صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: کلوپ روتاری شمال

تاریخ سند: 17 بهمن 1352


موضوع: کلوپ روتاری شمال


متن سند:

از: 20ه‍ 21 به: 341 شماره: 111223 /20ه‍ 21 جلسه کلوپ روتاری شمال در هتل اینترکنتنانتال با حضور والا حضرت بهمن پهلوی‌نیا و عده‌ای مهمان دیگر و اعضاء کلوپ تشکیل شد (والا حضرت بهمن پهلوی فرزند والا حضرت شاهپور غلام‌رضا می‌باشند) ابتداً رئیس کلوپ حضور والا حضرت بهمن پهلوی را خیرمقدم گفت سپس دکتر مزارعی (عدنان) را به این شرح معرفی کرد.
دکتر مزارعی استاد علوم انسانی در دانشگاه تهران و دارای دکترا ازسویس و ویسکانسین آمریکا می‌باشد چند سال نیز مشاور اقتصادی کنسرسیوم نفت بوده‌اند آنگاه نامبرده مشغول صحبت شد و درباره کتابی که تحت عنوان «جنگ در دو جبهه برای دمکراسی انسانی» که اخیراً در لوس‌آنجلس به زبان انگلیسی چاپ و منتشر شده است و نسخه فارسی آن هم به زودی به وسیله انجمن مدیریت چاپ خواهد شد وی گفت این کتاب فکر جدیدی ارائه می‌دهد و کتابی نیست که از مطالعه کتب دیگر و از محتویات آنها نوشته شده باشد این کتاب را از مذاکره با افراد مختلف جامعه از فاشیست بازنشسته، از مارکسیست، از سرمایه‌دار آمریکایی، از کارگران ایتالیایی و فرانسوی و از صحبت با کارگر باراندازهای بمبئی و امثال آن و با توجه به سی سال تجربه و تعمق در جامعه نوشته‌ام وی گفت این کتاب انقلاب فکری جدیدی است و حاضر است در هر مجمعی از آن دفاع کند سپس خلاصه کتاب را به این شرح بیان کرد که فوق‌العاده از طرف حضار مورد تشویق قرار گرفت.
مزارعی گفت اکنون دنیا در دست دو مرام و مسلک است یکی کمونیسم و سوسیالیسم و دیگری سرمایه‌داری که به عقیده او هر دو رو به زوال می‌روند و تأکید کرد که باید مرام و مسلک دیگری جای آن را بگیرد و از آن مرام و مسلک همان است که وی در کتاب خود از آن سخن گفته است مزارعی با ذکر دلایل و نقائص مرام کمونیسم شوروی و سرمایه‌داری آمریکا را کافی برای رفع احتیاجات جامعه‌های امروزی ندانست و گفت باید مرام جدیدی که هدف آن رفاه و آزادی انسانی و تأمین منافع اکثریت طبقات مردم باشد باید جای آنها را بگیرد مزارعی گفت کمونیسم برای منافع طبقه پرولتاریا کار می‌کند و سرمایه‌داری به نفع سرمایه‌دار ولی هر دو با بقیه مردم که اکثریت را تشکیل می‌دهند کاری ندارد بنابراین باید مرامی جایگزین آنها شود که منافع اکثر مردم به ویژه طبقات متوسط جامعه را در نظر بگیرد که این امر جبری است و عملی خواهد شد و کمونیسم و سرمایه‌داری به مرگ محکوم خواهد شد مزارعی گفت همان طوری که هر مرام و مسلکی یک فلسفه دارد کمونیسم ماتریالیسم دیالکتیک فلسفه سیستم اقتصادی آن ملی کردن وسایل تولید و سیستم سیاسی آن حکومت کارگری است فلسفه سرمایه‌داری آزادی فردی و سیستم اقتصادی آن آزادی تولید و سیستم سیاسی این حکومت سرمایه‌داری است دکتر مزارعی در مورد ایده خود گفت فلسفه‌اش آزادی انسان و سیستم اقتصادی آن مخلوطی از سرمایه‌داری و کمونیسم و سوسیالیسم و سیستم سیاسی آن حکومتی است که حافظ منافع اکثریت مردم به خصوص افراد طبقه متوسط جامعه باشد روشنفکران و کارمندان و پیشه‌وران و امثال آنها می‌باشد و در این فلسفه طبقه خاصی مورد نظر نیست وی اضافه نمود حتی از سکس و انقلاب سکسی اخیر جهان هم در این کتاب سخن گفته است و وعده داد هر وقت چاپ و انتشار آن انجام شود جزئیات آن را حضار درک خواهند کرد.
نظریه شنبه: به عقیده اینجانب با اینکه سخنرانی وی خیلی با بیان شیوا انجام شد و مطالبی گفت که بعضاً بسیار منطقی بود و می‌توان گفت که فکر جدیدی ارائه کرده است زیرا هدف انقلاب سفید ایران هم که چندین بار به وسیله شاهنشاه آریامهر بیان شده است همین می‌باشد یعنی اینکه انقلاب سفید ایران1 برای طبقه خاصی به وجود نیامده است و هدفش تأمین منافع اکثریت مردم از کارگر و دهقان و روشنفکران حتی سرمایه‌داران است در انقلاب ایران اقتصاد بی‌بند و باری آمریکا نیست یعنی بسیاری از صنایع سنگین مانند کشورهای سوسیالیستی در دست دولت است ضمناً مانند کمونیسم و سوسیالیسم آزادی فردی را به کلی از بین نبرده و نفع جویی شخصی و آزادی انتخاب کار و حرفه و تحصیل منفعت تا آنجایی که منافع جامعه را خراب نکند در نظر گرفته شده است در هر حال چون دکتر مزارعی از 12 سال پیش با من دوستی شخصی دارد و او را خوب می‌شناسم مرد دانشمندی است و همیشه گفته که نمی‌خواهد یک حزب جدید درست کند و فکر جدیدی ارائه نماید و در خارج از جلسه به اینجانب اظهار نموده که اکنون می‌خواهم بعد از انتشار این کتاب این کار را بکنم و این سخنرانی مقدمه آن بوده است.
نظریه سه‌شنبه: شنبه در جلسه حضور داشته و چگونگی را عیناً گزارش نموده است ضمناً وی قابل اعتماد و اطمینان بوده و نظریه مشارالیه قابل بررسی و تعمق می‌باشد.
شفیع نظریه چهارشنبه: نظریه سه‌شنبه تأیید می‌شود انجمن

