نمایندگى رادیو تلویزیون ملى ایران
روزنامه neue Hannoversche مورخ سپتامبر 1977 در مقالهاى تحت عنوان «بازیچه بزرگ شهبانو» مىنویسد:
بازیچه بزرگ شهبانو
نوشته : Reinhard Beuth
در کانون تقاطع فرهنگهاى مشرق و مغرب زمین، گذشته و آینده در برابر یکدیگر قرار مىگیرند. جشنواره ایران در شیراز و تخت جمشید که قابل قیاس با جریان هیچ یک از جشنوارههاى اروپائى نیست با تهور تمام از هیچ بوجود آمد و در پى دستیابى به والاترین رهنمودها است. جشنواره شیراز، جشنواره تضادها و ناهمگونىها و همچنین یک تعقید معنوى است. فقط در ایران با جاهطلبىهاى حاکم در آن مىتواند به مورد اجراء در آید. بدیگر سخن این جشنواره یک پدیده بىمانند است.
اما این پدیده نادر که براى یازدهمین بار امسال نشان داده شد گام به دومین دهه حیات خود مىگذارد و هیچکس اطمینان نداشت که این جشنواره با آنکه بازیچه محبوب شهبانوى ایران است و کسى حق گرفتن آن را از او ندارد به دلیل دشوارىها و مسائل آغازین آن اینگونه پایدار بماند. ولى شهبانو فرح فقط امسال به یک دیدار کوتاه از مراسم در روز گشایش جشنواره اکتفاء کرد. جشنواره شیراز دیر زمانى است که با دشوارى به حیات خود ادامه مىدهد و تحت نظارت افراد عادى ایران به کار خود مشغول است.
زیرا این یک جشنواره براى ملت است. در اینجا از موانع و قیود اجتماعى در حالیکه گرانترین بلیطهاى ورودى جشنواره 5 مارک و اجبارى در پوشیدن لباس رسمى نیست، اثرى مشاهده نمىشود. هر کس که در شیراز و مراسم جشنواره حضور ندارد مىتواند از طریق تلویزیون به تماشاى آن بپردازد. کلیه برنامههاى جشنواره توسط تلویزیون که نیمى از مخارج آن را به میزان 2 میلیون مارک تأمین مىکند براى نمایش ضبط مىشود و بدین ترتیب جشنواره شیراز چندان گران نیست.
بدیهى است که مسئولین امر نمىتوانستهاند مکانى مناسبتر از شیراز براى اجراى این برنامه برگزینند.
شهر باغهاى گل سرخ و آرامگاه شاعرانى چون حافظ و سعدى که در کنار آن خرابههاى شهرهاى باستانى پاسارگاد و تخت جمشید که در 25 سال پیش زمانى مهد تمدن جهانى به شمار مىآمدند. با مقابر پرابهت نقش رستم در سینه صخرههاى کوهستان که داریوش و خشایار شاه در درون آن آرمیدهاند قرار دارد. امروزه یک دوره شکوفائى تجارى را طى مىکند و رادیو تلویزیون و دانشگاهى ویژه خود دارد.
جشنواره شیراز و تخت جمشید 17 مکان برگزارى برنامههاى گوناگون دارد که در حد خود رکوردى است که حتى جشنواره زالتسبورگ نیز با آن یاراى رقابت ندارد. در باغهاى گل سرخ در کاروان سراى شهر در خرابههاى باستانى تخت جمشید در بناهاى جدید در همه جا برنامههاى جشنواره رخنه کرده و مبدل به-بخشى از زندگى شهروندان شیرازى شده است.
در این جشنواره مىتوان برنامههاى متعدد و گوناگونى را مشاهده کرد. اما بدون تردید یک چیز را در اینجا-مىتوان دید و آن هنرهاى کلاسیک اروپائى یعنى اپرا، کنسرتهاى سنفونیک و نمایشهاى کلاسیک سنتى است.
در عوض شیراز تبدیل به یک میعادگاه پیشگامان هنرى شده است. آندره serbanرهبر گروه هنرى تأتر La Mama از شهر نیویورک پرده اول اثر شکسپیر به نام «هر طور که مىپسندید» را با برداشت ویژه خود به شیوهاى پرشور و خشن اما سرشار از روح شاعرانه در یک ویلاى اشرافى به نمایش گذاشت. وى پرده-مربوط به جنگل Ardenner را در میان درختان سرسبز و چمنزارها، بدون نور مصنوعى و تنها در روشنائى-غروب آفتاب و بدون استفاده از تکنیک صحنه و تأتر نشان داد. یعنى اثرى از شکسپیر در شرایط زمان نویسنده برروى صحنه آمده.
گروه هنرى squat که از شمارى از هنرمندان طغیانگر مجارى تشکیل شده و اخیرا به نیویورک مهاجرت-کرده است اثر «خوک، بچه، آتش» را به نمایش در آورد که در آن از آدمکشىهاى گروه مافیا، تا قتل بچه و درد زایمان و تجاوز جنسى نشان داده شد. نمایشى از تیتر درشت روزنامهها در مورد وضعیت کنونى-جهان.
افزون بر این گروه فرانسوى T S E به رهبرى ALFredo Rodrigues Arias و Tadeusz Kantor و Caroly-CarLson هر یک آثارى به معرض تماشا گذاشتند.
Cariso در شیراز به نمایش آخرین بخش از اثر سه قسمتى «This That and other» تحت عنوان «A Human Called Bring» پرداخت.
وى که ابتدا به عنوان دوبله رقص نقش سالومه توسط کارایان براى این اپرا در زالتسبورگ و سپس در وین-در نظر گرفته شده، با ارائه این نمایش به اقدامى تهورانگیز دست یازیده است. این قطعه سرشار از ابتکار و دادن آگاهى به تماشاگر و داراى یک کروئوگرافى آمیخته به شوق افسانهپردازى بوده است که اغلب در-هنگام اجراى رقصهاى مدرن اثرى از آن به چشم نمىخورد.
دو هدف دیگر جشنواره شیراز یعنى گسترش تماس شرق و غرب در سال جارى با نمایش فیلمهاى ژاپنى-و اجراى رقصهاى بنگالى Chahau و تأتر و رقصهاى هندى و همچنین تحقیق و تجسس در میراث فرهنگى و هنرهاى ایران مورد رعایت و توجه ویژه قرار گرفته بود. اما ارائه هنرهاى دیرین ایرانى، زیباترین دقایق و ساعات جشنواره را تشکیل مىداد و آن هنگامى بود که حاضران در جشنواره در نیمههاى شب در کنار آرامگاه حافظ و در پرتو هزاران چراغ نفتى در زیر آسمان پرستاره ایران به نواى سحرانگیز موسیقى هنرمندان بزرگ ایران گوش فرا مىدادند.
منبع:
کتاب
جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک صفحه 380