تاریخ سند: 7 آذر 1347
موضوع : اظهارات عبدالحسین درواری در مورد ملاقاتش با خلیل ملکی
متن سند:
از: 20/ ه 2
به: ۳۱۲
تاریخ: 7 /9 /47
شماره: 31369 /20 ه
موضوع : اظهارات عبدالحسین درواری در مورد ملاقاتش با خلیل ملکی
عبدالحسین درواری اظهار داشت سه روز قبل به اتفاق موسوی که قبلاً رئیس فرهنگ اصفهان بود به ملاقات خلیل ملکی رفتم وقتی ما وارد شدیم ملکی تازه از خواب بیدار شده بود خیلی صحبت کردیم استاد (ملکی) در مورد پسرش نوروز خیلی ناراحت بود و میگفت او را هر آن اذیت و تهدیدش میکنند که از دانشگاه اخراجش خواهند نمود ضمناً ترمیم کابینه را قبلاً ملکی اطلاع داشت و در مورد موقعیت فعلی دستگاه عقیدهاش این بود که بنظر او شاه در حال حاضر بهتر از جبهه ملی کار میکند یعنی همان کارهائی که جبهه ملی ممکن بود انجام دهد و انگلستان چوب لای چرخهایش بگذارد و موقعیت او را از لحاظ اقتصادی بصورت زمان مصدق در بیاورد شاه بدون این کارشکنیها انجام میدهد تنها اشتباه شاه اینست که در مورد دولت و یاران هویدا تجدید نظر نمیکند مسئله قابل توجه اینست که دولت هویدا به باند بازی و رفیق بازی تبدیل شده اشخاص فقط پست میخواهند نه این که کار انجام دهند بهترین نمونه عدم توجه همکاران هویدا بأمور اساسی این است که از روی فکر صحیح و عمل مثبت کار نمیکنند مثلاً اینها فکر میکنند وقتی مرتباً اعلام میدارند که زندگی روستای بلوچستانی را به بهشت تبدیل نمودهاند پس چطور در پایتخت مملکت وقتی یک ربع ساعت باران میآید سیل مردم را میبرد یا چطور یک دستگاه به این عظیمی هنوز نتوانسته است وضع تنها وسیله یعنی تاکسی یک شهر را بصورت صحیح تدوین کند یا از محاکمه دزدهای شرکت واحد چه خبری شد آیا اینها مطالبی نیست که مردم روی آن فکر کنند؟ هنوز شهربانی تهران موفق نشده بوق زدن اتومبیلها را با این که سخت ممنوع است کنترل کند و تمام اینها دلیل بارزی از عدم حسن نیت و از روی دلسوزی و کار نکردن است ما میتوانیم نتیجه بگیریم که دیگر در اینجا و در حال حاضر شاه مقصر نیست و این دولت است که فقط مشغول رفیق بازی و دوست تراشی است کوچکترین برشی در کار دولت بچشم نمیخورد و دولت هویدا یک مشت رفقای زمان تحصیل و زمان وزیر دارائی بودنش را دور خودش جمع کرده و در حقیقت شاه را اغفال میکنند تمام دستگاههای دولتی فلج است بخصوص از وقتی که انقلاب اداری را اعلام کرد و بزرگترین دلیل این موضوع نیز همانا عدم توجه به کادر پائین ادارات است به این معنی که یک مدیرکل یا رئیس اداره در ماه از پنج هزار تومان حقوق و مزایا برخوردار است ولی یک کارمند که فقط اوست که کار مردم را انجام میدهد ماهیانه فقط سیصد تومان حقوق میگیرد از تمام اینها گذشته سرمایه دولت به عنوان شرکت و شرکت بازی در دست سرمایهداران کار میکند و دولت برای انجام کارهای ضروری مردم دست بسته است مدیران و سرمایهگذاران شرکتها که نیمه دولتی هستند و یا به او حق و حساب میدهند مسئله دیگر دار و دسته شاهپورهاست که هرکدام بنوبه خود سرمایهداری هستند و با تشکیل شرکتها و تأسیس مزارع مکانیکی میدان را از دست زارع یا سایر بورژواها گرفتهاند و در اینجا نیز شاه در مقابل محضور قرار گرفته و انعکاس بینهایت بدی از لحاظ تضاد سیاستهای داخلی و خارجی دارد و بطور کلی در حال حاضر دولت مسلط بر اوضاع که بنفع مردم باشد نیست فقط قدرت شاه دولتها را روی کار نگه میدارد درآمد دولت از لحاظ مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم سربفلک میزند ولی کوچکترین اقدامی که آسایش مردم در آن باشد معمول نمیشود مریض را به بیمارستان میبرند دکتر از قبول او خودداری میکند شنیدهام در کلانتریها متهم را شلاق میزنند کودکان مردم را در مدارس بطرز فجیعی کتک میزنند گوشت را کیلوئی ۲۵ تومان میفروشند و اینها تماماً از ضعف دولت است برای این که دولت از مسئولین امور بعلت رفاقتی که دارد مسئولیت نمیخواهد.
ملاحظات- موسوی فوقالذکر هدایتاله موسوی میباشد ضمناً اقدام مستقیم در زمینه مفاد خبر و تحقیق مستقیم از درواری پیرامون اظهاراتش بحفاظت منبع لطمه وارد میسازد. جاجرود
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 580