تاریخ سند: 7 مهر 1350
موضوع : جلسه هفتگی گروه امداد بیماران مستمند
متن سند:
از : 20 ه 12
به : 312 شماره : 2177 /20 ه 12
جلسه مذکور از ساعت 1930 الی 2100 روز 3 /7 /50 در کتابخانه جلیلی
با شرکت مهندس محمدعلی گل افشانی، نقاش زاده، حاج شیخ محمدرضا
مهدوی کنی، حاجی جلیلی، احمد مختارپور، هوشنگ دلشاد، غلامعلی زنگنه،
محمدرضا توانا، مهندس
امینی، حاج محمد سبحانی
و چند نفر دیگر تشکیل
گردید.
ابتدا درباره جشن
نیمه شعبان و دعوت فلسفی
واعظ تصمیماتی گرفته شد و
بعد محمدرضا مهدوی اظهار
داشت دکتر سید صادق
تقوی دندانپزشک کتابی در
رد کتاب خلافت و ولایت از
انتشارات حسینیه ارشاد1
نوشته و چون اجازه چاپ به
او نداده اند خلاصه آن را در
بیست صفحه پلی کپی نموده
و به علاقمندان می دهد.
مهدوی افزود بعضی افراد
غیر معمم خود را مجتهد در علوم اسلامی می دانند.
نقاش زاده گفت از جمله
سناتور دکتر مهرانگیز منوچهریان و مهدوی ـ اظهار داشت مشارالیها کتابی در
انتقاد از قانون مدنی نوشته و در حقیقت به اسلام ایراد گرفته این شخص زنی
مشرک و کافر است.
نظریه شنبه : شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : یکشنبه نظری ندارد.
آسای
نظریه سه شنبه : نظری ندارد.
سپاهی نظریه چهارشنبه : نظری ندارد.
پاد
توضیحات سند:
1ـ حسینیه ارشاد : در حدود
سالهای 1344 و 1345 حسینیه
ارشاد به منظور معرفی اسلام و
تبلیغ صحیح آموزشها و معارف
دینی به نسل جوان پایه گذاری
شد و در چهار بخش فعالیت های
خود را آغاز نمود 1ـ تبلیغات
2ـ تعلیمات 3ـ تحقیقات 4ـ
تعاون و امداد.
حسینیه ارشاد
در ابتدا با مشارکت شهید
آیت الله مطهری و مرحوم علامه
محمدتقی جعفری تأسیس گردید
و در مقطع اول حیات این
مؤسسه بسیاری از روحانیون
اندیشمند و مبارز نظیر شهید
دکتر باهنر، حجه الاسلام
والمسلمین هاشمی رفسنجانی و
آیت الله مکارم شیرازی در کنار
نویسندگان و محققین غیر
روحانی مانند دکتر شهیدی،
دکتر علی شریعتی و مرحوم
محمدتقی شریعتی با آن
همکاری و همفکری داشتند.
اما
به مرور با قدرت گرفتن
عناصری از نهضت آزادی در
مدیریت این مؤسسه و کنار زدن
روحانیون از عرصه
تصمیم گیری و سرپرستی آن و
اختلاف و تضادهایی در اداره
صحیح مؤسسه بتدریج در دهه
پنجاه حضور و همکاری
روحانیت در این مجموعه
کاهش می یابد، بخصوص پس از
کناره گیری شهید مطهری و
علامه محمدتقی جعفری از
فعالیتهای مؤسسه ارشاد.
فعالیتهای این مجموعه هم اکنون
با اندیشه های خاص خود ادامه
دارد.
منبع:
کتاب
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک صفحه 203