متن سند:
برادران دینی میدانید که این مسئولیت بسیار مهم و خطیر است و هیچ بعید
نیست که در این کار ما را متهم بسازش با دستگاهها و سیاستها کرده و بخواهند
حقیقت را دگرگون جلوه دهند ولی این وظیفه خداپرستان متقی و مؤمن و دیندار
واقعی است که با مطالعه نوشته ها و تأمل و تعمق در جملاتی که از پیش چشم آنان
میگذرد صحیح را از سقیم و زیبا را از زشت و راست را از دروغ تشخیص داده و
بدانند که در پیشگاه خدا و رسول برگزیده او جز گفتن حق و درست فکر کردن
گناه محض و ناصواب است.
پس با توجه باین فلسفه عالی اخلاقی و دینی همانطوری که در پنج مقاله و
اعلامیه خود بعرض برادران اسلامی و دینی رسانیدیم امروز حوزه مقدسه علمیه
قم که مکتب امام جعفر صادق (ع) است و باید در همه حال درس از آن پیشوا و
امام معصوم (ع) برگیرد گرفتار مصائب و مشکلاتی است که پایه و ریشه آن
برحسب جاه و مقام بعضی ها که داعیه اداره حوزه علمیه و مرجع تقلیدی را دارند
دور میزند درحالیکه علم و اطلاع دارید که حوزه مقدس روحانیت روزگاری از
وجود ذیجود و پرفیض و برکت رؤساء و زعماء دلسوز و لایق و متدین و دور
اندیشی (و بدون اینکه آلت دست محرکین سیاسی واقع شوند) کشتی هدایت
حوزه علمیه قم را از گزند حوادث مصون و محفوظ داشتند و در این رهبری و
هدایت عاقلانه همواره متکی به لطف حق و یاری حضرت ولی عصر(ع) بودند و
با این دلیل هم حوزه علمیه را باوج اعلی و درجه قصوی و مرتبه کمال خود رسید
و ملجاء و مرجع عموم شیعیان جهان گردید و خدماتی بس گرانبها به دین و
مذهب و استقلال مملکت نمود که شرح هر یک مقاله بلکه کتابی جداگانه
میخواهد و سر اینهمه موفقیت در مصونیت حوزه مقدس علمیه و زهد و تقوی
رؤساء آن بالاخص رئیس و پیشوای روحانی منحصر بفرد مرحوم
آیت اللهالعظمی آقای بروجردی اعلی اله تعالی مقامه الشریف، اهلیت بحد کمال
داشتند یعنی حقیقتا خداپرست و دیندار بودند نه دنیاپرست.
و چون این چنین
بودند با دستجات سیاسی و کار و سروسری نداشتند و دستخوش امیال و اغراض
و هوی و هوس مشتی چند بازاری مفتون دستجات سیاسی و دست نشاندگان
استعمار داخلی و خارجی نمیشدند و هر قدمی که بر میداشتند فقط در راه اعتلای
نام بزرگوار خدا و دین و حق و حقیقت بود.
بلی برادران دینی و اسلامی آنها با یک چنین اوصاف پسندیده و روش و منش
خداپسندانه و فقط با اتکاء بالطاف و عنایت بی پایان خداوند امور مربوط به دین
و وظائف مذهبی خود را انجام و هر روز هم آبرو و حیثیت احترام حوزه مقدس
علیمه را بالا میبردند.
متأسفانه در اثر گذشت زمان چراغ زندگی بسیاری از رؤساء و زمامداران لایق و
متدین حوزه علمیه خاموش گردید و از همان ایام افرادی جاه طلب و
خلق الساعه که در آتش تب مقام اجتهاد و مرجع تقلید می سوختند ولی برای
احراز این مقام شامخ دینی و روحانی هیچ نوع اهلیت و صلاحیت نداشتند در
کمین نشسته و منتظر فرصت بودند که در درجه اول با سازش و حیله و نیرنگ و
در درجه دوم با اغفال و تحریک مردمان متعصب و دیندار و حتی ایجاد بلوا و
شورش به مقصد و هدف خود برسند و در این راه چنانچه برادران دینی ملاحظه
کردند از هیچ اقدام خلاف دین و منطق خودداری نداشته و با دستجات منفور
سیاسی و گروه ملاکین بزرگ «که خون میلیونها دهاقین و کشاورزان را به شیشه
میکردند» نزدیک شده و ارتباط گرفته و با تمهید مقدمات کار حریم مقدس
روحانیت را آلوده به شهوات و امیال شیطانی خود ساختند و متأسفانه حوزه
علمیه مبدل به حوزه سیاسی شده و شد آنچه نباید بشود.
