تاریخ سند: 29 دی 1349
موضوع : تشکیل جلسه حوزه 175 حزب ایران نوین
متن سند:
از : 20 ه 8
به : 326 شماره : 69865 /20 ه 8
روز 21 /10 /46 حوزه شماره 175 حزب ایران نوین به ریاست آقای دکتر
منوچهر آزمون معاون وزارت اطلاعات و با شرکت عده ای در حدود 22 نفر
عضو منجمله خانم دکتر آذر احمدیه، آقای فرهنگ فرهی، محمود سجادی،
اردشیر استوانی، سلطانی
گوینده رادیو ایران،
محمدیان عضو وزارت
اطلاعات، دکتر صورتی،
دکتر حریری، خانم تهرانی و
آقای کمالاتی عضو مجلس
شورایملی در محل حزب
ایران نوین تشکیل جلسه
داد ابتداء آقای فرهنگ
فرهی1 صورتجلسه قبل را
بدون ذکر نام افرادی که در
جلسه قبل مورد اتهام قرار
گرفته بودند قرائت سپس
صحبت در خصوص تعداد
افرادی که قرار بود در
جلسه قبل صحبت نمایند
ولی وقت نبود به عمل آمد و قرار شد نفرات دیگری هم در جلسه مزبور صحبت
نمایند ناطق اول آقای کمالاتی بود که رشته سخن را به دست گرفته و گفت با آن
که من و زن [و] فرزندانم به اندازه کافی از این زنان دردسر و ناراحتی کشیده ایم
ولی مطلب طوری مرا رنج می دهد که ناچارم بگویم آقای رئیس جلسه بنده
معتقدم که قشری از افراد خائن اطراف شاه و مملکت را گرفته اند و نمیگذارند
مفاد انقلاب صحیح اجرا شود آنها هستند که به شاه مملکت خیانت می نمایند نه
مردم بلکه مردم شاه را دوست دارند و مظهر استقلال و آزادی می دانند ناطق بعد
گفت باید به عرض برسانم که یک فقره پرونده دزدی 480 میلیون تومان مربوط
به وزارت راه را که چند نفری مطلع شده بودند و می خواستند به عرض
اعلیحضرت برسانند و حتی تا پشت در اطاق معظم له رفتند ولی مجددا برگشت
داده شدند و در نتیجه 11 نفر که در جریان این پرونده اطلاعاتی داشته و اقدام
می نمودند توسط افراد ذینفوذ و خائن و دزد بیچاره و خانه نشین شدند ولی وزیر
راه همچنان قرص و محکم سر جای خود نشسته و دست به ترکیب آن نزدند آخر
چرا نمی گذارند دست مردم به این شاه و مملکت برسد و آیا این مطلب و یا امثال
این قبیل مطالب بالاخره
روزی به عرض شاهنشاه
می رسد یا خیر ناطق بعدی
خانم دکتر آذر احمدیه
شروع به صحبت نموده و
گفت اخیرا یکی از بستگان
و آشنایان وی که به تازگی
فارغ التحصیل و دکتر شده و
از خارج به ایران بازگشته
می گفت در اروپا دانشجویان
با مدارک و دلیل محکم
موجودی بعضی از افراد و
مقامات عالیه مملکت را که
در بانکهای خارجی
داشته اند انتشار داده و
می گویند اگر این ها دروغ
است چطور حساب بانکی آنها را منتشر می کنند از جمله ناطق جهت مثال اشاره
به رقم 700 میلیون تومان پرونده دزدی دکتر عالیخانی در هنگام وزارت اقتصاد
به اتفاق معاونش آقای دکتر تهرانی در امور مربوط به راه آهن حیف و میل و
سوءاستفاده شده نمود و گفت بعد او را به ریاست دانشگاه انتخاب می نمایند
می گویند دستوری بوده دیگری انتشار موجودی 80 میلیون دلار حساب و
موجودی آقای وزیر دارایی است که در بانکهای خارجی دارد اگر اینها دروغ
است چرا نمی گوئید که دروغ است و اگر صحت دارد چرا تعقیب
نمی کنند و دانشجویان داخلی و خارجی مخالف عده انگشت شماری بیش
نیستند بقیه شاه را دوست دارند و به افکار و عقیده معظم له احترام می گذارند
ناطق سپس آقای دکتر آزموده را مخاطب قرار داد و گفت شما که از کار سازمان
امنیت اطلاع دارید، آیا به صورت اسامی اعضاء کنفدراسیون دانشجویان2 چه
می نمایند آیا آنها را از تحصیل باز می دارند و به زندان می برند و یا فردا یک
قهرمان می سازند در این موقع آقای دکتر آزموده ...
