صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 28 تیر 1343


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 614 /322 اداره دوم عملیات پیش از ظهر روز جمعه جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان با شرکت در حدود 60 نفر از طبقات مختلف از جمله سرخوش (کارمند وزارت دارایی) حسام (بازرگان) ـ مهندس عبرت (کارمند شرکت کارخانجات ایران) ـ پورزاقی (رئیس بیمه های اجتماعی شمیران) ـ مهندس انصاری (کارمند وزارت آبادانی و مسکن) ـ لطفی (عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران بلورسازی) ـ اسفندیاری (کارمند اداره ساختمان ناحیه 4 شهرداری) پاکدامن (سخنگوی جنوب شهر) سلیمان خانی (عضو هیأت مدیره اتحادیه گرمابه داران تهران) ـ یک سرهنگ ارتشی ـ دو نفر ستوان یکم شهربانی (عضو اداره زندان) و بهبهانی تشکیل گردید.
در جلسه مزبور اسداله رشیدیان در پاسخ شکایت یکی از کشاورزان اظهار داشت جای تأسف است که در اجرای قانون اصلاحات ارضی به نحوی عمل می نمایند که روابط بین مالک و کشاورزان را روشن نمی کنند و در نتیجه طرفین را سرگردان و بلاتکلیف باقی می گذارند.
سرخوش در دنباله اظهارات رشیدیان گفت مسئولین اجرای قانون اصلاحات ارضی تعمدا بدین ترتیب عمل می نمایند تا با ایجاد سر و صدا بین مالک و کشاورز را نشان بدهند در این زمینه به اصطلاح اصلاحاتی انجام داده اند.
سرخوش اضافه کرد کسانی به معایب کار بیشتر واقف هستند که در این مورد در شهرستانهای مختلف آمد و رفت و بیشتری داشته باشند.
سرخوش افزود در سفر چند روز قبل به صفحات گیلان و تماس با کشاورزان آن منطقه برای من روشن شد با تمام تبلیغاتی که در اطراف ساختمان سد سفید رود به عمل آمده معهذا نتیجه مؤثری تاکنون در امر زراعت و بهبود وضع کشاورزان آن ناحیه بدست نیامده است.
به واسطه عدم دقت و پیش بینی های لازم در ساختمان سد مزبور در حال حاضر خسارات زیادی نیز متوجه کشاورزان منطقه مزبور شده است چه آنکه عدم رعایت اصول فنی در ایجاد سد باعث گردیده هرگاه سد مواجه با خطر طغیان آب شود دریچه های اصلی را باز بگذارند و در نتیجه فشار آب کلیه سدهای خالی را که قبلاً توسط کشاورزان ایجاد گردیده در هم بشکند و حالیه قسمت زیادی از محصول برنج کشاورزان به واسطه طغیان آب رودخانه به همین نحو از بین رفته است و هم اکنون نرخ برنج در گیلان و تهران ترقی کرده است.
سرخوش سپس به جریان قتل مهندس ملک عابدی اشاره کرد و با اشاره به مندرجات روزنامه کیهان ادامه داد بعد از مدتها اکنون فاش شده که جریان قتل مهندس ملک عابدی هیچگونه ارتباطی با اصلاحات ارضی و توطئه مالکین نداشته است.
بعد از خاتمه اظهارات سرخوش اسداله رشیدیان در زمینه مطالب اخیر سرخوش گفت موضوع قتل مهندس ملک عابدی را مردم در همان ابتدای امر می دانستند و آن همه تظاهر و سروصدا در اطراف موضوع خلاف واقع بود.
رشیدیان اضافه کرد مهندس مزبور در حالی که مشروب زیادی صرف کرده بود به اتفاق چند نفر از رفقای خود به شکار می رود و مصادف با عده ای از راهزنان می شود و در تصادمی که بین آنان بوجود می آید کشته می شود و حقیقت امر نیز در همان هنگام به وسیله سازمان امنیت به مقامات مربوطه گزارش می گردد و شخص بیگناهی که به جرم قتل ملک عابدی اعدام شد مطلقا در این ماجرا دخالتی نداشت.
سپس رشیدیان خطاب به لطفی گفت به امیراحمدی بگویید در برخورد با کارگران کارخانه خود روش بهتری داشته باشد زیرا وی قبل از انتخاب به وکالت مجلس شخصا کارگر بوده و به احتیاجات کارگران به اندازه کافی آشنایی دارد.
لطفی در پاسخ ضمن دفاع از امیراحمدی اظهار داشت وی مبلغی از سازمان بیمه های اجتماعی طلبکار است و به مجرد وصول این مبلغ در ترضیه خاطر کارگران اقدام خواهد کرد.
سپس لطفی ضمن گفتگوی خصوصی با یکی از حاضرین در مورد وضع سندیکاهای کارگری اظهار داشت وزیر کار دارد کلیه سندیکاهای کارگری موجود را در یک محل متمرکز نماید و در حال حاضر اکثر سندیکاها با این نظر موافق نمی باشند در نتیجه وزیر کار با استفاده از اعتبار بودجه وزارت کار و همچنین از طریق تهدید مخالفین تا حدودی موفق گردیده عده ای را با اجرای این تصمیم هماهنگ نماید.
لطفی در تأیید این اظهارات به جریان مخالفت خود با وزیر کار اشاره کرد و گفت هنگامی که وزیر کار در نظر داشت به وسیله پرداخت مبلغی مرا ساکت نماید من پیشنهاد نمودم بهتر است به جای پرداخت وجه وسیله مسافرت مرا به خارج از کشور فراهم نماید و وزیر کار نیز با این پیشنهاد موافقت نمود و من به اتفاق چند نفر از کارگران برای مدت سه ماه به انگلستان رفتیم.
جلسه مزبور بعد از صحبت های خصوصی که پیرامون درگذشت مرحوم حسین علاء1 و جریان برگزاری مجلس ختم نامبرده به عمل آمد در حدود ساعت یک بعدازظهر خاتمه یافت.
مجلسین اداره یکم ـ بخش 321 ـ 323 در اخبار روزانه درج گردید در پرونده اسداله رشیدیان 271رـ ش بایگانی شود.
احمدی 12 /5 /43 رئیس بخش 322 رشیدی از طرف رضائیان

