صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: شیخ ابوالقاسم مناقب فرزند حسین

تاریخ سند: 27 شهریور 1357


موضوع: شیخ ابوالقاسم مناقب فرزند حسین


متن سند:

از: 26/ ﻫ تاریخ: 27 /6 /1357
به: 312 شماره: 4229 /26/ ﻫ
موضوع: شیخ ابوالقاسم مناقب فرزند حسین

بعد از نماز مغرب و عشاء روز22 /6 /57 1 نامبرده بالا در مسجد حظیره با حضور حدود 2000 نفر به منبر رفته و اظهار داشته: دولت باید از مال و جان و ناموس مردم حفاظت نماید و نگهداری کند ولی در میدان ژاله روی زن‌ها و مردها و کودکان اسلحه کشیدند و همه را کشتند. نفت و کلیه معادن کشور مگر مال مردم نیست چطور نگهداری می‌کنند همه را به کشورهای دیگر داده و یا غارت می‌کنند، اطلاع دارند که سربازان ایران به روی مردم اسلحه نکشیدند ولی دولت افسران و سربازان اسرائیلی2 و فیلیپینی آورد که مردم را به رگبار مسلسل گرفتند، برابر قانون، دولتی که خودش هنوز شناخته شده نیست و درباره وی مجلس تشکیل نگردیده چطور فرمان حکومت نظامی آن هم حکومت نظامی غیرقانونی می‌دهد و کار نمایندگان مردم در مجلس چه مخالف و چه موافق همه خیمه شب بازی است و دروغ می‌گویند برای سرگرم کردن مردم این حرف‌ها را می‌زنند ولی مردم ایران هوشیار می‌باشند چرا رادیو و تلویزیون حقیقت را نمی‌گویند شما باور می‌کنید که تعداد کشته‌شدگان 97 نفر باشند خبر دارم حدود 10 هزار نفر کشته شدند. مثلاً آقای علامه نوری3 به خاطر اینکه روز عید فطر در خیابان نماز خوانده و مردم را به تظاهرات آرام دعوت کرده او را متهم و دستگیر نمودند، تمام این کارها زیر سر دولت خیانتکار کارتر و آمریکا می‌باشد.‌ ای کارتر خیانتکار دست از سر ما بردار. خبر رسیده که رئیس فرودگاه یزد که شریان حیاتی ملت می‌باشد بهائی است به اضافه 10 یا 11 کارمند دیگر آیا برابر قانون اساسی درست است که رئیس یک فرودگاه بهائی باشد که اصلاً دین وی رسمیت ندارد چه بسا بسیاری از آنها مرجع تقلید دین بهائی هم باشند. آقای صدوقی می‌فرمایند از بدو تأسیس فرودگاه یزد وی رئیس شده که هنوز هم هست. چطور استاندار، فرماندار، رئیس اوقاف، رئیس ثبت و غیره و غیره عوض می‌شوند این شخص که بهائی است عوض نشده علت چیست شاید اطلاعات شهربانی صدای مرا ضبط کنند و حتی به تهران هم منعکس نمایند و یا شخصی در این مجلس باشد و حرف‌های مرا یادداشت نماید ولی من می‌گویم تا مردم بدانند تا حالا نشنیدم بگویند رئیس فلان کارخانه در یزد زرتشتی و یا یهودی و با دین دیگری داشته باشد همه مسلمان هستند ولی از اینکه کارخانه هایشان را تعطیل نکردند و به ما نپیوستند متأسفیم درحالی که می‌دانم تمام کارگران عزیز مسلمان می‌باشند. سپس مردم را به رعایت نظم و آرامش و خودداری از تظاهرات و تخریب دعوت و اضافه نموده فردا تعطیل رسمی و عزای عمومی می‌باشد کسانی که ماشین دارند و جائی می‌روند نوار قرآن و روضه بگذارند و استفاده نمایند و نظم ترافیک خیابان‌ها را هم رعایت کنید فردا همه در منزل عزاداری نمایند و در مسجدها قرآن بخوانند و در بلندگوها پخش شود. با مأمورین شهربانی یزد که بیشتر آنها یزدی و همشهری می‌باشند با آنها دوست باشید دست آنها را محکم بفشارید و با صحبت و درددل آنها را قانع کنید و به طرف خود ما جذبشان نمائید. اینها مردمان مسلمان و خداپرست می‌باشند و بیشتر آنها تا لبشان خون بسته و گرفتار شدند و چاره‌ای ندارند. در خاتمه مجلس اعلامیه خمینی درباره تعطیل روز پنجشنبه 23 /6 /57 توسط شخص ناشناسی قرائت گردید.
نظریه شنبه: اظهار مطالب فوق توسط نامبرده بالا صحت دارد.
نظریه یکشنبه: اعمال و رفتار شیخ ابوالقاسم مناقب کماکان تحت کنترل و مراقبت می‌باشد. افق
نظریه سه‌شنبه: نظریه یکشنبه تائید می‌شود. شفیع
نظریه 26/ ﻫ: نظرات فوق مورد تائید است.
بایگانی شود. شاهقلی 6 /8 /57

توضیحات سند:

1. در اصل: 23 /6 /57
2. مسئله‌ی استفاده از سربازان اسرائیلی برای سرکوبی تظاهرات مردم، به صورت گسترده در میان مردم مطرح بود. در بولتنی که ساواک پیرامون حوادث و وقایع شهر مشهد تهیه نمود، به نقل از گفتگوی سید کاظم مرعشی با یکی از دوستانش نوشت: «‌شنیده ام برای کشتن جوانان این مملکت از اسرائیل سرباز آورده اند.‌» و در ارزیابی آن، اضافه نمود: «‌موضوع آمدن چند فروند هواپیمای حامل سربازان اسرائیلی به ایران را ابتدا اسلام کاظمیه و شیخ یحیی نصیری نوری شایع کردند و این شایعه در بعد از ظهر روز 16 و صبح 17 روز 17 /6 /57 در سطح پایتخت به طور وسیعی پراکنده شد.‌» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب یازدهم، ص 55
3. آیت‌الله علامه یحیی نوری فرزند حاج شیخ اسمعیل در سال 1311ش در روستای بلده از توابع شهرستان نور مازندران به دنیا آمد. از پنج سالگی خواندن و نوشتن را آغاز نمود و همزمان با تحصیلات ابتدائی، به آموختن ادبیات عرب و صرف و نحو نیز مشغول شد و سپس در حوزه‌های علمیه آن را پی گرفت و از اساتید صاحب نام زمان بهره برد.
ایشان از جمله روحانیونی بود که در اوایل جوانی و همزمان با تحصیلات حوزوی، در دانشکده الهیات به تحصیل پرداخت و تا دوره‌ی دکترا پیش رفت و در همان دانشکده به تدریس مشغول گردید.
علامه نوری که در حوالی میدان شهدای تهران، مجمع معارف اسلامی دایر نموده بود، در جریان 17 شهریور 1357 که به جمعه خونین مشهور شد، شرکت و به دلیل فعالیت هائی که داشت، مدتی را نیز در بازداشت به سر برد.
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به امور فرهنگی خود ادامه داد و رساله‌ی عملیه نیز تدوین نمود، که در بین مردم دارای جایگاهی نیافت.
علامه نوری در اول بهمن ماه سال 1386ش از دنیا رفت و پیکر او طبق وصیتی که نموده بود، به زادگاه او منتقل و در مسجد جامع بلده در کنار شیخ احمد نوری به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 269


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.