تاریخ سند: 1 بهمن 1348
موضوع: شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
از: گ10 تاریخ:1 /11 /1348
به: 2 ﻫ شماره: 8381/گ10
موضوع: شیخ عباسعلی اسلامی1
آقای شیخ عباسعلی اسلامی از روز 29 /10 /48 بنابر دعوت آقای علیزاده برای مدت 5 روز به شاهپسند وارد و در مسجدجامع شاهپسند به منبر میرود. مشارالیه در شب 30 /10 /48 درباره عدم تساوی حقوق زن و مرد صحبت نموده و ضمن تعریف و تمجید از مقام زن در شرع نسبت به کشف حجاب2 انتقاد و اظهارداشت زن نمیتواند قاضی خوبی بشود و نمیتواند در ارتش دخالت داشتهباشد زیرا ضعیف میباشد و در پایان نیز به تاج و تخت دعا نمود.
نظریه منبع: نامبرده بالا یکی از روحانیون مخالف میباشد که دارای پرونده اتهامی نیز میباشد.
نظریه رهبرعملیات: خبر صحت دارد و نامبرده در این ساواک فاقد سابقه مضره سیاسی میباشد معهذا در مدت اقامتش در شاهپسند بهوسیله منبع تحت مراقبت میباشد. قابوس
نظریه رئیس ساواک: نظریه رهبرعملیات تأئید میشود.
روی پرونده شیخ عباسعلی اسلامی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی، فرزند حسین در سال 1275ﻫ ش در سبزوار متولد شد. وی پس از آموختن مقدمات و ادبیات رهسپار مشهد مقدس شد و سطوح را در محاضر آیات بزرگ مرحوم حاج میرزا مهدی اصفهانی، آقازاده میرزا مهدی کفایی، مرحوم آیتاللهالعظمی حسین قمی و مرحوم آیتالله میرزا مرتضی آشتیانی فرا گرفت. سپس جهت تکمیل اندوختههای علمی خود به نجف اشرف هجرت کرد و از محضر مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و دیگران بهرهمند شد. پس از چند سفر علمی به کشورهای مختلف به تهران آمد و از راه منبر و تأسیس 160 باب مدرسه اسلامی در سراسر ایران و ساختن کتابخانه و مسجد و. .. خدمات بسیاری به اسلام و مسلمین کرد. وی سفرهایی نیز به کشورهای اسلامی نمود و در هند به مدرسۀالواعظین رفت که برنامههای آموزشی آن مدرسه روی او تأثیر گذاشت و در ایران مدرسۀ جامعۀ تعلیمات اسلامی را تشکیل داد. وی با سخنرانی درباره کشف حجاب رضاخانی با آن مبارزه کرد و ضمن دفاع از حجاب اسلامی به خاطر مبارزات خستگی ناپذیرش چندین بار به زندان افتاد. حجتالاسلام شیخ عباسعلی اسلامی در 20 فروردین 1364 دارفانی را وداع گفت.
ر.ک: حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساوک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
2. کشف حجاب: در پی توطئه استعمار در مبارزه با فرهنگ غنی اسلام، عاملان استعمار در کشورهای اسلامی، همزمان اقدام به اعمال مشابهی نمودند. «امانالله خان» در افغانستان، «مصطفی کمال آتاتورک » در ترکیه و «رضاخان پهلوی» در ایران مأموریت یافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه کنند. استعمارگران دریافته بودند که مستقیماً نمیتوانند مسأله کشف حجاب را مطرح کنند لذا بهتر دیدند ابتدا از تغییر لباس مردان شروع کنند؛ این کار دو نتیجه داشت: اول این که ذهن و روح جامعه را نسبت به تغییرات عمده که جزو آداب و رسوم اجتماعی به شمار میرفت آماده میساخت، دوم این که نحوه عکسالعمل اقشار مختلف مردم را میسنجید. در این راستا رضاشاه با مطرح کردن تغییر لباس و کلاه اروپایی (شاپو) و متحدالشکل کردن لباس مردان، اقدام به تغییر لباس اسلامی و کشف حجاب بانوان نمود.
وی این عمل را از خانواده خویش آغاز کرد و سپس به کل جامعه سرایت داد. نخستین گروهی که به این کاروان ضد اسلامی پیوست، خانواده وزیران و دستاندرکاران نظام استبدادی بودند. در نهایت علیرغم مخالفتهای فراوان مردم مسلمان و علماء و نیز وقوع حادثه خونین مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به کشف حجاب، رضاخان در هفدهم دی ماه 1314 ش، در جشن فارغالتحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران، کشف حجاب زنان را به طور آشکار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند در این جشن شرکت کرد. مأموران رضاخان در راستای اجرای این قانون، شب و روز در کوچهها و خیابانها گشت میزدند و هر جا زنِ با حجابی را مییافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را بر میداشتند و مردان را مجبور میکردند تا زنهایشان را سر برهنه به خیابانها و مجالس ببرند. با این همه، عده زیادی از زنان مسلمان، با به جان خریدن همه خطرات و تحقیرها، تا پایان حکومت رضاخان و پس از آن حاضر به ترک حجاب خود نشدند و با مقاومت، افتخار نسلهای آینده شدند.
نک: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1378
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 112