جناب آقای شیخ مکی فیصلی رئیس عشایر کعب
متن سند:
تاریخ: ۲۲/۲/۱۳۴۹
جناب آقای شیخ مکی فیصلی رئیس عشایر کعب
آقای شیخ عزیز و دوست گرامی
امیدوارم که خود و بستگانتان همیشه سلامت و شادکام باشید نظر به آشنائی و علاقه پیشین که با شما داشتم و هم چنین سوابق دوستی خانواده شما با فامیل بختیاری توسط دوست مشترکمان از شما دعوت به همکاری نمودم.
یقین میدانید که این همکاری برای انجام خواستههای شخصی نیست بلکه برای رهائی یک ملتی از زیر بار استبداد و استعمار است و من شخصاً طالب هیچ چیز نیستیم جز آزادی ملت ایران و خودتان خوب میدانید که من دارای همه چیز بودم و برای خاطر هم میهنان عزیزم از همه چیز خودگذشتم و در این راه مقدس گام نهادم تا به ملت ایران خدمت کنم اینک که شما آمادگی خود را برای همکاری در این راه مقدس و شرکت در جنبش آزادیبخش ملت ایران اعلام نمودهاید. برای ما مایه خوشوقتی و مسرت است و بسیار خرسند خواهم شد که شما را ملاقات نمایم و مطالب بسیار مهمی از لحاظ سیاسی و جنگی با شما در میان نهم میدانم که عبور از مرز خرمشهر و آمدن به داخل عراق در یک نقطه مرزی بصره برای شما کار آسانی است لذا خواهشمندم که فوراً یک نفر را اینجا بفرستید و اقلاً سه روز زودتر ساعت و تاریخ ورود و نقطه عبور از مرز را اطلاع دهید که دستورات لازم برای مراقبت و پذیرائی شما داده شود و خود من هم در همان نزدیکیها باشم تا شما را ملاقات کنم و شام را با هم صرف کرده و مطالب لازم را در میان نهاده تصمیم بگیریم.
ناچار به ذکر این مطلب هستم که جبر تاریخ است که سرنوشت ایران عوض شود و محمد رضاشاه مستعفی و اخراج گردد اگر ما که از خانوادهای قدیمی هستیم و یکدیگر را میشناسیم و زیر بار همدیگر نمیرویم اقدام نکنیم مانند پنجاه سال پیش که سردار جنگ بختیاری اقدام نکرد رضاخان بیپدر و مادر دیگری پیدا میشود و برای عوام فریبی ولو طی بازی شروع به حملات به خانوادهها و سران عشایر میکند و اموال مردم را ملی اعلام مینماید و دنبال خوش آیند مردم کوچه و بیگانگان میرود نه مصالح ملی و منافع ملت ایران در آن وقت است که زیان و ضررش اول از همه متوجه شما و امثال شما خواهد شد. امیدوارم به زودی پیکی از جانب شما بیاید و تاریخ آمدن شما را به من بگوید تا یکدیگر را ملاقات کنیم و تصمیمات لازم اتخاذ نمائیم.
دیگر سلامتی شما را خواهانم.
سپهبد بختیار
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 120