صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسات در مدرسه فیضیه قم

تاریخ سند: 12 مهر 1350


موضوع: تشکیل جلسات در مدرسه فیضیه قم


متن سند:

از: 20و تاریخ:12 /7 /1350
به: 20ﻫ12 شماره: 593 /20و
موضوع: تشکیل جلسات در مدرسه فیضیه قم

در مدرسه فیضیه قم شب‌های جمعه به طور مخفی در یکی از اطاق‌های طلاب مخالف جلسه‌ای ظاهراً به عنوان درس اخلاق به ریاست شیخ محمد یزدی (که کمی می‌لنگد) برقرار شده که در این جلسه عده‌ای از طلاب مخالف اصفهانی، یزدی، مازندرانی، قمی، رشتی، شیرازی، تهرانی، مشهدی و غیره شرکت دارند و هر چند که ادامه یابد [بر] عده مخالفین افزوده می‌شود. از جمله عضو این جلسه که سابقه و مهارت زیادی نیز در قاچاق افراد و طلبه به عراق دارد و تا کنون چندین نفر را برده و در عراق به نفع مخالفین کار می‌کند شیخی است عینکی اهل اصفهان به نام رهبر1 که ساکن قم خیابان چهار مردان می‌باشد. در این جلسات نظریه خمینی درباره اوقاف2 گفتگو می‌شود که هر کس در مدارس اوقافی رفت و آمد نماید کمک به ظالم کرده و حرام است تماس گرفتن با افراد اوقافی و این نظریه را اشخاص فوق به صورت کتابچه درآورده تا به شهرستان‌ها و دهات در ایام ماه رمضان فرستاده شود.
نظریه یکشنبه: مراتب جهت استحضار و اعلام به ساواک مربوطه و شناسایی شیخ رهبر و سایرین به عرض می‌رسد. منان
نظریه20و: نظری ندارد.

1- دایره عملیات
2- آقای وثوقی با انعکاس به ساواک قم پیرامون کیفیت صحت خبر تحقیق انجام و چگونگی فعالیت آنان همراه شود.

