تاریخ سند: 1 خرداد 1357
موضوع: کمیته دفاع از حقوق بشر
متن سند:
از: 9/ ﻫ 1 تاریخ: 1 /3 /2537[1357]
به: 312 شماره: 5910 /9 ﻫ 1
موضوع: کمیته دفاع از حقوق بشر
عطف 2245 /312- 28 /2 /37
به منظور تشکیل کمیته دفاع از حقوق بشر جلسهای با شرکت افراد مشروحه زیر در منزل شخصی به نام حاج حکیمی شغل موتورفروش جنب تابلونویسی رحیمی واقع در خیابان شاهرضا نو در مشهد تشکیل گردید و در این جلسه در مورد عضویت اشخاص بحث و گفتگو گردید.
حاضرین در جلسه اصرار داشتند که عبدالکریم هاشمینژاد . عباس واعظ طبسی . محمدرضا محامی و سیدعلی خامنهای نیز عضو کمیته باشند، لکن سه نفر اولی، عضویت در کمیته را قبول ننموده و بیان نمودهاند در صورت عضویت، از کسوت روحانیت باید خارج شویم، اصلح است همین طور بمانیم و در کنار کمیته به فعالیت خود ادامه دهیم و نامنویسی صحیح نیست. قرار شد حاج سررشتهدار با خامنهای تماس حاصل و نظر او را اخذ نماید. ضمناً کمیته دفاع از حقوق بشر وابسته به کمیته تهران میباشد، مرامنامه همان است که مهندس بازرگان دارد، پس از تشکیل به ثبت خواهد رسید.
1. سیدابوالحسن سررشتهدار شغل مرغدار 2. حاج حکیمی شغل موتورفروش در خیابان شاهرضا 3. حاج جعفر رضازاده شغل قالیفروش 4. حاج حیدر رحیمپور1 شغل موزائیکساز خارا 5. دکتر جعفرزاده داماد حاجی گرجی شغل پزشک در درمانگاه شیرازی نیز کار میکند 6. حاج زمانی شغل خیاط از طرفداران شریعتی جزو کانون نشر حقایق اسلامی2 به مدیریت محمدتقی شریعتی3 بوده است 7. عباس واعظ طبسی شغل مدرس و روحانی 8. محمدرضا محامی شغل مدرس و روحانی 9. عبدالکریم هاشمینژاد شغل مدرس 10. حاج خدادادی ساکن خیابان آبکوه نزدیک خیابان راهنمائی بنگاه معاملاتی دارد شرکت ابراهیمزاده است جنب آخرین دکان عکاسی 11. حاج علی امیرپور رفیق جعفر رضازاده جزو کسبه است و با شرکت نفت مقاطعه دارد 12. حاج رحیمیان مدیر فروشگاه خاور 13. حدود هشت نفر دیگر نیز بودند و قیافه آنان ناشناس بوده است.
نظریه شنبه . خبر فوق صحت دارد.
نظریه چهارشنبه . خبر فوق صحت دارد.
محترماً به استحضار میرساند. 9 /3 /37
دایره بررسی . آقای مجتبوی . 2 /3
یک نسخه فتوکپی جهت ضبط در سوابق تهیه شد جهت هرگونه اقدام به استحضار ریاست دایره عملیات برسد.
توضیحات سند:
1. استاد حیدر رحیمپور ازغدی، یکی از شخصیتهای انقلابی مشهد است که از دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت در عرصهی مبارزات سیاسی حضور داشته و در جریان نهضت امام خمینی (ره) نیز از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی ایفای نقش نموده است.
