صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سند شماره ۱۵۱

تاریخ سند: 30 دی 1356


سند شماره ۱۵۱


متن سند:

سند شماره ۱۵۱

به: ۳۱۲ تاریخ: 30 /10 /2536
از: ۱۰ ه‍ شماره: 10480 /10 ه‍
13561030
اطلاع واصله حاکی بود، مجلس ترحیمی به مناسبت کشته شدن مرتضی شریفی1 در وقایع اخیر قم وسیله برادرانش روز 29 /10 /2536 در شاهین‌شهر اصفهان منعقد خواهد شد و تعدادی از طلاب قم نیز به اصفهان جهت شرکت در مجلس ختم خواهند آمد. ضمن توجه ژاندارمری اصفهان و مراقبت دقیق و لازم، در پایان ختم شخصی به نام سید محمود نبوی رنانی2 فرزند سید کاظم شناسنامه شماره ۸۶ صادره اصفهان متولد ۱۳۳۵ طلبه علوم دینی در قم، ساکن خیابان صفائیه جوب شور کوچه موسوی دست راست درب اول منزل هاشمی شروع به بخش تعدادی از عکسهای شریفی3 مذکور که عبارت (برادر شهید مرتضی شریفی از شهدای روز ۱۹ دی ماه روز تجلی اسلامی) در کنار آن نوشته شده بود، که مأمورین ژاندارمری وی را دستگیر و تعداد ۹ قطعه آن ضبط گردید. ضمن اشعار4 و نوشته‌هایی در جیب وی موجود بود که مؤید افکار انحرافی او می‌باشد. وی ضمن بازجویی اعتراف نمود. صاحب عکس قبلاً در رهنان اصفهان همکلاس او بوده، ولی منکر روابط خود در قم با معدوم مذکور است. ضمناً اعتراف نموده برای برگزاری مجلس ختم و دیدار خانواده به اصفهان آمده لیکن حاضر به اظهار حقایق و معرفی تهیه کننده عکس در قم و چگونگی موضوع نیست و به نظر می‌رسد از طلاب افراطی مذهبی است که به منظور پخش عکسهای مذکور و تبلیغ مضره و تخریب افکار به شاهین‌شهر آمده با توجه به مراتب فوق و اعلام اینکه سرباز غایب نیز می‌باشد، در مرکز یا پست قم نسبت به اخذ قرار تأمین مقتضی اقدام و نسبت به اعزام او به مرکز یا قم جهت پیگیری، نظریه اعلام فرمایند. ضمناً منزل یاد شده سریعاً مورد بازرسی قرار گیرد.
تقوی

توضیحات سند:

1- مرتضی شریفی در سال ۱۳۳۶ در رهنان اصفهان به دنیا آمد و در سن دوازده سالگی پدر خود را از دست داد و به کمک مادر مؤمن خود بزرگ شد و به تحصیل پرداخت پس از اخذ دیپلم برای کسب علوم دینی رهسپار قم گردید. نامبرده در طول تحصیلات فعالیتهای تبلیغی و ارشادی همراه دروس خود در پیش گرفته بود و با رشادت تمام به پیش می‌رفت. در شاهین شهر اصفهان که شهرک نوبنیاد و نیازمند به تبلیغات بود به ارشاد می‌پرداخت. او در تظاهرات قم پیشتاز بود. تا اینکه در تظاهرات ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ در شهر قم هنگامی که دید مأموران اقدام به ایجاد تخریب و اغتشاش می‌کنند برای رسوائی آنها فریاد برآورد و در آن حال به دست یکی از دژخیمان به شهادت رسید وقتی دوستانش او را به بیمارستان بردند، به آنان می‌گفت: «من به هدف نردیک شده‌ام شما بروید مسئولیت را به پایان برسانید» این را گفت و با ذکر «یا صاحب الزمان» بیهوش شد. ر. ک: یادواره نهضت اسلامی در اصفهان. سید حسن نوربخش
۲- محمود نبوی در سال ۱۳۳۵ ه‍ ش در اصفهان به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدائی و متوسطه وارد مدرسه علمیه ذوالفقار شد و از محضر آیت‌الله حسن امامی استفاده کرد و جهت ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه قم شد و در درس سطح و خارج آیات‌الله باکونی، مدرس افغانی، اعتمادی، محقق داماد، حسین مظاهری و محمد تقی ستوده و... حاضر گردید.
پس از ورود به حوزه علمیه قم، فعالیت سیاسی خود را شروع کرد و دوبار دستگیر و راهی زندان شد و مجدداً در 29 /10 /56 در حالی که یک ساک اعلامیه و عکس شهدای قم را پخش کرده بود دستگیر و سپس آزاد گردید. با شروع جنگ تحمیلی، در جبهه حضور یافت و هم‌اکنون نیز ضمن تدریس در دانشگاههای کردستان و علوم پزشکی سنندج، مسئولیت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری را نیز عهده‌دار می‌باشد.
۳- در اعلامیه‌ای که به همین مناسبت پخش گردیده، چنین آمده است:
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله أمواتاً بل أحیاء عند ربهم یرزقون» سورۀ آل عمران- آیه ۱۶۳
«و نپندارند آنان که کشته شدند در راه خدا مردگانند. بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.)
ای هموطن
عکس فوق، شهید مرتضی شریفی یکی از ۳۱۵ تن شهیدی است که به دست دژخیمان رژیم سیاه به ضرب گلوله در واقعه اخیر قم مورخه‌های 17 و 19 /10 /56 شهید شد جامعه انقلابی ایران این خونهای شریفی که از رگهای ملت زحمتکش و در چنگال استعمار اسیر را که به دست پلیس ضد مردم به زمین می‌ریزد به پیشگاه امام زمان تقدیم می‌دارد.
ر. ک: ضمیمه شماره ۲۱
۴- متن شعر که در رابطه با نهضت عاشورا است به شرح زیر است:
درس ما سرمشق ما در جهان آزادگیست مرگ با عزت به از این دو روز زندگیست
یادی از جهان و دین ارث اولاد علیست قلب مردان خدا در کنج زندان منجلیست
بر تو اى ظالم ز مشت خویش محکم می‌زنم کوس رسوایی تو در سطح عالم می‌زنم
آری با این پرچم سرخ شهید انقلاب نقشه مرموز و مزدور تو بر هم می‌زنم
ظلم بر محو عدالت سخت می‌کوشد هنوز ظالم از خون دل مظلوم می‌نوشد هنوز
تا عدالت را کند جاوید در عالم حسین خون پاکش بر بساط ظلم می‌جوشد هنوز
ریشه ظالم چرا کشتی و آبش ریختی با گلش انی بی‌خرد هر دم چرا آمیختی
ظاهرت باشد مسلمان باطنت گبر و یهود این نشان آن بود خود را به دار آویختی
ر. ک: ضمیمه شماره ۳۲

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 213

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.