گفت که وضع سازمان امنیت
با سابق به کلی تغییر کرده نه اینکه عده ای از دانشجویان را توقیف و بازداشت
نمی کند و از تحصیل باز نمی دارند قهرمان هم نمی سازند زیرا عضوهای خوبی
اکنون در سازمان کار می نمایند و انتشار لیست دانشجویان وابسته به
کنفدراسیون فقط برای اطلاع خانواده ها بوده است در مورد مطالب هفته گذشته و
امروز شما مطمئن باشید که کلیه مطالب در مملکت به طرق مختلف و از راههای
فراوانی به عرض اعلیحضرت می رسد ولی معظم له هم در موقع لزوم تصمیمات
مقتضی اتخاذ می فرمایند و به همان نحو که فرمایشات خودشان در سازمان
برنامه ایراد فرمودند از بسیاری از جریانات مطلع می باشند ناطق بعد گفت
خلاصه مطالب تعیین جلسه را هم آقای فرهنگ فرهی بطور جداگانه
صورتجلسه تهیه و عینا به حضور دبیرکل داده خواهد شد زیرا یکی از افرادی که
مطالب را به عرض می رساند خود آقای دبیرکل حزب ایران نوین می باشند این
جلسه در ساعت 417 روز مزبور به کار خود خاتمه داد.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : شنبه فرد مورد اعتمادی است و تا حدود زیادی بصحت خبر
می توان اعتماد نمود.
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
اسفند
توضیحات سند:
1ـ امیر فرهنگ فرهی، فرزند
محمود در سال 1312 در تهران
متولد شد.
تحصیلات وی
لیسانس الهیات بود و مدیر
برنامه های رادیو تلویزیون ملی
ایران نیز بود.
نامبرده سردبیر و
نویسنده مطبوعات (روزنامه
پایگاه آزادی، آسیا، آژنگ،
بامشاد و مجلات امید ایران،
روشنفکر، خوشه، ماهنامه
آناهیتا) و عضو هیئت تحریره
کیهان، عضو و سخنگوی انجمن
شهر پایتخت، عضو حزب ایران
و حزب ایران نوین، مدیر
برنامه های رادیو و تلویزیون و
کارمند وزارت اطلاعات و
جهانگردی، رئیس هیئت مدیره
شرکت وارداتی کالا، کارمند
سازمان زنان و کاندیدای دوره
بیست و چهارم نمایندگی
مجلس شورای ملی از تهران
بوده است.
نامبرده در سال 31
به اتهام شرکت در تظاهرات و
سخنرانی برعلیه مقامات کشور
دستگیر شد و پس از برائت از
اتهام منتسبه آزاد و مجددا بعد
از واقعه 28 مرداد به جهت
عضویت در سازمان جوانان
حزب توده دستگیر و پس از
تأیید و اظهار حقایق و ابراز تنفر
نسبت به حزب مذکور، در
روزنامه و اخذ تعهد آزاد و با
ادامه خدمتش (سال 42) در
وزارت اطلاعات و رادیو
موافقت شد.
برابر گزارشات
ساواک وی در سال 57 به دلیل
کلاهبرداریهای متعدد و عدم
پرداخت بدهی مردم به همراه
خانواده به آمریکا رفت.
ضمنا
نامبرده تمام لوازم زندگی
خویش را از طریق شرکتی (بنام
کرات) به آمریکا فرستاد.
لازم به
ذکر است که نامبرده از افراد
سلطنت طلب بود که ضمن
همکاری با روزنامه قیام ایران
(ارگان نهضت مقاومت ملی
ایران) در روزنامه ضد انقلابی
«کیهان» چاپ لندن فعالیت
دارد.
اسناد ساواک، پرونده انفرادی و
مدارک بعد از انقلاب اسلامی.
2ـ کنفدراسیون دانشجویان :
در فروردین ماه 1339 عده ای
از نمایندگان انجمن ها و
سازمانهای دانشجویان ایرانی
در اروپا در شهر هایدلبرگ
(آلمان غربی) گرد آمدند و
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی
در اروپا را بنیان گذاردند و
متعاقب آن در دی ماه همانسال
کنگره دیگری در لندن برگزار
شد و پس از این دو کنگره، در
دی ماه 1340 با شرکت
نمایندگان دانشجویان ایرانی
کشورهای آلمان غربی،
اطریش، انگلیس، ایتالیا،
سوئیس و آمریکا در پاریس،
اولین کنگره کنفدراسیون جهانی
محصلین و دانشجویان ایرانی
در خارج از کشور برگزار و طی
آن درباره اهداف، سازماندهی
و فعالیتهای کنفدراسیون
تصمیماتی اتخاذ شد.