توضیحات سند:

1ـ انقلاب سفید شاه و مردم (ملّت‌)، نام حرکتی است که محمدرضا شاه پهلوی به امر آمریکا در سالهای 1340 ـ 1341 در ایران انجام داد.
عناوین این حرکت سیاسی را اصلاحات ارضی‌، ملّی کردن منابع طبیعی و جنگل‌ها، واگذاری سهام کارخانه‌های دولتی به مالکان بزرگی که طی اصلاحات ارضی‌، زمین خود را به دولت می‌فروختند و اعطای حق رأی به زنان تشکیل می‌داد.
لکن در کنار آن قوانین شرع و اخلاق مذهبی و روحانیت هم پایمال می‌شد.
مجموعۀ این حرکت به تعمیم زندگی دنیاداری می‌انجامید و طرح انقلاب سفید در کاخ سفید امریکا ریخته و مأموریت اجرای آن به دکتر علی امینی ـ عاقد قرار داد کنسرسیوم نفتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 ـ داده شده بود امّا شاه پس از مدّت کوتاهی اربابان امریکایی خود را راضی کرد که خود عهده‌دار آن گردد.
امینی استعفا داد و شاه‌، اسدالله علم را که اجدادش به نوکری انگلیس شهرت داشتند، به نخست وزیری منصوب و موظف به انجام آن کرد.
روحانیت به رهبری مراجع در برابر آن‌، مردانه ایستادند و با آن مخالفت کردند.
نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (سلام الله)، از آن مخالفت و مقاومت و کشمکش سیاسی‌، جوانه زد.
انقلاب سفید بر خلاف ادعای شاه و اربابان امریکایی‌اش «سفید» نماند، بلکه از همان ابتدا و در جریان مقاومت مردم و روحانیت ، با خون فرزندان اسلام رنگین گشت‌.
امام خمینی (سلام‌الله علیه‌) در این باره فرمودند : «اینها ثمره شوم انقلاب خونین و استعماری است که با تبلیغات و عوام فریبی‌ها می‌خواهند آن را به انقلاب سفید ملقّب سازند و آن را انقلاب شاه و ملّت بنامند.
هتک مقدسات اسلام‌، کشتن علما و مردم مسلمان در زیر شکنجه‌، هجوم به مدرسه فیضیه و دانشگاهها و کشتار فجیع 15 خرداد، از ثمرات دیگر این انقلاب ننگین است ...
» [صحیفه نور، ج 1، صص 322 و 399] ر.ک : فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی‌، جلال الدین فارسی‌، صص 172ـ 173.

منبع:

کتاب کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 202




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.