2. کانون نشر حقایق اسلامی در سال 1323 و در دوران قدرت و فعالیت حزب توده با هدف مبارزه علیه مرام کمونیزم و سایر افکار ضددینی بدون کسب مجوز قانونی اعلام موجودیت نمود. جلسات آن ابتدا به صورت سیّار تشکیل میگردید و سخنرانیهای دینی در آنجا توسط استاد محمدتقی شریعتی (از مؤسسین این کانون) انجام میشد، این کانون از بدو تأسیس تا سال 1339 به شکل یک محفل دینی اداره میشد. امّا بعدها در پوشش جلسات مذهبی، به محل مناسبی جهت اخذ تصمیمات سیاسی تبدیل گردید. البته سخنگوی این کانون، «محمدتقی شریعتی» بر آن عقیده بود که صلاح است به صورت یک مکتب دینی برقرار باشد تا مردم بدون در نظر گرفتن مطالب سیاسی به کانون گرایش پیدا کنند و وقتی که افراد خود به این سازمان راه یافتند خود حق را از باطل تشخیص خواهند داد و بعلاوه هر گاه احزاب و دستجات سیاسی در معرض خطر قوای انتظامی قرار گیرند این کانون از هر نظر در امان خواهد ماند. ابتدا تمرکز کانون بر روی مسائل آموزشی و عقیدتی بود و نگاهی اصلاحطلبانه و نوگرایانه به دین داشت و با فعالیتهایی همچون تفسیر قرآن و نهج البلاغه به ترویج دین میپرداخت تا اینکه جنبش ملی شدن نفت به راه افتاد. در این ایام فعالیت کانون از حالت فرهنگی و نظری صرف به فعالیتهای سیاسی نیز کشیده شد و با حمایت از کاشانی و مصدق به برپایی جلسات، راهپیماییها و اعتراضهای سیاسی به نفع جنبش نفت پرداخت. قابل ذکر است، کانون نشر حقایق، همانگونه که مؤسس و سخنگوی محترم آن خواسته بود (صلاح است به صورت یک مکتب دینی برقرار باشد...) برای مدتی به کار خود ادامه داد و جمعی از مردم و خصوصاً دانشجویان و دانشآموزان جذب این کانون شدند. (کتاب شهید حجتالاسلام هاشمینژاد از انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 91؛ هفته نامه تاریخ شفاهی)
3. استاد محمدتقى شریعتى مزینانى در سال 1286ش در روستاى مزینان سبزوار متولد گردید. از محضر اساتیدى چون: شیخ مجتبى قزوینى، حاج شیخ کاظم دامغانى و حاج میرزا احمد مدرس کسب فیض نمود و از سال 1311ش، فعالیتهاى فرهنگى خود را آغاز کرد. با سقوط رضاخان در شهریور ماه سال 1320ش و فعال شدن جریانهاى مارکسیستى، به منظور مبارزهاى قاطع با تفکرات الحادى و کسرویگری به تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامى» پرداخت. وى در فاصله سالهاى 1326 تا 1352، چند بار توسط ساواک دستگیر و زندانى شد. او به انقلاب اسلامى و رهبرى آن ایمان کامل داشت، امام را رهبر کبیر مىخواند و براى ایشان دعا مىکرد. کتابهاى تفسیر نوین قرآن، خلافت و امامت در قرآن و سنّت ، چرا حسین قیام کرد؟ فایده و لزوم دین و موعود امم، از جمله محورهاى شاخص مجاهدات فرهنگى اوست.
محمدتقى شریعتى در اول اردیبهشت سال 1366 به دیار باقى شتافت و رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهاى (مدّ ظلّهالعالى) دربارهاش چنین فرمود: «...این رادمرد دین از پیشروان و پایهگذاراناندیشه «بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» و خود مفسرّ قرآن و نهجالبلاغه و شیفته آن بود. خدمات ارزنده او در تعلیم و تربیت اسلامى نسل جوان یکى از صفات درخشان زندگى اوست. بىشک او یکى از پرسوزترین و مخلصتریناندیشمندان و مبلّغان اسلامى بود که استحکام اندیشه را با نوآورى در روش به همآمیخته براى نسل تحصیلکرده و بافرهنگ متاع فکرى جذّابى را ارائه مىکرد....»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 12 صفحه 249