تشکیلات
کنفدراسیون شامل : هیئت
دبیران مرکب از : دبیر امور
بین المللی، دبیر امور تبلیغات و
انتشارات، دبیر امور تشکیلاتی
و مالی، دبیر امور فرهنگی و
تعاون و دبیر امور دفاعی و
شورای عالی کنفدراسیون (به
عنوان بالاترین مرجع
تصمیم گیری) بود.
در ابتدای فعالیت کنفدراسیون
هواداران حزب پان ایرانیسم،
جبهه ملی و افراد مسلمان
بصورت انفرادی و هواداران
حزب توده در آن شرکت
داشتندلکن عناصر چپ (عمدتا
جامعه سوسیالیستها) در آن از
قدرت بیشتری برخوردار بودند
و در اوایل دهه 40 جبهه ملی
دارای نفوذ بیشتری شد.
لکن
پس از 15 خرداد 1342 با
محدودیت وافول فعالیتهای
سیاسی در داخل کشور
موقعیت جبهه ملی و حزب توده
به ضعف گرائید و با گسترش
مبارزات چریکی در اوایل دهه
1960 در نقاط مختلف جهان
گروههای رادیکال مارکسیستی
(سازمان انقلابی حزب توده و
توفان) کنفدراسیون را قبضه
کردند و برخی از اعضاء
کنفدراسیون جهت طی نمودن
دوره های چریکی به کشورهای
چین و کوبا و آلبانی عزیمت
نمودند و در اواسط دهه 1340
افراد مذهبی از کنفدراسیون
کناره گیری نمودند و متعاقب آن
انجمن های اسلامی دانشجویان
اروپا و آمریکا شکل گرفت.
کنفدراسیون در طول حیات
سیاسی خود به عنوان یکی از
مهمترین سازمان های سیاسی ـ
اپوزیسیون در خارج از کشور با
انجام تظاهرات و تحصن و بعضا
اشغال سفارتخانه های ایران، در
حمایت و دفاع از زندانیان
سیاسی و مطرح کردن عدم
رعایت حقوق بشر درایران، به
افشای رژیم شاه در صحنه
بین المللی پرداخت و با اوج گیری
این فعالیتها، از طرف دادستان
نظامی ارتش، در اسفند 1349
فعالیت کنفدراسیون به استناد
مصوبه مجلس شورای ملی در
سال 1310 مبنی بر مغایرت مرام
اشتراکی با امنیت و استقلال
کشور، ممنوع شد و عضویت در
آن از 3 تا 10 سال زندانی
داشت.
این سازمان که از آغاز به علت
اختلاف نظرهای سیاسی و مرامی
دانشجویان از هدفهای اساسی
خود بسوی فعالیت صرف سیاسی
گرائیده بود و به بیان دیگر
کنفدراسیون از صورت
سندیکایی و دانشجویی متعهد،
که می توانست همه دانشجویان
ایرانی را در برگیرد، خارج شد و
گرایش و کار کرد حزبی پیدا کرد
و پس از سال 50، با رشد
مبارزات چریکی در داخل
کشور، بحث موافقت و مخالفت با
مشی چریکی نیز یکی از عوامل
عمده اختلافات در کنفدراسیون
شد و بالاخره کنفدراسیون که
صحنه کشمکشهای مرامی و
حزبی شده بود با اوج گیری
مبارزات درونی بین جناحهای
مختلف، که بی شک ساواک به
وسیله افراد نفوذی خود در
هدایت و تشدید آن نقش مؤثری
داشت، لذا در سال 53 پس از
کنگره شانزدهم ـ دچار انشعاب
شد و هرگروه و گرایشی تحت نام
کنفدراسیون ادامه فعالیت داد،
بطوریکه تعداد آن به هشت
سازمان رسید.
پس از آن هر چند
هر گروهی سعی نمود در انجام
فعالیتهای سیاسی از رقیب خود
پیشی بگیرد و در مجموع به
فعالیتهای دانشجویان افزوده
شد، لکن در واقع اهمیت و قدرت
کنفدراسیون، که در سایه یگانگی
و وحدت آن به مثابه سازمان
واحد جنبش دانشجویی ایرانی
در خارج از کشور بود، از دست
رفت.
کنفدراسیون در طول فعالیت خود
نشریات متعددی منتشر ساخت،
از جمله: نامه پارسی، 16 آذر،
پیمان، ایران، ریپورتر، پژواک
دانشجو، روشنفکر، اول بهمن.
ر.ک : کنفدراسیون جهانی
محصلین و دانشجویان ایرانی
(اتحادیه ملی) چاپ دوم، نشر
گردون، تابستان 1377، حمید
شوکت.
منبع:
کتاب
منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک صفحه 223