تاریخ سند: 21 خرداد 1342
متن سند:
شماره : 1148 / د ـ 1
موضوع : سازمان نگهبانان آزادی
دکتر بقائی روز 18 /3 /42 در جلسه
گویندگان گفت، دولت قصد انجام انتخابات1 را
دارد و می خواهد انتخابات را طوری انجام دهد
که بر حسب ظاهر آزاد و ملی باشد ولی در باطن
کسانی را که خودش در نظر دارد از صندوق
بیرون می آورد، برای این منظور مجبور خواهد
بود که تا اندازه ای آزادی دهد وظیفه ماست که از
آن آزادی مختصر استفاده کرده و مانند دو
انتخابات گذشته آنها را رسوا کنیم2 و این کار را
هم خواهیم کرد مگر این که عدم آزادی
انتخابات را اعلام کنند آن وقت ما هیچ گونه
فعالیتی نخواهیم نمود.
و درباره اوضاع روز
تهران و ایران اظهار نظر نمود و گفت این
انقلاب3 را ما سه سال پیش گفته ایم و تمام تلاش ما بر این بود که هیأت حاکمه را متوجه کنیم
انقلاب پیش نیاید4 لیکن در اثر عدم توجه زمامداران انقلاب شروع شده است و نتیجه اش چه
خواهد شد معلوم نیست زیرا انقلاب کور است.
دکتر بقائی گفت به طوری که مشاهده شد خرابکاریها
بیشتر از طرف عوامل دولتی صورت گرفته است و مردم را آن عوامل بطرف خرابکاری سوق
می داده اند دکتر بقائی گفت ما همچنان سکوت خواهیم کرد ولی افراد حزب بایستی تا آن جایی که
برایشان تولید خطر ننماید، با مردم همکاری و آنها را ارشاد نمایند اما بایستی همه افراد حزب بدانند
که اگر یکی از افراد حزبی زخمی یا دستگیر شود بنده که رهبر حزب می باشم و به همگی شما
علاقمند نیز هستم، برایش فاتحه هم نخواهم خواند.
دکتر بقائی گفت مبارزه را که عده ای از طبقات
روحانی شروع کرده اند ما اگر دخالت کنیم علاوه بر این که آنها را سست خواهیم نمود و باعث رکود
مبارزه آنان خواهیم شد و ما نیز سوء استفاده چی معرفی خواهیم شد که از مبارزه عده ای استفاده
نموده و به نام خودمان تمام کنیم ما هرگز در این فکر نبوده و نخواهیم بود دکتر بقائی گفت من وظیفه
رهبری حزبی را انجام می دهم و بموقع کار را شروع خواهیم نمود و اکنون هم بیکار نشسته ام.
توضیحات سند:
1ـ در روز 26 شهریور ماه 1342، انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی و دوره چهارم مجلس سنا در تمام ایران آغاز
شد.
2ـ در پی نارضایتی و تشنجاتی که در جریان انتخابات دوره بیستم مجلس شورا، به وجود آمد محمدرضا شاه به
استعفای دسته جمعی نمایندگان منتخب، فرمان داد.
در نتیجه، نمایندگان، استعفای خود را تسلیم کردند.
3ـ مقصود قیام پانزده خرداد می باشد.
4ـ دکتر مظفر بقائی در اجتماع چندین هزار نفری 14 مرداد 1339 در شهر کرمان و در زمان نخست وزیری دکتر
منوچهر اقبال چنین گفت: «من بارها به نمایندگی از طرف شما مردم کرمان به کلام اللّه مجید قسم خورده ام که تا آن جا که
در توانائی من است، برای حفظ رژیم سلطنت مشروطه ایران کوشش کنم و خداوند متعال هم این توفیق را به من عنایت
فرموده است که در چندین مرحله به طرز موثری خدمت کنم.
اکنون هم وظیفه خودم می دانم که باز به نام شما، توجه
شاهنشاه را به وضع وخیم کشور جلب کنم.
چون با این طرزی که پیش می رود، برای آینده مملکت بی اندازه بیمناک
هستم...
از نظر علم الاجتماع، تنها راه نجات ملت از انحطاط فعلی، انقلاب است ولی متاسفانه این انقلاب برای ما مردم
ایران مفید نیست اگر از لحاظ جغرافیائی، کشور ایران در مشرق هندوستان یا در مغرب الجزایر واقع شده بود، من اولین
کسی بودم که علم انقلاب را بلند می کردم و یقین دارم شما هم اولین شهری بودید که علم انقلاب را بلند می کردید.
ولی
متاسفانه ما در شرایطی قرار داریم که اگر خدای نکرده انقلابی به وجود بیاید، به نفع همسایه شمالی تمام می شود.
ولی
به طور مسلم این مطلب را با روشن بینی تمام به شما دوستان و همشهریان عزیزم تذکر می دهم به طور مسلم انقلاب به
نفع ملت ایران نخواهد بود و به همین جهت هم هست که روی مطالعات زیاد، من به این نتیجه رسیده ام که راه مبارزه را
باید تغییر بدهیم و راه مبارزه ای را انتخاب بکنیم که منطبق با قوانین و مقرارت باشد، من به شما قول می دهم که در این
مبارزه موفق خواهیم شد.
به هر حال انقلاب به نفع ملت ایران تمام نخواهد شد ولی کارهائی که این دولت جاهل(دکتر
منوچهر اقبال) می کند، روز به روز و ساعت به ساعت انقلاب را نزدیکتر می کند.
من آثار انقلاب را هر ساعت، زیادتر از
ساعت پیش می بینم آخر چقدر مردم می توانند توی رادیو بشنوند ارزانی و فراوانی است و در عمل ببینند که پول به قدر
این که شکم بچه هایشان را سیر کنند یا دوا برای مریضشان بخرند، ندارند؟ دروغ شنیدن، تحمل بی شرمی و بی حیائی
هم حدی دارد، من از آن ساعتی می ترسم که تمام ملت یکباره به مبارزه برخیزند، خدا آن روز را نیاورد.
می ترسم به
حیات و استقلال این مملکت خاتمه داده شود.
به این جهت با انقلاب باید مبارزه کرد»
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 125