تاریخ سند: 17 بهمن 1352
موضوع: شعبان کهن روز علی تپه فرزند اسماعیل
متن سند:
شماره: 50 ـ 25 ـ 57 /38 تاریخ:17 /11 /1352
از: شهربانی بهشهر
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران
موضوع: شعبان کهن روز علی تپه فرزند اسماعیل
محترماً پیرو گزارش شماره 90 /5-14 /1 /50 و 7 /5ش – 16 /1 /1352 مقام عالی را آگاه میسازم ساعت 22:00روز 12 /11 /52 ضمن بازدید و سرکشی از منطقه مشاهده نمودم نامبرده بالا به اتفاق یک نفر دیگر که بعداً معلوم شد خیراله نیکزاد آقا مشهدی میباشد در چهار راه خیابان گرگان در عرض خیابان مشغول نصب شعاری میباشند که پس از پیاده شدن و نزدیک شدن من شعار پارچهای که به اندازه عرض خیابان و شعارهای آن به رنگ قرمز بر روی پارچه سفید نوشته شده گذارده و متواری شدند که مفاد شعار را به شرح زیر.
آنان که در راه خدا جهاد کردند و شهید شدهاند مرده میپندارید آنان زندهاند و شما توجه ندارید.
درود به سالار مرد انقلاب خونین کربلا و راه روان راستینش. به عدالت و انصاف گرای و از ظلم و بیداد بپرهیز شما ندانید که رعیت مظلوم و مقهور به ناچار جای وطن گوید و شما ندانید که فشار ظلم عاقبت مظلوم را از جای بجنباند و شور انقلاب برانگیزاند.
ای دوست مبادا مرگ در لحظه غفلت تو فرا رسد و مگذار عمر تو با مردم فاجر و فاسق برآید خدا را بزرگ شمار دوستان خدا را دوست بدار از خشم و خشونت بپرهیز زیرا خشم و خشونت شیرازه لشگر شیطان است.
و به استحضار عالی میرساند نامبرده وعدهای از جوانان که بستگی به انجمن جوانان مسلمان بهشهر دارند همیشه سعی دارند که با انتخاب یا قرائت جملاتی خاص از نهجالبلاغه بدون آگاهی از مفاد و مفاهیم آن موجبات تهیج و برانگیختن افکار جوانانی که مورد نظرشان میباشد فراهم و در قالب دیگری این کلمات را در افکار آنان جایگزین نمایند و با عنایت به سوابق شعبان کهن روز که در گزارشهای تقدیمی فوق به استحضار عالی رسیده و این که این شعارها را با رنگ قرمز بر روی پارچه سفید و با استفاده از تاریکی شب و مخفیانه و بدون کسب اجازه قبلی با همکاری خیراله نیکزاد که وابسته به این جوانان و اکثراً در انجمن جوانان جملاتی خاص از نهجالبلاغه را با لحن خاص قرائت مینماید مسلم است که نظری جزء القای1 اغراض مسموم خود نداشته و ندارند که به استحضار عالی میرساند.
رئیس شهربانی بهشهر ـ سرگرد حسین واعظی
با توجه به سابقه خلاصهای تهیه تا به عرض برسد. 21 /11
توضیحات سند:
1. در اصل: اغنای
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 403