صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

به دستور رئیس دانشکده، عده‌ای حدود 70 نفر را از دانشگاه اخراج کرده‌اند

تاریخ سند: 14 آذر 1350


به دستور رئیس دانشکده، عده‌ای حدود 70 نفر را از دانشگاه اخراج کرده‌اند


متن سند:

از: 7 / ﻫ تاریخ:14 /9 /1350
به: 353 شماره: 14680/ ﻫ

به دستور رئیس دانشکده، عده‌ای حدود 70 نفر را از دانشگاه اخراج کرده‌اند (به خاطر نداشتن معدل). هفته اول آبان ماه که دکتر فرهنگ مهر به مناسبت آغاز سال تحصیلی مطالبی بیان کرد گفت که تصمیم دارد برای بالا بردن ارزش دانشگاه پهلوی و باز کردن جا برای پشت کنکوریها، دانشجویان کم معدل را اخراج کند.
مطلب اصلی این است که با این عمل، نمی‌توان ارزش دانشگاهی را بالا برده و باید اول زیربنای دانشگاه را که دوره دبیرستانی است اصلاح کرد و تغییر داد و تا زمانی که این زیربنا تغییر شکل نداده، باید با دانشجوی دانشگاه کج‌دار و مریز رفتار کرد تا سطح دبیرستان و دانشگاه هماهنگ شود. برنامه دانشگاه پهلوی کپیه‌ای از دانشگاههای آمریکا است1 و ظاهراً به همان نحو اداره می‌شود، ولی یک ضرب‌المثل روستایی می‌گوید چیزی که در شیر است در دوغ نیست. واضح تر آنکه ماده‌ای که در شیر است در دوغ وجود ندارد، در حالی که ظاهراً هر دو یکسان است. به طور خلاصه، محصل آمریکایی وقتی وارد دانشگاه می‌شود دروس دانشگاه را دنباله دروس دبیرستان می‌یابد و بدون اشکال، همان دروس را دنبال می‌کند و با زبان مادری خود آنها را خاتمه می‌دهد، ولی محصل ایرانی برنامه دبیرستانش با دانشگاه پهلوی تفاوت بسیار دارد و ندانستن زبان انگلیسی هم باری است بر دوشش. ضمناً با دو ماه کلاس فشرده انگلیسی هم نمی‌توان معلومات انگلیسی کسی را تا حد زبان مادری ترقی داد. دانشجویان ایرانی اگر با استعداد و با هوش‌ترین دانشجویان دنیا نباشند، دست کمی هم از آنها ندارند؛ به همین دلیل کسانی که در هیچکدام از دانشگاههای ایران پذیرفته نمی‌شوند، اگر توانایی رفتن به خارج از کشور را داشته باشند در ردیف بهترین دانشجویان قرار می‌گیرند و با اینکه برنامه تحصیلی متفاوت است باز هم وقتی که مشکل زبان حل شود استعداد خود را نشان می‌دهند و آن وقت دانشجویی که در دانشگاه پهلوی با آن برنامه کنکور مخصوص سراسری یا اختصاصی پذیرفته می‌شود، به مشکلات و مسائلی برخورد می‌کند که نتایج آن همین نابسامانیها و سرگردانیهای زمان تحصیلی است. استادی، چند روز پیش از آمریکا برای تدریس حقوق سیاسی به دانشگاه پهلوی آمده، وقتی وارد کلاس شده، در فاصله 50 دقیقه 40 تا 50 صفحه از کتاب را که زبان انگلیسی است با زبان مادری خودش مثل بلبل صحبت و تدریس کرده؛ هفته بعد هم همان مطالب را از دانشجو می‌خواهد و امتحان می‌کند. حالا کسی که با نمره 1 و 2 در زبان انگلیسی کلاس ششم دبیرستان را پشت سر گذاشته، چطور این کتاب را بخواند و چطور زبان استاد را بفهمد، سؤالی است که باید متصدیان مربوطه به آن پاسخ دهند. یکی از اساتید دانشگاه تهران مدتی پیش مقاله‌ای در روزنامه کیهان یا اطلاعات نوشته و استدلال کرده بود که تا زمانی که علم را با زبان بیگانه می‌آموزیم، با علم بیگانه‌ایم. این جمله، زبان حال دانشجویان دانشگاه پهلوی است. از رشته پزشکی که بگذریم (چون دانشجویان این رشته در بیمارستان کار می‌کنند و تجربه می‌آموزند.) در بقیه رشته‌های تحصیلی دانشگاه پهلوی، دانشجویان با رنج و عذاب مدرکی می‌گیرند که معلومات آن را ندارند و تحصیل علم، مفهوم واقعی خود را از دست داده و می‌توان گفت و ثابت کرد که در این دانشگاه، مظروف فدای ظرف‌ شده؛ به خاطر اینکه دانشجویان وقتی که فارغ‌التحصیل می‌شوند زبان انگلیسی را بدانند، کاری کرده‌اند که فارغ‌التحصیلان فقط اطلاعات کم و سطحی دارند؛ کسی که زبان انگلیسی خوب نمی‌داند، چطور می‌تواند خواسته‌ها و گفته‌های یک اقتصاددان یا روانشناس یا حقوق‌دان آمریکایی را درک کند؟ دانشجویان دانشگاه پهلوی مثل کلاغی شده‌اند که می‌خواهد راه رفتن کبک را بیاموزد. این یک حقیقت تلخ است ولی باید قبول کرد و برای اصلاح آن کوشش کرد. اقلاً استاد ایرانی بیاورند و از او بخواهند که به فارسی تدریس کند. کتابها را به فارسی ترجمه کنند تا سطح معلومات دانشجو بالا رود. زبان انگلیسی خوب ‌دانستن که دردی را دوا نمی‌کند. دروس علمی را که نمی‌توان با این زبان خارجی و آن اطلاعات کم محصلین از زبان خارجی تفهیم کرد، بین این دو باید یکی انتخاب شود. رئیس دانشگاه باید بداند که اخراج دانشجویی که اقلاً دو سال با آن هزینه سنگین تحصیل کرده، درست مثل این است که سرمایه و ثروت مملکت را با دست خود به دریا ریخته است. رئیس دانشگاه می‌گوید برای پشت‌کنکوریها می‌خواهم جا باز کنم؛ وقتی دانشجویان سال دوم . سوم . چهارم . پنجم را از دانشگاه اخراج کردند، چطور می‌توانند جای آنها را از پشت کنکوریها پر کنند؟ به ‌فرض آنکه تعداد بیشتری را در سال اول دانشگاه پذیرفتند، آن تازه وارد، که جای اخراج شده را نگرفته، چون در طول سال تحصیلی وقتی که استاد با آن حقوق و مزایایی که می‌گیرد تا مثلاً برای سال سوم و چهارمی‌ها تدریس کند، چه یک نفر چه صد نفر دانشجو در کلاس باشد، در هزینه آن کلاس تغییری داده نمی‌شود. در آن سال تحصیلی که دانشجو اخراج شده، تمام هزینه‌ها صرف تعدادی می‌شود که اخراج نشده‌اند، نه آنهایی که تازه وارد شده‌اند. دانشجویان چندی قبل به رئیس دانشگاه مراجعه کرده بودند تا اشکالات خود را بگویند؛ ایشان به دانشجویان گفته بود من چشم و گوش بسته هستم، بروید پیش دکتر قوامی معاون دانشگاه. عده‌ای از دانشجویان معتقدند که دکتر قوامی قلباً مایل است که رئیس دانشگاه باشد و از روی عمد اینگونه مسائل (اخراج دانشجویان) را مطرح می‌کند تا کار به اعتصاب کشانده شود و از آب گل‌آلود ماهی بگیرد. این عده می‌گویند که اوایل ریاست دکتر نهاوندی نیز دکتر قوامی چنین وضعی را پیش آورده بود. به هر حال تا زمانی که مشکل اساسی این دانشگاه که همان عدم هماهنگی بین دوره دانشگاه و دبیرستان و از آن مهم‌تر زبان انگلیسی دانشگاه است حل نشود، اقلاً نباید گفت که دانشگاه پهلوی در سطح بین‌المللی قرار گرفته است. مسئله تغییر رشته اجباری هم معلول همین مشکلات دانشگاه است و به نوبه خود از گرفتاریهای مهم دانشجو است؛ وقتی دانشجویی به زبان انگلیسی تسلط ندارد، کتاب درسی را نمی‌تواند بخواند، زبان استاد را نمی‌فهمد، مطالب را درک نمی‌کند، دست آخر باید به زبان انگلیسی هم امتحان بدهد و کمی معدل از همین جا سرچشمه می‌گیرد. بدبختانه دانشگاه پهلوی چنان در مورد زبان انگلیسی کورکورانه تعصب نشان می‌دهد و می‌خواهد یک شبه ره صد ساله طی کند که حتی استادان ایرانی هم از دانشجویان می‌خواهند که دروس را به زبان انگلیسی بخوانند و امتحان بدهند. درسی به نام حسابداری به وسیله استادی به نام آقای امامی تدریس می‌شود (به زبان انگلیسی تدریس می‌شود چون 2 یا سه نفر دانشجوی خارجی در کلاس ‌هست)، دانشجویان با اصرار از استاد خواسته‌اند که به فارسی تدریس کند و به فارسی امتحان بگیرد، استاد نامبرده قبول نکرده؛ حالا از هر آدم بیسوادی هم که سؤال کنند خواهد گفت که آیا دانشجوی ایرانی فارس ‌زبان، حسابداری را به زبان انگلیسی بهتر می‌فهمد یا به زبان فارسی؟ اگر منظور، آموختن فن حسابداری است، چرا به زبانی که دانشجو می‌فهمد تدریس نمی‌کنید. در یکی از بخشهای دانشکده علوم، در بین کلاسی که در حدود 150 نفر دانشجو دارد، سه الی 4 نفر دانشجوی خارجی هم هست، استاد خارجی است، به زبان انگلیسی تدریس کرده، دانشجویان از او خواسته بودند که کلاسی ‌هم به زبان فارسی برای عده‌ای که نمی‌توانند با انگلیسی درس بخوانند باز کنند. استاد در پاسخ گفته بود که زبان دانشگاه، زبان انگلیسی است و شما مجبورید آن را بخوانید. دانشجویان می‌گفتند که منظور، تحمیل زبان است، نه ‌آموختن درس. همین مسائل که به آنها اشاره شد، دانشجویان را از دانشگاه و آینده ‌اش و نتیجه‌اش منزجر می‌سازد. ناگفته نماند که عقیده عمومی بر این است که دانشگاه پهلوی، علم را فدای زبان انگلیسی کرده و اگر دکتر فرهنگ مهر بدون آنکه علت را از بین ببرد، با چنین روشی و برنامه‌ای که فعلاً دانشگاه به آن عمل می‌کند، انتظار دارد که دانشگاه پهلوی در ردیف دانشگاههای بزرگ بین‌المللی درآید، انتظار بی‌مورد است؛ زیرا چنین برنامه‌ای ناقص و جدا از واقعیت، هرگز نمی‌تواند آرزوئی به آن بزرگی را برآورده کند؛ چون فعلاً دلخوشی دانشگاه این است که دروس، به زبان انگلیسی تدریس می‌شود. حالا دانشجویان تا چه حد این دروس را می‌فهمند، مسئله‌ای است که دانشگاه مطلقاً به آن توجه ندارد.
نظریه شنبه . تبدیل زبان یک دانشگاه فارسی ‌زبان به انگلیسی، باید به مرور زمان و طی چندین سال به تدریج عملی شود. دانشگاه پهلوی در این مورد بی‌نهایت عجله نشان داده و هرچه بیشتر بخواهد ظاهر کار را درست کند، نتیجه معکوس است و بهترین راه، همان حل کردن مسئله زبان به مرور زمان است.
نظریه یکشنبه . اظهارات و نظریه شنبه مورد تأیید است. شهباز
نظریه چهارشنبه . صحت اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریه 7/ﻫ . نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
در مورد دانشجویانی که معدل نیاورده‌اند اقداماتی در سطح دانشگاه اصفهان . تبریز به عمل آمده لکن تصمیمی از طریق مسئولین دانشگاهها در مورد... آنان به عمل نیامده است و به طوری که اعلام شده باید تصمیماتی در سطح تمام دانشگاهها گرفته شود.

