صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اعلامیه مضره

تاریخ سند: 28 آبان 1357


موضوع: اعلامیه مضره


متن سند:

شماره: 100 /1- 23 /5- 5 تاریخ: 28 /8 /1357
از: شهربانی استان یزد
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان یزد
موضوع: اعلامیه مضره

3 برگ فتوکپی دو نوع اعلامیه مضره از طرف خمینی یکی درباره برچیدن رژیم سلطنتی و برقراری جمهوری اسلامی و ادامه اعتصاب در تمام سطوح و پیوستن نیروهای مسلح شاهنشاهی به ملت1 و دیگری خطاب به آقای منتظری2 و طالقانی3 به علت آزاد شدن آنان از زندان که در شهر یزد به دست آمده به پیوست ایفاد می‌گردد.
ارزیابی. جمع‌آوری اعلامیه صحت دارد.
به مرکز منعکس شود. روحانیون

توضیحات سند:

1. منظور از این اعلامیه، همان اعلامیه چهارم ذی‌الحجه است که در ذیل سند شماره: 4616 /26 ﻫ - 21 /8 /57 به آن اشاره شد و در بخش ضمائم آمده است.
در همین ایام، اعلامیه‌ای یک صفحه‌ای و بدون امضاء با عنوان «‌اعلامیه نیروهای مسلح ایران‌» منتشر شد که در آن، ضمن اشاره به جنایات صورت گرفته، آمده است: «‌... اینجانبان افسران، استواران، گروهبانان، سربازان و کارمندان ارتش با توجه به حوادث اخیر که پی در پی رخ داده است، ما نامبردگان بالا نسبت به مسئولیت دینی خود تاکنون تمام اعلامیه‌هائی که چه از طرف روحانیت عزیز و فداکار و دانشگاهی و اصناف و بازرگانان و مهندسین و دکترها و کارگران منتشر شده است با دقت خوانده ایم و حال متوجه آن شده ایم که فقط ارتش است که تاکنون هیچ نوع همبستگی از خود نشان نداده است و باعث شده ایم که دیگر طبقات جامعۀ ما گمان کنند که ما (ارتش) از این مرد [شاه] دل خوشی داریم ولی اینطور نیست. ما با این اعلامیه اعلام می‌داریم که طرفدار حق هستیم نه باطل ...‌ » بخش ضمائم
2. در بخشی از این پیام یک صفحه‌ای که به مناسبت آزادی آیت‌الله منتظری از زندان صادر گردیده و دارای تاریخ اول ذی‌الحجه 98 (11 آبان 57) می‌باشد، آمده است: «‌... اکنون که ملت غیور ایران با نهضت عظیم اسلامى بپاخاسته و با مشت گره کرده در مقابل دستگاه‌هاى ستمگرى و چپاول چون سدى آهنین ایستاده و پایه‌هاى بنیادى آن یکى پس از دیگرى فروریخته یا در حال فروریختن است، در جناه‌های[بر جناح هاى] پیشرو از مراجع عظام و علماى اعلام مذهب و خطباى محترم و مدرسین و دانشمندان تا رجال سیاسى و روشنفکران دانشگاه‌ها و بازارها و کارمندان محروم و کارگران مظلوم روشنفکر، لازم است این فرصت الهى را از دست نداده، بى‌امان جمیع اقشار ملت را به پیش هدایت کنند و از خواست ملت که برچیده شدن نظام سلطنتى و قطع دست اجانب از دخالت در مقدرات کشور و از غارتگری‌ها و قیام جمهورى اسلامى که ضامن آزادى و استقلال است به جاى رژیم سلطنتىِ منشأ تمام بدبختی‌ها و عقب‌ماندگی ها، سر موئى تخلف و عقب‌نشینى نکنند، که آن هدر دادن خون جوانان عزیز اسلام و به تباهى کشیدن همه جانبه کشور و کمک به هدْم احکام، بلکه اساس اسلام است که از اعظم کبائر و بالاترین جنایت است...» بخش ضمائم
3. در بخشی از این پیام یک صفحه‌ای که به مناسبت آزادی آیت‌الله طالقانی از زندان صادر گردیده و دارای تاریخ اول ذی‌الحجه 98 (11 آبان 57) می‌باشد، آمده است: «‌... در عصر ما، در کشور بى‌پناه ما، منطق‌ها و لغت‌ها جاى خود را عوض نموده. فضاى باز سیاسى، همان اختناق‌ها و سانسورهاى همه جانبه است؛ تمدن بزرگ، وحشیگری‌هاى بدتر از قرون وسطی است؛ دولت آشتى، با مسلسل و توپ و تانک و اخیراً با چماق و قداره، مردم را به تباهى کشیدن است؛ اصلاحات ارضى، کشاورزى را ساقط نمودن است؛ استقلال، وابستگى اقتصادى و فرهنگى و نظامى به اجانب است؛ فریادهاى مرگ بر این سلطنت پهلوى، شاهدوستى و علاقه به رژیم است. شما اکنون که از حبس کوچک به حبس بزرگ منتقل شده، با این حقایق عجیب[و]لغات تازه مواجه هستید ولى از طرف دیگر با یک تحول عظیم روحى ملت از حیث شناخت، و تحول عملى عظیم تر از حیث عمل مواجه هستید. توده‌هاى مردم که قبل از نهضت عظیم اسلامى، نظام شاهنشاهى را مظهر ملیت و مدار عظمت کشور مى‌دانست و فرمان شاه را مطاع و متبع، و از گزاف گویی‌هاى شاهان و گویندگان دربارى و مدیحه سرایى آنان، کشور را در سایه رهبرى شاه مترقى و پیشرفته تا دروازه تمدن بزرگ مى‌پنداشت و استقلال مملکت را در زیر پرچم شاهنشاهى، بیمه شده به حساب مى‌آورد، با یک جهش و شناخت همگانى، تمام پایه‌ها و کنگره‌هاى این قصر خیالى ناگهان فرو ریخت و محتواى این لغات و الفاظ فریبنده و بزک شده ظاهر شد، و تهى بودن این طبل‌هاى پر سر و صدا از محتوا معلوم گردید، و ورشکستگى اقتصادى و به غارت رفتن بیت المال و تباهى کشاورزى و وابستگى فرهنگى و ارتش برملا گردید...» بخش ضمائم

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 179

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.