صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جلسه تحقیق

جلسه تحقیق


متن سند:

جلسه تحقیق
ماجوزف فریحه (باز پرس کل) (المحامی العام) از محکمه تمیز

جز پرونده تقاضای استردادی که از طرف مسئولین قضائی ایران درباره تیمور بختیار و امیرشاپور زندنیا صادر شده اعلام می‌کنیم.
مقرر نمودیم که متهمین را از محل زندان در قلعه به دفتر ما احضار و در حضور وکیل آنان، استاد رامز یعقوب که وکالت مخصوص دارد و در حضور مترجم آقای ( ) و با شرکت منشی قاسم محمد قاسم تحقیق شروع گردید.
سئوالات متهم اولی.
س. از هویت کامل او سئوال شد.
ج. اسم من تیمور. فرزند فتحعلی بختیار مادرم کوکب. سنم ۵۴ سال تبعه ایران. از نواحی بختیاری مقیم ژنو از هفت سال پیش.
س. طبق اطلاع مسئولین قضائی ایران مدعی هستند که شما مرتکب جرائم زیادی هستید مانند اقدام به قتل عمد که همه آن جرائم عادی است چه جوابی دارید.
ج. آنچه مطرح گردید صحت ندارد و من از هفت سال پیش تاکنون ایران را ترک نمودم و در خلال این مدت به ایران مراجعت ننمودم و هر چه که بر من ادعا گردید خلاف حقیقت است و آنان قصد دارند که به این وسیله مرا به ایران برگردانند تا به جرم مخالفت با رژیم فعلی محاکمه نمایند.
س. بعد از لبنان قصد داشتی به کجا بروی؟
ج. قصد من این بود که به طور ترانزیت بعد از لبنان به سوریه رفته و از آنجا به عربستان سعودی و سپس به امارات خلیج مسافرت نمایم.
س. آیا دوست داشتی که به ایران بروی.
ج. ابداً زیرا در ایران برای من خطر زیادی است.
س. چرا روادید ورود به عربستان و امارات خلیج در گذرنامه خود نگرفته‌اید و فقط به روادید ورود به سوریه و لبنان و عراق اکتفا نمودید.
ج. زیرا در ژنو مملکت سعودی کنسولگری ندارد و در نظر داشتم که از عراق آن را بگیرم.
س. در سویس نماینده سیاسی و کنترل برای مملکت سعودی وجود ندارد؟
ج. بله آن در (برن پایتخت) وجود دارد.
س. همان طوری که در تحقیقات اولیه به وسیله محققین عسگری در گمرک به عمل آمد شما ضمن مرور خود از لبنان قصد سفر به ایران را داشتید جواب چه دارید؟
ج. من شکار می‌کردم و قصد داشتم سفری به عراق بکنم نه به ایران چون من ممنوع الورود به ایران هستم.
س. علاقه شما به شاپور زندنیا چیست.
ج. بین من و او علاقه خاصی وجود ندارد در (نیس یکی از شهرهای فرانسه) و بعد از اینکه فهمید که من قصد سفر به عراق را دارم همراه من شد و چون تا لبنان با کشتی مسافرت می‌نماید من یک ماشین لندرور را در کشتی گذاشتم و به او گفتم که در بیروت با هواپیما با او ملحق خواهم شد و از آنجا سفر خود را شروع خواهم نمود.
س. سبب وجود اسلحه در ماشین چیست.
ج. همانا که سلاح از نوع سلاح شکاری و جنگی است که برای دوستان خود در خلیج می‌برده‌ام.
س. مشاهده گردید که مبلغ هنگفتی با خود حمل نمودی که بالغ بر صد و بیست هزار لیره لبنانی از اجناس مختلف و اشیاء مختلف بوده است.
ج. آن مبلغی که ضبط گردیده و در زندان قلعه از آن صورت برداری شده قسمتی برای من و قسمت دیگر برای دوست من است که برای امور خصوصی است.
س. آیا به آنچه می‌گوئی خلافی هست.
ج. می‌گویم اگر چنان چه جرائم دیگری وجود داشت که مرا مجبور به مراجعت می‌نمودند از سویس مرا احضار می‌کردند موقعی که آنجا بودم.
برگ بازجوئی به وسیله متهم و وکیل و مترجم در تاریخ ۴ ایار ۱۹۶۸ [۱۳۴۷] امضاء گردید. امضاء

منبع:

کتاب سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد دوم، بختیار در لبنان صفحه 17


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.