توضیحات سند:

1. این آمریکایی بودن را حدود 5 سال بعد، پروفسور مارتین مایرسون رئیس دانشگاه پنسیلوانیا در مراسم اعطای دکترای افتخاری دانشگاه پنسیلوانیا به فرهنگ مهر، این چنین توضیح داد: « دکتر فرهنگ مهر در سمت‌های مختلفش به عنوان اقتصاددان، حقوق‌دان، مدیر و استاد خدمات پرارزشی به کشور خود و به پیشرفت علم و دانش نموده است. فعالیتها و نوشته‌های او درباره حقوق کار و بیمه‌های اجتماعی و مالیه عمومی و بیمه مؤید دانش توأم با تجربه و ایمان او به کار است.
دکتر فرهنگ مهر در مشاغل معاونت نخست‌وزیر، معاون کل وزارت دارایی، مدیر کل اقتصادی، مدیرکل نفت و روابط خارجی و به عنوان نماینده ایران در هیئت عامل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اپک) زندگی، مهارت، دانش بیکران و تجربه خود را در راه حل مشکلات عمومی به کار برده است و در شناسایی این خدمات از طرف شاهنشاه ایران به دریافت نشانهای زیادی از جمله نشانهای درجه ‌دوم تاج و همایون مفتخر شده است ولی به نظر من که سالهاست از نزدیک ایشان را می‌شناسم آنچه که بیش از هر چیز الهام‌بخش فرهنگ مهر در خدمات اجتماعی بوده است عشق و توجه او به مسائل انسانی است که از منبع معتقدات او به مذهب زرتشتی است. فرهنگ مهر معرف جماعتی است که وارث فرهنگ قدیم ایران و پیرو مذهب زرتشتی هستند.
دکتر فرهنگ مهر در سمت فعلی‌اش، ریاست دانشگاه پهلوی، عهده‌دار اداره دانشگاه است که بیش از کمیت به کیفیت توجه دارد و پانزده سال است که با دانشگاه پنسیلوانیا رابطه نزدیک و همکاری دارد.
با توجه به خدمات علمی و اجتماعی که دکتر فرهنگ مهر در طول زندگی خود انجام داده است هیئت امناء و هیئت علمی دانشگاه پنسیلوانیا از ایشان درخواست دارند که درجه دکترای افتخاری در حقوق را از سوی دانشگاه پنسیلوانیا بپذیرند.» مهنامه زرتشتیان شماره 39 و 40 و 41 و 42 و 43. فروردین ماه 2535.

منبع:

کتاب دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 278




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.