توضیحات سند:

1ـ حسین علاء فرزند میرزا محمد علیخان علاءالسلطنه، در سال 1262 شمسی (1301 ق) در شهر تفلیس بدنیا آمد، در آن هنگام پدرش کنسول ایران در تفلیس بود و لقب معین الوزاره داشت.
در شب 11 محرم 1307 ق که ناصرالدین شاه از سفر سوم اروپا برمی گشت در تفلیس بخانه معین الوزارۀ رفت و هنگام ورود او علاء به پیشواز شاه رفت و به زبان فرانسه به شاه خوشامد گفت.
در 1307 ق معین الوزاره لقب علاءالسلطنه گرفت و از طرف ناصرالدین شاه به وزیر مختاری ایران در لندن منصوب شد.
علاء هم به اتفاق پدر عازم انگلستان گردید و تحصیلات متوسطه را در آنجا بپایان برد و در 1321 ق به پیشنهاد پدرش از طرف وزارت خارجه به عنوان کارمند، مأمور خدمت سفارت ایران در لندن شد.
در سال 1330 که علاءالسلطنه برای چندمین بار وزیرخارجه شد، علاء بریاست کابینه وزارت خارجه ارتقاء جست و لقب «معین الوزاره» گرفت.
او چون بزبان انگلیسی تسلط داشت بیشتر اوقات در مشکلات سیاسی که بین وزارت خارجه و سفارت انگلستان روی میداد واسطه ملاقات و مذاکره با وزیر مختار بود و اولیاء سفارت انگلستان با توجه به سوابق مأموریت علاءالسلطنه در لندن به فرزندش نیز اعتماد داشتند.
علاء در دوران جنگ اول جهانی به مناسبت داشتن شغل ریاست کابینه وزارت امور خارجه و چیرگی بر دو زبان انگلیسی و فرانسه در مذاکرات سیاسی ایران با سفارتخانه های خارجی نقش حساسی داشت، او برای شکستن شهرت انگلونیعی خود گاهی بجانبداری از آلمان تظاهر میکرد.
علاء در طول دوران زمامداری وثوق الدوله و مشیرالدوله و حکومت سپهدار رشتی و حکومت کودتا، وزیر مختار ایران در آمریکا بود.
علاء در انتخابات دوره پنجم بوکالت طهران برگزیده شد و در آذر ماه 1302 به طهران بازگشت.
علاء همکاری صمیمانه با تقی زاده را از مجلس پنجم آغاز کرد و در جلسه نهم آبان 1304 که برای خلع سلطنت از سلسله قاجاریه رأی گرفته شد.
علاء هم به بیعت تقی زاده رأی مخالف داد.
پس از پایان مجلس پنجم، در مراد 1306 به وزیر مختاری ایران در پاریس برگزیده شد در سال 1311 به طهران بازگشت به ریاست بانک ملی برگزیده شد.
وی در نیمه دوم سال 1312 به وزیرمختاری ایران در لندن منصوب شد و چهار سال نیز در این مقام بود، سپس در سال 1316 به طهران احضار و از طرف جم نخست وزیر به ریاست کل تجارت و امور اقتصادی منصوب شد.
در نیمه دوم سال 1321 پس از فوت فرزین، علاء به وزارت دربار منصوب گردید و قریب سه سال در این مقام بود و در سال 1324 به سمت سفیر ایران در آمریکا برگزیده شد و رهسپار واشنگتن گردید.