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام محمدتقى رهبر فرزند حسین در سال 1314 ﻫ ش در اصفهان متولد شد. پس از طى تحصیلات ابتدایى در حوزه علمیه زرین شهر به تحصیل پرداخت و جهت تکمیل نمودن تحصیلات در سال 1334 عازم حوزه علمیه قم گردید و در درس آیات عظام مرحوم سلطانى، علامه طباطبایى، گلپایگانى، بروجردى، حضرت امام (ره)، مکارم شیرازی و مشکینى شرکت نمود و پس از 10 سال به اصفهان مراجعت و ضمن وعظ و خطابه به تدریس در حوزه و تحصیل نزد آیت‌الله‌ خادمى و خراسانى پرداخت. وى از سال 1342 در منابر و محافل رژیم طاغوت را مورد انتقاد قرار مى‌داد و از نهضت حضرت امام(ره) حمایت مى‌نمود. به همین جهت توسط ساواک احضار و مورد بازجویى قرار گرفت و در سال 1352 ممنوع‌المنبر و در تاریخ 26 /2 /57 دستگیر و در تاریخ 8 /5 /57 از زندان آزاد گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در کمیته و دادگاه‌های اولیه انقلاب خدمت کرد و در سال 1361 به دعوت جامعه الصادق تهران راهی تهران شد و در طول سال‌های اقامت در تهران در وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و حج و زیارت در دانشگاه امام صادق (ع) و سازمان سمت (تدوین کتب درسی) به تحقیق و تدریس و مطالعه پرداخت که محصول آن بیش از 30 جلد کتاب چاپ شده می‌باشدکه در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. وى داراى تألیفاتى نظیر ارمغان خانقاه، اخلاق و تربیت اسلامى، پژوهشى درباره تبلیغ، ابعاد سیاسى اجتماعى نهج‌البلاغه، سیاست و مدیریت از دیدگاه على ابن ابیطالب و ... مى‌باشد. وی در دوره‌ی هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم اصفهان انتخاب شد.
2. سازمان اوقاف: از جمله سازمان‌هایی بود که در دوران رژیم پهلوی از آن به بدی ‌یاد می‌شد. این سازمان تدارک‌کننده مراسم‌های فرمایشی شکرگزاری برای پادشاه بود. مسئولیت مسافرت‌های زیارتی نیز به عهده سازمان اوقاف بود که مفاسد بسیاری در این راه مرتکب شد. این سازمان بعدها «سپاه دین» را تشکیل داد که رژیم بتواند خارج از شبکه سنتی روحانیت به امر تبلیغ دین بپردازد اما در این برنامه شکست خورد. روحانیان وابسته به دربار که به جان شاه و خاندان او دعا می‌کردند از حقوق‌بگیران این سازمان بودند. در سال 1357 که دولتها پی‌درپی تغییر می‌کردند، تغییر ریاست این سازمان نیز مثل هر وزارتخانه‌ای امری حتمی ‌بود. با این حال بدبینی مردم به سازمان اوقاف به حدی بود که مراکزش در شهرهای مختلف مورد حمله و تهاجم قرار می‌گرفت. سازمان اوقاف که سرپرستی موقوفات و اداره اماکن مقدسه و مذهبی و حج و زیارت را عهده‌دار بود و طبعاً ‌یک تشکیلات مذهبی به شمار می‌رفت توسط ویولن‌زن سابق رادیو، گلسرخی اداره می‌شد. گلسرخی موقوفات را به خوانندگان و مطربها و ستارگان سینما واگذار می‌کرد. گلسرخی دست به ‌یک رشوه‌خواری گسترده در سازمان اوقاف زد و از مدیران حج اخاذی کرد. کار رشوه‌خواری و فساد در سازمان اوقاف تا آنجا بالا گرفت که رژیم از تبعات آن به وحشت افتاد و گلسرخی را دستگیر و به چهار سال زندان محکوم کرد. اما مدیران دیگر اوقاف هم دست کمی ‌از گلسرخی نداشتند. منوچهر آزمون با درآمد اوقاف برای‌ یک خواننده زن در شمال تهران خانه ساخت و به خاطر سوابق دوستی که با خوانندگان از زمان رادیو داشت به آنها از زمین‌های اوقافی مرغوب واگذار می‌کرد.
در اسفند 1351، امام‌خمینى در نجف اشرف در خصوص نقشه‌هاى هیئت حاکمه براى محو اسلام و قرآن و در مورد فعالیت‌ها‌ى سازمان اوقاف مى‌فرماید:
«بر علماء و خطباى اسلام است که در مساجد و محافل، نقشه‌هاى پشت‌پرده دستگاه را به ملت برسانند و در این مصیبت بزرگ که براى اسلام و مسلمین و خصوص علماى اعلام و خطباى محترم پیش آمده است از هیچ‌گونه اقدامى فروگذار نکنند. مراجع عظام نظر مبارک خود را با طبع و نشر اعلام نمایند و کسانى را که در این امر کمرشکن با دستگاه همکارى و روابط حسنه دارند و یا به نقشه‌ها و فعالیتهاى سازمان اوقاف و دیگر سازمانهاى فاسد صحه مى‌گذارند و به پیشرفت آن کمک مى‌نمایند و یا جیره‌خوار سازمان اوقاف و دستگاه جبار قرار گرفته‌اند، طرد و مفتضح سازند و به ملت معرفى نماید و بر ملت اسلام است که با این نوع افراد که از طرف سازمانهاى فاسد براى منبر و محراب تعیین و نصب شده‌اند معامله عدالت نکنند و در جماعت آنها حاضر نشوند و پاى منبر آنها ننشینند و آنها را به یکدیگر نشان داده و از جامعه اسلامى طرد نمایند و به مساجد و محافل که تحت نظر سازمان اوقاف بوده و به دست آن اداره مى‌شود، نروند.»
(ر.ک: صحیفه امام خمینی، ج 2، ص 486 ـ 485.)

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 153

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.