روش حوزه علمیه دیروز و حوزه سیاسیه امروز از اول تأسیس تا آخرین دقایق
حیات آیت الله فقید مرحوم آقای بروجردی مشهود خاص و عام بود و تأسف در
این است که چرا مسلمین و متدینین روش گذشتگان از مراجعی را که امتحان
خود را داده بودند بطاق نسیان و فراموشی سپرده (و با شنیدن الفاظی چند از
دهان فریبکاران و افراد مجهول الهویه و امتحان نداده که نام و عنوان دین داشت
ولی هرگز بو و طعم دین نمیداد) رشته از کف داده و بدون آنکه پشت پرده را
خوانده باشند آلت بی اراده ایادی سیاست شده و خود و دیگران را بدردسر
انداخته و دین و روحانیت را ملعبه هوی و هوس دستجات سیاسی قرار داده و
بامیال سیاسی آنان بنام دین و روحانیت جواب مثبت میدهند و پای دین را در
امور سیاسی باز میکنند، ولی سابق بر این چنین چیزی امکان نداشت و برای
یادآوری این مطلب لازم بنظر رسید مثالی ذکر شود:
مرحوم آیت اله حائری مؤسس حوزه علیمه قم معارضه با دولت مشروطه
سلطنتی را حرام میدانستند و در مواقعی که دستوراتی از ناحیه دولت بطور عموم
و یا نسبت به حوزه علمیه و بخصوص طلاب صادر میشد معظم له صریح
میفرمودند شاه سلطان مملکت است و ما رعیت.
شاه صلاح و مصلحت عمومی
مملکت را بهتر میدانند.
اگر نسبت بشخص خودم هم دستور بدهند که تغییر لباس
دهم اطاعت خواهم کرد و فرزندم را هم به نظام وظیفه خواهم فرستاد.
اینگونه
امور از آیت الله حائری بسیار تحقق یافته و شیوخ و پیران قوم کاملا از آن قضایا
مطلعند بهمین جهت هم در جریانات اخیر بهیچ وجه مداخله ای ننموده خود را1
پاکروان احمق چشم کورت را بازکن و سرنوشت هدایتها و بختیارها و کیاها را ببین و بدان که
سرنوشتی و پاداشی بهتر از آنها برای آن فرد خائن که برایش این همه جنایت میکنی و خون
میریزی نخواهی داشت
جنگ با خدا فتح ندارد
اگر ما نتوانستیم انتقام این جنایات را بگیریم شب و روز این بی ناموسیها و آدم کشی های شما را
برای بچه های کوچک مان شرح میدهیم تا اگر ما زنده نبودیم بچه های ما از شما و اگر شما نبودید
زن و بچه های شما را مانند سگ تکه تکه کنند.
ای پاکروان بی دین و ای نصیری زن [...
] اگر فرصتی برای فرار از انتقام مردم پیدا شود فقط برای
شخص شاه خائن خواهد بود و شما و کلیه افراد جنایتکار که فردا فرد شما را مردم بشناسند راهی
برای فرار نخواهید داشت
و این خواب خوش است که دیده اید که شاه خائن و جاکش و بهائی برای همیشه در این مملکت
حکومت میکند و شما افراد خائن برای او نوکری دیگر رسوائی شما بحّد اعلا رسیده و این کاغذ
پاره های شما را هر بی سوادی که بخواند میفهمد که مال دستگاهی است که از ضعف و بی چارگی
از هیچ کاری فروگذار نیست
توضیحات سند:
1ـ همان گونه که پیداست این
سند فاقد بخش انتهایی است ؛
لذا به همین صورت درج گردید.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک صفحه 95