وی در اواخر 1328 به ایران بازگشت و در فروردین 1329 در کابینه علی منصور به عنوان وزیر خارجه معرفی گردید.
بدنبال ترور رزم آرا و مرگ وی در 16 اسفند 1329 توسط فدائیان اسلام، علاء مأمور تشکیل کابینه شد.
اما دوران زمامداری وی به دو روز پس از گرفتن رأی اعتماد از مجلس در تاریخ 12 اردیبهشت بطول نینجامید.
وی پس از استعفا در نیمه سال 1330 مجددا وزیر دربار شد.
بدنبال برکنار زاهدی از پست نخست وزیر در سال 1334، علاء مأمور تشکیل دولت شد.
بدنبال الحاق ایران در پیمان بغداد، علاء تصمیم به شرکت در کنفرانس دولت های عضو پسمان در بغداد را داشت که بدلیل مخالفت نبردهای ملی و مذهبی با این پیمان، فدائیان اسلام در تاریخ 25 آبان 1334 وی را که قصد شرکت در مجلس ترحیم سید مصطفی کاشانی (نماینده مجلس و فرزند ارشد آیه اللّه کاشانی) که در مسجد شاه منعقد گردیده بود، ترور می نمایند.
اما وی از این حادثه جان سالم بدر برد و در حالیکه سر و پیشانیش جراحات سطحی برداشته بود و باند پیچ نموده بود در جلسه های پیمان بغداد شرکت کرد (به دنبال این ترور نواب صفوی و برخی از اعضاء فدائیان اسلام دستگیر و محاکمه و اعدام شدند و دولت علاء تا اواخر 1335 به کار خود ادامه داد.
وی در سال 1336 بار دیگر به وزارت دربار منصوب و تا شهریور 1342 در این مقام بود، وی هم چنین ریاست شورای جشن های شاهنشاهی، ریاست هیئت امنا دانشگاه پهلوی ـ ریاست هیئت موسسین دانشگاه ملی ـ و ریاست انجمن برادری جهانی و لاینز بین المللی و استاد اعظم فراماسونری را بعهده داشت.
وی سرانجام در 21 تیر 1343 فوت و در مجاورت حضرت عبدالعظیم دفن گردید.
حسین فردوست در خصوص وی چنین می گوید: «...
این شخص طرفدار سیاست انگلیس و علاقمند شدید به محمدرضا، از دوره جوانی که هر دو نماینده مجلس بودند، نزدیک ترین فرد به مصدق بود.
همین فرد، تردیدی نداشته و ندارم که محکم ترین رابط بین محمدرضا با سفارت های انگلیس و آمریکا و در عین حال محکم ترین رابط بین محمدرضا و مصدق بود.
اطلاع داشتم که ملاقات های علاء با انگلیسی ها و آمریکایی ها فقط در رده سفیر بود و محل ملاقات آنها در ساختمان وزارت دربار بود.
» برای اطلاع از نقش علاء در دوران دولت مصدق و حضور وی در عرصه تحولات سیاسی دهه 1330 به کتاب خاطرات فردوست مراجعه کنید.
منبع: نخست وزیران / ابراهیم صفایی / ص 257

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 166



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.